eitaa logo
🌴 یاوران نماز 🌴
21.6هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
499 فایل
ارتباط با ادمین جهت هر گونه انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال @Yazahra8054 سایر کانالهای ما ✅کانال ره توشه مبلغان👈 @rahtoosheh12 🔰کانال یاوران قران👈 @yavaraneQoran1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 نماز هدیه به معصومین 🌸 💛🔸 می گفت در هر قضیه ‌ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ 💛🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت. 📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6. پنج است شهدا را یاد کنید باصلوات اللهم صل علی محمدوال محمد و عجل فرجهم🌹🌹 🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✳ حل مسئله علمی به کمک نماز 🔻 : من یک جایی خواندم که یک شب تا دیروقت روی یک پیچیده‌ای کار می‌کرد و نتوانست آن را حل کند. شاگرد او نقل می‌کند که شهید مبالغ زیادی کار کرد، بعد که نتوانست این مسئله را حل کند، گفت برویم مسجد دانشگاه - گمانم دانشگاه شهید بهشتی- رفتیم داخل مسجد، دو رکعت خواند با حال، با توجه، بعد از نماز گفت فهمیدم، راه حل را خدای متعال به من نشان داد؛ بلند شد آمد و مسئله را حل کرد. این است، راه خدا اینجوری است. 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۱۲ 👤 باز پنجشنبهو یادشهدا اللهم صل علی محمدوال محمد و عجل فرجهم 🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
15.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ خمپاره هم بیاد باید نمازمون رو اول وقت بخونیم. ‌‌‌‌‌🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
✍ یادمه معلم گفته بود دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آماده ی امتحان باشید. ⚠️ آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. 🚶‍♂دنبالش رفتم و گفتم: برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و.. می‌دانستم احمد طولانی است. 🙎‍♂ احمد مقید بود که ذكر را هم با دقت ادا کند. هر چه گفتم بی‌فایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ی ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. 🧓 ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سؤالها رو بیاره. مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. ⏰بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد همه داشتند توی کلاس پچ یچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن 👤هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد از خودش به کلاس راه نمی‌داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. 👨‍⚖ معلم در حالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سؤالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم. 👨 احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد را خوانده بود و من خیلی روی این کار او فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه‌ی عمل خالصانه‌ی احمد. 📚 عارفانه ، زندگینامه و خاطرات عارف ، ص ۱۸. خاطره دکتر محسن نوری از شهید نیّری. 🔰کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab 🔰کانالی جامع بروز و کاربردی در ایتا
🌸 نماز هدیه به معصومین 🌸 💛🔸 می گفت در هر قضیه ‌ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ 💛🔸 مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت. 📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص 6. پنج است شهدا را یاد کنید باصلوات اللهم صل علی محمدوال محمد و عجل فرجهم🌹🌹 🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی؛ نبینی از دستت رفته😍 بی شک گرفت حاجت خود را در این شد خادم الرضا و پس از آن شد😭 ⭕️ دوربین سراغ کسانی می‌رود که در جایی که در حرم نماز می‌خوانده مناجات می‌کنند، واکنش‌ها دیدنی است!
هدایت شده از استیکرای هماهنگی قم
✍ یادمه معلم گفته بود دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آماده ی امتحان باشید. ⚠️ آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. 🚶‍♂دنبالش رفتم و گفتم: برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و.. می‌دانستم احمد طولانی است. 🙎‍♂ احمد مقید بود که ذكر را هم با دقت ادا کند. هر چه گفتم بی‌فایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ی ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. 🧓 ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سؤالها رو بیاره. مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. ⏰بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد همه داشتند توی کلاس پچ یچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن 👤هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد از خودش به کلاس راه نمی‌داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. 👨‍⚖ معلم در حالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سؤالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم. 👨 احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد را خوانده بود و من خیلی روی این کار او فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه‌ی عمل خالصانه‌ی احمد. 📚 عارفانه ، زندگینامه و خاطرات عارف ، ص ۱۸. خاطره دکتر محسن نوری از شهید نیّری. 🔰کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab 🔰کانالی جامع بروز و کاربردی در ایتا
﷽ 🍏 ثانیه ای تفکر ! 🍏 🔸 به نظر شما چرا رجایی با خودش عهد کرده بود که اگر غذا را زودتر از بخورد فردای آن روز را روزه بگیرد؟ 🔹 اگر شما کاری را به کسی بگویی و دوست داشته باشی آن را سریع انجام دهد ولی انجام ندهد، چه حسی پیدا می کنی؟ 🔸 به نظر شما چرا علیه السلام اصرار داشت که ظهر عاشورا، اول وقت و در بین جنگ، آن هم در مقابل لشکر دشمن، نمازشان را اقامه کنند؟ 🔹 تا حالا فکر کرده اید که چرا دکتر حسابی - پرفسور ایرانی- تمام موفقیت های خود را مدیون می داند؟ 🔸 آیا می دانید بهترین ساعات شبانه روز همان وقت و نماز است؟ 🔹 آیا تا به حال به معانی کلمات اذان دقت کرده اید؟ مثلاً «حَیَّ عَلَی الفَلاح» یا «حَیَّ عَلَی خَیْرٍ العَمَل»، آیا این جملات کارت دعوتی از سوی خدای مهربان برای تک تک ما نیست؟ 📚 پر پرواز ؛ ص ۶۲ 🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به وقت خدا! 🎙استاد شیخ علیرضا حدائق ‌🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
✍ یادمه معلم گفته بود دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آماده ی امتحان باشید. ⚠️ آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. 🚶‍♂دنبالش رفتم و گفتم: برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و.. می‌دانستم احمد طولانی است. 🙎‍♂ احمد مقید بود که ذكر را هم با دقت ادا کند. هر چه گفتم بی‌فایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ی ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. 🧓 ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سؤالها رو بیاره. مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. ⏰بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد همه داشتند توی کلاس پچ یچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن 👤هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد از خودش به کلاس راه نمی‌داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. 👨‍⚖ معلم در حالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سؤالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم. 👨 احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد را خوانده بود و من خیلی روی این کار او فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه‌ی عمل خالصانه‌ی احمد. 📚 عارفانه ، زندگینامه و خاطرات عارف ، ص ۱۸. خاطره دکتر محسن نوری از شهید نیّری.
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوجوان نماز اول وقت خوانی که شد🌹 🎞 مستند کوتاه 🔺روایتی از زندگی نوجوان شهید تجاوز تروریستی رژیم صهیونی به ساختمان مسکونی در قم، خادم الرضا 📺 تهیه و پخش شده در صدا و سیمای مرکز قم
﷽ 🍏 ثانیه ای تفکر ! 🍏 🔸 به نظر شما چرا رجایی با خودش عهد کرده بود که اگر غذا را زودتر از بخورد فردای آن روز را روزه بگیرد؟ 🔹 اگر شما کاری را به کسی بگویی و دوست داشته باشی آن را سریع انجام دهد ولی انجام ندهد، چه حسی پیدا می کنی؟ 🔸 به نظر شما چرا علیه السلام اصرار داشت که ظهر عاشورا، اول وقت و در بین جنگ، آن هم در مقابل لشکر دشمن، نمازشان را اقامه کنند؟ 🔹 تا حالا فکر کرده اید که چرا دکتر حسابی - پرفسور ایرانی- تمام موفقیت های خود را مدیون می داند؟ 🔸 آیا می دانید بهترین ساعات شبانه روز همان وقت و نماز است؟ 🔹 آیا تا به حال به معانی کلمات اذان دقت کرده اید؟ مثلاً «حَیَّ عَلَی الفَلاح» یا «حَیَّ عَلَی خَیْرٍ العَمَل»، آیا این جملات کارت دعوتی از سوی خدای مهربان برای تک تک ما نیست؟ 📚 پر پرواز ؛ ص ۶۲ 🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab