☀️۱) از امام زین العابدین ع روایت شده است که فرمودند:
جای تعجب فراوان دارد کسی که مرگ را انکار میکند در حالی که هر روز و شب میبیند کسی را که میمیرد؛
و جای تعجب فراوان دارد کسی که نشئه آخرت را انکار میکند در حالی که نشئه دنیا را میبیند.
📚الكافي، ج3، ص258
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ»
بعد از اینکه به پیامبر فرمود که گمراهان تکذیبکننده را خطاب قرار دهد و به آنان هشدار دهد که در قیامت خوراکشان زقوم و نوشیدنیشان حمیم است؛ و فرمود این پذیرایی اولیه آنان است، اکنون آنان را عتاب کرد که: ما شما را آفریدیم؛ پس چرا تصدیق نمیکنید؟!
▪️یعنی اگر همین خلقتی که ما در مورد شما انجام داده ایم (و برای هیچکس قابل انکار نیست که خودش یک مخلوق است و خودبسنده نیست) دست کم از دو جهت کافی است که از تکذیبتان دست بردارید و از گمراهی بدر آیید:
▫️یکی از این جهت که ما یکبار قبلا شما را آفریدهایم؛ پس آفرینش مجدد شما کاملا برایمان ممکن است؛ یعنی مفادی شبیه آیه « «قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ» (يس/79)
▫️دوم از این جهت که چون ما خالق شماییم پس به همه شئون و وضعیت شما و از جمله به اینکه نهایت کارتان چه خواهد شد کاملا آگاهیم؛ یعنی ما که شما را آفریدهایم میدانیم که با شما چه خواهیم کرد و سرانجامتان چه میشود؛ و از این جهت شبیه مفاد آیاتی میشود همچون: «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» (ملك/14) «كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ» (أنبياء/104) «وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا» (نساء/122)
📚(الميزان، ج19، ص131-132 )
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ ...»
چرا نفرمود: «أنَا خَلَقْتُکم» و با تعبیر متکلم مع الغیر (ما آفریدیم) از آفرینش آنان سخن گفت؟
🍃الف. این نه متکلم مع الغیر، بلکه از باب متکلم معظم لنفسه است. (شبیه سلاطین و پادشاهان که میگویند: ما دستور میدهیم که ...)
🍃ب. شاید اشاره است به آفرینشی که واسطههای فیض هم در کار بودهاند؛ در مقابل جایی که خداوند آفرینش را فقط به خودش نسبت میدهد.
💠تبصره
معروفترین واسطههای فیض الهی در آفرینش که به ذهن میرسد فرشتگاناند که خداوند در جایی بر نقش آنان در تدبیر امور تاکید کرد: «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرا» (نازعات/۵). اما حقیقت این است که دست کم در یک مورد مساله آفرینش فرشتگان را هم با ضمیر جمع تعبیر کرد و فرمود «أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُون» (صافات/۱50). پس چهبسا این واسطه فیض، انوار مقدس پیامبر اکرم ص و اهل بیت ایشان باشند؛ که مضمون واسطه فیض بودن آنان در روایات متعددی مورد تاکید بوده است (چنانکه مثلا در زیارت جامعه کبیره از امام هادی ع آمده است: بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ، وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ، وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَ بِكُمْ يَكْشِفُ الضُّرَّ). چیزی که میتواند موید این معنا باشد آمدن تعبیر «کم» در این آیه بعد از تعبیر «هم» در آيه قبل است.
🔖(توضیح بیشتر در تدبر۳. ب خواهد آمد)
🍃ج. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ ...»
در آیات قبل ابتدا پیامبر فرمود که او این گمراهان را مورد خطاب قرار دهد؛ سپس خودش از آنان با ضمیر غایب تعبیر کرد و فرمود این پذیرایی اولیه آنان است؛ اکنون تعبیر کرد «ما شما را آفریدیم».
این بازگشت از ضمیر غایب به مخاطب چه توجیهی دارد؟
🍃الف. چون سیاق سیاق توبیخ و عتاب است، مخاطب قرار دادن این حالت را تشدید میکند. (الميزان، ج19، ص132)
🍃ب. مخاطب اولیه این آیات، پیامبر ص بود و از وی خواسته بود که این سخنان را به گمراهان تکذیبگر گوید: «قُلْ: إِنَّ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ؛ لَمَجْمُوعُونَ إِلى ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ؛ ثُمَّ إِنَّكُمْ ...»؛ و بدین سان این گمراهان مخاطب پیامبر ص قرار گرفتند. در آیه قبل از آنان با ضمیر غایب یاد کرد؛ که نشان میدهند ادامه آیات دیگر خطاب پیامبر ص به آنان نیست؛ بلکه سخن و خطاب خداوند با پیامبرش است؛ اکنون چهبسا با تعبیر «ما» پیامبر ص را به نحو طولی در کنار خود نشاند (بر اساس این مبنا که برخی از مواردی که خداوند فعل خود را ضمیر جمع بیان میکند اشارهای به نقشآفرینی اسباب و عللی دارد که خود وی آنها را اسباب قرار داده است؛ (توضیح بیشتر در جلسه 97 تدبر۵) و اکنون خداوند همراه با پیامبرش این گمراهان را خطاب قرار میدهند؛ که اگر چنین باشد چون تعبیر میکند «ما شما را آفریدیم» اشاره ضمنیای دارد به واسطه فیض بودن پیامبر اکرم ص؛که در این آفرینش الهی وی هم نقشی ایفا کرده است.
🔖(ر.ک. تدبر۲.ب)
🍃ج. ...
@yekaye
☀️۱) روایت شده است که یکبار ابوحنیفه بر امام صادق ع وارد شد و امام ع وی را از اینکه به قیاس* اقدام میکند و بر اسسا قیاس در دین خدا فتوا میدهد برحذر داشتند و با استدلالهای مختلف نادرست بودن رویه قیاس را برملا کردند. در فرازی از این گفتگو آمده است:
سپس فرمود: آیا ادرار کثیف و ناپاکتر است یا منی؟
گفت: ادرار.
فرمود: پس بر اساس رویه قیاسی تو، باید غسل برای ادرار واجب میشد نه برای منی! در حالی که خداوند غسل را برای منی واجب کرد نه برای ادرار.
سدس خود حضرت توضیح دادند: زیرا منی یک امر اختیاری است و از تمام پیکر انسان ریشه میگیرد و در زمانهای خاصی حاصل میشود؛ اما ادرار یک امر اضطراری و غیرقابل اجتناب است و هر روز بارها رخ میدهد.
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص253
✳️* قیاس در فقه یعنی بر اساس ظن شخصی و مثلا صرفا به خاطر شباهتی که به نظر ما بین دو چیز وجود دارد درباره چیزی که حکمش را در کتاب و سنت پیدا نکردهایم فتوا بدهیم.
@yekaye