eitaa logo
بسیج مساجد و محلات استان اصفهان
4.7هزار دنبال‌کننده
325.7هزار عکس
20.1هزار ویدیو
416 فایل
بسیج مساجد و محلات استان اصفهان جهت ارسال اخبار ويژه و ناب مساجد و محلات و پايگاه های استان اصفهان، که دارای قابليت الگوپذيری دارد. ارسال خبر: از طریق مدیران شهرستان ها ارسال سوژه و ارتباط با ادمین: @basij_masajed_mahlat_esfhan
مشاهده در ایتا
دانلود
جناب آقای علی آقابابایی کسب مقام قهرمانی مرحله مقدماتی انتخابی تیم ملی را به شما و جامعه ورزشی شهرستان تبریک عرض میکنیم. (ع)
37.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" " 💠 شروع تا پایان پروژه ی طراحی نمای پایگاه مقاومت بسیج شهید اشرفی اصفهانی و مطهره، مزیین به نقوش مطهر شهدای معزز هشت سال دفاع مقدس و شهید منای روستای 🔴 سیر جذاب و دیدنی تکمیلی پروژه 👌✨
2.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما با عشق فروان گوش به فرمان رهبر هستیم و با امر ایشان به مانند یک یل در هر میدانی حاضر می شویم. •┈┈••••✾•🌿🇮🇷اللّه🇮🇷🌿•✾•••┈┈• (ع) (ع)
👈ویژه دختران نوجوان 🎥ارسال کلیپ و سوالات مسابقه روزهای چهارشنبه هر هفته ⏳مهلت ارسال جوابها تا روز شنبه ✅جهت دیدن کلیپ و سؤالات، به شماره 9140262204 در واتساپ پیام دهید. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
💠بسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🌷خاطرات شهيد چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:4⃣2⃣ 🍃به هرحال ، تصمیم گرفتم بمانم تا آخر و برنگردم . البته به سردشت که رفتیم ، من به اکیپ بیمارستان ملحق شدم . نمی توانستم بیکار بمانم . در کردستان سختی ها زیاد بود. همان ایام آقای طالقانی از دنیا رفتند و برگشتیم تهران . در تهران برایم خیلی سخت بود و من برای اولین بار مصطفی را آنطور دیدم، با نگرانی شدید.منافقین خیلی به اوحمله می کردند.عکسی از مصطفی کشیده بودند که در عینکش تانک بود و شلیک می کرد ، خیلی عکس وحشتناکی بود.من خودم شاهد بودم این مرد چقدر با خلوص کار می کرد ،چقدر خسته می شد ، گرسنگی می کشید ، اما روزنامه ها اینطور جنجال به پا کرده بودند.هیچ کس درک نمی کرد مصطفی چه کارهایی انجام میدهد .از آن روز از سیاست متنفر شدم . 🍃 به مصطفی گفتم: باید ایران را ترک کنیم . بیا برگردیم لبنان. ولی مصطفی ماند.به من می‌گفت: فکر نکن من آمده ام و پست گرفته ام ، زندگی آرام خواهدبود.تا حق و باطل هست و مادام که سکوت نمی کنی ، جنگ هم هست .بالاخره پاوه آزاد شد و من به لبنان برگشتم .همین قدر که گاهگاهی بروم و برگردم راضی بودم و مصطفی دقیق کارهایی را که باید انجام می دادم می گفت .سفارش یک یک بچه های مدرسه را می کرد و می خواست که از دانه دانه خانواده شهدا تفقد کنم .برایشان نامه می نوشت .می‌گفت: بهشان بگو به یادشان هستم و دوستشان دارم . 🍃 مدام می گفت: اصدقائنا ، دوستانم ،نمی خواهم دوستانم فکر کنند آمده ام ایران ، وزیر شده ام ، آن ها را فراموش کرده ام .یک بار که در لبنان بودم شنیدم که عراق به ایران حمله کرده خیلی ناراحت شدم .جنگ کردستان که تمام شد خوشحال شدم . امید برایم بود که کردستان الحمدلله تمام شد ... ادامه دارد...✒️ منبع: کانال سنگر شهدا 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ تلگرام👇 #⃣ @ommeabeha2 ایتا👇 #⃣ @ommeabeha ✍️ ارتباط با ادمین: 🆔 @Basirateammar
بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🌷خاطرات شهيد چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:3⃣2⃣ 🍃در نوسود که بودیم من بیشتر یاد لبنان می افتادم ، یاد خاطراتم ، طبیعت زیبایی دارد نوسود ، و کوههایش بخصوص من را یاد لبنان می انداخت .من ومصطفی در این طبیعت قدم می‌زدیم و مصطفی برای من درباره این جریان صحبت می کرد، درباره کردها و اینکه خودمختاری می خواهند ،من پرسیدم: چرا خود مختاری نمی‌دهید ؟مصطفی عصبانی شد و گفت: عصر ما عصر قومیت نیست .حتی اگر فارس بخواهد برای خودش کشوری درست کند ، من ضد آنها خواهم بود . 🍃در اسلام فرقی بین عرب و عجم و بلوچ و کرد نیست .مهم این است ، این کشور پرچم اسلام داشته باشد .البته ما بیشتر روزهای کردستان را در مریوان بودیم .آن جا هم هیچ چیز نبود .من حتی جایی که بتوانم بخوابم نداشتم .همه اش ارتش بود و پادگان نظامی و تعدادی خانه های نیمه ساز که بیشتر اتاقک بود تا خانه .در این اتاق ها روی خاک می خوابیدیم ،خیلی وقتها گرسنه می ماندم و غذا هم اگر بود هندوانه و پنیر. خیلی سختی کشیدم .یک روز بعداز ظهر تنها بودم ،روی خاک نشسته بودم و اشک می ریختم . 🍃غاده تا آن جا که می توانست نمی گذاشت که مصطفی اشکش را ببیند ،اما آن روز مصطفی یکدفعه سر رسید و دید او دارد گریه می کند.آمد جلو دو زانو نشست شروع کرد به عذر خواهی .گفت: من می دانم زندگی تو نباید اینطور باشد . تو فکر نمی کردی به این روز بیفتی .اگر خواستی می توانی برگردی تهران . ولی من نمی توانم ، این راه من است ، خطری برای خود انقلاب است .امام دستورداده که کردستان پاک سازی شود و من تا آخر با همه وجودم می ایستم. غاده ملتمسانه گفت: بیایید برگردیم ، من نمی توانم اینجا بمانم . 🍃مصطفی گفت: تو آزادی ، می توانی برگردی تهران. چشمهایش پرآب شد گفت: می دانی که بدون شما نمی توانم برگردم .این جا هم کسی را نمی شناسم با کسی نمی توانم صحبت کنم . خیلی وقتها با همه وجود منتظر می‌نشینم که کی می آیید و آن وقت دو روز از شما هیچ خبری نمی شود. مصطفی هنوز کف دستهایش روی زانوهایش بود ، انگار تشهد بخواند ، گفت: اگر خواستید بمانید به خاطر خدا بمانید ، نه به خاطر من ... ادامه دارد...✒️ منبع: کانال سنگر شهدا 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ تلگرام👇 #⃣ @ommeabeha2 ایتا👇 #⃣ @ommeabeha ✍️ ارتباط با ادمین: 🆔 @Basirateammar
تیتر خبر: تربیت بدنی شرح خبر: حضور تیم والیبال در مسابقات والیبال بین پایگاهی تاریخ:۱۴۰۰/۹/۱۲ مطهره حضرت زهرا سلام الله علیها ی مقاومت بسیج نجف آباد
تیتر خبر: علمی شرح خبر: خرید ۱۲کتاب برا فعالان فرهنگی و خواندن کتاب و مباحث در فضای مجازی در گروه کتابخانه ی پایگاه تاریخ: ۱۴۰۰/۹/۱۲ مطهره حضرت زهرا سلام الله علیها ی مقاومت بسیج نجف آباد
تیتر خبر؛ دخترانه شرح خبر: اجرایی گروه سرود و آماده شدن برا میلاد حضرت زینب سلام الله علیها تاریخ:۱۴۰۰/۹/۱۳ تعداد۲۵نفر مطهره حضرت زهرا سلام الله علیها مقاومت بسیج نجف آباد
تیتر خبر: حلقات صالحین شرح خبر: برگزاری جلسه دخترانه مربیان خانمها پورسعیدی و معینی تعداد؛۲۵نفر مطهره حضرت زهرا سلام الله علیها مقاومت بسیج نجف آباد
✅ از طرف پایگاه بسیج اباعبدالله شهر بادرود تعدادی بسته های معیشتی به نیازمندان محله اهدا گردید. 👌👌🌺🌺👍👍 🆔 @javanane_abaabdellah 🇮🇷
🔴گشت رضویون🔴 بسیجیان فعال پایگاه اباعبدالله شهر بادرود در شب سرد پاییزی در حوزه استحفاظی پایگاه همراه با عملیات پایگاه مورخ 1400/9/11 در حال گشت زنی بودند. 🆔 @javanane_abaabdellah 🇮🇷