#سلامتی
سلامتی دخترایی که سرشون بره چادرشون نمیره.....
سلامتی دخترایی که آروم قدم برمیدارن و سنگین که مبادا دل نامحرمی بلرزه.....
سلامتی دخترایی که زیباییشون رو عرضه نمیکنن به هرکس و ناکسی.....
سلامتی دخترایی که از هر کس و ناکسی دل نمیبرن.....
سلامتی دخترایی که بهشون میگن اُمُل ولی سرشار فهم و دانایی هستن و بازم سکوت میکنن تا
مبادا ترک برداره چینی نازک عفتشون.....
و سلامتی دخترایی که میراث حضرت فاطمه ی زهرا(س) رو خوب حفظ کردن.....
بلنــــد #صلــــوات بفرس 🌸✨
🌺@yazainab314
#عاشقانه_شهدا
#نگهبان_حرم
میخواست بره مأموریت…
گفت:
“راستی زهرا…❤
احتمالاً گوشیم اونجا آنتن نمیده…!”
داد زدم:
“تو واقعاً 15 روز میخوای بری و موبایلتم آنتن نمیده…؟!”
گفت:
“آره…اما خودم باهات تماس میگیرم…
نگران نباش…❤”
دلم شور میزد…
گفتم:
“انگار یه جای کار میلنگه امین…!
جاااان زهرا…💕
بگو کجا میخوای بری…؟"
گفت:
“اگه من الآن حرفی بزنم…
خب نمیذاری برم که…❤ “
دلم ریخت…
گفتم:
“نکنه میخوای بری سوریه…؟!”
گفت:
“ناراحت نشیا…آره میرم سوریه…”
بیهوش شدم…
شاید بیش از نیم ساعت…
امین با آب قند بالا سرم بود…❤
به هوش که اومدم…
تا کلمه سوریه یادم اومد…
دوباره حالم بد شد…
گفتم:"امین…واااقعا،داری میر ی ی ی…؟❤
بدون رضایت من…؟💕”
گفت:
“زهرا… بیا و با رضایت از زیر قرآن ردم کن…
حس التماس داشتم…
گفتم:
“امین تو میدونی که من چقدر بهت وابستهم…💕
تو میدونی که نفسم بنده به نفست…💕”
گفت:"آره میدونم…❤”
گفتم:
“پس چرا واسه رفتن اصرار میکنی…؟”
صداش آرومتر شده بود…
.
عاشقت هستم شدیدا دوستت دارم
دلبری هایت بماند بعد فتح سوریه
.
“زهرا جان…❤
ما چطور ادعا کنیم مسلمون و شیعهایم…؟
مگه ما ادعای شیعه بودن نداریم…؟
شیعه که حد و مرز نمیشناسه…
اگه ما نریم و اونا بیان اینجا…
کی از مملکتمون دفاع میکنه…؟”
دو شب قبل اینکه حرفی از سوریه بزنه…
خوابی دیده بودم که…
نگرانیمو نسبت به مأموریتش دو چندان کرده بود…
خواب دیدم یه صدایی که چهره ش یادم نیست…
یه نامه واسم آورد که توش دقیقاً نوشته شده بود:
“جناب آقای امین کریمی…
فرزند الیاس کریمی…
به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است…”
پایینشم امضا شده بود…
(همسر شهید امین کریمی)*
🌺@yazainab314
#روایتگری
#حق_الناس
🔅 یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقامهدی یک جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد خیابان را جارو میزند. علت را که جویا شدم، گفت که پشت نیسانش بار شیشه داشته، موقع حرکت، شیشهها شکسته و خرد شدهاند و کف خیابان ریختهاند.
من به آقامهدی گفتم: "ولش کن! آبرومون میره، خود شهرداری میاد تمیز میکنه." ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از اینکه خیلی اصرار کردم، گفت: " اگه این شیشهها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره،حقالناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون میره."
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
راوی : #خواهر_محترم_شهید
#شهدارایادڪنیمباذڪرصلوات
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة
#اللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَليِّٖكَ_الْفَرَج »
#کمی_با_شهدا 🥀
@yazainab314
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
🌺﷽🌺
به نظرشما کدام #شهید جذابتر و انسان را متحول می کند؟
انتخاب سخته مگه نه ....؟
🔺شهیدی که نشانی #قبر خود را داد
شهید حمید (حسین) عربنژاد
🔺شهیدی که #قرضهای یک نفر را داد
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری
🔺شهیدی که #بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
شهید محمدرضا شفیعی ۱۴ ساله
🔺شهیدی که از #بهشت برای فرزندش نامه نوشت
شهید محمودرضا ساعتیان
🔺شهیدی که در قبر خندید
شهیدمحمدرضا حقیقی
🔺شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
شهید عباس صابری
🔺شهیدی که روز #تولدش شهید شد
شهید سید مجتبی علمدار
🔺شهیدی که هرهفته #مادرش را سر قبر صدا میزد
شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی
🔺شهیدی که لحظه خاکسپاریش #خندید
شهید علیرضا حقیقت
🔺شهیدی که #غرور امریکایی ها را شکست
شهید نادر مهدوی
🔺شهیدی که عکسش در اتاق #رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله
🔺شهیدی که پیکرش هنگام #نبش قبر سالم بود
شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط #ساواک شهید شد
🔺شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را با نام او #نامگذاری کرد
شهید احمد علی یحیی
🔺شهیدی که قبرش بوی #گلاب میدهد
شهید سیداحمد پلارک
🔺شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
شهید رجبعلی غلامی از افغانستان
🔺شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
شهید علی اکبر دهقان
🔺شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
شهید بروجعلی شکری
🔺شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون #پوتین سالم بود
شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز
🔺شهیدی که #عاشورا متولد شد و#اربعین به شهادت رسید
شهید مهدی خندان
🔺شهیدی که با #پیشانی بند "یاحسین شهید" ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند
🔺شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان غواص بودند دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند
🔺شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید
شهید حاج اکبر صادقی
🔺شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندن و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در آن دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان
و چه بسیارند
شهدایی که ......
ما همچنان شرمنده آنهاییم...
🌹اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌹
✅@yazainab314