eitaa logo
🇵🇸🌺یوسف زهرا (عج)🌺🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
11 فایل
چه انتظار غریبی💞 نه کوششی، نه دعایی💞 فقط نشسته و گوییم💞 خداکند که بیایی💞 کپی مطالب کانال با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج) 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 حــجــابــــــ احــتــرام بــه حــرمــت هاے الــهے ســتــ و چــادر – حــجـــاب بــرتــر – بــلــه ے بــلــنــد مــن اســت بــه یــڪــتــا مــعــشــوق عــالــم،بــه خــداے مــهربــانــمــ ڪــمــے فــڪــر ڪــن … تــو بــا بــے حــجــابــے بــه چــه ڪــســے بــلــه مــے گــویــیــ؟ @yayousefezahra
و حیاء زینبی 💔 ✍ یحیى مازنى روایت کرده است: مدّت‌ها در شهر مدینه همسایه حضرت على علیه السلام بودم و خانه‌ام نزدیک محل سکونت زینب دختر امیرالمؤمنین علی علیهمالسلام بود. به خدا سوگند! هیچ‌گاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. هنگامى که می‌خواست به زیارت جدّ بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله برود، شبانه از خانه بیرون می‌رفت، در حالی که برادرش حسن علیه السلام در سمت راست و برادر دیگرش حسین علیه السلام در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین علیه السلام پیش رویش راه می‌رفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک می‌شدند، امام على علیه السلام پیش افتاده و نور چراغ‌ها را کم می‌کردند. یک‌بار حسن علیه السلام از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟ و حضرت فرمود: «می‌ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند» 📚 تراجم أعلام النساء، ج۲ ، ص ۱۶۹ @yayousefezahra
مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمیکنه؟ گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست. هوا خیلی سرد بود، ولی نمیخواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود! گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگه بگم، دعوام نمیکنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟ گفت: یکی از بچه‌های مدرسه‌مون با دمپایی میاد، امروز سرما خورده بود. دیدم کلاه برای اون واجب‌ تره. 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یاد شهدا با ذکر صلوات🌸 @yayousefezahra
🌷 💠ماجرایِ عروسـےِ سردارِ زهرایی ●برای عروسی‌اش علاوه بر میهمانان یک کارت دعوت نیز برای حضرت زهرا سلام الله علیها مینویسد و به ضریح حضرت معصومه (س) می‌اندازد شب حضرت زهرا (س) را در خواب میبیندکه به عروسی اش آمده شهید ردانی پور به ایشان میگوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط میخواستم احترام کنم حضرت زهرا (س) پاسخ میدهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟» ●شهید مصطفی ردانی پور دیگر تا صبح نخوابید نماز میخواند دعا میکرد، گریه میکرد میگفت من شهید میشوم شب عروسی بلند شد سخنرانی کرد و گفت : « امشب عروسی من نیست عروسی من وقیته که توی خون خودم غلت بزنم» سه روز بعد از عروسی به منطقه رفت بدون عمامه، بدون سِمَت ، مثل یک بسیجی ، اولِ ستون راهی عملیات شد. ● عملیات والفجر 2، درمنطقه حاج عمران و تپه های شهید برهانی شروع شده بود تا اینکه گلوله ای از پشت سر به جمجمه اش اصابت میکنداز خدا خواست که گمنام باشد و بدنش در جایی بماند که دست هیچکس به او نرسددر نهایت پیکرش پیدا نشد و مصطفی برنگشت که نگشت 🌷 یاد شهدا با ذکر صلوات🌸 @yayousefezahra
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 گفتم:((خیلی!)) خودم را راحت کردم و گفتم:(( که نمی توانم بگویم چقدر)) زیرکی به خرج داد و گفت:((اگه اقا به شما بگوید مرا بکشید ، میکشید؟!))😁 گفتم:((اگه آقا بگن ، بله میکشمتون ..)) نتوانست جلوی خنده اش بگیرد😂 او که انگار از اول بله را شنیده، شروع کرد درباره آینده شغلی اش حرف زد. گفت دوست دارد برود در تشکیلات سپاه، فقط هم سپاه قدس روی گزینه های بعدی فکر کرده بود: طلبگی یا معلمی.🙃 هنوز دانشجوبود. خندید وگفت که از دار دنیا فقط یک موتور تریل دارد که آن را هم پلیس از رفیقش گرفته وفعلا توقیف شده است پررو پررو گفت:((اسم بچه هامونم انتخاب کردم: امیرحسین،امیرعباس،زینب،زهرا.))😬 انگارکتری آبجوش ریختند روی سرم .. کسی نبود بهش بگوید:((هنوز نه به باره نه به داره!))😐 یکی یکی درجیب های کتش دست می کرد. یاد چراغ جادو افتادم. هرچه بیرون می آورد،تمامی نداشت. باهمان هدیه ها جادویم کرد: تکه ای از کفن شهید گمنام که خودش تفحص کرده بود، پلاک شهید، مهر و تسبیح تربت با کلی خرت و پرت هایی که از لبنان و سوریه خریده بود.😍 مطمئن شده بود که جوابم مثبت است.تیر خلاص را زد.صدایش را پایین ترآورد وگفت:((دوتا نامه نوشتم براتون :یکی توی حرم امام رضا(ع)،یکی هم، کنار شهدای گمنام بهشت زهرا!))😊 🌷 @yayousefezahra
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 برگه هارا گذاشت جلوی رویم. کاغذ کوچکی هم گذاشت روی آن ها .. درشت نوشته بود. ازهمان جا خواندم، زبانم قفل شد: ت مرجانی،تو درجانی،تو مرواریدغلتانی اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی 💞 انگار در این عالم نبود، سرخوش! مادر و خاله ام آمدند و به او گفتند:((هیچ کاری توی خونه بلد نیست، اصلا دور گاز پیداش نمی شه ..😐 یه پوست تخمه جابه جا نمی کنه!خیلی نازنازیه!)) خندیدوگفت:((من فکر کردم چه مسئله مهمی می خواین بگین! اینا که مهم نیست!))😂 حرفی نمانده بود. سه چهارساعتی صحبت هایمان طول کشید. گیر داد اول شما از اتاق بروید بیرون . پایم خواب رفته بود و نمی توانستم از جایم تکان بخورم😑 از بس به نقطه ای خیره مانده بودم، گردنم گرفته بود و صاف نمی شد. التماس می کردم:((شما بفرمایین،من بعد از شام میام!)) ول کن نبود، مرغش یک پا داشت. حرصم درآمده بود که چرا این قدر یک دندگی می کند.😑 خجالت می کشیدم بگویم چرا بلند نمی شوم. دیدم بیرون برو نیست، دل رو به دریا زدم و گفتم:((پام خواب رفته!)) گفت:((فکر می کردم عیبی دارین وقراره سر من کلاه بره!))😂 دلش روشن بود که این ازدواج سر می گیرد ..❤️ 🌷 @yayousefezahra
*به یاد مولا به رسم هر شب 💔* *یا قدیم الاحسان بحق ابا عبدالله الحسین عجل لولیک الفرج🤲🏻* *✦‎࿐჻ᭂ🤍჻ᭂ࿐✦─* 🕊️🕊 *بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* *❀اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ* *❀وَ بَرِحَ الْخَفآءُ* *❀وَ انْکَشَفَ الْغِطآء* *❀وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ* *❀وَ ضاقَتِ الاَْرْض* *❀وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ* *❀وَ اَنْتَ الْمُسْتَعان* *❀وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی* *❀وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّ وَ الرَّخآءِ* *اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ* *✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ* *✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی* *✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ* *✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل* *✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ* *✨بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین* 🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️ *◎دعای_غریق◎* *«✨یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّت قَلْبِی عَلَى دِینِک»* *𖠇𖠇🤍࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅* *•| 💔☁️|•* *چشم من پی تو گشته حیران 🍃* *••اللهمــ عجلـــ لولیکــ الفرجــ🤲🏻* ** *✦‎࿐჻ᭂ🤍჻ᭂ࿐✦─*
💚 🍁تقصیر ماست اینکه بیابان نشین شدی محروم مانده ایم ز درک حضور یار...  🍁ما از چه نیستیم شب و روز یاد تو؟! وقتی که هست أفضل أعمال انتظار... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا