eitaa logo
حسینیه مجازی زهرای مرضیه(س)
54 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
6.1هزار ویدیو
128 فایل
بیاکه بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح راصداقتی🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
28.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻هرگز نمی‌خواستم سلاح به دست بگیرم.... سلاح به دست گرفتم برای آن زن هراسان و آن طفل وحشت‌زدۀ بی‌پناه و برای مقابله با آدم‌کُشان ➕ تصاویر حادثه تروریستی گلزار شهدا کرمان🎋🌱🎋 آه از غمی... که تازه شود با غمی دگر.🥀🎋🥀 🔴 والله پاسخ سخت، عجولانه نیست! والله پاسخ سخت، بدون تلفات نیست! والله پاسخ سخت، هیجانی نیست! والله پاسخ سخت، ضربه بسیار کاری و درخور و محکم به دشمن خواهد زد!🎋🌱🎋 "سر" را همگی به محضرت آوردیم "دل"  را به نخِ چادرِ تو خوش کردیم ای مادر سادات فقط اذن بده همراه تو دور حیدرت می گردیم🎋🌱🎋 زندگی از کلمه یِ زن شروع میشه زن میشه مادر، مادر چشم و چراغ خونه آرامش خونه ، مادر؛ کسی که حمل می‌کنه تو را ، ۹ ماه در شکمش، سه سال در بغلش، و برای همیشه در قلبش زن یعنی زندگی مادر یعنی زندگی🎋🌱🎋 در مقابل تقـــــدیر خـــــداوند مثل کودکی یک ساله باش وقتی او را به هوا می اندازی, می خندد! چون ایمان دارد که او را خـــــواهی گرفت..🎋🌱🎋 سلام صبح شما بخیر🎋🌱🎋🌻
هدایت شده از نسل حاج قاسم...
راستشو بگو رفیق چی گفتی به خانم فاطمه زهرا که اینجوری خریدارت شد دورت بگردم🙂😭💔
جزییات انفجار دیروز کرمان پس از بررسی دوربینهای امنیتی محل انفجار انتحاری اول ، نزدیک اثر تاریخی تخت دریاقولی بیگ ... که انتحاری مردی با کوله پشتی سنگین بوده پس از مشکوک شدن عوامل انتظامی ، عامل انتحاری مردد میشود و با مامورین فراجا بر سر تفدیش کوله پشتی اش بحث میکند و سپس دست پاچه شده و خود را منفجر میکند که جمعیت زیادی اینجا بود و ملت به شهادت میرسن تروریست‌ها میخواستن خودشونو به گیت های شلوغ نزدیک مزار برسونن و منفجر کنن ولی وقتی انتحاری مرد از ایست بازرسی ورودی منطقه نتونست رد بشه دست به انتحاری میزنه و عامل انتحاری زن هم وقتی میبینه که اون مرد همون قسمت ورودی منفجر شده متوجه میشه که امکان پیشروی بیشتراز این نیست و متاسفانه در بین زنان و کودکان خودشو منفجر میکنه
❣ امام باقر عليه السلام فرمودند : هر کس از شما قائم ما اهل بيت را درک نمايد وقتي او را ديد بايد به او چنين عرض کند : اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدَنَ الْعِلْمِ وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ 📚 بحار الأنوار ج ۵۱ ص ۳۶
خدا خود را معرفی کرده 🖌 از حضرت (ع) درباره قول خداى عزوجل: ﴿ و  به ياد آر هنگامى كه خداى تو از پشتهای فرزندان آدم ذرّيّۀ آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت كه آيا من پروردگار شما نيستم ؟ همه گفتند: بلى ﴾ [172 سوره 7] پرسیدم فرمود: از صلب آدم نسلش را تا روز قیامت حاضر کرد، و مانند ذرات ریز خارج شدند، سپس خود را به آنها معرفى کرد، و اگر چنین نمی کرد، هیچکس (در دنیا) پروردگارش را نمی شناخت. -------------------- 🖌 عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿ وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى‏آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ ﴾ الْآيَةَ. قَالَ أَخْرَجَ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّيَّتَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَخَرَجُوا كَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ وَ أَرَاهُمْ نَفْسَهُ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ . ________ 📚 الکافی، ج ۳ ، ص ۲۰ ، ح ۴ روزی یک حدیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ کمتر دیده شده از و دو خبر مهم ایشان، اندکی قبل از شهادت 🚨 / اشاره جالب و عجیب حاج قاسم به راه و مسیر و... ✍ ما، فرمانده رشید ما، سالار و علمدار لشگر ما، با بصیرت بالایی که داشتند، به زیبایی به آیات ابتدایی و بشارت آزادی قدس و عزیز به پرچمداری شیعیان حیدر کرار، اشاره دارند. ✍ موعد یهود مفسد توسط ایرانی‌ها و سپس موعد موفور السرور مولایمان امام زمان علیه‌السلام و اسرائیل و سفیانی و دجال و ابلیس... ✍ ما، از زمان شهادت خود نیز آگاهی داشتند: فرمودند، ما میرویم و دیگران می‌مانند و این در تاریخ ثبت میشود. 😔 ❤️ السلام علیک یا ابا عبدالله 🇮🇷🇵🇸
🔷دقایقی قبل پرچم انتقام در جمکران به اهتزاز در آمد آخرین بار سال ٩٨ این پرچم برای شهادت سردار سلیمانی به اهتزاز در آمد که همراه بود با حمله‌ی ایران به پایگاه هایی آمریکا ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ رییس جمهور: زمان و مکان انتقام را نیروهای ما تعیین خواهند کرد ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
❣گريه امام صادق (ع ) بر غيبت امام زمان (عج ) سدير صيرفى مى گويد: ✍🏻من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق رسيديم ، ديديم آن بزرگوار بر روى خاك نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گريه مى كرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمايان است و اشك ، كاسه چشمهايش را پر كرده بود و چنين مى فرمود: سرور من غيبت (دورى ) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ كرده و آرامشم را از دلم ربوده . ❣آقاى من غيبت تو مصيبتم را به مصيبتهاى دردناک ابدى پيوسته است . گفتم : خدا ديدگانت را نگرياند اى فرزند بهترين مخلوق ! براى چه اين چنين گريانى و از ديده اشک مى بارى ؟ چه پيش آمدى رخ داده كه اين گونه اشک مى ريزى ؟ حضرت آه دردناكى كشيد و با تعجب فرمود: ❣واى بر شما، سحرگاه امروز به كتاب ((جفر)) نگاه مى كردم و آن كتابى است كه علم منايا و بلايا و آنچه تا روز قيامت واقع شده و مى شود در آن نوشته شده ، درباره تولد غائب ما و غيبت و طول عمر او دقت كردم . و همچنين دقت كردم در گرفتارى مؤمنان آن زمان و شك و ترديدها كه به خاطر طول غيبت او كه در دلهايشان پيدا مى شود و در نتيجه بيشتر آن ها از دين خارج مى شوند و ريسمان اسلام را از گردن برمى دارند.... اينها باعث گريه من شده است . 📚بحار: ج 51، ص 219؛ روايت تلخيص شده است... محبوب دلم،بازآ ، تو که دانی که دگرنیست مرا طاقت هجران!❣ ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
تشرف به محضر امام زمان(عج) ⚜️ علّامه میرجهانی مبتلا به کسالت و (عرق النساء) شده بودند. ایشان برای رفع این بیماری چندین سال در اصفهان، خراسان و تهران معالجه قدیم و جدید نموده بودند ولی هیچ نتیجه‌ای حاصل نشده بود. خودشان می‌فرمودند:‌ روزی برخی دوستان آمدند و مرا به شیروان برند. ⚜️ در مراجعت به قوچان که رسیدیم، توقف کردیم و به زیارت امامزاده ابراهیم(علیه السلام) که در خارج شهر قوچان است، رفتیم. چون آنجا هوای لطیف و منظره جالبی داشت رفقا گفتند: نهار را در همانجا بمانیم. آنها که مشغول تهیه غذا شدند، من خواستم برای تطهیر به رودخانه نزدیک آنجا بروم دوستان گفتند: راه قدری دور است و برای پا درد شما مشکل بوجود می‌آید. ⚜️ گفتم: آهسته آهسته می‌روم و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم. در کنار رودخانه نشسته و به مناظر طبیعی نگاه می‌کردم که دیدم شخصی با لباسهای نمدی چوپانی آمد و سلام کرد و گفت: 🔅آقای میرجهانی شما با اینکه اهل دعا و دوا هستی، هنوز پای خود را معالجه نکرده‌اید؟! ⚜️ گفتم: تاکنون که نشده است، گفت: آیا دوست دارید من درد پاهای شما را معالجه کنم؟ گفتم: البته. پس آمد و کنار من نشست و از جیب خود چاقوی کوچکی در آورد و اسم مادرم را پرسید (یا بُرد) و سرچاقو را بر اول درد گذاشت و به سمت پایین کشید و تا پشت پا آورد، سپس فشاری داد که بسیار متألم شده گفتم: آخ. پس چاقو را برداشت وگفت: برخیز، خوب شدی! ⚜️ خواستم بر حسب عادت و مثل همیشه با کمک عصا برخیزم که عصا را از دستم گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت! دیدم پایم سالم است، برخاستم و دیگر ابداً پایم درد نداشت. به او گفتم: شما کجا هستید؟ 🔅گفت: من در همین قلعه هستم و دست خود را به اطراف گردانید. گفتم: پس من کجا خدمت شما برسم. ⚜️ فرمود: تو آدرس مرا نخواهی دانست ولی من منزل شما را می‌دانم کجاست و آدرس مرا گفت و فرمود: 🔅هر وقت مقتضی باشد خود نزد تو خواهم آمد و سپس رفت! در همین موقع رفقا رسیدند و گفتند: آقا عصایتان کو؟ من گفتم: آقایی نمد پوش را دریابید هر چه تفحص و جستجو کردند اثری از او نیافتند. 📚برکات حضرت ولی عصر عج ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست