eitaa logo
یک جرعه‌ شعر🖊️
337 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
892 ویدیو
9 فایل
📌اندڪۍ شعࢪ بخوان حالت اگࢪ بهتࢪ نشد دࢪ طبابت حڪم ابطال مࢪا صادࢪ بڪن... باشد که در محضر شما صاحبدلانِ سخن سنج، جمال زیبای شعر و ادب را به تماشا بنشینیم و از چشمه سارِ زلالِ آن، جرعه‌ای نیوش کنیم. در محفل ما، شعر سخن میگوید https://eitaa.com/MOUSAVIMOTLAG
مشاهده در ایتا
دانلود
. شب دنج‌ترین ڴوشہ براے خیالِ توسٺ می‌بافمٺ هنوز و می‌بوسمٺ زیاد... 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
امشب می سرایمت بہ خیال ... بہ شب نشینی یاد می ڪشانمت بہ اغوش عشق پرمیڪنم حضورت را درخانه احساس و چہ دیوانه وار ...      با عطر خوش یار ...          شب را سپرے میڪنم .....! 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﯾﻮﻧﺎﻥ, ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ, ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻭﻃﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ, ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﮔﺮﺩﯾﺪ. ﺑﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ ﻣﺮﮒ, پادشاه ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻫﺎﯾﺶ, ﺳﭙﺎﻩ ﺑﺰﺭﮔﺶ, ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺗﯿﺰﺵ ﻭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺛﺮﻭﺗﺶ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﻥ ﺍﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺗﺮﮎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺳﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺩﺍﺭﻡ. ﻟﻄﻔﺎ, ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺣﺘﻤﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ. ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﻥ ﺍﺭﺗﺶ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺸﺎﻥ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﮐﻨﻨﺪ. پادشاه ﮔﻔﺖ: ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺣﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ. ﺛﺎﻧﯿﺎ, ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﺣﻤﻞ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ, ﻣﺴﯿﺮ ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻃﻼ, ﻧﻘﺮﻩ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻫﺎﯼ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ. ﺳﻮﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺯ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺠﯿﺐ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺟﺮﺃﺕ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ پادشاه ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺐ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺎﺩﺷﺎه, ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺟﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶ, پادشاه ﻧﻔﺲ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻩ ﺳﺎﺯﻡ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺩﺭﺳﯽ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ: ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺣﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. ﺁﻥ ﻫﺎ ﺿﻌﯿﻒ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﮒ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ, ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺑﺪﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﯼ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻃﻼ, ﻧﻘﺮﻩ ﻭ ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ, ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺮﺩﻩ ﻃﻼ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮﻡ. ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺛﺮﻭﺕ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺗﻼﻑ ﻭﻗﺖ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ. ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﻡ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺯ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺑﺎﺷﺪ, ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر که شد خام، به صد شعبده خوابش کردند هر که در خواب نشد خانه خرابش کردند 👇🍃👇 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... سلام بر تو ای گل نرگسِ گلستان رسول الله. ای که با ظهورت مشام جهان از عطر محمدی آکنده خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578. 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
تا حواس همه شهر به برف است بیا گرم کن این بغل سرد زمستانی را   𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌹🌷 منِ سرما زده را گرم در آغوش بگیر، به هوای بغلـت بود ڪه سرما خوردم...! 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارامش درون... - ارامش درون....mp3
5.19M
📻 رادیــــــو جرعــــ🌿ــــه ❄️ پنج‌شنبه هفتم دی ۱۴۰۲ 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
پادشاهي بود که فقط يک چشم و يک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا يک پرتره زيبا از او نقاشي کنند. اما هيچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه مي‌توانستند با وجود نقص در يک چشم و يک پاي پادشاه، نقاشي زيبايي از او بکشند؟ سرانجام يکي از نقاشان گفت که مي‌تواند اين کار را انجام دهد و يک تصوير کلاسيک از پادشاه نقاشي کرد. نقاشي او فوق‌العاده بود و همه را غافلگير کرد. او شاه را در حالتي نقاشي کرد که يک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گيري با يک چشم بسته و يک پاي خم شده.م چرا ما نتوانيم از ديگران چنين تصاويري نقاشي کنيم؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان. 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
با خنده گفتمش: «به سلامت، سفر بخیر» وقتی که رفت از تو چه پنهان دلم گرفت 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
تَبردُ قهوتُک إذا غفلتَ عَنها فَما بالُکَ بِمَن تُحِبُّ! اگر حواست به قهوه‌ات نباشد سرد می‌شود، چه برسد به کسی که دوستش داری! 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
می‌توان خواند از جبینِ خاک، احوال مرا بس که پیش یار حرفم بر زمین افتاده‌است 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
کاش جای بوسه اش میماند بر پیشانی ام با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
مرا دعوت به لبهایت بکن تا جان به تن دارم که بعد از مردنم سودی ندارد لب گزیدن ها... 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
بعد از نمایش یک فیلم ایرانی با دوستان خارجی نشسته بودیم يكيشان پرسيد: آن پسرک سر چهار راه چه می‌فروخت؟ مواد مخدر بود يا... من پاسخ دادم فال می‌فروخت پرسيد فال چيه؟ گفتم شعر، شعرهای شاعر بزرگمان حافظ با هيجان گفت: يعنی شما از كشوری می‌آييد كه در خيابان‌هايش شعر می‌فروشند و مردم عادی پول می‌دهند و شعر می‌خرند؟؟!! می‌رفت سر ميزهای مختلف و با شگفتی اين را به همه می‌گفت! و اين يعنی زاويه‌ی ديد؛ يكی سياهی می‌بيند و یکی زیبایی! 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🍃🍂🍃༻🌹༺‌‌‌🍃🍂🍃 ﷽ 🌱 صلَّی‌الله علیکَ یا اباعبدالله‌الحسین(ع) من از آن، سوی تو آیم، که بجز تو کَس ندارم تو از آن، ز من گریزی، که چو من هزار داری اگر از جفا بسوزد دلت، اختیار داری دل از آنِ اوست "اهلی"، تو چه اختیار داری...؟ * محمدبن ‌یوسف‌اهلی‌شیرازی؛ متخلص به "اهلی" شاعر قرن نهم و دهم ه.ق. او در جوانی به هرات رفت. چندین سال در دربار "سلطان حسین بایقرا" به‌سر برد. وقتی "شاه اسماعیل صفوی" بر تخت پادشاهی نشست‌، به او پیوست و مثنوی "سِحر حلال" خود را به نام او ساخت. پس از مرگ شاه اسماعیل به شیراز برگشت و تا پایان عمر در شیراز بود. اهلی، از شاعران سبک عراقی و در سرودن انواع شعر استاد بود. در قصیده از "انوری" ، "ظهیرفاریابی" ، "خاقانی" ، "نظامی" ، "جامی" و در غزل از "سعدی" و "حافظ" پیروی می‌کرد. قصاید و ترکیب‌بندهای زیادی در مدح و رثای اهل بیت(ع) دارد و علت تخلص وی به "اهلی" را ارادتش به اهل بیت(ع) ذکر کرده‌اند. آثار اهلی شیرازی عبارتند از: "تحفة‌السلطان فی‌منقب‌النعمان" ، "ترجمه مواهب‌الشریعه" ، "دیوان اشعار" (بالغ بر پانزده هزار بیت شامل: قصیده، غزل، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، رباعی، قطعه و مسمط)، "رسالة‌فی‌المعمی" ، "رساله عروض و قافیه" ، "رساله‌معما" ، "رساله‌نغز" ، "زبدة‌الاخلاق" ، "ساقی‌نامه" ، "سحر حلال" (شامل هزار بیت که شاهکار ادبی اوست. این مثنوی حکایت عاشقانه‌ی دو دلداده به نام گُل و جم است که سرانجامی غم‌انگیز دارند)، "سرّالحقیه" ، "شمع و پروانه" ، "فوائد‌الفوائد" ، "قصایدمصنوعه" ، "مجمع‌البحرین" ، "مخزن‌المعانی". آرامگاه وی در جوار مزار حضرت حافظ در شیراز قرار دارد. 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
مشرکان وقتی دو چشمت را تماشا می کنند زیر لب گویندحقا، قل هوالله احد... 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
بازنده شدن حس بدی نیست، اگر من با میلِ خودم دل به شما باخته باشم 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌸🍃🌸🍃 از کودکی همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم: روانپزشک گفت: یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 50 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید، چرا نیومدی؟ گفتم، خُوب، جلسه‌ای پنجاه دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یک نجّار منو مجانی معالجه کرد. و حالا خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه ماشين نو خریدم. پزشک با تعجّب گفت، عجب! میتونم بپرسم اون نجّار چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تخت قایم بشه! «برای هر تصمیم گیری و كاری شتاب نکنیم و به راه حل های مختلفی بیندیشیم ...» 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا