🔺️پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت پدر حجتالاسلام رحیمیان، تولیت مسجد جمکران
🔹جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ محمد حسن رحیمیان دام بقائه
درگذشت والد مکرّم را که عالِمی پارسا بودند به جنابعالی و دیگر افراد خاندان مکرم ایشان تسلیت عرض میکنم. رحمت و رضوان الهی بر آن مرحوم باد که عمری را با طهارت و تقوا به سر بردند و خدمت کردند.
«❤✨»
چـــــادر تو
میراثِ خون دلهای
خیمه نشینان ظهر عاشوراست!
#چادرانه
#حجاب
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
«💛🌻»
چادرتبوییاسمیدهد:)!..
چادرتویادگارمادرتاستوچهخوباز
اینامانتمادرحفاظتمیکنی:))
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|بسم رب الحسیــــــــــــن (علیه سلام)|•
برپایی خیمه ی عزاداری کوچک برای هم عزا شدن با دل داغدار امام زمان... 🥀🖤🥺
کودکانی سرشار از عشق حسینی که با لذت نقاشی های محرمی رو با دستای کوچیک شون رنگ آمیزی می کردند و با تمام وجود به خانواده ی امام حسین (ع) تقدیم می کردند.
اهدای هدیه هایی کوچک به خانم هایی که هر کدوم با نیت هایی خاص پا به این مجالس گذاشتند.
توزیع و پخش شربت و چای به زائرین حسینی.
#هم_قدم_با_زینب_همنفس_با_رقیه
#قرارگاه_فرهنگی_اجتماعی_نوزده_دی
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#الـلـهـمعـجــللـولـیـڪالــفــرج
هدایت شده از گروه سرود دختران زهرایی
41.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گروه سرود دختران زهرایی
دخترانی که با حضرت رقیه (س) هم کلام شدند و با هم دلتنگی پدر را زمزمه کردند... 💔
علمدارانی که مانند حضرت زینب پا به میدون گذاشتند تا پرچم این خیمه پایین نیاد بلکه ان شاءالله این پرچم رو در دست امام زمان (عج) قرار بدهند.
#هم_قدم_با_زینب_همنفس_با_رقیه
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
https://eitaa.com/joinchat/2483749283C4a59ca3360
#قرارگاه_فرهنگی_اجتماعی_نوزده_دی #الـلـهـمعـجــللـولـیـڪالــفــرج
خودت باش،
نه تندیسی که دیگران می خواهند!
وقتی قالب فکر دیگران می شوی
زیبا میشوی به چشمشان،
اماقبول کن
تمام مجسمه ها شکستنی هستند
#حجاب
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
🖤
همه رفتند استراحت کنند
مداحان
سینه زنان
سخنرانان
مستمعین....
همه
ولی تازه
عمهی #امام_زمان (عجلاللهتعالیفرجه)
به اسارت رفته است... 😔💔💔
#عاشورا
#امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ گروه جهادی چهارشنبه های زهرایی
👌تقریبا مناسبت و روزی نیست که در قم برنامه نداشته باشند...
💯هر روز برنامه میز مهربانی امر به معروف باطرح مهربانی یه حس خوب دارند👏👏👏
🔻دوست داری کارهاشون رو ببینی و انرژی بگیری؟ 🤔👇
https://eitaa.com/yazahraa_1363
•┈┈•••🌿🌺🇮🇷🌿•••┈┈•
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
28.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃قدردانی🌷
اخرین شب موکب #علمداران_حضرت_رقیه
✨فراموش شده ترین ویژگی مهربانی شاید قدردانی باشد،
چون آنقدر به این موضوع توصیه شده است
که برای هر کسی عادی شده.
✨یک تشکر خشک و خالی کمتر از ده ثانیه زمان شما را خواهد گرفت، اما تأثیر آن می تواند مدتها ادامه داشته باشد.
هیچکس نمی تواند بگوید عبارت ساده ای مثل این ،
چقدر می تواند احساس خوبی به دیگران ببخشد.
✨بنابراین از دیگران به خاطر زحماتی که برای شما می کشند،
هرچند کوچک، تشکر کنید.
آنها نیز به مرور دلایلی برای تشکر کردن از شما خواهند یافت .🌺
تشکرمیکنم از خانواده شهدایی که در این 10روز مارا حمایت کردند..خصوصا خواهر شهید لطفی نیاسر..
تشکر میکنیم از دختران عزیزی که پای کار بودند و موکب امام حسین را در باب المعصومه برپا کردند..
تشکر میکنیم از معاونت فرهنگی مسجد مقدس جمکران..
تشکر میکنیم از مسئول انتظامات و حفاظت فیزیکی مسجد مقدس جمکران..
و تشکر از تمامی سربازان گمنام امام زمان که در این مسیر مارا پشتیبانی کردند..
التماس دعا #فرج
#الـلـهـمعـجــللـولـیـڪالــفــرج
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#قرارگاه_فرهنگی_اجتماعی_نوزده_دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سکوت کن
بگذار آدم ها تا انتهای قضاوت
اشتباهشان نسبت به آنچه هستی بروند!!!
بگذار نیت های تورا اشتباه بگیرند..
خیره نگاهشان کن .
مگر چقدر مهم است درست شناخته
شدن در اذهان دیگران،
وقتی آن ها از درونت بی خبرند...
چه فرقی می کند تو را فرشته
خطاب کنند یا شیطان...
اگر غریبه است، تو آشنا بمان...
تو پای خوبی هایت بمان...
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏کمی خودمونی با خدا ....
ادمین✍✍✍
🔸این روزا بیشتر از همیشه باخدا از هر دری حرف می زنم ، بهونه گیر شدم ، هی تو دلم باهاش خلوت می کنم و از دل روزای دلتنگی کلی براش حرف می زنم ...
🔸دست پاچه میشم ، دست و دلم می لرزه تو دنیایی که غربت از هر طرفش نخ نما شده،دنیایی که هیچ چیز سرجاش نیست ، اصلا هیچ چیزی سر جاش بند نمیشه ....
🙏خداجون می گما:« این روزا یه جای خالی عجیب ته دل زندگی مونو قلقلک میده ، شک ندارم میدونی آرامشه ، دستی برسون به زمین ، عجیب دلتنگیش دهان باز کرده ...
💯🙏داننده تویی هر آنچه دانی آن ده
🖤🖤🖤🖤
سلام شبتون بخیر
موافق هستید از امشب یک رمان باهم شروع کنیم..
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
خاطرات اولین اربعین
#قسمت_اول_خاطرات_اولین_اربعین
شش سال پیش بود...
تب و تابش زیاد شده بود خیلی ها حرف از رفتن میزدن ...
خیلی ها چون عراق هنوز نا امن بود و داعش فعالیت داشت نه تنها نمی خواستن برن که به بقیه هم می گفتن خطرناکه امسال نرید!
فرصت زیاده!
ولی امان از وقتی که عقل عاشق می شود...
اولش همسرم موافقت نمی کرد ما را همراه خودش ببره البته حق داشت...
می گفت: خطرناکه بچه ها گفتن منطقه برای زن و بچه امن نیست ...
ولی از من اصرار...
آخرش دید بی خیال نمی شم گفت: من حرفی ندارم کربلا می خوای از آقا بگیر من چکاره ام....
این حرف اینقد برام سنگین بود که یعنی وقتی پای خودم میومد وسط درست از رفتن نا امید میشدم ...
منم نامردی نکردم و گفتم اگه آقا امسال من رو قبول کنه بواسطه ی تو ...
که هرسال داری میری...
وگرنه من کجا حرم یار...
بنده خدا مستأصل شده بود از یه طرف اصرارهای من !
از یه طرف نا امن بودن منطقه!
آخر کار با چند تا از رفقاش مشورت کرد اون ها هم اهل دل و پایه گفتن یه یاعلی بگو و باهم میریم چند تا خانواده که باشیم خیالمون راحت تره!
وای نمی دونید چقدر خوشحال بودم از اینکه قرار شد بریم اربعین پای پیاده...
یه حس وصف ناپذیری...
حس پرواز تو آسمون ...
حسی که گفتنی نیست فقط حس کردنیه...
حالا مونده بودیم چطوری خانواده ها را راضی کنیم...
مامانم اینا ! مادر شوهرم اینا!
این بندگان خدا هم حرفی نداشتن تمام نگرانیشون دختر کوچیکم بود با ناامن بودن منطقه....
چون ما یه شهر دیگه بودیم مسیر دیداریمون دور! بعد از کلی تلفنی صحبت کردن و اینکه متوجه شدن عزممون جزمه و قرار چند خانواده با هم بریم بعد از توصیه های ایمنی گفتن رفتین برای ما هم دعا کنین...
و این یعنی رضایت رو گرفتیم...
اما چی فکر می کردیم چی شد...
همه کارهامون رو کرده بودیم!
از همه حلالیت طلبیده بودیم!
همه چی جور بود قرار بود یکشنبه با ماشین های شخصی راه بیفتیم سمت مرز...
اینجوری طبق برنامه ریزی شش، هفت روز قبل از اربعین می رسیدیم نجف که با بچه توی مسیر اذیت نشیم و مسیر پیاده روی رو آروم و بدون عجله طی کنیم...
چهار تا خانواده بودیم...
عصر روز قبل که شنبه می شد با هم هماهنگ کردیم اما...
اما من نمی دونستم اتفاق تلخی قرار بیفته که ما از همسفر هامون جا بمونیم...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
ادامه دارد.....
🔸گفتم: اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین (علیه السّلام) تلاش می کردم
🔹گفت: یک حسین زنده داریم نامش مهدی (صاحب الزمان روحی فداه) است؛
🔺 تا حالا برایش چه کرده ای؟؟؟؟؟
#سهشنبههایمهدوی
🖤اللهم عجل لولیک الفرج 🖤
همهی دغدغه ام
مثل صدفها ایناست
که درآغوش،نگه دارمت
ای گـوهـر مـن ...!
#حجاب
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
「🌻🖤•••」
مـُراقـِبحـِجـٰآبخـُودبـٰآشیـد . .
ڪِهایـنمـُھمترینچیـزاَسـت'!
🌻🖤
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
#زن_عفت_افتخار
وصیت شهدا در باره حجاب
خواهران عزيز، مانند زينب زندگي كنيد، حجاب شما از خون سرخ من مهمتر است، شمشيري است و به چشم منافقان ميخورد.
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#شهيدسيدجعفراحمدپناه
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
#خاطرات_اولین_اربعین
#قسمت_دوم
ساکمون رو بسته بودیم چون صبح زود قرار بود راه بیفتیم شب گفتم یه غذای حاضری درس کنم
هوا سرد بود فک می کنم ماه آبان بود...
برای شام عدسی پر ملاط درس کردم که توی اون سرما حسابی می چسبید...
دخترم هم وسط خونه مشغول چرخیدن و بازی کردن...
سفره را پهن کردم اومدم بریزم داخل بشقاب ها ببرم سر سفره همسرم گفت ظرف غذا را بیار اینجوری اذیت میشی مدام بری بیای...
منم سمعا و طاعتا ظرف غذا را گذاشتم سر سفره ...
همسرم نمی دونم چی شد که مشغول کاری شد من هم همون طور که داخل آشپز خونه رفته بودم بشقابها را بیارم و همزمان داشتم میگفتم دختری بشین سر سفره مامان یه وقت می افتی روی ظرف! نچرخ مامان خطرناکه!
و همین طور مشغول نصایح مادرانه به بچه ی دوسال و هفت، هشت ماه!
که یکدفعه صدای جیغ دخترم رفت هوا ...
مثل برق گرفته ها پریدم بیرون
وای خدایا چی شد!
دخترم مدام جیغ میزد
سوختم مامان سوختم...
تمام قابلمه داغ ریخته بود روی پاش ...
فرض کنید یه قابلمه عدسی داغ داغ در حین چرخش افتاده بود روش و تمام پاش داشت می سوخت...
اینقدر هول کرده بودم که اصلا نمی دونستم باید چکار کنم!
همسرم هم بنده خدا هول کرده بود ولی زودتر از من جنبید و عارفه را بغل کرد..
همه چی توی چند دقیقه اتفاق افتاد!
خیلی وحشتناک بود عارفه مدام اشک می ریخت و جیغ میزد سوختم مامان دارم میسوزم...
سریع لباسهاش روپوشوندیم سوارماشین شدیم راه افتادیم سمت بیمارستان ...
تمام مسیر بچه جیغ زد فقط می گفت: مامان می سوزم...
حالا منِ مادر! داشتم سکته میکردم از یه طرف جلوی خودمو گرفته بودم پیش بچه گریه نکنم که نترسه !
از یه طرف قلبم داشت می ایستاد و جگرم کباب می شد وقتی می گفت مامان دارم می سوزم...
رسیدیم بیمارستان شنبه شب بود بیمارستان خلوت ...
با شتاب رفتیم قسمت اورژانس گفتن ببرید جراحی سر پایی...
همسرم با عارفه رفتن داخل اتاق گفتن شما نمی خواد بیای داخل!
من تنها پشت در!
راهرو هم سوت و کور!
فقط اشک بود که می اومد..
بی صدا و در سکوت...
وقتی صدای عارفه از داخل اتاق قطع شد گفتم حتما بچه از حال رفته دیگه!
به هق هق افتاده بودم...
قشنگ یادمه خانم میانسالی از کنارم رد میشد حالم رو دید ایستاد گفت: خانم چی شده کمکی می تونم بکنم؟
با همون حال توضیح دادم چه اتفاقی افتاده...
گفت: حتما بچه ی اولتون که تجربه نداشتید با بچه باید حواس بیشتر جمع باشه!
با اشاره سر گفتم: آره
گفت: مامان اینا کسی نیست بیاد پیشت!
ومن سری تکون دادم و گفتم: نه متاسفانه من به خاطر شغل همسرم از خانواده هامون دوریم...
فک کنم دلش برام خیلی سوخت ...
یه کم دلداریم داد و برام آرزوی صبر کرد و رفت...
و دوباره من موندم پشت در با سکوت سنگین و نفس گیر!
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
https://eitaa.com/yazahraa_1363
#گروه_جهادی_چهار_شنبه_های_زهرایی
ادامه دارد
🔴 اولین تصویر از نرّه خر وحشی نارنجستان قوام شیراز در بازداشت
🔹 این لباس مشکی ها چیه پوشیدن؟! تا دیروز که لباس لشکر یزید رو پوشیده بودید منافق ها
این ها سوراخ دعا رو پیدا کردند
قیافه ی مظلوم به خودشون میگیرن و بعضیاشون میگن مشکل روانی داریم بعضی دیگه میگن تحت تاثیر فضای مجازی بودیم من خودم شیعه ام امام حسینی ام و..
این وحشیا هم لباس سیاه پوشیدن اومدن!!
تکلیف ضارب همسر شهید باب الخانی چی شد ؟
تکلیف ضارب خانم محجبه در رشت چی شد ؟
تکلیف دختری که لباس دو تکه پوشیده بود و تقریبا برهنه اومد بیرون چی شد ؟
تکلیف زن هتاک و ساب النبی چی شد ؟
تکلیف دو دختر نیمه برهنه ی کیش چی شد ؟
تکلیف دوتا زن رقاص در نزدیکی حرم امام رضا علیه السلام چی شد ؟
و...
چندتا رو بگیم