eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.5هزار دنبال‌کننده
128 عکس
201 ویدیو
26 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
فکراتو کردی کجا میری ای تیر میخوای بشی دندون شیری ای تیر از خون ِ عباس من سیری ای تیر بچم رو واسه چی میگیری ای تیر برو خیمه حال ربابو ببین به قلبم نشستی به قلبش نشین به حنجر نشستی یه جوری بشین که دیگه نیفته سرت رو زمین الهی که آتیش بگیری الهی که ای تیر بسوزی که دیگه نتونی یه طفلو به کتف بابایی بدوزی **** فکراتو کردی کجا میری ای تیر میدونی از ما چی میگیری ای تیر خاموش نکن روی ماهم رو ای تیر از من نگیری سپاهم رو ای تیر به چشمان گریون ام البنین به سینم بشین و به چشمش نشین برو خیمه حال ربابو ببین به چشمش نشستی به مشکش نشین الهی مسیرت عوض شه الهی به قلبم بشینی الهی که تیر سه شعبه مثه حرمله خیر نبینی **** فکراتو کردی کجا میری ای تیر از خون نداری چرا سیری ای تیر دارم میبینم از اینجا به عینه این بار هدف قلب خونِ حسینه شده کعبه ی زخم تو دیگه نرو ببین مادرم میگه دیگه نرو ببین مادرم میگه دیگه نرو دیگه جای سالم نداره نرو چجوری تو رو در بیاره نروhttps://eitaa.com/yazahramadadi135 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
واحد مگه من مادر چند تا پسرم که کشتنت تازه دندون در اوردی اصغرم که کشتنت هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت هی میگفتم با خودم عصای دستم اصغره پیر شدم من و سر مزار جدش میبره کاش میشد فقط یه بار موی تو رو شونه کنم میمیرم اگه یه بار گونه هات و بو نکنم علی لای لای پسرم ****** مثه یه قران جیبی بودی تو دست بابات رفتی و فقط میگفتم که خدا پشت و پنات الهی هیچ کی تو اغوش باباش شهید نشه الهی هیچ مادری اینقده نا امید نشه اونا که به برق سکه های کوفه دل خوشیت خودتون بچه ندارید مگه بچه می کشید هر کی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب اولش اه بکشه بعد بگه بی چاره رباب حرمله غذای من یه عمره خون جگره من نمیگذرم ازت خدا هم از تو نگذره https://eitaa.com/yazahramadadi135
(فارسی-مازنی) 💠حاج محمدرضا بذری لالا لالا لالایی مادر گل نازم لالا لالایی اصغر لالا لالا لالایی مظلوم روی نیزه اصغر خوابیدی آروم تو که رفتی علی جان مادرت بی‌چاره شد همه دارایی من از تو این گهواره شد جلو چشمای من باخنده بین قافله روگهوارت داره قیمت میزاره حرمله شبیه چوبه لبهات مادر برات بمیره رونیز بازه چشمان مادربرد بمیره عزیز نیزه خفته مادر برات بمیره سرت از نی نیفته مادر برات بمیره لالا لالا لالا لالا لالایی می کشت جا نیزه لالا لالا لالایی لالا لالا لالا مه جانه ریکا مه کشه تجائه، نا نیزه بالا لالا لالا لالا گل ونوشه ته وسه خون بارمه مه دله گوشه مه دل خواسته پسر ته دسته من بیرم حنا اسا ته کچکه قبره سر ونه بیرم عزا همون جانه خدا دونه مه دل خشی چیه که مه بشکسته دل، ته گهره ی جم، هم راضیه شه آسمونه ماه ره، مامان ته دور بگرده ته دیم چه زرد و زاره، مامان ته دور بگرده بوین مه حال و پاره مامان ته دور بگرده نارمه مه غم شماره مامان ته دور بگرده لالا لالا لالا لالایی لالا لالا لالا لالایی لالالالا لا لا ماه شب تار تورو رو نی مارو بردن به بازار لالالالالالا وای از اسارت لالالالالالا وای از جسارت چقد بی حرمتی کردن به ماها توی شام سرت رو دیدم ای مادر توی بزم حرام تو اون بزمی که باباتو زدن با خیزرون همون جا که میبارید از چشا بارون خون دیدی سر بابارو، مادر ببند چشاتو یا میزنن ماهارو ،مادر ببند چشاتو دیدی مارو کشوندن، مادر ببند چشاتو دل مارو سوزوندن مادر ببند چشاتو مادر ببند چشاتو.. لالا لالا لالا لالا https://eitaa.com/yazahramadadi135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نجف به مضجع پاک تو با سلام رسیده به پای‌بوسی تو مسجد الحرام رسیده عجب نباشد اگر عرش هم زده زانو چنین به حائر قدسی تو امام رسیده بلند مرتبه شد هرکه بر تو اشکی ریخت بلند گریه نموده به این مقام رسیده :: کسی کنار تنت داد می‌کشد که خودش به داد مردم عالم عَلَی الدوام رسیده تن تو بندِ دل زینب است، پاره شده پس ازتو جانْ به لبِ شاهِ تشنه‌کام رسیده تنت شبیه اذان پخش شد، جگر گوشه! اذان تو سرِ نیزه به شهر شام رسیده کنار پیکر تو زینب آمده اما شمیم حضرت صدیقه بر مشام رسیده بگو که تیزی مِقراض یا نوک مسمار بگو به پهلوی زخمیِ تو کدام رسیده؟ چقدر دشنه‌ی تشنه! چقدر زخمِ عمیق! صدای هلهله‌ها هم به بار عام رسیده برای بُردن جسم تو ده نفر کم بود! عبای مصطفوی نیز از خیام رسیده... ✍ 📝 https://eitaa.com/yazahramadadi135
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸اجرک الله یاٰ صاٰحـِبِ الزَّماٰن 🔸‎عَجـَّـلَ اللّٰه تَعــٰالیٰ فـَـرَجَهُ الشَّــریف 🌿 با حال مناسب گوش فرا دهید زینب بیا ببین پسرم ریخته زمین در پیش چشم من کمرم ریخته زمین دست خودم که نیست اگر داد می زنم بالا بلند اهل حرم ریخته زمین می خواستم بغل کنم او را ولی نشد از لای پنجه ها جگرم ریخته زمین تقصیر من نبود که با زانو آمدم دیدم که قوت کمرم ریخته زمین مثل انار دانه شده پخش می شود از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد صدها علی به دور و برم ریخته زمین پرده نشین خیمه برو خواهرم نیا نامحرم اند دور و برم ریخته زمین https://eitaa.com/yazahramadadi135 🆔
آرام کن اهل حرم را با قدمهایت با آیه‌ی چشمان خود پیغمبری کن باز لب باز کن حرفی بزن با من علی اکبر! با لحن شیرینت برایم دلبری کن باز از شوق تو در عاشقی دارم خبر اما آرامِ جان! آرامتر رو سوی میدان کن مویت نمانَد از پَرِ عمامه‌ات بیرون کمتر پدر را این دمِ آخر پریشان کن خیلی ندیدم صورتت را خوب در خیمه وقتی که خود را ماه من! آماده می‌کردی رو می‌گرفتی از من اما خوب می‌دانم دل کندن من از خودت را ساده می‌کردی دیدی خدا ! در عشقت از اکبر گذشتم من دل کندن از این نور حق، الحق که مشکل بود می‌دانی از حس پدر بودن نمی‌گویم عشق است در پرده، تمامش قصه‌ی دل بود اکبر شبِ سجاده‌اش روشن تر از روز است تو خوب می‌دانی که مست نور ذات است او خُلق محمد دارد و انوار زهرایی مثل علی تصویر اسما و صفات است او با دیدنش آه از دل اهل حرم برخاست تا روبروی خیمه چون آهو قدم می‌زد میدان نرفته، برق چشمانش رجز می‌خواند صف‌های دشمن را دو ابرویش به هم می‌زد بر مرکبش بنشست و «لا حول ولا...»یی گفت با ذکر «یا قهار» تیغش را به کار انداخت می‌زد چنان انگار شمشیرش دو دم دارد پیران میدان را به یاد ذوالفقار انداخت با «یا علی» هر ضربه‌اش یک جان دیگر داشت با «یا حسین» از میسره تا میمنه می‌رفت گاهی میان رزم اگر می‌گفت «یا زهرا» تا قلب لشکر مثل حیدر یک تنه می‌رفت یک عده مبهوت شجاعت‌های بی حدش یک عده مقهور توان و سرعتش بودند آنقدر زیبا بود این شمشیر زن، حتی سرهای روی خاک محو صورتش بودند آمد به سویم با لب خشکیده از میدان آمد به جانم آتشی دیگر زد و برگشت این بار هم تا رفت این قلب پریشانم پشت سرش یک چند باری آمد و برگشت دیدم که فرقش چون علی وا شد دلم لرزید حس می‌کنم «فزت و رب الکربلا» می‌خواند چه اتفاقی داشت در آن نقطه می‌افتاد؟ یا رب! چرا اعضا و رگ‌هایش مرا می‌خواند؟ در گرد و خاک صحنه اکبر را نمی‌شد دید از مشرکانِ بدر آنجا هر که بود آمد وقتی که دیدم نا‌له از هفت آسمان برخاست فهمیدم آن شه زاده از مرکب فرود آمد دیدم دلم را «اِرباً اربا» کرده‌اند انگار من زودتر از عمه پی بردم به راز تو اما خودش را زودتر زینب رساند آنجا من مانده بودم غرق در راز و نیاز تو می‌خواستم یک بوسه، اما هر چه ‌می‌گشتم در پیکرت بابا! دریغ از گوشه‌ای سالم دیدم توانی نیست در پای من و زینب گفتم: بیایید ای جوانان بنی هاشم بابا برای بردنت حسرت به دل ماندم کم بود آغوشم، عبایی پهن لازم بود تشییع تو زیبا شد آخر این عبا تابوت در دست عون و جعفر و عباس و قاسم بود ✍ 📝 https://eitaa.com/yazahramadadi135
خِس خِس سینه ات انداخت ز پا بابا را به زمین هِی نکش آنقدر عزیزم پا را پیرمردم!همۀ دلخوشی من برخیز برنمیخیزی اگر باز کن این لبها را دشت پُر گشته ز تو یا که تو از دشت پری؟ به زمین ریخته ای مینگرم هر جا را سهم آهوی من از زندگی اش صیاد است بست با نیزه به رویش ره این صحرا را پهلویت آمدم و پهلویت آزارم داد باز دیدم وسط آتش در، زهرا را خُنکای جگرم بی تو نمیخواهم من به خدا لحظه ای از زندگی دنیا را تو تجلای غم پنج تنی یا ولدی که به هر زخم به تصویر کشیدی ما را.. شاعر؟ https://eitaa.com/yazahramadadi135
روضه حضرت ابوالفضل(ع) 🖤🖤🖤 اویان یاتما ای سپهداریم دور آدامسیزدی قارداشون قارداش گوزون آچ باخ قانلی میداندا گور نه یالقوزدی قارداشون قارداش علم یاتدی دور علمداریم بئلیم سندی یاتما سرداریم جان ابوالفضلیم(۲) بابام حیدر اوپدوگی گوزدن دشت ماتمده سانجلوب پیکان عمود آهن باشیوه دیدی تله سس گلدی من دیدیم جان جان قولونان سو تک آخان قانه قارداش آواره قارداشون قربان منه بوردا ال چالان چوخدی اویان یاتما بیر کسیم یووخدی علم یاتدی دور علمداریم بئلیم سندی یاتما سرداریم جان ابوالفضلیم(۲) https://eitaa.com/yazahramadadi135 مداحی حاج حسن