eitaa logo
یک درصد طلایی
968 دنبال‌کننده
184 عکس
152 ویدیو
0 فایل
˹﷽˼ متفاوت ترین ‌جمع‌منتظران‌‌مܣدی‌‹عج›🕊🌿 حضرت مهدی(عج): 💌ما در رعایت حال شما کوتاܣے نمےکنیم و یادشمارا ازخاطرنبرده‌ایم.. گرفتارے یا مشکلے دارے🥺 مطمئن باش توے اینجا قراره خیرمعنوے و حس‌آرامش را تجربه کنے ☺️ ادمین👈🏽| @admin_yek_darsad_talaiii
مشاهده در ایتا
دانلود
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣️قسمت هفتم ✨دو زن که صورت خود را پوشانده بودند و تنها چشم هایشان پیدا بود، و
❣️قسمت هشتم ✨مادر اندکی به طرف دخترش چرخید و گفت: بله. ریحانه آهسته سلام کرد و سرش را پایین انداخت. باورم نمی شد آن قدر بزرگ شده باشد. _علیک السلام دخترم! عجب قدّی کشیده ای! خدا حفظت کند! انگار همین دیروز بود که دست در دست هاشم، سراسیمه وارد مغازه شدید و گفتید: مرد کوتوله شعبده بازی گفته اگر سکه ای بدهیم، شتری را توی شیشه می کند. 🍁پدربزرگ خندید. نگاه شرم آگین من و ریحانه لحظه ای به هم گره خورد. _این هم هاشم است، می بینید که او هم برای خودش مردی شده. خدا پدرش را رحمت کند! گاهی خیال می کنم پدرش این جا نشسته و کاغذ، سیاه می کند. با آن خدا بیامرز مو نمی زند. اگر یک ساعت نبینمش، دل تنگ می شوم! ببینید چطور مثل دخترها خجالتی است و قرمز می شود! او دلش می خواست آن بالا توی کارگاه بنشیند و جواهرسازی کند، ولی من نگذاشتم. دلم می خواست پیش خودم، کنار خودم باشد. این طوری خیالم راحت است. به مادر ریحانه سلام کردم. جواب سلامم را داد و به پدربزرگ گفت: واقعا بچه ها زودتر از بوته کدو بزرگ می شوند. خدا برای شما نگهش دارد و سایه شما را از سر او و ما کوتاه نکند! پدربزرگ با دستمال ابریشمی، اشکش را پاک کرد. _بله راست گفتید. همان طور که سایه ها در غروب قد می کشند، این بچه ها هم زود بزرگ می شوند. بعد ازدواج می کنند و دنبال زندگی شان می روند. انگار ساعتی پیش بود که آن حلوا فروش دوره گرد، دست هاشم را گرفته بود و به دنبال خودش می کشید و می آورد. ریحانه همراهشان می دوید و گریه می کرد. مردک آمد و گفت: این پسربچه به اندازه یک درهم از من حلوا گرفته و با خواهرش خورده. حالا که پولم را می خواهم، می گوید برو از ابونعیم بگیر. خیال می کرد هاشم و ریحانه از این بچه های بی سر و پا هستند که در عمرشان حلوا نخورده اند. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
بܘ کانال خیلـے خوش آمدید💐 ⬅️اگܘ دوست داشتید بدونید چه جوری میتونید با بشین و تو کارهایی که برا فرج شون انجام میشه کمک کنید ببینید اینجا چه خبره😃👇 🍀ܣمه چیز در مورد طرح و شراکت در دنیایی از ثواب و برڪت👇 1️⃣توضیح طرح 2️⃣برگزاری مراسمات هیات و دوره های تربیتی 3️⃣اعمال ܣر ماه ( دعاها و ختم های گروهی) 4️⃣زیارت های نیابتی از طرف اعضای طرح 5️⃣نماز و روزه قضا به نیت اعضای مرحوم طرح 7️⃣ نحوه ثبت نام 8️⃣ویدیوهای ها 💚اگه خواستید حال دلتون خوب بشه و تو این طرح بزرگ و این همه ثواب شریک بشین👇: 💳شماره کارت کمک های نقدی: 5859837010479307 موسسه سیمای خورشید یزد 🔖سوالے دارید ما اینجا ܣستیم: @admin_yek_darsad_talaiii یک🌱به خانواده بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
✧ 🌿🕊ܢܚلߊ‌ܩܢ و ࡅ߭وܝ‌ ! 🤝 بࡅ࡙ߊ‌ࡅ࡙ࡅ࡙ܥ‌‌ بߊ ܣܩܢ بܘ ࡅ߭ࡅ࡙ࡅ߳ߺߺܙ ظܣوܝ‌، ۵ ࡅ߭فر از دوܢܚࡅ߳ߊ‌ن و عزࡅ࡙زان خود را دعوت ܭࡅ߭ࡅ࡙ܩ. تا در طرح شرکت کنند. ⬅️جهت ثبت نام در طرح یک‌درصد‌طلایی 💳شماره کارت :
5859837010479307
موسسه سیمای خورشید یزد https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9 💐ߊ‌ܭَܝ‌ ࡅ࡙ܭ ࡅ߭فر ܝ‌ߊ بܘ ߊ‌و وصل ܭܝ‌دےبܝ‌ߊ‌ے ܢܚܝ݆ߺߊ‌ܣش ࡅ߳وܢܚܝ‌دߊ‌ܝ‌ یߊ‌ܝ‌ے
خواندن نماز شب به نیابت از اعضای کانال خوانده شد. تشکر از همه همراهان عزیزمون که در قرائت ختم مشارکت کردند. 🙏🙏🙏 🌱🌷🌱🌷🌱 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9 اگر دوست داری اعضای کانال رو در ثواب هات کنی به آیدی زیر پیام بده. @farzane_zare
📝 ظܣور وقتیه که (عج) صدا بزنه خدایا اینا دیگه طاقت ندارن💔 💬 استاد 🌿قرار صبحگاهی منتظران ثابت قدم ظܣور 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
هدایت شده از یک درصد طلایی
بܘ کانال خیلـے خوش آمدید💐 ⬅️اگܘ دوست دارید بدونید اینجا چه خبره؛ روے موارد زیر ڪـلیـڪ ڪنید👇👇👇 1️⃣ܣمه چیز در مورد طرح 2️⃣دنیاے جدیدے از ثواب و برڪت 3️⃣ اعمال ܣر ماه 4️⃣ نحوه ثبت نام 💳شماره کارت موسسه:
5859837010479307
موسسه سیمای خورشید یزد 🔖سوالے دارید ما اینجا ܣستیم: @admin_yek_darsad_talaiii یک🌱به خانواده بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣️قسمت هشتم ✨مادر اندکی به طرف دخترش چرخید و گفت: بله. ریحانه آهسته سلام کرد
❣️قسمت نهم ✨مادر ریحانه آهسته خندید و گفت: امان از دست این بچه ها! پس بی خود نبود که ریحانه، هر روز صبح، پایش را توی یک کفش می کرد که می خواهم بروم با هاشم بازی کنم. من هم بی صدا خندیدم. این بار مواظب بودم به ریحانه نگاه نکنم تا مبادا باز نگاه مان به هم بیفتد. _می دانید به آن مردک حلوافروش چه گفتم؟ گفتم: همه ظرف حلوایت را چند می فروشی؟ گفت:اگر همه را بخرید، پنج درهم. 🍁پولش را دادم و گفتم: برو این حلوا را بین بچه های دست فروش قسمت کن و دعاگوی این مشتری های کوچولو باش! پدربزرگ از ته دل خندید. _باید بودید و قیافه اش را می دیدید. همین طور چهارشاخ مانده بود. بعد هم تعظیم کنان راهش را کشید و رفت. برایم جالب بود که پدربزرگ، همه چیز را به آن روشنی به یاد داشت. _این پسر خیلی بازیگوش بود. حالا هم خیلی یک دندگی می کند. مراعات منِ پیرمرد را نمی کند. مثل دخترها خجالتی است. دلش می خواهد یا توی زیرزمین با کوره و بوته وَر برود و یا آن بالا بنشیند و گوشواره و النگو بسازد. به زور دستش را گرفتم و آوردمش کنار خودم. ببینید هنوز هم این کاغذها را سیاه می کند. هر روز با این طرح ها مخم را می خورد. ابوراجح خیلی نصیحتش می کند، اما کو گوش شنوا؟! احساس کرد زیاد حرف زده است. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
خواندن نماز شب به نیابت از اعضای کانال خوانده شد. تشکر از همه همراهان عزیزمون که در قرائت ختم مشارکت کردند. 🙏🙏🙏 🌱🌷🌱🌷🌱 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9 اگر دوست داری اعضای کانال رو در ثواب هات کنی به آیدی زیر پیام بده. @farzane_zare
🌷🌱 صبحگاهی و به نیابت از اعضای کانال قرائت شد. 🍀انشالله از همگی به احسن وجه قبول باشه🤲 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9 اگر دوست دارید اعضای کانال رو در ثواب هاتون کنید به آیدی زیر پیام بدین. @admin_yek_darsad_talaiii