تو بیا و قدمت را به دو چشمم بگذار
سیزده را به در از در به دری هایم کن
#رضا_ترکمان
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌸 سحر دوازدهم
دوازدهمین،بزم عاشقی مان رسید؛
دلبرم دوازده،عدد عاشقی من است.
من از چشمان دوازدهمین تجلی تو در زمین، روي ماهت را شناخته ام،و راه نور را یافته ام.
دلبر دردانه من؛
همه اعداد،در زمینِ تو،یک طرف ...
#منتظر_ترین عدد زمین و آسمانت،یک طرف
چه رازی در آن ریخته ای،
که هر بار به زبانم سرازیر میشود؛
غم همه عالم را به یکباره در جانم می ریزد!
دوازده سحر است،که آغوش گشوده ای به روی من،تا کمی درد تنهایی ام را التیام ببخشی.
اما اله بی همتای من؛
درد من،با یکی دو سحر،دوا نمی شود ...
من،گمشده ای دارم که آیینه تمام قد تو،
در زمین است.
من بدون او،
راه آغوش تو را هزار بار گم کرده ام.
چاره ای نمی کنی؟
یک اذنِ بيگاه تو،
تمام آوارگی هزار ساله او را،
و تمام درد غریبِ سینه مرا،
به یکباره درمان می کند.
دوازدهمین سحر ضیافتت،
پُر است از بوی نرگسین پیراهن یوسفم،
که سالهاست همه اهل زمین را،
به حیرت وا داشته است.
مـــرا،
به لمس نگاهش،
اجابت کن .....
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
ما را کسی نخواست :)
تو هم گر نخواستی
در گوشمان بگو
که بمیریم گوشه ای :)
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🍃🍂🍃༻🌹༺🍃🍂🍃
﷽
سوزی که درون دل ما، میوزد این بار
کولاک شبانه است، نسیم سحری نیست...
#حسین_منزوی
* مرحوم حسین منزوی، از شعرای معاصر، متخلص به "رها"
مجموعههای: "تيغ زنگزده" ، "با عشق در حوالی فاجعه" ، "از شوکران و شکر" ، "ترمه و تغزل" ، "از کهربا و کافور" ، "با عشق تاب میآورم" ، "این کاغذین جامه" ، "از خاموشیها و فراموشیها" ، "حنجرهٔ زخمی تغزل" و ... از آثار اوست.
مزارش در قبرستانی در جنوب شهر زنجان قرار دارد.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دوازدهروز از ماهِ اهل روزه گذشت
خوش است وقت گدایۍ بہ بارگه آید
به یازده گلزهرا قسم ڪه یڪ عمر است
نشستهام ڪه چه روزۍ دوازده آید
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
📚سر و کیسه کردن
این ضربالمثل که در زبان عامیانه "سرکیسه کردن" گفته میشود، کنایه از این است که همه موجودی و دارایی کسی را از او گرفتهاند.
در روزگار گذشته که وسایل نظافت و آرایش تا این اندازه وجود نداشت، کیسهکشی و سرتراشی در حمامهای عمومی انجام میشد. یعنی دلاک حمام نخست سر حمام کننده را میتراشید، او را کیسه میکشید و سپس صابون میزد تا همه موهای اضافی و چرکهای بدن او به کلی زدوده شود و شستشوی کامل انجام بگیرد.
از این رو سر و کیسه کردن (یعنی اصلاح کردن موی سر و کیسه کشیدن بدن) نزد مردم شستشوی کامل به شمار میرفت و هر کس این دو کار را با هم انجام میداد، آن چنان پاک میشد که به گمان خودش مدتها نیاز به نظافت دوباره نداشت.
امروزه اگر چه عمل "سر و کیسه کردن" دیگر مورد استعمال ندارد، ولی معنی استعارهای آن باقی مانده است و در مورد کسی به کار میرود که دیگری چیزی برای او باقی نگذاشتهاند.
هر چند سر کیسهی این طایفه مُهر است
کردیم "سر و کیسه" ولی اهل جهان را
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
من آشنای کویرم، تو اهلِ بارانی
چه کردهام که مرا از خودت نمیدانی؟
مرا نگاه! که چشم از تو بر نمیدارم
تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی
من از غم تو غزل میسرایم و آن را
تو عاشقانه به گوشِ رقیب میخوانی
هزار باغِ گل از دامن تو میروید
به هر کجا بروی باز در گلستانی
قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست
که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
عاشق که شدی،سه وعده غم خواهی خورد
نشکفته در این معـرکه باید پژمرد
در بازی دل دادن و دل کندن ها
هر بار کسی تکـه ای از ما را برد...
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
من اگر سیبی از این باغ بچینم،
دزدم!
تو اگر باغ همه غصب کنی
مصلحت است!؟
من اگر از در میخانه گذشتم،
نجسم!
تو اگر دود کنی نصف جهان،
عافیت است!؟
من اگر شکوه کنم نزد خدا
کفران است!
تو اگر تکیه زنی جای خدا،
معدلت است؟!
من که در آتش حق سوخته ام،
گمراهی است!
تو که جز کِذب نیاموخته ای،
منزلت است!؟
عاقبت سهم من سوخته جان،
نیران است!
سهم آن معدن تزویر و ریا،
مغفرت است!؟
این ترازویِ عدالت که تو را
گشته نصیب…
چه کسی داده به دستت
که چنین خوش جهت است!؟
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
گر بخواهی خُمسِ لبهایت به مِسکینی دهی؛
شاهِِ مِسکینان منم، خمست مرا واجبتر است..!
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
بگیر آنقدر محکم در بغل دلبستهیِ خود را
که در بر دارد انگاری هلویی هستهیِ خود را
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
روزِ ماهِ رمضان، زلف میَفشان که فقیه
بخورد روزهٔ خود را، به گمانش که شب است
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
ماهِِ من! طایفهیِ روزهبگیران چه کنند؟
شب عیدی که تو پنهان شده باشیجایی
#مهدی_فرجی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾