هدایت شده از یک آیه در روز
۱) در بسیاری از کتب تفسیری گفتهاند:
جمعى از فقراء مسلمين بودند كه اخبار مسلمانان را براى يهود مىبردند و در مقابل آنها از ميوههاى درختان خود به آنان هديه مىكردند، آيه « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» نازل شد و آنها را نهى كرد.
📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص445 ؛ مجمع البيان، ج9، ص415 ؛ تفسير نمونه، ج24، ص51
۲) از ابن عباس روايت شده:
عبد اللّه بن عمرو و زيد بن حارث با عدّهاى از يهوديان طرح دوستى ريخته بودند که اين آية نازل گرديد.
📚تفسير ابن المنذر، ج1، ص107؛ الدر المنثور، ج6، ص212؛ نمونه بينات در شأن نزول آيات، ص805
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
برای مرد مسلمان شایسته نیست که با شخص ذمّی (اهل کتاب) شریک شود، ویا اینکه سرمایه خود را برای تجارت به او بدهد ویا اینکه ودیعهای نزد او امانت بگذارد و یا اینکه با وی دوستی کاملا صمیمی برقرار کند؛ به خاطر این سخن خداوند متعال که: «ای کسانی که ایمان آوردند! به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است» (ممتحنه/۱۳).
📚فقه القرآن، ج۲، ص۶۸
وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يُشَارِكَ الذِّمِّيَّ وَ لَا يُبْضِعَهُ بِبِضَاعَةٍ وَ لَا يُودِعَهُ وَدِيعَةً وَ لَا يُصَافِيَهُ مَوَدَّةً لِقَوْلِهِ تَعَالَى «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم».
✅تبصره:
احتمال دارد تطبیق حدیث امام صادق ع بر آیه مذکور، استنباط مرحوم راوندی باشد چرا که این حدیث بدون استناد پایانیاش به آیه فوق والبته با ذکر سند صحیح در
📚قرب الإسناد، ص167 و
📚الكافي، ج5، ص: 286 و
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص229 و
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص185
آمده است.
و ضمنا پرهیز دادن فوق ظاهرا پرهیز استحبابی باشد نه وجوبی چرا که:
☀️ب. هم خود مرحوم راوندی قبل از حدیث فوق، و هم مرحوم کلینی و شیخ طوسی بلافاصله بعد از حدیث فوق، حدیثی از امام صادق ع آوردهاند که:
امیرالمومنین از شریک شدن با یهودی و نصرانی و مجوسی کراهت داشت مگر اینکه معامله حاضر و رودررویی باشد که مسلمانی هم در آنجا حضور داشته باشد.
📚فقه القرآن، ج2، ص67؛
📚الكافي، ج5، ص286؛
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص185
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع:
أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ص كَرِهَ مُشَارَكَةَ الْيَهُودِيِّ وَ النَّصْرَانِيِّ وَ الْمَجُوسِيِّ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً لَا يَغِيبُ عَنْهَا الْمُسْلِمُ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) الف. حدیثی بسیار طولانی از امام صادق ع روایت شده است که حضرت در ابتدای آن میفرمایند:
.اینها شرایع دین است برای هرکس که بخواهد بدان تمسک جوید و خداوند بخواهد وی را هدایت کند...
در فرازی از این حدیث آمده است:
و محبت اولیای خدا و قبول ولایت ایشان واجب است؛
و برائت جستن از دشمنانشان واجب است؛
و نیز از کسانی که به آل محمد ص ظلم کردند و پرده وی را دردیدند و از حضرت فاطمه ص فدک را غصب کردند و میراثش را از او منع کردند و حقوق وی و همسرش را غصب کردند و به آتش زدن خانه اش اهتمام ورزیدند و اساس ظلم را برپا کردند و سنت رسول الله ص را تغییر دادند؛
و نیز برائت جستن از ناکثین [پیمانشکنان، اصحاب جمل] و قاسطین [ظالمان، اصحاب معاویه] و مارقین [از دین بیرونشدگان، خوارج] واجب است؛
و برائت از انصاب و ازلام*، همان ائمه ضلالت و رهبران ستم همگیشان از اولینشان تا آخرینشان واجب است؛
و نیز برائت از اشقی الاولین و الآخرین، همان همتای پیکننده شتر ثمود، قاتل امیر المومنین ع واجب است؛
و برائت از جمیع قاتلان اهل بیت ع واجب است؛
و قبول ولایت مومنانی که بعد از پیامبر ص تغییر و تبدیلی [در دین خدا] ندادند واجب است مانند سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود کندی و عمار یاسر و جابر بن عبدالله انصاری و حذیفةبن یمان و ابوهیثم بن تیهان و سهل بن حنیف و ابوایوب انصاری و عبدالله بن صامت و عبادةبن صامت و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین و ابوسعید خدری و کسانی که راهی همچون راه آنها پیمودند و کاری همچون آنان کردند؛
و قبول ولایت از پیروان و اقتداکنندگان به ایشان و به هدایتشان واجب است ... .
✳️* پینوشت:
انصاب و ازلام تعبیر قرآنیای است (مائده/۹۰) که به ترتیب به معنای «بتهاى نصب شده» و «تيرهاى قرعه قمار» است. اما کسانی که صریحا نسبت به اهل بیت ع ابراز دشمنی میکنند را ناصبی گویند که غیر از «نواصب»، جمعِ «أنصاب» را هم برای آن به کار میبرند. گویی امام صادق ع با این تعبیر به طور غیرمستقیم اشاره میکنند که الان که آن سنتهای جاهلی رخ بربسته، انصاب و ازلام واقعی و امروزی همین افرادیاند که اینکه پرچم دشمنی با اهل بیت پیامبر ص را بلند میکنند.
📚الخصال، ج2، ص607
@yekaye
👇سند و متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ب. شیخ صدوق و ابن شعبه حرانی حدیثی را به عنوان پاسخی که امام رضا ع به درخواست مامون نوشته بود (وی از امام خواسته بود کل دستورات اسلام را به طور خلاصه مکتوب بفرماید) روایت کردهاند.
این روایت شباهت زیادی با حدیثی دارد که در بند الف از امام صادق ع روایت شد.
در فرازی از آن آمده است:
و محبت اولیاء الله واجب است؛
و نفرت داشتن از دشمنان خدا و برائت جستن از ایشان و از امامان آنها نیز واجب است ...
و در فراز دیگری از آن آمده است:
و واجب است بیزاری جستن از کسانی که بر آل محمد ص ظلم کردند و به بیرون کردن آنان اهتمام ورزیدند و ظلم بر ایشان را سنت گرداندند و سنت پیامبرشان ص را تغییر دادند؛
و بیزاری جستن از ناکثین [پیمانشکنان، اصحاب جمل] و قاسطین [ظالمان، اصحاب معاویه] و مارقین [از دین بیرونشدگان، خوارج] که پرده رسول الله ص را دریدند و بیعت امامشان را شکستند و آن زن را [از خانه و پس حجابش] بیرون آوردند و با امیرالمومنین ع جنگیدند و شیعیان باتقوی را – که رحمت خداوند بر آنان بود – کشتند؛
و نیز بیزاری جستن از کسانی که خوبان را تبعید و آواره کردند و مطرودین ملعون [=کسانی که پیامبر آنان را طرد و لعن کرده بود؛ که مقصود عاص و پسرش عمروعاص است] را پناه دادند و اموال را در میان اغنیا به گردش درآوردند [اشاره به نهی در آیه ۷ سوره حشر] و نابخردانی مانند معاویه و عمروعاص که پیامبر آن دو را لعن کرده بود به کار گماشتند؛
و نیز بیزاری جستن از پیروان آنان و کسانی که با امیرالمومنین ع جنگیدند و مهاجران و انصار و صاحبان فضیلت و صلاحِ در میان پیشگامان را به شهادت رساندند؛
و نیز بیزاری جستن از کسانی که آن را که ناشایست بود ترجیح دادند و نیز از ابوموسی اشعری و پیروانش، «آنان که سعیشان در زندگی دنیا گم شده است در حالی که چنین حساب میکنند که خودشان کار خوبی انجام میدهند؛ آنان کسانیاند که کفر ورزیدند به آیات پروردگارشان» و به ولایت امیرالمومنین ع ، «و به دیدار او [= خداوند]» کفر ورزیدند به اینکه به دیدار خداوند بروند بدون [پذیرش] امامتی که او تعیین فرموده، «پس اعمالشان دچار حبط و تباهی شد و برایشان ترازویی برقرار نکنیم.» (کهف/۱۰۴-۱۰۵)؛ که ایشان سگان اهل دوزخاند؛
و برائت جستن از انصاب و ازلام*، همان ائمه ضلالت و رهبران ستم همگیشان از اولینشان تا آخرینشان واجب است؛
و نیز برائت از اشخاص شبیه به پیکننده شتر [ثمود]، اشقیای اولین و آخرین، و کسانی که به ولایت آنان تن میدهند؛
و نیز واجب است قبول ولایت امیرالمومنین ع و ولایت کسانی که بر شیوه پیامبر ص راه پیمودند و تغییر و تبدیلی [در دین خدا] ندادند مانند سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود و عمار یاسر و حذیفه یمانی و ابوهیثم بن تیهان و سهل بن حنیف و عبادة بن صامت و ابوایوب انصاری و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین و ابوسعید خدری و امثال ایشان که خداوند از ایشان راضی باشد و بر آنان رحمت کند،
و نیز قبول ولایت پیروان و رهروان راه آنان و هدایتشوندگان به هدایت ایشان و سالکان شیوه آنان که رضوان خداوند بر آنان باد، ... .
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص124 و ۱۲۵-۱۲۶
📚در تحف العقول، فراز اولی که از این حدیث ذکر شد به همین ترتیب آمده (ص۴۲۰)، اما از فراز دومی که به تفصیل در بالا ذکر شد فقط عبارت «وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ الْمُوَالاةِ لِأَوْلِيَاءِ اللَّه» (ص۴۲۲) آمده است.
@yekaye
👇سند و متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۳) امیرالمومنین ع خطبهای دارد که به خطبه مخزون ویا خطبه قاصیه معروف است
(این دومی تعبیری است که ابن شهرآشوب هنگام اشاره به فرازهایی از خطبه در خصوص نام این خطبه به کار برده است؛ ر.ک: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج2، ص274)
و فرازی از آن قبلا گذشت.
در فراز دیگری (که از این فراز است که ایشان وارد بحثهای مربوط به ظهور میشوند) آمده است:
همانا امر ما دشوار و فوق دشوار است که آن را تحمل نمیکند مگر فرشتهای مقرب یا پیامبری که رسالت هم داشته باشد یا بندهای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده باشد؛ ظرفیت حدیث ما را ندارد مگر دزهای نفوذناپذیر یا سینههای امانتدار یا عقلهای استوار. شگفتا و سراسر شگفتآور! [از] بین جمادی و رجب [رخ خواهد داد].
مردی از ماموران حکومت وی برخاست و گفت: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! این تعجب از چیست»؟
فرمود: «و چرا تعجب نکنم؟ در حالی که قضا و قدر در میان شما پیشی گرفته و شما فهم عمیقی از مطلب ندارید. مگر صداهایی که بین آنها مرگهایی باشد، درو کردن گیاهان و پخش شدن مردگان. شگفتا و سراسر شگفتآور! [از] بین جمادی و رجب [رخ خواهد داد].
همان شخص دوباره گفت: یا امیرالمومنین! این چه امر شگفتآوری است که همچنان در تعجب از آن ماندهای؟!
فرمود: چه چیزی شگفتآورتر از مردگانی است که سرهای زندگان را میزنند؟!
گفت: یا امیرالمومنین! کجا چنین چیزی رخ خواهد داد؟
فرمود: به کسی که دانه را شکافت و روح را آفرید؛ گویی بدانها مینگرم که در کوچه پس کوچههای کوفه نفوذ کردهاند و شمشیرهایشان را بر شانههایشان نهادهاند و هرکس را که دشمن خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) اوینند، میزنند؟ و این همان سخن خداوند است که می¬فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردند! به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است، [که] به تحقیق قطع امید کردهاند از آخرت، آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور.» (ممتحنه/۱۳).
📚مختصر البصائر، ص468
📚از عبارت «الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ» تا پایان این فراز از خطبه مذکور با سندی دیگر در تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص659 نیز آمده است.
@yekaye
👇سند و متن حددیث فوق👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۴) در تفسیر نعمانی روایتی طولانی از امیرالمومنین ع درباره قرآن کریم و آیات مختلف آن آمده است که فرازهایی از آن قبلا گذشت.
در فرازی دیگر آمده است:
.. و امّا آیاتی که تأویل آن همراه با تنزیل آن است، مانند این سخن خداوند متعال که «ای کسانی که ایمان آوردید تقوای الهی در پیش گیرید و با صادقان باشید» (توبه/۱۱۹) پس کسی که این تنزیل [= آیه نازل شده] را از رسول الله ص شنید نیاز دارد که این صادقانی را که دستور داده شده به بودن همراه با آنها بشناسد و بر رسول الله هم واجب است که مخاطبان را بدیشان دلالت فرماید و آنگاه بر امت هم واجب است که امتثال امر کنند و مانند آن است آیه ....
و مانند آن است این سخن خداوند عز و جل که: « به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است، [که] به تحقیق قطع امید کردهاند از آخرت، آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور.» (ممتحنه/۱۳) و بر امّت واجب است که کسانی که این آیات در مورد آنها نازل شده است بشناسند که آنها چه کسانی هستند و خداوند بر چه کسانی غضب کرده است؟ تا آنها را با اسمهایشان بشناسند و از آنها بیزاری بجویند و به سرپرستی آنان تن ندهند که خداوند متعال فرمود: «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش [دوزخ] دعوت میکنند و روز قیامت هم یاری نخواهند شد.» (قصص/۴۱) و مانند آن در کتاب خدای تعالی زیاد است که دستور به اطاعت از برگزیدگان میدهد و آنها را مدح میکند و به بیزاری از کسانی که با آنها مخالفت کردهاند دستور میدهد.
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنچه بر او واجب شده بود به خوبی انجام داد و از دنیا نرفت تا اینکه برای امّت حال اولیای از اولوا الامر را بیان فرمود و بر آنها تصریح کرد و از امّت در مورد گوش دادن به آنها و اطاعت [از آنها] بیعت گرفت و اسم کسانی که آنها را از ولایتشان نهی کرده بود آشکار ساخت.
پس چقدر کم بودند کسانی که در مورد آن اطاعت کردند و چقدر زیاد بودند کسانی که نافرمانی کردند و به دنیا و زینت آن مایل شدند؛ پس وای بر آنان!
📚بحار الأنوار، ج90، ص78؛ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۰۸
@yekaye
👇سند و متن حدیث فوق👉
☀️۵) شیخ صدوق روایت کرده است:
هنگامی که این آیه نازل شد که «بپرهیزید از فتنهای که تنها به کسانی از شما که ظلم کردند اصابت نمیکند» (انفال/۲۵) پیامبر ص فرمود: کسی که به علی ع در این جایگاه من بعد از وفاتم ظلم کند، گویی که نبوت من و نبوت انبیای پیش از مرا انکار کرده است؛ و کسی که به ولایت ظالمی تن دهد خودش هم ظالم است که خداوند متعال میفرماید «اى كسانى كه ايمان آوردهاند، اگر پدرانتان و برادرانتان را به دسوتی و ولایت مگيريد اگر که كفر را بر ايمان ترجيح دادند، و هر كس از ميان شما به ولایت آنان تن دهد، آنان همان ستمكارانند.» (توبه/۲۳) و فرمود: « ای کسانی که ایمان آوردند! به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است، [که] به تحقیق قطع امید کردهاند از آخرت، آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور» (ممتحنه/۱۳) و فرمود: «قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [و] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند- هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند- دوست بدارند. در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته است» (مجادله/22) و فرمود: «و به كسانى كه ستم كردهاند متمايل مشويد كه آتش [دوزخ] به شما مىرسد» (هود/113) و ظلم قرار دادن چیزی است در غیر جایگاه خدش؛ پس کسی که ادعای امامت کند و امام نباشد او ظالم و ملعون است و کسی هم که امامت را در غیر اهل آن قرار دهد ظالم و ملعون است.
📚إعتقادات الإمامية (للصدوق)، ص103
📚بحار الأنوار، ج27، ص60
✳️تذکر:
احتمال دارد این آیات و توضیحات تکمیلی که ذکر شد نه ادامه کلام پیامبر ص، بلکه مواردی باشد که شیخ صدوق به عنوان استشهاد بر سخن پیامبر ص ذکر کرده است.
@yekAaye
☀️۶) از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
گروهی از فلسطینیان نزد امام باقر (علیه السلام) آمدند و از او دربارهی مسائلی پرسیدند. و امام (علیه السلام) به آنها پاسخ داد.
سپس دربارهی صمد از او پرسیدند. [توضیحات مفصلی فرمودند؛ نهایتا] فرمودند:
اگر برای علمم که خدای عزّوجلّ به من داده حاملانی پیدا میکردم، توحید و اسلام و ایمان و دین و شرایع را از «صمد» نشر میدادم. ولی چگونه چیزی برای من رخ می دهد درحالیکه جدّم امیرالمؤمنین (علیه السلام) حاملانی برای علم خود پیدا نکرد، تا جایی که آه میکشید و بالای منبر میفرمود: قبل از اینکه مرا از دست بدهید از من بپرسید؛ چون در بین جوانح من علم انبوهی نهفته شده است. آه! آه! که کسی که آن را حمل کند نمییابم. آگاه باشید، که من از سوی خدا حجتی رسا [و قاطع] بر شما هستم! پس «به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است، [که] به تحقیق قطع امید کردهاند از آخرت، آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور» (ممتحنه/۱۳)
📚التوحيد (للصدوق)، ص92-93
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۷) بعد از حکمیت نامههایی بین امیرالمومنین ع و معاویه رد و بدل شد. در یکی از این نامهها، که در نهجالبلاغه نیامده، حضرت علی ع خطاب به معاویه میفرمایند:
اما بعد؛ مدتهاست که تو و اولیای تو که همان اولیای شیطاناند حق را اساطیر خواندهاید و آن را پشت سرتان انداختهاید و کوشیدهاید که نور آن را با دهانتان خاموش کنید «و خداوند ابا دارد مگر اینکه نورش را تمام و کامل کند هرچند که کافران بدشان بیاید» (توبه/۲۳). و به جان خودم سوگند علم را در تو نفوذ خواهد داد [تو را از حقیقت کارهایت باخبر خواهد کرد] و نور را علیرغم کوچکی و پستیات به اتمام خواهد رساند و قطعا تو طرد و تبعید شده یا کشته و هلاکشده رانده خواهی شد و قطعا جزای عملت را خواهی دید در جایی که هیچ یاور و فریادرسی نزدت نیست؛ و در حکایت از عثمان رودهدرازی کردی و به جان خودم سوگند که کسی جز تو او را نکشت و جز تو او را خووار نکرد؛ و تو منتظر فرصت بودی و به خاطر طمعی که داشتی برای او آرزوها میپروراندی بر اساس آنچه از تو ظاهر شد و کار تو بر آن دلالت کرد؛ و من امیدوارم که تو به او ملحق شوی با [گناهی] عظیمتر از گناه او و بزرگتر از خطای او.
بدان من فرزند عبدالمطلب هستم صاحب شمشیر که آن را برکشیده در دست دارم و خودت خوب میدانی که چه بزرگانی از بنی عبد شمس و چه فرعونهایی از بنی سهم و جُمَح و بنی مخزوم را کشتم و فرزندانشان را یتیم کردم و زنانشان را بیوه نمودم و چیزی را به یادت میآورم که هیچگاه فراموشش نکردهای روزی که برادرت حنظله را کشتم و از پایش گرفتم و کشان کشان وی را در چاه انداختم و برادرت عَمر را اسیر کردم و گردنش را به پایش بستم و دنبال تو آمدم و تو فرار کردی و با چه شدتی [برای فرار] میدویدی؛ و اگر نبود که من فرارکننده را تعقیب نمیکنم تو را سومی آ»ها قرار میدادم و من به خداوند سوگند می خورم سوگند نیکمردی که فجوری در کارش نیست که اگرروزگار باز بین من و تو جمع کند با توچنان کنم که محکایتت ضرب المثلی شود که مردم تا ابد بدان مثل زنند و تو را به ذلت و خواری چنان بر زمین بزنم که شتر به زانو درمیآید تا اینکه «خداوند بین من و تو حکم کند که او بهترین حکمکنندگان است» (اعراف/۸۷).
و اگر خداوند اندکی اجل مرا به تاخیر اندازد با تو جنگی خواهم کردم از جنس غزوههای مسلمانان و تو را در میان جماعت مهاجر و انصار به مبارزه میخوانم سپس نه عذری قبول میکنم و نه ضفاعتی و نه به هیچ درخواست و التماس تو جوابی میدهم و تو به تحیر و تردد و جدلهایت برخواهی گشت که خودت شاهد بودی و دیدی که چگونه ابرهای مرگ بالای سرت جمع شده بود تا بارانش را سیلآسا بر سرت ببارد تا اینکه به قرآنی تمسک جستی که تو و پدرت اولین کافران بدان بودید و نزول آن را تکذیب میکردید و من آن را پیشبینی کرده بودم و به تو اعلام کرده بودم که این کار را انجام میدهی، و گذشت آنچه که از آن گذشت، و به پایان رسید آن مکری که کردید بدان نحوی که به پایان رسید؛ و من در پی این نامه به سراغت خواهم آمد؛ پس مواظب خودت باش و از خودت مراقبت کن و آماده باش که اگر همچنان زیادهروی کنی و گمراهی و تکبر ورزیدنت را ادامه دهی تا جایی که بندگان خدا برای مبارزه با تو سراغت بیایند، کار و بارت به هم خواهد ریخت و چیزی را از خویش بازداشتهای که امروز از تو قبول میشود.
ای فرزند حرب! همانا لجاجت تو برای منازعه در امر حکومت با آن کسانی که بدان سزاوارند ناشی از نابخردی است؛ پس چنان نباش که اهل گمراهی در تو طمع بندند نابخردی جاهلان تو را برده خود سازد. که به کسی که جانم به دست اوست اگر بارقهای از برق ذوالفقار بر چهرهات بدرخشد چنان فریادی سرخواهی داد که خودت از آن به هوش نیایی تا زمانی که در صور آن نفخهای دمیده شود که تو از آن قطع امید کردهای «آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور.» (ممتحنه/۱۳).
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج15، ص84-85
📚بحار الأنوار، ج33، ص125-126
@yekaye
👇متن حدیث👉