هدایت شده از خادمین امام رضا(ع)
زیبا سازی سطح شهر سمیرم توسط گروه جهادی یاوران مهدی(عج)
حوزه مقاومت بسیج امام رضا علیه السلام سمیرم
گزارش ۲
╔━━━━━━━━━━╗
🔶https://eitaa.com/joinchat/2965963022Cc89535e055🔷
╚━━━━━━━━━━╝
🌸الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🌸
محفل شبی با شهدا
درروز پنج شنبه ۲۸ اردیبهشت محفل معنوی شبی با شهدا درجوار شهدای گمنام صفاییه همراه با اقامه نماز مغرب وعشا با حضور جمعی از مسئولین ومردم ولایتمدار شهرستان ومحلات صفاییه با اجرای برنامه های فرهنگی متنوع - روایت گری شهدا - سخنرانی - مسابقه وسرگرمی فرهنگی ویژه کودکان همراه با افتتاح موکب شهدای گمنام صفاییه وطبخ، اش نذری حال هوای معنوی خاصی در این شب بیادماندنی درجوار شهدا گمنام ایجاد نمود
هیئت امنا مسجد جواد الائمه صفاییه
پایگاه بسیج امیرالمومنین(ع) صفاییه
پایگاه بسیج حضرت زینب (س) صفاییه
#واحد_امور_شهدا_و_دفاع_مقدس
#آلبوم_خاطرات_دفاع_مقدس
🇮🇷شهیده بانوی کاشان
شهید طاهره کلاهچی
کلامی با تو
«دخترم! پرندگان، غزلِ زندگی سر داده و نسیم سحری نو اگر بود و عالم ترانه خوان،کنار پنجره آمدم تا ببینم این همه شادی برای چیست؟ تو را دیدم که سجده کرده بودی از تو خواستم که بگویی علت این سجده چیست؟ گفتی:« خدایم طلب کرده است.» و این نمازآخرین نمازت بود. بعد ازآن از جلوی دیدگانم رفتی و دیگر ندیدمت ؟!»
«شهید طاهره کلاهچی در خانوادۀ مذهبی در شهرستان کاشان به دنیا آمد. وی در کلاس سوم راهنمایی تحصیل می کرد. بسیار خوش اخلاق با محبت و مهربان بود به نماز اول وقت اهمیّت می داد. نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را به همراه پدر و مادر در مسجد محل می خواند. در تظاهرات شرکت فعّال داشت آرزویش شهادت بود. همیشه می گفت: «ای کاش من پسر بودم تا به جبهه می رفتم و شهید می شدم.» در کارهای خانه کمک می کرد و برای رزمندگان لباس می بافت. بسیارتمیز و با سلیقه بود. احترام بزرگتر ها را داشت ودرامورات زندگی باآنها مشورت می کرد.»
عروج ملکوتی
« خواهرش می گوید:« ساعت 7 صبح بود. پدرم سرگرم خرد کردن قند بود. طاهره هم پشت ماشین بافندگی نشسته بود و برای رزمندگان ژاکت می بافت من رفتم به او کمک کنم. مادرم به طرف زیر زمین رفت و مرا صدا کرد و گفت:« بیا داخل زیر زمین قالی بباف» طاهره به محض این که صدای مادرم را شنید به من گفت: «برو و به مادر کمک کن.» من رفتم داخل زیرزمین، تازه نشسته بودم روی دار قالی که یک مرتبه صدای آژیر خطر از رادیو پخش شد و وضعیّت قرمز شد و بلافاصله خانۀ ما بمباران شد در آن لحظه من و مادرم بی هوش شدیم ولی پدرم و طاهره که بالا بودند در جا شهید شدند. سراغشان را می گرفتیم می گفتند: «حالشان خوب است» وقتی از بیمارستان آمدیم. فهمیدیم آنها به شهادت رسیده اند و به خاک سپرده شده اند.» من و مادرم به علت مجروحیّت زیاد نتوانستیم در تشیع جنازۀ آنها شرکت کنیم
#پایگاه_بسیج_خواهران_مهدیه
#حوزه_حضرت_زینب_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
@yavaranesf313
اللهم عجل لولیک الفرج
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🌸السلامعلیكیافاطمةالمعصـومہ🌸
میلادباسعادٺحضرتمعصومهوروز
دخٺرگرامےباد✨
بهاینمناسبٺشادیانہایبرگزارمیگردد😍
بااجرایبرنامہهاےمتنو؏:👇🏻
سرود،دڪلمهخوانے؛مسابقہواهدايجوایزبهدختران
باحضورحجٺالاسلاموالمسلمینآقای
محسنفتاحے
⏰زمان:شنبہ۳۰اردیبهشٺماه
🏠مكان:مسجـدفاطمیہرضوي
#پایگاهخواهرانطھورا
#حوزه_بسیج_حضرت_زینب_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
@yavaranesf313