هدایت شده از پهلویجات 2
✅ روایت سایروس برآم خبرنگار خارجی که ترجمه کتابش با عنوان «ایران و مبانی رهبری امام خمینی» چاپ شده است درباره #فاجعه_17شهریور 1357:
👈 ابتدا خاکارّههای آغشته به بنزین را که بر کف خیابان ریخته بودند آتش زدند و چون انبوه جمعیت هراسان در تلاطم افتاد چند اتومبیل و اتوبوس را مشتعل ساختند. سپس فروشگاه بزرگ خیابان فرحآباد را به آتش کشیدند.
آنگاه آتش مسلسلها را گشودند. بی خبر، بیامان و از همه سو، از زمین و از هوا. همه راههای گریز، همه کوچهها و خیابانهای فرعی را با تانک و زرهپوش مسدود کردند تا کسی را توان گریختن نباشد. هدف نه پراکندن مردم بود و نه مرعوب ساختن. همه گلولهها به قصد کشت شلیک میشد. حتی کسانی را که به خانههای دیگران پناه میبردند تعقیب میکردند و از پای درمیآوردند و حتی از رساندن خون به مجروحان و مصدومان هم جلوگیری میکردند. هنوز روز به نیمه نرسیده بود که هزاران تن شهید در خون پاک خود غلتید.
💠 یادی کنیم از فرح پهلوی که میگفت: اینها دستهایشان را بر روی رنگ قرمز میزدند و در جلوی دوربین به مردم نشان میدادند....شاه از کشور رفت تا کسی از مردم آسیب نبیند!
همینقدر دروغگو و وقیح!
🌵🌵🌵
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عشق رهبری در پاکستان و حمایت از مظلوم
با چاشنی برائت از کدخدا و رژیم کودک کش صهیونیستی
📚📚📚
♦️ معاون اول رئیسجمهور: کدام عقل سلیمی میگوید بنزین را با دلار وارد کنیم و ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟
💠 جناب عارف!
و کدام عقل سلیمی میگوید شرکتهای فولادی، پتروشیمی، پالایشی و معدنی به ریال، تولید و در داخل به قیمت دلار بفروشد؟ کدام عقل سلیمی میگوید دخل این ملت به ریال و خرجشان به دلار شود؟
😳😳😳
💠 نگران تقابل و تعارض جناحهاى مؤمن به انقلابم كه مبادا منتهى به تقويت جناح رفاه طلبِ بى درد و نق بزن گردد.
#امام_خمینی (ره)
📚📚📚
هدایت شده از پهلویجات 2
17.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 گزارش تلویزیون شوروی از وضعیت ایران پیش از انقلاب ۵۷
فقر و فلاکتی که در محلههای #تهران موج می زند در حالی است که شاه روزانه ۶ میلیون بشکه نفت میفروخت، هیچ تحریمی وجود نداشت، روابط با آمریکا و اروپا در بالاترین سطح بود و جمعیت ایران فقط ۳۵ میلیون نفر بود.
📚📚📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جمعی از مردمان مسجدی بنا میکردند. در حین کار، بهلول از راه رسید و پرسید: «چه میکنید؟»
پاسخ دادند: «مسجد میسازیم.»
پرسید: «برای چه؟»
گفتند: « برای چه ندارد، برای رضای خدا.»
بهلول محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بر سر در نوشته شده است: «مسجد بهلول». خشمگین شدند و به سراغ بهلول رفتند. وقتی او را یافتند، به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد میکنی؟!
بهلول خندید و گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساختهایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساختهام، خدا که اشتباه نمیکند.
📚📚📚