دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است ، پر بکش او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟ اگر هیچکس نیست ، خدا که هست.. خدای مهربانم روزم را با بندگی تو آغاز می کنم الهی به امید تو ❤️

♻️چقدر خوبه ک دنیا هنوز قشنگیایی مثل تورو داره؛ که با حجاب خوبت♥️✨️، عطر فرشته هارو روی زمین پخش کردی ✨️ 🥀🥀🥀🥀🥀 داشت از جلو موڪب رد میشد 👩اما ترسیده بود..تعداد ۶۰خانم چادری میدید🧕 ڪه دوتا،دوتا از موکب خارج میشدند و میرفتن داخل خیابان ها😢 رفتم کنارش 😍سلام دخترگلم ،ودستم طرفش دراز کردم🤝یہ لبخند سردی زد ،گفت بخدا من همیشه اینطوری نیستما😊گفتم عشـــقم الانم طوری نیستی بیا داخل موکب یه چای☕️بخور گرم بشی دست هات یخ شده🤔😊یکم ارام شد اما باز نگران بود بیاد 😄وارد ڪافه گفتگو شد لبخند و آغوش بود ڪه براش باز میشد😍😭گریه افتاد،گفت به من گفته بودن از خانم های 🧕محجبه دوری کنم چقدر شماها مهربونید ،نیم ساعتی کنارمون بود موهاش ڪاملا پوشاند،موقع رفتنددستم گرفت وگفت بهترین خاطره زندگی مو ساختــید😊...تا امروز نمیدونستم فاطمیه یعنــی چـــــی😢‼️ وبه خاطر حضرت زهراسلام الله و گروه خوبتون دیگه از خانـــم های چادری نمیترسم😘😍 #مهربان_باشیم #گروه_جهادی_چهار_شنبه‌_های‌_زهرایی https://eitaa.com/joinchat/1220804622C852f66096a #پایگاه_تخصصی_شهیده_معصومه_آرامش

بارالها تنهاکوچه ای که بن بست نیست کوچه یادتوست... از تو خالصانه میخواهم که دوستانم درکوچه پس کوچه های زندگیشان، اسیر هیچ بن بستی نگردند.. الهی آمین @yazahraa_1363 روزم بنامت الهی به امید تو ❤️

❣هر روز صبح خندان تر باش آرام تر مـهربـان‌تر بخشـنده‌تر صبورتـر باگذشت‌تر! حواست بـه نگاه خدا باشد که چشمش بـه زیباتر شدن و لایق‌تر شدن توست!🍃🍃🍃 ❣

•••☁️🌿 ‏مردم هیچ وقت ؛ بابت ضعفت ازت متنفر نیستن اونا به خاطر قدرت و توانایی هات ازت متنفرن! پس سعی کن قوی باشی و به نظر دیگران بی اهمیت...!! ‌‌‎‌‌•|♥️ @yazahraa_1363

حریم زندگی آرشیو برنامه ای رادیو معارف قسمت اول چهارشنبه 2 آذر 1401 ساعت: 08:30 مدت: ۱۹ دقیقه روایت گروه #چهار_شنبه_های_زهرایی كه برای حجاب تبلیغ می كنند خانم اعظم ایرانی(تهیه كننده) #گروه_جهادی_چهار_شنبه‌_های‌_زهرایی https://eitaa.com/joinchat/1220804622C852f66096a ادامه دارد.... #من_بسیجی_ام #طرح_مهربانی #زن_زندگی_آگاهی #عفاف_حجاب

حریم زندگی آرشیو برنامه ای رادیو معارف قسمت دوم چهارشنبه 23 آذر 1401 ساعت: 08:30 مدت: ۱۹ دقیقه روایت گروه #چهار_شنبه_های_زهرایی كه برای حجاب تبلیغ می كنند خانم اعظم ایرانی(تهیه كننده) #گروه_جهادی_چهار_شنبه‌_های‌_زهرایی https://eitaa.com/joinchat/1220804622C852f66096a #من_بسیجی_ام #طرح_مهربانی #زن_زندگی_آگاهی #عفاف_حجاب

#رزمایش_سفیران_مهر گزارش تصویری فعالیتهای رزمایش سفیران مهر بمنظور ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در سطح استان قم تیم های تذکر لسانی حاضر در رزمایش : ۵۰۰ نفر در قالب ۱۵۰ تیم خواهر و برادر در پانزده منطقه استان تیم های اصناف حاضر در رزمایش : پنجاه نفر در قالب ۱۵ تیم در شش منطقه استان آذر ۱۴۰۱ #آینده_روشن_است #سفیران_مهر #عهد_فاطمی #قرارگاه_فرهنگی_اجتماعی_نوزده_دی #گروه_جهادی_چهار_شنبه‌_های‌_زهرایی

#یه_حــس_خوب سلام گاهی اوقات یه اتفاق کلی خاطره و تجربه برات به یادگار میزاره🤔😍 چند روز پیش ماشینم جلو مصلی پارک کردم تا یسری کپی بگیرم،، یه لحظه چشمم به ایستگاه اتوبوس افتاد و چهارتا دختر👩 معلوم بود دانشجو هستن🥀کلا کاپشن و شلوار کوتاه و شالشون که افتاده بود روی شانه هاشون،،،رفتم سمتشون😔قبل من یه خانمی که فقط 👀پیدا بود بهشون رسید و بدون مقدمه باهاشون بحث کرد😢ودخترها هم کم نذاشتن از جواب دادن...ازدور فقط نگاه کردم ...چندتا خانم دیگه اون خانم👀کشیدن کنار😞(ما اول باید خودمون بسازیم بعد جامعه) چند لحظه گذشت واتوبوس رسید،بدون اینکه نگاه کنم مقصدش کجاست سوار شدم.(پردیسان) دخترها رفتن انتها اتوبوس ،منم دنبالشون بدون توجه به اونها😏 🚎حرکت کرد...دنبال یه موقعیت بودم...انتهای اتوبوس صندلی اخر جای پنج نفر بود واونها چهارنفری نشسته بودن، یه خانم پیر وارد شد صندلی ام بهش دادم و رفتم انتها..با یه لبخند ازشون اجازه گرفتم و نشستم وسطشون👩👩🧕👩👩،،،فضا سنگین شد..ونگاهشون به همدیگه😒😏 گفتم دخترای گلم ممنونم که بهم صندلی دادید بشینم..فکر کنم من هم سن مادرتون باشم❓وقتی لحن #مهربانی من رو دیدن و اینکه کاری به حجابشون ندارم ،یکم آروم شدن و گفتن بله خانم...کاش مادرمون اینجا بود،،ما دانشجو هستیم و اینجا واسه ظاهرمون خیلی بهمون بی احترامی میکنند،،دستش گرفتم و گفتم عزیزم الهی بگردم قربون چشهای قشنگ☺️ بهم نگاهی کردن و خندیدن،،یکدفعه همان خانمی که صندلی ام بهش دادم آمد جلو چندتا حرف 😤😤به دخترها زد و به منم گفت از چادری که سرته خجالت بکش و با این.............هم کلام نشو 😭😭😭 دختری که کنارم نشسته بود دستم گرفت رفت جوابش بده آرومش کردم ،،گفتم خسته بود بیخیال بچه ها ..بغض گلوم گرفته بود😢یکی از اون دخترها سریع بهم یه لیوان آب داد، 😘 گفتم عزیزان دل من از برخورد بد اون خانم عذرخواهی میکنم.اسم هاشون پرسیدم 💝تا راحتتر باهاشون ارتباط بگیرم...گفتم کدوم دانشگاه هستید و سر سخن باز کردم..گفتم دخترها دانشگاه برای ورود و خروج ساعت خاصی دارید..مینا گفت بعله خانم ،خیلی سخت میگیرن..گفتم خب حق دارند، 😳الهه گفت چرا حق دارند،،گفتم چند تا نکته داره وقت دارید بگم وسطش نمیگید رسیدیم.فاطمه خندید و گفت باهمین🚎دوباره برمیگردیم😂😂😂 (دوتا خانم محجبه متوجه شدن که من دارم چیکار میکنم خدا خیرشون بده ،چندنفر خواستن بیان تذکر بدن جلوشون گرفتن..متوجه شدم حتی بعدا که مقصدشون پیاده نشدن) گفتم ببینید عشق های من دانشگاه یسری قوانین داره یکیش که از همه مهمتره همینه که مراقب باشه دانشجو اش موقع درس و کلاس باشه، رویا گفت آخه خانم خوابگاه هم خیلی گیر میدن..😡گفتم اونم حق داره🤗فاطمه گفت واه خانم😉گفتم فاطمه جونم مدیریت خوابگاه مثل پدر و مادر هستند، مگر برای تحویل گرفتن خوابگاه پدرو مادرتون فرم پر نکردن،با اشاره سر درست بودن حرفم تایید کرد،ادامه دادم یکساعت دیر بری خانه مادرتون نگران نمیشه هی زنگ نمیزنه🤔چند لحظه ای سکوت کردیم،،☺️سکوت رو شکستم و گفتم دیگه چه خبر😂😂مینا گفت خانم یه سوال بپرسم ناراحت نمیشی..گفتم نه عشقم دوتا بپرس،،با مکث پرسید چرا شما به ما تذکر ندادی و بهمون محبت کردی⁉️ لبخندی زدم وشروع کردم(یا زهرا) میشه یه سوال بپرسم بعد جواب سوالتو بدم؟با اشتیاق گفت دوتا بپرس😂 گفتم هر کشوری،هر شهری، و حتی هر دانشگاهی قانونی برای ظاهر افراد داره فرقی نمیکنه آقا یا خانم درسته؟پس چرا من باید طوری تو جامعه ظاهر بشم که بهم بی احترامی کنند😉الهه که ظاهرش بدتر از همه بود یهو شالش انداخت روسرش😊 (به انتها خط رسیدیم و ما گرم صحبت.خانم جلویی که مراقب ما بود رفت نمیدونم چی گفت به راننده که سکوت کرد و دوباره اتوبوس پرشد و برگشتیم) یکم سکوت کردم وادامه دادم..گفتم دخترای گلم میدونید حتی کشور آمریکا هم قانون حجاب برای دانشجوهاش داره؟ با تعجب گفت نـــــــــــــــه😳😳😳 سریع گوگل باز کردم و سرج کردم: دانشگاه ایالتی فلوریدا (آمریکا)/ Florida State University ضوابط پوشش در این دانشگاه از ساعت 7:30 صبح تا 15:30 بعد از ظهر در محوطه دانشکده ها اجرا می گردد که به شرح ذیل است: - تمام شلوارها و دامن هایی که پوشیده می شوند نباید بیش از حد کوتاه باشند. شلوارهای کشی به استثنای یونیفرم PE دانشکده ها یا یونیفرم ورزشی دانشگاه ایالت فلوریدا قابل قبول نمی باشد. - کفش های شکیل و ساده یا بدون مدل قابل قبول می باشند. تردد با پای برهنه، پوشیدن دمپایی و کفش های راحتی، کفش های پاشنه میخی یا پاشنه بلند (بلندتر از 2 اینچ)، یا کفش چرخدار و گیره دار مجاز نمی باشند. - هر نوع پوششی که در بردارنده عبارات زشت یا توهین آمیز به مقدسات، وسوسه انگیز و ناشایست یا مرتبط با دسته ها، احزاب و گرایشاتی که شخص را ترغیب به استفاده از مواد مخدر، مشروبات الکلی و یا خشونت کند. صفحه اول #گروه_جهادی_چهار_شنبه‌_های‌_زهرایی

ادامه صفحه اول↕️ اما آن چیزی که در این دانشگاه قابل تأمل است، نوع برخورد با دانشجوی خاطی می باشد: - بار اول تخلف ثبت خواهد شد. - بار دوم، یک روز شنبه دانشجو بازداشت خواهد شد. - بار سوم، دو روز بازداشت خواهد شد. - از چهارمین مرتبه به بعد و تمام دفعات بعدی یک روز اخراج از دانشکده یا حالت تعلیق و یا روش تأدیب دیگری که از سوی مسئول تعیین سطح معین نماید 💢🇮🇷💢🇮🇷💢🇮🇷 نفس هاشون داشت بند میامد تپش ❤️هاشون که تند شده بود می شنیدم💝 فاطمه که کنار من نشسته بود سرشو گذاشت روی شانه ام و گفت بازداشـــت⁉️ یا حســـین😍ازشنیدن نام ارباب جرقه ای تو ذهنم روشن شد،گفتم ای جانم امام حسین ع میشناسی..گفت عاشقشم..مینا گفت من که عاشق حضرت عباس هستم الهه گفت منم امام حسینو دوست دارم. چشم های پنج تایی مون پر اشک شده بود،،گفتم قربون دل پاکتون برم... راستی نفس ها میدونید چرا امام حسین رو شهید کردن⁉️..هرکدومشون یه چیزی گفتن..گفتم صحیح اما واقعیت یه چیز مهمتره.. گفتم زمان امامت اربابمون شاهی بود که خیلی قانون شکنی میکرد و به مردم و قانون اسلام پایبند نبود..امام حسین و خانواده و یارانش قیام کردن تا واجب فراموش شده ای را یادآوری کنند،،الهه گفت دلم از اونجای روضه خیلی میسوزه که میگن امام حسین روی زمین افتاده تا میبینه دشمن به سمت خیمه میره میگه اول من بکشید بعد برید طرف خیمه ها😢 گفتم اون روضه خوان نگفت برای چی امام حسین این حرف زده⁉️ گفت نه😡 گفتم خب حالا من بهتون میگم ببینید عزیزان میدونید که پدر و برادر رو ناموس حساسن...گفتن خـــــ😏ــــیلی.. اون زمان که امام حسین ع گفتند تا من زنده ام طرف خیمه ها نرید،،چون ناموسش، همسر، خواهر، دختر و برادر زاده هاش داخل خیمه بودن.. میدونید حضرت رقیه س وقتی لباس هاش میسوزه خودشو زیر چادر حضرت زینب س پنهان کرده..و میدونید حضرت زینب کلی تازیانه خورد اما چادرش از سرش نیافتاد😢سکوت کردم و سرم انداختم پایین😞 رسیدیم صفاییه..گفتم خب من باید پیاده بشم..گفتن نه بمون خواهش میکنیم...نشستم و شروع کردم روسری ام با گیره روسری محکم کردن.. الهه گفت چقدر راحت بستی..خندیم گفتم دیگه از آرایش کردن هفت قلم که راحتتره😁چهار تایشون خندیدند..😊مینا گفت راستی خودتون معرفی نکردیدا..گفتم خسته نباشید اسمم زهرا و فامیلی ام حسینی..نام پدرو کدملی هم بگم😁😁😁 فاطمه گفت وای خانم حسینی جان چقدر شما راحتید با ما....ما اینجا خیلی احساس غربت میکنیم..میشه شماره تون بدید بازم ببینیمتون..گفتم با افتخار ،فقط گفته باشم کمتر از کافه بهتون افتخار نمیدم..😳😳الهه 😳😳واه مگه شماها کافه هم میرید ،،خندیدم و گفتم پ ن پ 😂بغلم کرد و گفت عاشقتم..گفتم راستی از این گیره های خوشگل دارم میخواهید،،گفتند با کمال میل اما بهمون آموزش بستن بده..گفتم ایرانی یا لبنانی😍😂 ادرس یه ڪافه خوب بهشون دادم... قبل اینکه روسری هاشون درست کنم گفتم زیاد آرایش دارید باهم دیگه همخوانی نداره،فاطمه سریع دستمال از کیفش دراورد و شروع کردن به پاک کردن..همه نگاه میکردن.بلند شدم و با چـــادرم براشون حجاب گرفتم ،اول ارایششون کمرنگ کردن و بعدنوبتی چادر من گرفتن تا شال هاشون براشون مدل لبنانی بستم..از اتوبوس پیاده شدیم..دلشون نمیاد برن..قرار شد دوباره بیان پیشم.. @yazahraa_1363 😍😍😍😍 #گروه_جهادی_چهار_شنبه‌_های‌_زهرایی

لطفا خاطرات #یه_حــس_خوب تون برام بفرستید تا در کانال بزاریم @yazahraa1397