eitaa logo
یک جرعه‌ شعر🖊️
336 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
739 ویدیو
9 فایل
📌اندڪۍ شعࢪ بخوان حالت اگࢪ بهتࢪ نشد دࢪ طبابت حڪم ابطال مࢪا صادࢪ بڪن... باشد که در محضر شما صاحبدلانِ سخن سنج، جمال زیبای شعر و ادب را به تماشا بنشینیم و از چشمه سارِ زلالِ آن، جرعه‌ای نیوش کنیم. در محفل ما، شعر سخن میگوید https://eitaa.com/MOUSAVIMOTLAG
مشاهده در ایتا
دانلود
یک قاچ🍉کتاب📚 "دن پاپولو گفت: شنیده‌ام در این کوه معدنی وجود دارد. بونیفاتسیو با نگرانی واکنش نشان داد: خدا نکند! - چرا؟ مرد چوپان در توضیح می‌گوید: مادام که کوه فقیر است مال ماست اما همین که معلوم شود غنی است دولت آن را تصاحب خواهد کرد. دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز دولت به همه جا می‌رسد و برای گرفتن است و دست کوتاه برای دادن است و فقط به کسانی می‌رسد که خیلی نزدیک اند! 📚 *نان و شراب* ✍🏻 *اینیا تسیوسیلونه* 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
از حال دل ریش بقاصد چه توان گفت دل در بر یار است چه حاجت به پیام است 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊❤ اگر عشق عشق باشد ، زمان ، حرفِ احمقانه ایست... ! 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
360_32933945289242.mp3
7.72M
💎بزار همه دنیا بدونن💎 افشار🎵 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
چندی‌ست از تو غافلم ای زندگی، ببخش چنگی نمیزنی به دل این روزها تو هم 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
نویسنده‌ای نامدار، در اطاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه و در سرش اندیشه‌های دور و دراز از نابسامانی و ناسازگاری زندگی. قلم در دست گرفت و چنین نوشت: "سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند. مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت. در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقه‌ام از دستم رفت. سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم. در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکی‌اش محروم شد. مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدی بود پارسال!" در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهره‌اش را اندوه‌زده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند. بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد. نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود: "سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم. سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم. حالا می‌توانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزون‌تر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمین‌گیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت. در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید. اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند." و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!" نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد. نتیجه آن که در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار می‌کند بلکه امتنان و شاکر بودن است که ما را مسرور می‌سازد. 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
[•. 🌙.•] بی‌خواب پی هم‌نفسی می‌گردد بی‌تاب پی دادرسی می‌گردد انگار که هر شب آسمان، ماه به دست تا صبح به دنبال کسی می‌گردد 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمریست‌لحظہ‌لحظہ‌بہ‌شوقت‌نفس‌زدم اۍحجت‌غریب‌،امامِ‌زمان‌من:) سلام مولای من صبحت بخیر 💚✋ 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا پنجـــره بـر بـــاغ غـــزل، بـاز شود تا هـر گــل یــخ، نرگــس شیـراز شود بیدار شو ای جلوه ی خوشبختی نور لبخنـــد بــزن کـه صبــح، آغـــاز شود 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یڪ دم بیا، نگو ڪی؟ ڪجا؟ چرا؟ یڪ بوسہ نذر دارم، اجابتش با تــو ...            ✨🤍 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
سلامتین برای همه ی ما... - @mer30tv.mp3
4.04M
📻 رادیــو جرعــــ🌿ــــه 🌤 دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
‏محمود درویش گفت ! خانه‌ ها در غیاب ساکنان‌‌شان خواهند مرد! و سپس به قلبش اشاره کرد...! ‌𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ صبح است بیا حرف قشنگی بزنیم بر تار دل شکسته چنگی بزنیم یک روز که خط مهربانی وصل است با گوشی دل به دوست زنگی بزنیم ━━━━💠🌸💠━━━━ 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂🍃༻🌹༺‌🍃🍂🍃 ﷽ دل به دلبر داده‌ایم وجان به جانان می‌دهیم گر قبول اوفتد شکرانه‌ها بر جانِ ماست جز خیال روی او، نقشی نیاید در نظر هرچه ما دیدیم و می‌بینیم، آن جانان ما است... * سید نورالدین نعمت‌الله‌بن محمدبن کمال‌الدین یحیی کوه بنانی کرمانی؛ معروف به "شاه نعمت‌الله‌ولی" و متخلص به "نعمت‌الله" و "سید"، شاعر و عارف قرن هشتم هجری که سلسله "نعمت‌اللهی" منسوب به اوست. پس از آشنایی در ۵ سالگی با تصوف و عرفان، در حلب به خدمت "محی‌الدین ابن عربی" رسید و از مکتب و عرفان او بهره برد. سپس به شیراز  آمد و کسب علم کرد. او سال‌ها به ریاضت و تزکیه باطن مشغول بود و به سیر و سفر در ممالک مصر، حجاز، ترکستان، آذربایجان، دیار مغرب، خراسان، ماوراءالنهر، هرات، بلخ، سمرقند و ... سفر کرد و به نشر عرفان و تصوف همت گمارد. تالیفات و رسالات علمی، عرفانی و ادبی وی بیش از سیصد رساله است، برخی از آثارش عبارتند از رساله‌های: "منظومة فی تحقیق‌الایمان" ، "نصایح" ، "ارواح شاه نعمت‌الله" ، "خوابنامه" ، "شرح فصّ‌الاول من فصوص‌الحکم" ، "برزخیه" ، "مکاشفات" ، "منشآت" ، "نفسیه" ، "مهدیه" ، "دیوان اشعار مشتمل بر ۱۲ هزار بیت قصیده، غزل، مثنوی و رباعیات" و ... آرامگاهش در ماهان کرمان واقع است که به دستور "احمد شاه بهمنی"، پادشاه دکن هندوستان که از مریدان خاص او به شمار می‌رفت، ساخته شد. 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرد آمد و دردی به دل عالم شد از روز ازل قسمت زن‌ها غم شد در دفتر خاطرات حوّا خواندم جانم به لبم رسید تا آدم شد 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾