☀️9) الف. از امام صادق ع روایت شده است که امیرالمومنین ع فرمودند:
هنگامی که مردی با زنی ازدواج کند دختر آن زن بر وی حرام میشود در صورای که با مادر نزدیکی رخ داده باشد؛ اما اگر نزدیکی رخ نداده باشد اشکالی ندارد که [بعد از جدا شدن مرد و زن] با این دختر ازدواج کند؛ و اگر با دختر ازدواج کند چه نزدیکی رخ داده باشد و چه نداده باشد مادرش بر او حرام میشود؛
و فرمودند: ربیبهها [دخترانِ همسر] بر شما حرامند خواه در دامان شما و تحت کفالت باشند یا نباشند.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص273
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ عَلِيّاً ع قَالَ: إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ حُرِّمَتْ عَلَيْهِ ابْنَتُهَا إِذَا دَخَلَ بِالْأُمِّ فَإِذَا لَمْ يَدْخُلْ بِالْأُمِّ فَلَا بَأْسَ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِالابْنَةِ وَ إِذَا تَزَوَّجَ الِابْنَةَ فَدَخَلَ بِهَا أَوْ لَمْ يَدْخُلْ بِهَا فَقَدْ حُرِّمَتْ عَلَيْهِ الْأُمُّ وَ قَالَ الرَّبَائِبُ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ كُنَّ فِي الْحَجْرِ أَوْ لَمْ يَكُنَّ.
☀️ب. علی بن ابراهیم قمی میگوید: درباره آیه «و ربیبههای شما [=دختران همسرانتان] که در دامان شمایند از آن زنانتان که به آنان وارد شدهاید» خوارج گمان کردند که اگر مردی همسرش دختری داشت و این دختر در دامان و تحت تکفل او نبود، [ازدواج با او] برای حلال است چون خداوند فرموده «که در دامان شمایند» در حالی که امام صادق ع فرمود: اینها حلال نیستند. [یعنی این قید، صرفا قید توضیحی است، نه اینکه تخصیص بزند دختران را]
📚تفسير القمي، ج1، ص135
و أما قوله «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ» فالخوارج زعمت أن الرجل إذا كانت لأهله بنت و لم يربها و لم تكن في حجره حلت له لقول الله « [و] اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ» قَالَ الصَّادِقُ ع لَا تَحِلُّ لَهُ.
@yekaye
☀️10) الف. احمد بن محمد بن ابی نصر میگوید:
از امام رضا ع سوال کردم درباره مردی که با زنی ازدواج موقت کرده است؛ آیا جایز است که [بعدا] با دختر وی ازدواج کند؟
فرمودند: خیر.
📚الكافي، ج5، ص422؛ قرب الإسناد، ص366
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَتَزَوَّجُ الْمَرْأَةَ مُتْعَةً أَ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ ابْنَتَهَا قَالَ لَا.
☀️ب. محمد بن مسلم میگوید:
از امام صادق ع درباره مردی پرسیدم که کنیزی را از مردی خریده بود [که آن مرد با وی نکاح کرده بود]، سپس وی را آزاد کرد و با او ازدواج نمود و برایش فرزندی آورد؛ آیا صاحب اول آن میتواند با دختر وی ازدواج کند؟
فرمود: خیر، آن دختر بر وی حرام است چرا که ربیبه [= دختر همسر] اوست؛ و در این مورد: زن آزاد و کنیز یکسانند؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود: و «ربیبههایی [دختران همسری] که در دامان شمایند.»
📚النوادر(للأشعري)، ص121؛ الكافي، ج5، ص433؛ تفسير العياشي، ج1، ص230
صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ كَانَتْ لَهُ جَارِيَةٌ [يطأها قد باعها من رجل] فَأُعْتِقَتْ فَتَزَوَّجَتْ [فولدت] أَ يَصْلُحُ لِمَوْلَاهَا الْأَوَّلِ أَنْ يَتَزَوَّجَ ابْنَتَهَا؟
قَالَ لَا هِيَ عَلَيْهِ حَرَامٌ وَ هِيَ ابْنَتُهُ [ربیبته]، الْحُرَّةُ وَ الْمَمْلُوكَةُ فِي هَذَا سَوَاءٌ ثُمَّ قَرَأَ «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ».
@yekaye
☀️11) از امام باقر ع سوال میشود درباره مردی که با زنی ازدواج کرد و به سر [= بدون روسری] ویا برخی از قسمتهای بدن وی [که پوشش آن بر زن واجب است] نگاه کرد [یعنی نزدیکی نکردند اما مرد به موها و بدن زن که فقط دیدنش بر محارم جایز است، نگاه کرده] آیا [در صورتی که از هم جدا شوند] جایز است که با دختر وی ازدواج کند؟
فرمود: خیر؛ اگر جایی از وی را دید که دیدنش بر نامحرمان حرام است، سزاوار نیست که با دختر وی ازدواج کند.
📚الكافي، ج5، ص422؛ دعائم الإسلام، ج2، ص233
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع [عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع] قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً فَنَظَرَ إِلَى رَأْسِهَا وَ إِلَى بَعْضِ جَسَدِهَا أَ يَتَزَوَّجُ ابْنَتَهَا؟
فَقَالَ لَا إِذَا رَأَى مِنْهَا مَا يَحْرُمُ عَلَى غَيْرِهِ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجُ ابْنَتَهَا.
@yekaye
☀️12) عمر بن اذینه با سند خویش از حسن بصری نقل میکند که:
رسول الله با زنی از قبیله بنی عامر بن صعصعه ازدواج کرد که نامش «سنی» بود و از زیباترین زنان زمانه خویش بود؛ چون چشم عایشه و حفصه بر او افتاد گفتند: این با زیباییاش دیگر ارج و قربی برای ما نزد پیامبر باقی نخواهد گذاشت؛ پس [برای اینکه بین او و پیامبر را به هم بزنند] به او گفتند: مبادا طوری رفتاری کنی که پیامبر حرصی از تو نسبت به روابط با خویش احساس کند! چون بر پیامبر داخل شد و پیامبر خواست دست نوازش بر سر و روی او بکشد، گفت به خدا پناه میبرم! و دست پیامبر را عقب زد! [با برخوردهایی که کرد] پیامبر [نهایتا بدون اینکه با او نزدیکی کند] او را طلاق گفت و وی را به نزد خانوادهاش برگرداند.
همچنین رسول الله ص با زنی از قبیله کنده به نام دختر ابی جون ازدواج کرد؛ وقتی که ابراهیم دختر ماریه قبطیه از دنیا رفت، این زن گفت: اگر وی واقعا پیامبر بود پسرش نمیمرد! پیامبر وی را نیز پیش از اینکه با او نزدیکی کند نزد خانوادهاش فرستاد. [= او را هم طلاق داد].
چون رسول الله ص از دنیا رفت و ابوبکر حکومت را به دست گرفت: این دو زن عامری و کندی نزد ابوبکر آمدند در حالی که مورد خواستگاری قرار گرفته بودند [و طبق آیه 6 سوره احزاب، زنان پیامبر به منزله مادران مسلماناناند و کسی حق ازدواج با آنان را ندارد]. ابوبکر و عمر با هم مشورت کردند و به آنها گفتند: اگر دلتان میخواهد در پرده بودن [عمل به آیه 53 سوره احزاب، که زنان پیامبر را از رابطه با نامحرمان برحذر میدارد] انتخاب کنید و اگر دلتان میخواهد لذت جنسی را برگزینید؛ و آن دو لذت جنسی را برگزیدند و ازدواج کردند؛ یکی از دو مردی که با آنها ازدواج کرد مبتلا به جذام شد و دیگری هم دیوانه شد.
☀️عمر بن اذینه میگوید:
این حدیث را نزد زراره و فضیل بازگو کردم؛ هردو از امام باقر ع روایت کردند که خداوند عز و جل هیچ چیزی را نهی نکرد مگر اینکه در آن عدهای عصیان کردند تا جایی که حتی با زنان پیامبر ص هم بعد از وی ازدواج کردند و همین حکایت زنان عامری و کندی را بازگو کرد؛ و سپس فرمود: اگر از آنها سوال میکردید درباره مردی که با زنی ازدواج کرده و سپس پیش از آنکه با وی نزدیکی کند وی را طلاق داده است، آیا جایز است با دختر وی ازدواج کند، خودشان میگفتند جایز نیست؛ در حالی که [طبق آیه 6 سوره احزاب] حرمت رسول الله بالاتر از حرمت پدرانشان بود.
☀️همچنین با سند دیگری از زراره نقل شده که از امام باقر ع روایت کرد که ایشان شبیه همین واقعه را تعریف کردند و فرمودند: و آنان، اگر که مومن بودند، جایز نمیدانستند که با مادران خویش ازدواج کنند؛ در حالی که حرمت زنان پیامبر [مطابق با آیه 6 سوره احزاب] همانند حرمت مادرانشان بود.
📚الكافي، ج5، ص421
@yekaye
👇متن حدیث👇
متن حدیث 12
☀️علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ أَبِي عُرْوَةَ عَنْ قَتَادَةَ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ:
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص تَزَوَّجَ امْرَأَةً مِنْ بَنِي عَامِرِ بْنِ صَعْصَعَةَ يُقَالُ لَهَا سَنَى وَ كَانَتْ مِنْ أَجْمَلِ أَهْلِ زَمَانِهَا. فَلَمَّا نَظَرَتْ إِلَيْهَا عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ قَالَتَا لَتَغْلِبُنَا هَذِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص بِجَمَالِهَا. فَقَالَتَا لَهَا لَا يَرَى مِنْكِ رَسُولُ اللَّهِ ص حِرْصاً! فَلَمَّا دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص تَنَاوَلَهَا بِيَدِهِ فَقَالَتْ: أَعُوذُ بِاللَّهِ، فَانْقَبَضَتْ يَدُ رَسُولِ اللَّهِ ص عَنْهَا. فَطَلَّقَهَا وَ أَلْحَقَهَا بِأَهْلِهَا.
وَ تَزَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ ص امْرَأَةً مِنْ كِنْدَةَ بِنْتَ أَبِي الْجَوْنِ. فَلَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص ابْنُ مَارِيَةَ الْقِبْطِيَّةِ قَالَتْ: لَوْ كَانَ نَبِيّاً مَا مَاتَ ابْنُهُ! فَأَلْحَقَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِأَهْلِهَا قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا.
فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ وُلِّيَ النَّاسَ أَبُو بَكْرٍ أَتَتْهُ الْعَامِرِيَّةُ وَ الْكِنْدِيَّةُ وَ قَدْ خُطِبَتَا. فَاجْتَمَعَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا لَهُمَا: اخْتَارَا إِنْ شِئْتُمَا الْحِجَابَ وَ إِنْ شِئْتُمَا الْبَاهَ! فَاخْتَارَتَا الْبَاهَ فَتَزَوَّجَتَا فَجُذِمَ أَحَدُ الرَّجُلَيْنِ وَ جُنَّ الْآخَرُ.
☀️ قالَ عُمَرُ بْنُ أُذَيْنَةَ فَحَدَّثْتُ بِهَذَا الْحَدِيثِ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلَ فَرَوَيَا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ:
مَا نَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ قَدْ عُصِيَ فِيهِ حَتَّى لَقَدْ نَكَحُوا أَزْوَاجَ النَّبِيِّ ص مِنْ بَعْدِهِ وَ ذَكَرَ هَاتَيْنِ الْعَامِرِيَّةَ وَ الْكِنْدِيَّةَ.
ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: لَوْ سَأَلْتَهُمْ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً فَطَلَّقَهَا قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا أَ تَحِلُّ لِابْنِهِ لَقَالُوا لَا فَرَسُولُ اللَّهِ ص أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنْ آبَائِهِمْ.
☀️ محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع نَحْوَهُ وَ قَالَ فِي حَدِيثِهِ:
وَ لَا هُمْ يَسْتَحِلُّونَ أَنْ يَتَزَوَّجُوا أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ وَ إِنَّ أَزْوَاجَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الْحُرْمَةِ مِثْلُ أُمَّهَاتِهِمْ.
📚الكافي، ج5، ص421
@yekaye
📖د. وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ
☀️13) از ابوجارود روایت شده است که:
امام باقر ع به من فرمود: ابا جارود! در مورد امام حسن و امام حسین علیهما السلام به شما چه میگویند؟
گفتم: بر ما انکار میکنند که آنان را پسران رسول الله ص [مورد خطاب با تعبیر: یا ابن رسول الله ص] میخوانیم.
فرمود: شما در جوابشان چگونه احتجاج میکنید؟
گفتم: به سخن خداوند عز و جل در مورد حضرت عیسی ع احتجاج میکنیم که فرمود: «و از نسل او داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را؛ و اين گونه، نيكوكاران را پاداش مىدهيم؛ و نیز زکریا و یحیی و عیسی ع را» (انعام/84-85) و اینکه عیسی بن مریم را از ذریه حضرت ابراهیم ع قرار داد.
فرمود: آنان در جواب شما چه میگویند؟
گفتم: میگویند گاهی فرزندِ دختر را جزء فرزند به حساب میآورند، اما هر چه باشد از صُلب او نیست.
فرمود: شما در جوابشان چگونه احتجاج میکنید؟
گفتم: به این سخن خداوند عز و جل به رسولش [در جریان مباهله] احتجاج میکنیم که فرمود: «پس بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خویشتنمان و خویشتنتان را بیاورید» (آل عمران/61)
فرمود: آنان چه میگویند؟
گفتم: میگویند گاهی در کلام عرب چنین است که پسران فلان مرد است اما دیگری میگوید پسرانمان.
فرمود: اباجارود! از کتاب الله جل جلاله مطلبی به تو میدهم که نشان میدهد که آنان از صلب رسول اللهاند و جز کافر آن را رد نمیکند.
گفتم: فدایت شوم؛ آن چیست؟
فرمود: آنجا که خداوند متعال میفرماید: «حرام شد بر شما مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان» تا آنجایی که فرمود «و زنان پسرانتان که از صُلب شمایند»؛ از آنان بپرس که آیا برای رسول الله حلال بود که با همسران این دو امام ع ازدواج کند؟ اگر گفتند:بله، دروغ گفته و فاسق شدهاند؛ و اگر گفتند خیر، به خاطر این است که آن دو پسرانِ از صُلبِ اویند؛ و این ازدواج بر پیامبر ص حرام نشده جز بدین سبب که اینان از صُلبِ اویند.
📚الكافي، ج8، ص317؛
📚تفسير القمي، ج1، ص209 ؛
📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص324-325
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِيفٍ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَالَ [لِي] أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا أَبَا الْجَارُودِ مَا يَقُولُونَ لَكُمْ فِي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع؟
قُلْتُ يُنْكِرُونَ عَلَيْنَا أَنَّهُمَا ابْنَا رَسُولِ اللَّهِ ص.
قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ؟
قُلْتُ احْتَجَجْنَا عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ع «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عِيسى» فَجَعَلَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ [نُوحٍ] ع.
قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ قَالُوا لَكُمْ؟
قُلْتُ قَالُوا قَدْ يَكُونُ وَلَدُ الِابْنَةِ مِنَ الْوَلَدِ وَ لَا يَكُونُ مِنَ الصُّلْبِ.
قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ؟
قُلْتُ احْتَجَجْنَا عَلَيْهِمْ بِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى لِرَسُولِهِ ص «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ»
قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ قَالُوا؟
قُلْتُ قَالُوا قَدْ يَكُونُ فِي كَلَامِ الْعَرَبِ أَبْنَاءُ رَجُلٍ وَ آخَرُ يَقُولُ أَبْنَاؤُنَا.
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا أَبَا الْجَارُودِ لَأُعْطِيَنَّكَهَا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ جَلَّ وَ تَعَالَى أَنَّهُمَا مِنْ صُلْبِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَا يَرُدُّهَا إِلَّا الْكَافِرُ.
قُلْتُ وَ أَيْنَ ذَلِكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟
قَالَ مِنْ حَيْثُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ» الْآيَةَ إِلَى أَنِ انْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ» فَسَلْهُمْ يَا أَبَا الْجَارُودِ هَلْ كَانَ يَحِلُّ لِرَسُولِ اللَّهِ ص نِكَاحُ حَلِيلَتَيْهِمَا؟ فَإِنْ قَالُوا نَعَمْ، كَذَبُوا وَ فَجَرُوا؛ وَ إِنْ قَالُوا لَا، فَهُمَا ابْنَاهُ لِصُلْبِهِ؛ [وَ مَا حُرِّمَتَا [حَرُمْنَ] عَلَيْهِ إِلَّا لِلصُّلْبِ.]
@yekaye
☀️14) روایت شده است که
یکبار در مجلس مامون در مرو، حضرت امام رضا ع بود و جماعتی از علمای عراق و خراسان نیز بودند.
مامون گفت: از معنای این آیه به من خبر دهید که: «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان» (فاطر/۳۲).
آن علما گفتند منظور خداوند عز و جل از این آیه همه امت است.
مامون به امام رضا ع رو کرد و گفت: یا اباالحسن! شما چه میفرمایید؟
امام فرمود: من مانند آنان نمی گویم، بلکه میگویم که منظور خداوند عترت پاک است.
مامون گفت: چگونه این را فقط مخصوص عترت، و نه بقیه امت، میدانی؟
🔹حضرت استدلالهایی آورد که پارهای از آنها قبلا گذشت.
در فرازی از این گفتگو علمای مذکور به امام رضا ع عرض میکنند که آیا خداوند این گلچین کردن را در جایی از کتابش تفسیر کرد؟
امام ع فرمودند: غیر از مواردی که مربوط به بطون قرآن است، در دوازده موقعیت و جایگاه در ظاهر کتاب آن را تفسیر کرد؛ و
سپس شروع به توضیح این موارد کردند؛
تا اینکه رسیدند به دهمین مطلب:
و امّا دهم: اين فرمايش خداى عزّ و جلّ در آيه تحريم است: «بر شما حرام شده است [ازدواج با] مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان» تا آخر آيه )نساء/23)، به من بگوئيد چنانچه پيامبر زنده بود آيا جايز بود كه با دختر من یا دختر پسرم يا با هر دخترى از نسل من ازدواج كند؟
گفتند: خير.
فرمود: حال بگوئيد: آيا چنانکه پیامبر ص زنده بود، روا بود كه با دختران یکی از شما ازدواج كند؟
گفتند: آرى!
فرمود: اين خود دليل آن است كه ما از آل اوئيم، و شما آل او نيستيد، چه اگر از آل او بوديد ازدواج دخترانتان بر او حرام بود چنان كه دختران من بر آن حضرت حرام است، زيرا ما از آل اوئيم و شما از امّت او؛ و اين تفاوت ديگرى است ميان آل و امّت، چرا كه آل از اوست، و امّت وقتی از آل او نیست، از او نيست،
اين هم مطلب دهم.
📚الأمالي( للصدوق)، ص532-533؛
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص239؛
📚تحف العقول، ص435
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ الْفَقِيهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ شَاذَوَيْهِ الْمُؤَدِّبُ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ:
حَضَرَ الرِّضَا ع مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ بِمَرْوَ وَ قَدِ اجْتَمَعَ فِي مَجْلِسِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ عُلَمَاءِ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ خُرَاسَانَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ أَخْبِرُونِي عَنْ مَعْنَى هَذِهِ الْآيَةِ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا» فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ الْأُمَّةَ كُلَّهَا فَقَالَ الْمَأْمُونُ مَا تَقُولُ يَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ الرِّضَا ع لَا أَقُولُ كَمَا قَالُوا وَ لَكِنِّي أَقُولُ أَرَادَ اللَّهُ الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَة ...
قَالَتِ الْعُلَمَاءُ فَأَخْبِرْنَا هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الِاصْطِفَاءَ فِي الْكِتَابِ؟
فَقَالَ الرِّضَا ع فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِي الظَّاهِرِ سِوَى الْبَاطِنِ فِي اثْنَيْ عَشَرَ مَوْضِعاً وَ مَوْطِنا ...
وَ أَمَّا الْعَاشِرَةُ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي آيَةِ التَّحْرِيمِ «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ» الْآيَةَ إِلَى آخِرِهَا فَأَخْبِرُونِي أَ هَلْ تَصْلُحُ ابْنَتِي وَ ابْنَةُ ابْنِي وَ مَا تَنَاسَلُ مِنْ صُلْبِي لِرَسُولِ اللَّهِ ص أَنْ يَتَزَوَّجَهَا لَوْ كَانَ حَيّاً؟
قَالُوا لَا.
قَالَ فَأَخْبِرُونِي هَلْ كَانَتِ ابْنَةُ أَحَدِكُمْ تَصْلُحُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا لَوْ كَانَ حَيّاً؟
قَالُوا بَلَى.
قَالَ: فَفِي هَذَا بَيَانٌ لِأَنِّي أَنَا مِنْ آلِهِ وَ لَسْتُمْ مِنْ آلِهِ وَ لَوْ كُنْتُمْ مِنْ آلِهِ لَحَرُمَ [لَحُرِّمَتْ] عَلَيْهِ بَنَاتُكُمْ كَمَا حَرُمَ [حُرِّمَتْ] عَلَيْهِ بَنَاتِي، لِأَنِّي مِنْ آلِهِ وَ أَنْتُمْ مِنْ أُمَّتِهِ. فَهَذَا فَرْقُ مَا بَيْنَ الْآلِ وَ الْأُمَّةِ؛ لِأَنَّ الْآلَ مِنْهُ، وَ الْأُمَّةَ إِذَا لَمْ تَكُنْ مِنَ الْآلِ، لَيْسَتْ مِنْهُ؛ فَهَذِهِ الْعَاشِرَة.
@yekaye
📖ه. وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ
☀️15) از امام باقر ع یا امام صادق ع در خصوص مردی که در یک مجلس دو خواهر را به عقد خود درمیآورد روایت شده است:
او اختیار دارد که هریک را خواست به همسری برگزیند و دیگری را رها سازد؛ و نیز در مورد کسی که کنیزی داشته که با او نکاح کرده و سپس مادر یا دختر او را میخواهد خریداری کند، فرمودند: هرگز برایش حلال نیست.
📚الكافي، ج5، ص431
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَحَدِهِمَا ع:
أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ تَزَوَّجَ أُخْتَيْنِ فِي عَقْدَةٍ وَاحِدَةٍ قَالَ: هُوَ بِالْخِيَارِ يُمْسِكُ أَيَّتَهُمَا شَاءَ وَ يُخَلِّي سَبِيلَ الْأُخْرَى؛
وَ قَالَ فِي رَجُلٍ كَانَتْ لَهُ جَارِيَةٌ فَوَطِئَهَا ثُمَّ اشْتَرَى أُمَّهَا أَوِ ابْنَتَهَا قَالَ: لَا تَحِلُّ لَهُ [أَبَداً].
@yekaye
☀️16) الف. از حضرت علی ع روایت شده درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید «و [حرام شد بر شما] اینکه بین دو خواهر جمع کنید جز آنچه قبلا گذشته است»
فرمودند: یعنی اینکه با دو خواهر نکاح کنید؛ و اگر مردی با زنی نکاح کرد و سپس به سرزمین دیگری رفت و با خواهر وی نکاج کرد در حالی که نمی دانست این خواهر اوست، وقتی که خبردار شد باید بلافاصله از وی [= این دومی] جدا شود.
📚دعائم الإسلام، ج2، ص234
عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ» يَعْنِي بِالنِّكَاحِ؛
قَالَ: وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا نَكَحَ امْرَأَةً ثُمَّ أَتَى أَرْضاً أُخْرَى فَنَكَحَ أُخْتَهَا وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فَعَلَيْهِ إِذَا عَلِمَ أَنْ يَنْزِعَ عَنْهَا.
☀️ب. زراره میگوید:
از امام باقر ع در مورد مردی سوال کردم که در عراق با زنی ازدواج کرد؛ سپس به شام رفت و آنجا با زن دیگری ازدواج نمود که دست بر قضا این خواهر همان زن عراقی بود.
فرمود: باید بین او و زن شامی جدایی بیفکنند و با زن عراقیاش هم مادامی که عده زن شامی تمام نشده، نزدیکی نکند.
گفتم: اگر با زنی ازدواج کرد و سپس با مادر آن زن- در حالی که نمیدانست این مادر اوست- ازدواج کرد، چطور؟
فرمودند: چون نمی دانسته خداوند او را مواخذه نخواهد کرد؛ سپس فرمودند: هرگاه که فهمید این مادر اوست؛ دیگر به او نزدیک نشود و نیز با دختر هم نزدیکی نکند تا ایام عده مادر بسر آید؛ و چون ایام عده سپری شد جایز است که با دختر نکاح کند.
گفتم: اگر [خبردار نشد و] مادر مذکور هم برای وی فرزندی آورد چه میشود؟
فرمودند: این فرزندش است: هم پسرش محسوب میشود و هم برادر زنش!
📚الكافي، ج5، ص431؛
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ بِالْعِرَاقِ امْرَأَةً ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الشَّامِ فَتَزَوَّجَ امْرَأَةً أُخْرَى فَإِذَا هِيَ أُخْتُ امْرَأَةٍ الَّتِي بِالْعِرَاقِ؟
قَالَ يُفَرَّقُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الَّتِي تَزَوَّجَهَا بِالشَّامِ وَ لَا يَقْرَبُ الْمَرْأَةَ حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّةُ الشَّامِيَّةِ.
قُلْتُ فَإِنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً ثُمَّ تَزَوَّجَ أُمَّهَا وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ أَنَّهَا أُمُّهَا؟
قَالَ قَدْ وَضَعَ اللَّهُ عَنْهُ جَهَالَتَهُ بِذَلِكَ.
ثُمَّ قَالَ إِذَا عَلِمَ أَنَّهَا أُمُّهَا فَلَا يَقْرَبْهَا وَ لَا يَقْرَبِ الِابْنَةَ حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّةُ الْأُمِّ مِنْهُ فَإِذَا انْقَضَتْ عِدَّةُ الْأُمِّ حَلَّ لَهُ نِكَاحُ الِابْنَةِ.
قُلْتُ فَإِنْ جَاءَتِ الْأُمُّ بِوَلَدٍ؟
قَالَ هُوَ وَلَدُهُ وَ يَكُونُ ابْنَهُ وَ أَخَا امْرَأَتِهِ.
@yekaye
☀️17) الف. از امام باقر ع سوال میشود درباره مردی که زنش را در حالی که باردار بوده طلاق میدهد؛ آیا تا پیش از اینکه وی وضع حمل کند، جایز است با خواهر وی ازدواج کند؟
فرمودند: خیر؛ ازدواج نکند تا اینکه زمان وی بسر آید.
📚الكافي، ج5، ص432
☀️الف. الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي رَجُلٍ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ حُبْلَى أَ يَتَزَوَّجُ أُخْتَهَا قَبْلَ أَنْ تَضَعَ؟
قَالَ لَا يَتَزَوَّجُهَا حَتَّى يَخْلُوَ أَجَلُهَا.
☀️ب. همچنین یکی از قضاوتهای حضرت امیر ع که از امام باقر ع روایت شده این است که:
دو خواهر بودند که مردی با یکی از آنها ازدواج کرد سپس در حالی که وی باردار بود او را طلاق داد و به خواستگاری دومی رفت، و پیش از آنکه خوارش وضع حمل کند با این دومی ازدواج کرد؛ حضرت امیر ع دستور داد که از این دومی جدا شوند تا زمانی که آن خواهر اولی فرزندش را بزاید؛ سپس دوباره خواستگاری کند و به او دوباره مهریه پرداخت نماید.
📚الكافي، ج5، ص431؛ النوادر(للأشعري)، ص122؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص285
☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي أُخْتَيْنِ نَكَحَ إِحْدَاهُمَا رَجُلٌ ثُمَّ طَلَّقَهَا وَ هِيَ حُبْلَى ثُمَّ خَطَبَ أُخْتَهَا فَجَمَعَهُمَا قَبْلَ أَنْ تَضَعَ أُخْتُهَا الْمُطَلَّقَةُ وَلَدَهَا؛ فَأَمَرَهُ أَنْ يُفَارِقَ الْأَخِيرَةَ حَتَّى تَضَعَ أُخْتُهَا الْمُطَلَّقَةُ وَلَدَهَا؛ ثُمَّ يَخْطُبُهَا وَ يُصْدِقُهَا صَدَاقاً مَرَّتَيْنِ.
☀️ج. یونس بن عبدالرحمن میگوید: نامه مردی که به امام رضا ع نامه نوشته بود را خواندم که نوشته بود: فدایت شوم: مردی با زنی ازدواج موقت انجام میدهد و زمانشان بسر میآید، آیا پیش از آنکه عده زن تمام شود جایز است که این مرد با خواهر آن زن ازدواج کند؟
و حضرت در پاسخ نوشته بودند که: خیر؛ تا عده وی تمام نشده حق ندارد با خواهرش ازدواج کند.
📚الكافي، ج5، ص431؛ النوادر(للأشعري)، ص125؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص285
☀️ج. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ قَالَ: قَرَأْتُ فِي كِتَابِ رَجُلٍ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع:
جُعِلْتُ فِدَاكَ الرَّجُلُ يَتَزَوَّجُ الْمَرْأَةَ مُتْعَةً إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَيَنْقَضِي الْأَجَلُ بَيْنَهُمَا هَلْ لَهُ أَنْ يَنْكِحَ أُخْتَهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا؟
فَكَتَبَ لَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا.
@yekaye
☀️18) الف. از امام باقر ع روایت شده است:
اگر زنی توسط شوهرش خلع* شد برای مرد دیگر اشکالی ندارد که با خواهر وی ازدواج کند هرچند که عده زنش بسر نیامده باشد.
📚النوادر(للأشعري)، ص122
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِذَا اخْتَلَعَتِ الْمَرْأَةُ مِنْ زَوْجِهَا فَلَا بَأْسَ أَنْ يَتَزَوَّجَ أُخْتَهَا وَ هِيَ فِي الْعِدَّةِ.
☀️ب. از امام صادق ع سوال شد درباره مردی که زنش از او خلع شده است؛ آیا جایز است که پیش از آنکه عده آن زن بسر آید وی از خواهرش خواستگاری کند؟
فرمودند: اگر زن کاملا از مرد بیزاری جسته و مرد امکان رجوع ندارد، برایش جایز است که از خواهر وی خواستگاری کند.
📚الكافي، ج5، ص432 ؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص285
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اخْتَلَعَتْ مِنْهُ امْرَأَتُهُ أَ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَخْطُبَ أُخْتَهَا قَبْلَ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا؟
فَقَالَ إِذَا بَرِئَتْ عِصْمَتُهَا وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ رَجْعَةٌ فَقَدْ حَلَّ لَهُ أَنْ يَخْطُبَ أُخْتَهَا...
✳️ * خلع
نوع خاصی از طلاق است و در جایی است که مرد مایل به ادامه زندگی با زن است اما زن به ادامه زندگی با این مرد رضایت ندارد و با بخشیدن مالی (غالبا مقداری از یا کل مهریه) تقاضای طلاق میکند.
@yekaye
☀️19) الف. علی بن ابی حمزه میگوید:
از امام کاظم ع درباره مردی سوال کردم که زنش را طلاق داده است، آیا جایز است با خواهر وی ازدواج کند؟
فرمودند: مادامی که عده آن زن تمام نشده، خیر.
و سوال کردم درباره مردی که دو خواهر کنیز را خریداری کرده است؛ آیا میتواند با هر دو نکاح کند؟
فرمودند:با یکی میتواند نکاح و نزدیکی کند، اما اگر با دومی هم نزدیکی کرد، اولی بر او حرام میشود مگر اینکه این دومی بمیرد یا از وی به طور کامل جدا شود؛ و نه به این صورت که دومی را بفروشد که بتواند به سراغ اولی برود، مگر اینکه این فروختن به خاطر این باشد که نیازمند فروش اوست ویا اینکه میخواهد با پول او صدقه دهد [یا: او را از باب صدقه آزاد کند] یا اینکه او بمیرد.
و از ایشان سوال کردم درباره شخصی که زنش مرده است، آیا میتواند با خواهرزنش ازدواج کند؟
فرمودند: بله، هر لحظهای که بخواهد. [یعنی برخلاف جایی که طلاق داده، اینجا نیاز نیست به اندازه عده وفات صبر کند]
☀️ب. همچنین حلبی روایت کرده که از امام صادق ع سوال کردم درباره مردی که دو خواهر کنیز را خریداری میکند و ابتدا با یکی و سپس بر اثر جهالت [درباره حکم شرعی یا ندانستن اینکه این دو خواهرند]با دیگری نکاح و نزدیکی میکند.
فرمودند: اگر با دیگری از روی جهالت نزدیکی کرده، اولی بر او حرام نمیشود؛ و اگر در حالی که میدانسته دومی بر او حرام است به سراغ وی رفته، هردو بر وی حرام میشوند.
📚الكافي، ج5، ص432-433
☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَلَّقَ امْرَأَةً أَ يَتَزَوَّجُ أُخْتَهَا؟
قَالَ لَا حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا.
قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَلَكَ أُخْتَيْنِ أَ يَطَؤُهُمَا جَمِيعاً؟
قَالَ يَطَأُ إِحْدَاهُمَا وَ إِذَا وَطِئَ الثَّانِيَةَ حَرُمَتْ عَلَيْهِ الْأُولَى الَّتِي وَطِئَ حَتَّى تَمُوتَ الثَّانِيَةُ أَوْ يُفَارِقَهَا وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَبِيعَ الثَّانِيَةَ مِنْ أَجْلِ الْأُولَى لِيَرْجِعَ إِلَيْهَا إِلَّا أَنْ يَبِيعَ لِحَاجَةٍ أَوْ يَتَصَدَّقَ بِهَا أَوْ تَمُوتَ.
قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ فَهَلَكَتْ أَ يَتَزَوَّجُ أُخْتَهَا؟
فَقَالَ مِنْ سَاعَتِهِ إِنْ أَحَبَّ.
☀️ب. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يَشْتَرِي الْأُخْتَيْنِ فَيَطَأُ إِحْدَاهُمَا ثُمَّ يَطَأُ الْأُخْرَى بِجَهَالَةٍ؟
قَالَ إِذَا وَطِئَ الْأُخْرَى بِجَهَالَةٍ لَمْ تَحْرُمْ عَلَيْهِ الْأُولَى وَ إِنْ وَطِئَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهَا تَحْرُمُ عَلَيْهِ حَرُمَتَا عَلَيْهِ جَمِيعاً.
@yekaye
☀️20) الف. از امام صادق ع روایت شده است که از امام باقر ع سوال شد درباره دو خواهر که هر دو کنیز یک مرد هستند؟
ایشان فرمودند:حضرت علی ع فرمود: آیهای این دو را حلال کرده و آیه دیگری این دو را حرام کرده و من خودم و فرزندانم را از چنین کاری برحذر میدارم.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص289
الْبَزَوْفَرِيُّ عَنْ حُمَيْدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَمَاعَةَ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع فِي أُخْتَيْنِ مَمْلُوكَتَيْنِ تَكُونَانِ عِنْدَ الرَّجُلِ جَمِيعاً.
قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع أَحَلَّتْهُمَا آيَةٌ وَ حَرَّمَتْهُمَا آيَةٌ أُخْرَى وَ أَنَا أَنْهَى عَنْهُمَا نَفْسِي وَ وُلْدِي.
✅شبیه این چنین موضعگیریای از حضرت امیر ع در تفسير العياشي، ج1، ص232 و نیز از طرق اهل سنت (مثلا در الدر المنثور، ج2، ص137 ) هم روایت شده است؛
🔹شیخ طوسی در همین منبع فوق مقصود حضرت را اینچنین بیان کرده است که: «آیهای که این دو را حلال کرده، آیهای است که اجازه میدهد یک نفر مالک هردو شود؛ و آیهای که حرام کرده، آیهای است که درباره نکاح و نزدیکی با این دوخواهر است، نه صرف ملکیت این دو»
🔹ولی برخی مانند فیض کاشانی (در تفسير الصافي، ج1، ص437) بر این باورند که مقصود از دو آیهای که حلال و حرام کرده، به ترتیب دو آیهی «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ: و كسانى كه دامن خود را حفظ مىكنند، مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند.» (مومنون/5-6 و معارج/29-30) و «وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ: و [حرام است که] بین دو خواهر جمع کنید» (نساء/23) بوده و این سخن حضرت در مقام تقیه بوده است؛
و به عنوان شاهد نظر خود به این حدیث اشاره کردهاند:
☀️ب. معمر بن یحیی میگوید: از امام باقر ع سوال کردم درباره آنچه مردم از حضرت علی ع روایت میکنند که درباره برخی از روابط جنسی ایشان فرمودند که نه بدان امر و نه از آن نهی میکنم و فقط خودم و فرزندانم را از این کار برحذر میدارم . گفتم چگونه چنین چیزی ممکن است؟
فرمود: آیهای آن را حلال کرده و آیه دیگری آن را حرام کرده است.
گفتم: آیا در این صورت این گونه نیست که یکی از آنها توسط دیگری نسخ شده است؛ یا اینکه هردو جزء آیات محکم هستند و سزاوار است به هر دو عمل شود؟
فرمود: وقتی فرموده که خودم و فرزندانم را از این کار برحذر میدارم مقصود را برای شما روشن کرده است.
گفتم: چه چیزی مانع میشد که این مطلب را برای مردم تبیین کند؟
فرمود: ترس این داشت که از او اطاعت نکنند [= این را بهانهای قرار دهند که سر به مخالفت با او بردارند] و اگر علی ع جایگاهش استوار میشد کتاب الله و حق را بتمامه اقامه میفرمود.
📚الكافي، ج5، ص556
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ يَحْيَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَمَّا يَرْوِي النَّاسُ عَنْ عَلِيٍّ ع فِي أَشْيَاءَ مِنَ الْفُرُوجِ لَمْ يَكُنْ يَأْمُرُ بِهَا وَ لَا يَنْهَى عَنْهَا إِلَّا أَنَّهُ يَنْهَى عَنْهَا نَفْسَهُ وَ وُلْدَهُ، فَقُلْتُ وَ كَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ؟
قَالَ قَدْ أَحَلَّتْهَا آيَةٌ وَ حَرَّمَتْهَا آيَةٌ أُخْرَى.
قُلْتُ فَهَلْ يَصِيرُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ إِحْدَاهُمَا قَدْ نَسَخَتِ الْأُخْرَى أَوْ هُمَا مُحْكَمَتَانِ جَمِيعاً أَوْ يَنْبَغِي أَنْ يُعْمَلَ بِهِمَا؟
فَقَالَ قَدْ بَيَّنَ لَكُمْ إِذْ نَهَى نَفْسَهُ وَ وُلْدَهُ.
قُلْتُ مَا مَنَعَهُ أَنْ يُبَيِّنَ ذَلِكَ لِلنَّاسِ؟
فَقَالَ خَشِيَ أَنْ لَا يُطَاعَ وَ لَوْ أَنَّ عَلِيّاً ع ثَبَتَتْ لَهُ قَدَمَاهُ أَقَامَ كِتَابَ اللَّهِ وَ الْحَقَّ كُلَّهُ.
@yekaye
📖و. أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ
☀️21) در منابع اهل سنت روایت شده است که فیروز دیلمی مسلمان شد در حالی که قبلا با دو خواهر ازدواج کرده بود؛ پیامبر اکرم ص به او فرمود: هر یک از آن دو را که میخواهی طلاق بده.
📚الدر المنثور، ج2، ص136
أخرج أحمد و أبو داود و الترمذي و حسنه و ابن ماجة عن فيروز الديلمي انه أدركه الإسلام و تحته اختان؛
فقال له النبي صلى الله عليه و [آله و] سلم: طلق أيتهما شئت!
@yekaye
☀️22) الف. از امام صادق ع روایت شده است که:
مقصود از «غیر از آنچه قبلا گذشته است» زمان حضرت یعقوب ع میباشد.
📚نهج البيان (للشیبانی)، ج1، ص86 (به نقل از البرهان، ج2، ص54)
عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال: «إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ» في زمن يعقوب (عليه السلام)».
☀️ب. از امام رضا ع از پدرانشان از امام حسین ع روایت کردهاند که یکبار امیرالمومنین ع در مسجد کوفه بودند که مردی از اهل شام بلند شد و گفت: من سوالاتی دارم.
حضرت فرمود: برای فهمیدن بپرس نه برای ایراد گرفتن. فرازهای این این پرسشها قبلا گذشت. در فرازی از این گفتگو آمده است:
از ایشان سوال کرد درباره کسی که بین دو خواهر جمع کرد.
فرمود: حضرت یعقوب بین حبار و راحیل [دختران لابان، که دومی، مادر حضرت یوسف ع و بنیامین بود] جمع کرد. اما این بعدا [در اسلام] حرام شد و خداوند فرمود «و [حرام است بر شما که] جمع کنید بین دو خواهر»
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص242
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِيُّ بِإِيلَاقَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ جَبَلَةَ الْوَاعِظُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ الطَّائِيُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع قَالَ:
كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع بِالْكُوفَةِ فِي الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ، فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ أَشْيَاءَ!
فَقَالَ: سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتا ...
وَ سَأَلَهُ عَنْ مَنْ جَمَعَ بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ؟
فَقَالَ ع يَعْقُوبُ بْنُ إِسْحَاقَ جَمَعَ بَيْنَ حبار وَ رَاحِيلَ فَحُرِّمَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُنْزِلَ «وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ»
☀️ج. مروان بن دینار میگوید: از امام کاظم ع سوال کردم چرا برای مرد جایز نیست که بین دو خواهر جمع کند؟
فرمودند: برای در امان ماندن اسلام؛ و در سایر ادیان این را میبینی!
📚علل الشرائع، ج2، ص: 498
أَخْبَرَنِي عَلِيُّ بْنُ حَاتِمٍ قَالَ أَخْبَرَنَا الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْدَانُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ دِينَارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي إِبْرَاهِيمَ ع لِأَيِّ عِلَّةٍ لَا يَجُوزُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَجْمَعَ بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ؟
فَقَالَ لِتَحْصِينِ الْإِسْلَامِ [وَ فِي] سَائِرِ الْأَدْيَانِ تَرَى ذَلِكَ.
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
1️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتي في حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً»
در آیه قبل از حرمت ازدواج با زن پدر سخن گفت،
ظاهرا به همین مناسبت در این آیه، فهرستی از کسانی را که ازدواج با آنان حرام است، و به همین دلیل جزء محارم انسان هستند ارائه میکند.
◼️ این افراد را در دو دسته میتوان قرار داد:
🔳الف. کسانی که به لحاظ رابطه نسبی و خویشاوندی و خونی ارتباط مردان با آنها ممنوع شده است، که عبارتند از: مادر، دختر، خواهر، عمه و خاله، خواهرزاده و برادرزاده؛
🔳ب. کسانی که به مناسبت یک اقدام اجتماعی ازدواج با آنها ممنوع شده است،
که این اقدام اجتماعی عبارت است از:
◾️ب.1 رابطه #شیرخوارگی: شیر دادن زنی را که شیر میدهد همانند مادر برای کسی که شیر خورده میگرداند؛ و به تَبَعِ وی، دخترانش را همانند خواهر انسان.
◾️ب.2. رابطه سببی (#ازدواج).
پیوند ازدواج، تنها موردی است که خود دو شخص با هم محرم و در عین حال بر هم حلال میشوند؛
اما این رابطه به محرم و حرام شدن ازدواج با برخی از افرادی که به وسیله این پیوند به هم مرتبط شدهاند میگردد، که عبارتند از:
▪️ب2-1.مادران و دخترانِ زنی که انسان به همسری برگزیده شده است؛ با این تفاوت، که با صرف خطبه عقد مادر زن حرام ابدی میشود؛ اما دختر وی (که از شخص دیگری است) فعلا حرام است و تنها در صورتی حرام ابدی میشود که زن و شوهر از مرحله عقد به مرحله عروسی وارد شوند.
▪️ب.2-2. زنانی که با پسران انسان ازدواج کنند.
▪️ب.2-3. خواهر زن، که این جزء موردی است که با اینکه ازدواج با او حرام است اما جزء محارم قرار نمیگیرد؛ و البته حرمت ازدواج با وی، مادامی است که خواهر وی در عقد انسان است و اگر هم طلاق داده شده، هنوز در عده است و امکان رجوع به وی باقی است.
🔳در آیه بعد، اقدام اجتماعی دیگری که موجب حرمت ازدواج (و نه محرمیت اشخاص) میگردد، بیان میشود؛ یعنی اینکه زنی در عقد مرد دیگری باشد؛ که این حرمت هم همانند حالت فوق، محدود به وضعیتی است که این پیوند هنوز برقرار باشد و اگرهم طلاق داده شده، هنوز در عده باشد و امکان رجوع شوهر قبلی به وی مهیا بوده باشد.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
درست است که #ازدواج_در_انسان از این جهت که در راستای تامین #نیاز_جنسی و #حفظ_بقای_نوع انسان (از طریق #تولید_مثل) است، شبیه #حیوان است، اما به خاطر بهرهمندی #انسان از #فطرت، حتی این نیاز ظاهرا شبیه به حیوان، با رویههایی کاملا خاص و متفاوت باید اشباع گردد؛
و از این رو
- جز در دوره مدرن، که برخی از انسانها تحت تاثیر نگاه شدیدا ماتریالیستس به انسان، و انسان را صرفا یک حیوان پیشرفته دیدن، هرگونه حقیقت و شأن ماوراییای را برای او انکار کردهاند -
در تمامی جوامع انسانی،
▪️هم وجود برخی از روابط نسبی ممنوعیت و محدودیتی برای برقراری پیوند زناشویی ایجاد میکرده؛ و
▪️هم برخی از اقدامات اجتماعی انسانها، چنین محدودیتی را پدید میآورده است.
🔖 لوی اشتراوس، جامعهشناس و مردمشناس بلژیکی- فرانسوی با بررسی نظامهای خویشاوندی، متوجه شد که چیز مشترکی در میان همه قبایل وجود دارد و آن چیز «منع زنا با محارم» است. وی رکن اولیهی تشکیل جامعه و فرهنگ را قرارداد منع زنا با محارم میدانست و معتقد بود که این نقطه شروع فرهنگ است.
http://mirasfarda.org/?p=7145
🤔وجود همین سنت دیرپای بشری، از بهترین شواهد است بر اینکه واقعا انسان، صرفا یک #حیوان_تکاملیافته نبوده؛
و اگرچه محال نیست که آفرینش او از خاک به نحو تدریجی و در ادامه سیر داروینی بوده باشد،
اما
💢 این انسان که ما میشناسیم و فرهنگ و تمدن دارد و سابقه حضورش روی زمین از چند هزار سال تجاوز نمیکند
- و در بحثهای آنتروپولوژی به «انسان خردمند» یا «انسان هوشمند» (Homo sapiens) معروف است؛ نه آن موجودات منقرضشدهای که به لحاظ بیولوژیکی بسیار شبیه انسان بودهاند (نئوآندرتالها و انساننماهای ماقبل آن) و سابقه حضور چند میلیون سال در زمین دارند ولی مطلقا فرهنگ و تمدنی از خود برجای نگذاشتند-
🔻علاوه بر این #بُعد_خاکی و داروینی،
🔺از یک #روح و #حقیقت_متعالی، که اقتضائات ویژهای را برای زندگی او رقم میزده، برخوردار بوده است.
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
2️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ ...»
اختيار حرام و حلال كردن امور (مأكولات، مشروبات، معاملات و منكوحات ...) تنها براى خداست.
📚(تفسير نور، ج2، ص265)
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
3️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ ...»
ازدواج با غير محارم، عامل گسترش ارتباط خانوادهها است.
(تفسير نور، ج2، ص265)
📝نکته تخصصی #انسانشناسی و #جامعهشناسی
لوی اشتراوس، جامعهشناس و مردمشناس بلژیکی- فرانسوی با بررسی نظامهای خویشاوندی، متوجه شد که چیز مشترکی در میان همه جوامع انسانی وجود دارد و آن چیز «منع زنا با محارم» است.
در واقع، منع رابطه با محارم علاوه بر اینکه سبب گسترش نظام اجتماعی به سوی گروههای غیر خودی میشود، با جهان شمول بودن خود یک رفتار فرهنگی را نشان میدهد که هیج نوع توجیه طبیعی نمیتوان برای آن به دست آورد.
پس، از نظر وی، منع زنا با محارم امری فراطبیعی است و ارتباط و پیوندی است که زمینهی فرهنگ را تشکیل میدهد. این امر، اولین عمل سازمان اجتماعی است که به وسیله آن بشر بر طبیعت فایق میآید. فایق آمدن بر طبیعت به این معنی است که انسان خود کنترل خویش را در دست میگیرد و وضعیت خویش را، نه طبیعت بلکه خودش تعادل میبخشد و اداره میکند.
🔖 http://mirasfarda.org/?p=7145
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
4️⃣ «أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ»
شير مادر، همچون تولّد از مادر، يكى از اسباب محرميّت است. پس در انتخاب دايه دقّت كنيم. (تفسير نور، ج2، ص265)
💠نکته تخصصی #فقهی
🔷درباره مساله #رضاع (#شیرخوارگی) سه بحث مهم مطرح است:
🔹الف. مدت شیرخوارگی:
همگان اتفاق نظر دارند که شیرخوارگی تنها در کودکی است که موجب محرمیت میشود؛ درباره زمان آن، شیعیان و شافعیها آن را تا دوسالگی میدانند؛ مالکیها دوسال و یک ماهگی؛ و حنفیها تا دوسال و نیم. (مجمع البيان، ج3، ص47)
🔹ب. مقدار شیرخوردن:
روایات متعدد از اهل بیت ع تصریح دارد که شیر خوردنی ملاک است که گوشت و استخوانی را در کودک برویاند؛ از این رو مقدارش را مدت زمانی پیاپی که فقط توسط یک زن شیر بخورد، دانستهاند که درباره این مدت یک شبانهروز کامل یا 10 بار (و بنا به برخی نظرات، 15 بار) شیر دادن پیاپی گفتهاند؛ اما در میان اهل سنت، ابوحنیفه هر مقداری باشد [ولو یک بار آن هم به طور ناقص] کافی میداند و شافعیها 5 بار شیر خوردن را شرط میدانند. (مجمع البيان، ج3، ص47)
🔹ج. کیفیت شیر خوردن:
نظر فقهای شیعه این است که شیر خوردنی باعث محرمیت میشود که بچه مستقیما از سینه خانمی شیر بخورد، اینکه شیر وی را بدوشند یا به هر نحوه دیگری شیر را به بدن بچه برسانند مایه محرمیت نمیشود؛ البته ظاهرا نظرات اهل سنت در این زمینه مختلف است. (مجمع البيان، ج3، ص47)
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
5️⃣ «أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ»
اشاره شد که در حدیث مورد قبول شیعه و سنی از پیامبر ص روایت شده که
بر اثر شیرخوارگی هم همان حرمت و محرمیتی پدید میآید که بر اساس نَسَب و خویشاوندی موجب حرمت و محرمیت میشود (حدیث6)؛
یعنی نهتنها زنی که شیر داده به مثابه مادر است، بلکه دختران او همچون خواهر، خواهران و برادران او همچون خاله و دایی، و ... میباشد.
قرآن کریم در این آیه با ظرافت خاصی این حکم را بیان کرده است:
نهتنها کسی که به انسان شیر میدهد را «مادر» نامید، بلکه دختر وی را هم «خواهر» نامید تا نشان دهد این مادر در تسری دادن حکم محرمیت، همانند مادر واقعی انسان است و همه محرمیتهای ناشی از خویشاوندی در اینجا هم پیاده میشود.
📚(مفاتیح الغیب، (فخر رازی) ج10، ص26)
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
6️⃣ «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ»
تمامی علمای شیعه و اکثریت قاطع اهل سنت تردیدی نکردهاند که تعبیر «فی حجورکم» [در دامان و تحت سرپرستی شما] قید احترازی نیست؛
یعنی چنین نیست که حرمت و محرمیت تنها در خصوص دخترانی باشد که تحت سرپرستی شوهر جدید بزرگ شده باشند و دختری که قبلا بزرگ شده ویا بعد از طلاق از این شوهر و بر اثر ازدواج با شوهری دیگر به دنیا میآید، حرام و محرم نباشد.
صرف نظر از احادیث متعددی که این نکته را توضیح دادهاند، مهمترین شاهد لفظی در خود آیه برای چنین استظهاری این است که در مورد قید دیگری که برای این حرمت و محرمیت آمده (اینکه نزدیکی با مادر این دختران رخ داده باشد) تصریح شده که اگر این نزدیکی رخ نداده باشد، حرمت ابدی حاصل نمیشود. به قرینه چنین تاکیدی درمییابیم که تعبیر «فی حجورکم» قید توضیحی است، نه احترازی. (المیزان، ج4، ص265)
🔹بر این اساس، درباره چرایی افزوده شدن این قید تحلیلهایی شده است، از جمله:
🍃الف. غالبا دختر زن تحت سرپرستی شوهر وی بزرگ میشود (المیزان، ج4، ص264) و این وصف غالبی را شاید بدین جهت آورده که به نحوی اشاره کند که به دخترانى كه از شوهر قبلىِ زن شما هستند، به چشم دختر خود نگاه كنيد و مربّى آنان باشيد. (تفسير نور، ج2، ص265)
🍃ب. چهبسا این از باب اشاره به حکمت حرمت و محرمیت این دختران باشد؛ یعنی ظاهرا مهمترین علت حرمت و محرمیت این زنان بر مرد، کثرت اختلاط و همنشینی بین مرد با این زنان است، که گر این زنان بر مرد حرام نمیشدند، با چنین حجم اختلاطی که عرفا روی میدهد، احتراز از وقوع زنا بسیار دشوار میبود. (المیزان، ج4، ص264) چرا که با وضع چنین حرمتی و قبح عرفیای که در پی این حرمت پدید میآید، اساساً ریشه ارتباط جنسی با محارم را در ذهن طرفین میخشکاند؛ و از این روست که ای حرمت، محرمیت و جواز بیشتری در حوزه پوشش زن و نگاه مرد به وی را در پی دارد.
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
950) 📖 حرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ
.
7️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ ... رَبائِبُكُمُ اللاَّتي في حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ»
در این آیه، ازدواج با دخترِ زن حرام شمرده شده، مگر اینکه به آن زن ورود نشده باشد. درباره اینکه مقصود از این ورود و دخول چیست، دو دیدگاه مطرح است:
🍃الف. مقصود، جماع [= عروسی کردن] است؛ یعنی اگر رابطه جنسی هم رخ دهد ولی به حد جماع نرسد، شامل این حرمت نمیشود. (منسوب به ابن عباس، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص48)
🍃ب. مقصود هر حدی از رابطه جنسی است، هرچند به حد جماع نرسد؛ که نظر اغلب شیعه است ولو که برخی در آن اختلاف دارند (مجمع البيان، ج3، ص48)
💠نکته تخصصی #فقهی در کشف #احکام_شرعی
تلازم بین احکام حرمت و محرمیت در اغلب موارد، از مهمترین شواهد اصیل و ریشهدار بودن #حجاب_شرعی از زمان پیامبر ص است. اینکه اصل #حجاب شرعی را عموم فقهای شیعه و سنی از ضروریات دین، شمردهاند صرفا به خاطر وجود چند روایتی که مستقیما میزان پوشش زن را معین کردهاند، نیست، تا کسی توهم کند که با مناقشه در سند برخی از این روایات، میتواند اصل وجوب شرعی چنین امری را زیر سوال ببرد.
یعنی حتی اگر از تواتر معنوی* روایاتی که مستقیما محدوده پوشش واجب شرعی برای زن را هم معین میکند صرف نظر کنیم؛ سایر احکام شریعت و سوال و جوابهایی که در این حوزهها واقع شده، به طور مستقیم یا غیرمستقیم خبر از رواج و جدی بودن و قطعی بودن وجود این حکم شرعی در ذهن سوال کننده و جواب دهنده (پیامبر یا امام) بوده است؛ و از این روست که این حکم شرعی، همانند احکامی مانند نماز و روزه، جزء ضروریات دین به حساب میآیند.
🤔مثلا احادیثی که موجب گردیده برخی از فقها نظر «ب» را برگزینند (مانند حدیث12) بوضوح #برداشتن_روسری در خصوص #غیرمحارم را مصداقی از #رابطه جنسی ای که موجب #حرمت و #محرمیت فرزند آن زن میشود دانسته است.**
✳️ پی نوشتها
* تواتر گاهی لفظی است، یعنی عین عبارت توسط روایان بسیار متعدد نقل شده، گاهی معنوی است، یعنی معنا و حکمی که مورد نظر است به طرق گوناگون نقل شده که این طرق به حد تواتر میرسد. لازم به ذکر است که در جایی که تواتر حاصل میشود صحت سند شرط نیست؛ و خود تواتر (نقل یک مطلب از طرق متعددی که متمایز از یکدیگرند) حتی اگر راویانش ضعیف باشند، بتنهایی اثبات کننده اعتبار مطلب مورد نظر است؛ از این رو، مناقشات برخی از افراد درباره سند روایات حجاب، لطمهای به اعتبار اصل این حکم شرعی نمیزند.
**جالب اینجاست که فقهایی هم که نظر «الف» را دارند و حرمت را منوط به تحقق جماع میدانند، باز هم این گونه احادیث را درست دانسته، و صرفا به جای حرمت ازدواج با فرزندِ چنین زنی، فتوا به کراهت آن دادهاند. (مانند شیخ طوسی در استبصار، ج3، ص63) آنچه به عنوان شاهد بحث ما مهم است این است که در گفتگوی مذکور در این حدیث، پوشاندن موی سر، در عداد سایر روابط جنسیِ کمتر از جماع قلمداد شده است.
@yekaye