☀️1) نادر، خادم امام رضا ع گفته است:
بچهها میوهای را خوردند اما آن را تا آخر نخوردند و دور انداختند.
امام رضا ع فرمود:سبحان الله! اگر شما بینیازید بسیاری از مردم نیازمندند؛ آنها را به کسانی که نیازمندند بدهید!
📚المحاسن، ج2، ص441
https://eitaa.com/yekaye/1837
☀️2) از امام صادق ع روایت شده است:
اشکالی ندارد که اگر کسی از کنار درخت میوهای عبور کرد از میوهاش بخورد به شرطی که خرابیای به بار نیاورد. [مثلا شاخهای را نشکند و ...]
📚الكافي، ج3، ص569
https://eitaa.com/yekaye/1838
☀️3) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:
پیامبر اکرم ص این گونه بود که وقتی که میوه تازهای میرسید آن را برمی داشت و میبوسید و روی چشم و دهانش میگذاشت و میفرمود:
اللَّهُمَّ كَمَا أَرَيْتَنَا أَوَّلَهَا فِي عَافِيَةٍ فَأَرِنَا آخِرَهَا فِي عَافِيَةٍ.
خدایا! همان گونه که ابتدای آن را به ما نشان دادی در عافیت و سلامتی؛ پایان آن را هم در عافیت به ما نشان بده!
📚الأمالي( للصدوق)، ص266
https://eitaa.com/yekaye/1839
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
این آیه را میتوان از نمونههای شیرین و جذاب استفاده از یک لفظ در بیش از یک معنا دانست: بر اساس اینکه «ما» چه باشد، در مجموع دو دسته تحلیل کاملا نقطه مقابل هم (سلب و ایجاب) ارائه میشود
🔖(توضیح در نکات ادبی https://eitaa.com/yekaye/1832)
که هر دو متناسب با دو فضای مختلف درست است:
🍃الف. تا از ثمره آن بخورند در حالی که برای به دست آوردن آن کاری نکردهاند
🔖(تاکیدی بر نگاه توحیدی، که همه چیز کار خداست و این شکرگزاری میطلبد؛ توضیح در تدبر2 https://eitaa.com/yekaye/1842)
🍃ب. تا هم از ثمره آن بخورند و هم از چیزهایی که خودشان درست کردهاند.
🔖(تاکیدی بر نحوه خاص آفرینش انسان، که شکرگزاری ویژه میطلبد؛ توضیح در تدبر3 https://eitaa.com/yekaye/1844)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ ... أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
یکی از حکمتهای آفرینش باغات نخل و انگور، این بوده که انسانها از آن بخورند و به شکرگزاری روی آورند.
💠نکتهای درباره #نظریه_تکامل
در برخی روایات، برخی از درختان و میوهها (از جمله انگور و خرما) از درختانی معرفی شده که بذر آنها را حضرت آدم ع از بهشت آورد و در زمین کاشت❗️
چنان که قبلا هم اشاره کردیم،
نظریه تکامل، آن اندازهاش که درباره سیر پیدایش موجودات زمینی سخن میگوید، لزوما موافق یا مخالف دیدگاه قرآنی نیست❗️
و اشکال اصلیِ آن نظریه، حتی این نیست که انسان را از نسل میمون میداند❗️
بلکه اشکال اصلیاش این است که انسان را «فقط» از نسل میمون قلمداد میکند و به طور غیرمستقیم هر گونه منشأ ماورای طبیعی را برای آن انکار میکند؛ در حالی که در قرآن کریم انسان در آنِ واحد، یک ریشه خاکی دارد و یک ریشه روحی (حجر/28-29)
🔖(توضیح در جلسه 272، تدبر2 http://yekaye.ir/al-hegr-15-33/ )
پس این گونه روایات، به خودی خود منافاتی با نظریه تکامل ندارند؛
همان گونه که تبدیل شدن عصا به اژدها نیز لزوما به معنای رد نظریه تکامل نیست❗️
⭕️نظریه تکامل ارتباط شدید موجودات را نشان میدهد؛
و حتی اگر آن نظریه، نظریه درستی باشد هیچ دلیلی ندارد که در این میانه خداوند برخی موجودات را با روالی متفاوت وارد نظام زندگی زمینی کرده باشد.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ ... أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
⛔️بنده خوب خدا بودن (= شکرگزاری) به استفاده نکردن از نعمتهای الهی نیست (نفرمود: نخورند)❗️
⛔️به صِرف استفاده کردن هم نیست (برخی از اینان که میخورند مورد مواخذهاند که خوردی اما چرا شکر نکردی؟)❗️
⭕️به این است که استفادهای کنند که در استفاده کردنشان، نشانهای از توجه آنها به خدا یافت شود (شروع بحث این بود که آیَهً لهم)
✳️ بدین جهت است که برای شاکر بودن در خوردنیها دست کم دو مولفه ضرورت دارد:
🔺 از راه حلال [یعنی راهی که خداوند مجاز شمرده] به دست آمده باشد (در مقابلِ لقمه حرام)؛ و
🔺 در راه حلال [یعنی آنچه خداوند بدان دستور داده و مجاز شمرده] مصرف شود (در مقابل اسراف و تبذیر و ...) .
@yekaye
784) 🌺 سبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ 🌺
💐ترجمه
منزه است آن که آفرید آن زوجها، همهشان را، از آنچه زمین میرویاند و از خودشان و از آنچه که نمیدانند.
سوره یس (36) آیه36
1397/4/9
16 شوال 1439
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) با سندهای متعدد روایت شده است که هنگامی که مامون خواست امام رضا ع را به ولایتعهدی منصوب کند، برخی از بنی هاشم نسبت به ایشان حسادت کردند و نسبت جهالت و نادانی به ایشان دادند و قرار شد در برابر آنها ایشان بر منبر بروند و سخنرانی کنند.
ایشان بر منبر رفتند و بعد از حمد و ثنای خداوند و صلوات بر پیامبر و اهل بیت ایشان مطالبی فرمودند که در اینجا سه فراز از آن تقدیم میشود:
🔹اول عبادت خداوند معرفت اوست و اصل معرفت خداوند توحید اوست؛
و سامان یافتن توحید به نفی صفات از اوست
چرا که عقول شهادت دهند که هر صفت و موصوفی مخلوق است و هر مخلوقی شهادت دهد که او را خالقی باشد که نه صفت است و نه موصوف؛
و هر صفت و موصوفی به اقتران [= در عرض هم بودن] شهادت دهند؛ و اقتران بر حدوث [ = نبودن و سپس پدید آمدن] دلالت کند و حدوث، دلالت کند بر اینکه محال است سابقه ازلیتی که با حدوث جمع نمیشود داشته باشد؛
پس
خدا را نشناخته کسی که او را بر اساس شباهت با چیزی میخواهد بشناسد و
به توحید او ره نبرده کسی که درصدد رسیدن به کنه او باشد و
به حقیقت او دست نیافته کسی که او را مانند چیزی بداند و
او را تصدیق ننموده کسی که برای او نهایتی قرار دهد و
به او توجه نکرده کسی که او را شبیه چیزی بداند و
در برابر او خضوع نکرده کسی که او را دارای اجزا بداند و او را مقصود قرار نداده کسی که او را بخواهد به وهم آورد ...
🔹با حس بخشیدن به قوای حواسه، معلوم میشود که او را قوه حاسهای نیست و
با جوهریت بخشی به جوهرها معلوم میشود که خودش فراتر از جوهر است؛ و
با ضدیتی که بین اشیاء برقرار کرده معلوم میشود که ضدی ندارد؛ و
با مقارنتی که بین اشیاء برقرار کرده، معلوم میشود که قرینی ندارد؛
ضدیت داد
نور را با ظلمت، و
وضوح را با ابهام، و
خشکی را با تَری، و
سردی را با گرمی؛
درگیریهایشان را الفت بخشید
و بین نزدیکِهمهایشان فرق انداخت؛
و با فرق انداختنشان بر فرقاندازنده دلالت کرد
و با الفتبخشیدنش بر الفت دهنده؛
و این سخن خداوند متعال است که «از هر چیزی زوجی آفریدیم؛ باشد که متذکر شوید» (ذاریات/۴۹).
پس بین قبل و بعد تفاوت انداخت، تا معلوم شود که او را نه قبلی باشد و نه بعدی؛
و طبیعت و غریزه قرار دادن برای اشیاء را، شاهد قرار داد که برای اعطاکننده این طبیعت و غریزه، غریزه و طبیعتی در کار نیست؛
و با تفاوت برقرار کردن بین آنها نشان داد که در خود تفاوتبخشِ آنها تفاوتی نیست؛
و با وقت قراردادن برای آنها، خبر داد که وقتقراردهندهشان وقتی ندارد؛
برخی را از برخی در حجاب قرار داد، تا معلوم شود که بین او و آنها غیر خود آنها حجابی نیست؛ ...
🔹و دینداریای در کار نیست مگر پس از معرفت؛
و معرفتی نیست مگر به اخلاص؛
و اخلاصی در کار نیست اگر تشبیه در کار باشد؛
و نفیای در کار نیست اگر که صفاتی با تشبیه اثبات شود؛
پس
هر آنچه در مخلوق هست در خالقش نباشد
و هرچه در این روا باشد، نسبت دادنِ آن به سازندهاش ممتنع باشد؛
حرکت و سکون بر او جاری نشود، و چگونه چیزی بر او جاری شود که او خود جریانسازِ آن است؟!
یا او به چیزی برگردد که خود آغازگر آن است؟!
که در این صورت در ذاتش تفاوت راه یابد و کنه او اجزاء پذیرد و حقیقت او در ازل محال گردد؛
و او را معنایی که از او مبری نشود نباشد [= هر معنایی که به او نسبت میدهیم باید با منزه دانستن وی از نقایص آن معنا باشد] ؛
و اگر که از پس محدود شود پیش رویش هم محدود خواهد شد؛
و اگر پایان برایش جستجو شود نقصان لازمهاش خواهد بود ...
📚التوحيد (للصدوق)، ص34-41
@yekaye
👇متن حدیث 👈 https://eitaa.com/yekaye/1861