☀️۱) الف. از امام باقر ع یا امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
کسی که از هر تربتی آفریده شده باشد در همان دفن میشود.
☀️ب. و نیز امام صادق ع روایت شده است:
نطفه هنگامی که در رَحِم قرار گرفت خداوند عز و جل فرشتهای را میفرستد که از تربتی که در آن دفن خواهد شد برگیرد و در آن نطفه مخلوط کند؛پس همراه قلبش متمایل بدان است تا در آنجا دفن شود.
📚الكافي، ج3، ص202-203
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) از امیرالمومنین ع روایت شده که در خطبهای به توصیف ملک الموت پرداخته، فرمودند:
... چگونه جنین را در شکم مادرش متوفی میکند؟ آيا از برخی از اعضا و جوارح بدن مادر در او وارد میشود؟ یا [بیرون میایستد و] روح [جنین] به اذن پروردگارش او را اجابت میکند؟ یا همراه آن جنین و ساکن در امعاء و احشای او [مستقر در عمق وجود خود جنین] است؟ ...
📚نهج البلاغة، خطبه۱۱۲.
مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ ع ذَكَرَ فِيهَا مَلَكَ الْمَوْتِ:
... كَيْفَ يَتَوَفَّى الْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَ يَلِجُ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا أَمِ الرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا...
@yekaye
☀️۳) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا قومی در گذشته بودند که به پیامبرشان گفتند از پروردگارت بخواه که مرگ را از ما بردارد. پس وی برایشان دعا کرد و خداوند تبارک و تعالی مرگ را از آنان برداشت. پس تعدادشان زیاد شد چنانکه خانهها بر آنان تنگ گردید و نسلشان فراوان شد و به حدی رسید که مرد که صبح به سر کار میرفت باید برای پدر و مادر و پدربزرگ و پدر پدربزرگش هم غذا تهیه میکرد و آنان را حمام میبرد [یا: راضی میساخت] و به کارهای آنان رسیدگی میکرد به طوری که از طلب معاش بازماندند و دوباره سراغ پیامبرشان آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه که ما را به حالی که قبلا بودیم برگرداند؛ پس وی از پروردگار چنین درخواست کرد و خداوند دوباره آنان را به اجلهای طبیعیشان برگرداند.
📚الكافي، ج3، ص260؛ الأمالي( للصدوق)، ص510 ؛ التوحيد (للصدوق)، ص401
@yekaye
☀️۴) الف. از امام سجاد ع روایت شده است که خداوند عز و جل میفرماید:
در هیچ چیزی متردد نیستم* همچون ترددی که در هنگام قبض روح مومن دارم: او از مرگ بدش میآید و من ناراحتی وی را دوست ندارم؛پس هنگامی که آن اجلش که دیگر از آن نمیشود عقب بیفتد سرمیرسد دو گل خوشبو [یا دو نسیم] از بهشت به نزدش میفرستم که یکی مُسخیه (سخاوت دهنده) و دیگری مَنسیه (فراموشی دهنده) نام دارد؛ اما مُسخیه وی را نسبت به مال و اموالش سخاوتمند سازد (که دیگر بدانها دلبستگی نداشته باشد) و اما منسیه امر دنیا [دغدغههای دنیوی] را از یاد وی ببرد.
✳️پینوشت:
* تردد خداوند را باید به عنوان صفت فعل فهمید نه صفت فاعل؛ یعنی واضح است که تغییر و حالات اینچنین در خداوند راهی ندارد. بلکه این کنایه از وضعیتی است که برای مومن حاصل میشود و در فعل خداوند بروز مییابد.
در این روایت تعبیر «ریحانتین» آمده که به معنای دو گل خوشبوست؛ و در روایت بعد «ریحین» آمده که به معنای دو نسیم است؛ و احتمال دارد یکی از اینها اشتباه ناسخ بوده باشد.
📚الأمالي (للطوسي)، ص414
☀️ب. و از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
اگر مومن خداوند عز و جل را قسم دهد که وی را نمیزاند خداوند هرگز وی را نمیراند؛ ولیکن هنگامی که مقدرات سر برسد و اجل وی حاضر شود خداوند عز و جل دو نسیم را به سوی بفرستد نسیمی که به آن مَنسیه (فراموشی دهنده) گفته شود و نسیمی که به آن مُسخیه (سخاوت دهنده) گفته شود؛ اما منسیه خانواده و مالش را از یاد وی ببرد؛ و اما مسخیه جان وی را در قبال دنیا سخاوتمند سازد به طوری که آنچه را که نزد خداوند تبارک و تعالی است برگزیند.
📚الكافي، ج3، ص127؛ معاني الأخبار، ص142-143
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ»
مقصود از این تعبیر که «ما در میان شما مرگ را مقدر کردیم» چیست؟ و آوردنش بعد از اشاره به اینکه خداوند است که خالق واقعی انسانهاست چه وجهی دارد؟
🍃الف. این برای تثبیت مطلب قبل (آفریننده بودن خداوند) است (که زمام مخلوق بتمامه به دست اوست) و نیز پاسخی است به شبهه کسانی که میگویند اگر واقعا خداوند تواناست و موجودات ذیحیات را او آفریده است پس چرا مرگ آنها را نابود میکند (مفاتيح الغيب، ج29، ص417 ).
یعنی میخواهد توجه دهد که تقدیر الهی چیزی است که تدبیر امر مخلوق با تمام خصوصیاتش از اول ایجاد تا تمام حیاتش را دربرمیگیرد؛ پس مرگ هم همچون اصل آفرینشتان جزیی از تقدیر شماست، نه اینکه این مرگ یک نقص و ایرادی باشد که از دست تقدیر خالق بیرون شده باشد و حیاتی که خالق به وی افاضه کرده را از بین ببرد. یعنی مرگ هم همانند اصل آفرینش شما امری حق است که خود خداوند مقدر فرموده، نه امری که اتفاقی هر موجود زندهای را در برگیرد و به هم زدن رویهای باشد که خالق برای موجودی که آفریده در نظر گرفته است. (الميزان، ج19، ص132 )
به طور خلاصه، میخواهد بفرماید مرگ انسان نشانهى عجز خداوند از زنده نگه داشتن نيست، بلكه تقديرى حكيمانه است. (تفسير نور، ج9، ص434)
(این تفسیر بر اساس آن است که محور تاکید کلام را «قدرنا» قرار دهیم.)
🍃ب. تقدیر، ترتیب کاری است بر مقداری؛ یعنی ما مرگ را بین بندگان بر اساس مقادیری که حکمت اقتضا میکرد جاری کردیم به طوری که یکی در کودکی میمیرد و یکی در جوانی و دیگری در پیری. (مقاتل، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص337 )
و مویدی است بر اینکه ماییم که خالق شما هستیم و شما هیچکارهاید؛ زیرا این تفاوتها همگی نشان میدهد که تمام امور شما به دست ماست، نه به دست خودتان.
(این تفسیر بر اساس آن است که محور تاکید کلام را «بینکم» قرار دهیم.)
🍃ج. یعنی ما مرگ را در میان شما به یکسان برای همگان مقرر کردیم و ازاین جهت فرقی بین خوبها و بدها ویا زمینیان و آسمانیان نیست. (ضحاک، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص337 )
و مویدی است بر اینکه ماییم که خالق شما هستیم و شما هیچکارهاید؛ زیرا هیچکدامتان از مرگ خودتان یا فرزندی که ظاهرا در پیدایشش نقشی داشتهاید نمیتوانید رهایی یابید.
(این تفسیر بر اساس آن است که محور تاکید کلام را «الموت» قرار دهیم.)
🍃د. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ»
بعد از اینکه به تذکر داد که اقدام انسان در اینکه با منی خود در پیدایش فرزندی نقش آفرینی میکند صرفا یک اقدام فرعی است و واقعا آفرینش کار خداست نه کار انسان؛ بلافاصله سراغ این رفت که ما در میان شما مرگ را مقدر کردیم.
جالب اینجاست که – چنانکه در نکات ادبی دو آیه قبل گذشت- هم ماده «منی» (أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ) و هم ماده «خلق» (أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ) در اصل معنای خود دلالت دارند بر یک نحوه «تقدیر» و «مقدر» کردن؛ یعنی همین تعبیری که صریحا در این آیه درباره مرگ بدان اشاره شد (نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ).
گویی این یک تقدیر واحد انسان است که از دو زاویه مورد توجه قرار گرفته است:
یک تقدیرش این است که از منی پدید آید: نطفهای که به طور عادی بسیار ناچیز و پست و بلکه چهبسا مشمئزکننده (چون نجس است) قلمداد میشود؛
تقدیر دوم اینکه به مرگ و پایان قطعیای در دنیا ختم شود؛ و همه اینها تحت خالقیت خداوند واحد است که هیچکس نمیتواند تقدیر وی را بر هم بزند و بر او سبقت بگیرد.
در واقع، قدرت الهى، هم در آفريدن نمودار است، و هم در ميراندن. (تفسير نور، ج9، ص434)
اگر کسی این دو تقدیر را در مورد خود – که خودش هیچ نقشی در آن نداشته- توجه کند آیا جایی برای عجیب و بعید دانستن اینکه خداوند مقدر کرده باشد که دوباره او را برگرداند میماند؟
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ»
مرگ، یك حادثه و اتّفاق نیست، بر اساس حكمت و حساب و كتاب است. (تفسیر نور، ج9، ص434)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ «نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ»
چرا از تعبیر «بینکم» استفاده کرد نه از تعابیری مانند «لکم» یا «فیکم»؟!
🍃الف. اگر میفرمود «فیکم» یعنی ما ظرف تحقق و یا حلول مرگ بودیم؛ و اگر میفرمود «لکم» گویی مرگ متاخر بر وجود ما بود؛ (مفاتیح الغیب، ج29، ص417 )
و در هر دو صورت یک نوع تمایز بین ما و مرگ تصور میشد؛ اما این تعبیر به بهترین وجه به اینکه مرگ متحد با وجود ما و جزیی از تقدیرِ (= اندازه وجودیِ) ماست دلالت دارد. (یکبار دیگر به حدیث2 توجه کنید. گویی گزینه سوم پاسخ صحیح مورد نظر حضرت باشد)
🍃ب. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8️⃣ «وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ»
عبارت «ما چنان نیستیم که بر ما سبقت گرفته شود» را عموما به این معنا دانستهاند که ما مغلوب هیچکس نمیشویم. اما چرا همین را نگفت و نفرمود «و ما نحن بمغلوبین»؟!
🍃الف. این تعبیر علاوه بر اینکه در سیاق حاضر بر معنای «ما مغلوب هیچکس نمیشویم.» دلالت دارد، ظرفیت یک معنای مستقل دیگر را هم دارد؛ و آن این است که اشاره باشد به «هو الاول» بودن خداوند؛ یعنی از هر راهی که بروید مسیر شما به خداوند ختم میشود و هیچ چیزی نمیتواند از خدا عبور کند و ورای خداوند از چیز دیگری سخن بگوید؛ که البته این معنای لطیف با سیاق آیه هم سازگاری دارد زیرا اگر خداوند بر همه چیز مسبوق است پس خالق اصلی همه چیز اوست (مفاتیح الغیب، ج29، ص418 )
📝نکته تخصصی #فلسفی
شاید بتوان این تعبیر را به نحوی برهان اثبات خداوند که در دل خود دلالتی بر استحاله تسلسل نیز دارد دانست. یعنی اگر هر چیزی که مییابیم چیز دیگری هست که بر او سبقت دارد، چیزی هست که مطلقا سابق بر هر چیز است و هیچ چیزی بر او سبقت نگیرد. و کسی که هیچ چیز بر او سبقت نگیرد همه امور به دست اوست؛ از جمله آفرینش و مرگ مخلوقات.
🍃ب. ...
@yekaye