بی هوا زمین خورد!نمی توانست باور کند که جامانده،باور نمیکرد که فراموشش کرده اند،هنوز جوانه امید در دلش زنده بود!زیر لب روضه میخواند و بی صدا اشک میریخت...!اگر او میطلبید الان تا فلان عمود پیاده روی کرده بود،پاهایش از شدت پیاده روی تاول زده بودند و روی پتوی کهنه و نخ نمایی غرق خواب بود! اصلا این ها هیچ...!دلش پر میکشید برای چای روضه و سینه زنی های پرشور،برای چادر روی سر کشیدن و بلند بلند گریه کردن! اما مگر لیاقت داشت؟!دنیایش شده بود هییت های تک نفره وگریه های بی صدا،دخترک خسته بود و آشفته!خسته از جاماندن و آشفته از بی لیاقتی اش! هرجور که حساب میکرد،الان باید در مشایه قدم برمیداشت و چای عراقی مینوشید،هرجور مه حساب میکرد الان باید چادر خاکی اش را تا میکرد و چشم های خسته اش را مهمان اندکی استراحت! نمی دانست چطور شد که جاماند،لحظه شماری ها کرده بود برای این ایام،چشمانش را بست و خود را مهمان رویایی شیرین کرد،رویایی شیرین تر از عسل!در رویایش هم در مشایه قدم برداشت و هم یک دل سیر زیارت کرد،تا توانست چای عراقی خورد و در بین الحرمین بی امان اشک ریخت! به قلم؛ ز.نیازی

ای پاسخ گرامی امن یجیب ها

[ الیس الله بکاف عبده ] آیاخداوند برای‌ بندھ‌اش کافے‌نیست ؟

چند ميگيرى همين راهى كه آمدى رو ادامه ندى و برگردى؟

^ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ^ قطعابا هرسختے‌ ، آسانۍ‌است 🤍 .

بچه رو از کی نماز خون کنیم؟

آن اُویسَم که شبی راهِ قَرَن را گم کرد با دلِ ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟! _سیدحمیدرضا برقعی

شهدامبدأومنشاءحیاتند؛ زمینـی‌بودند . . امازمین‌گیـرنبودنـد!

منم همینطور حاج محمود ، منم همینطور:)′

-‌و‌زخم‌هایی‌که‌بر‌قلب؛همچنان‌می‌ماند . .

همـه‌ی‌دویـدن‌ها‌و‌نرسیـدن‌ها‌سهـم‌مـاشد همـه‌جـان‌کنـدن‌‌و‌جـان‌نـدادن‌هـا همـه‌خـون‌دل‌خـوردن‌و‌خـون‌نـدادن‌ها

یه عظمت هست به اسم #خدا ک همه جوره کنارته:) غمت چیه؟🙂🫀

- مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى - کہ‌پروردگارت نه‌تو را رهاکردھ‌ است ونہ‌ باتو دشمنے‌کردھ‌ است ((:

درد دل یک خانم لبنانی با رهبر انقلاب در کربلای معلی

#هوشیار_باشیم #نشر_حداکثری

نوکَر اگه نَیاد روضه کُجا بره.. آرامشم حُسیّن، آقای خوب مَن.... #سید_محمد_رضا_نوشه_ور

ازقول‌منِ‌خسته‌به‌ارباب‌بگویید جزعشقِ‌توعشقی‌به‌دلم‌جاشدنی‌نیست❤️

ای‌با‌غریب‌هایِ‌جهان‌آشنا؛حسین‌ع . ‌.

یعنی همین بچه ها نذاشتن انقلاب کنید؟

اگر‌ مردم‌ خبر داشتند که‌ ، در‌ قبرها ‌چه مۍگذرد ، حتی یک‌ گناه‌ هم‌ نمی‌کردند .. ! ـ مولا علۍ 🌱

این داداشمونم مسلمون شده >>>> ذوووق>>>>>

غریبِ‌مادر‌حسن‌ع . .