شعر مدح و مناجات امام حسن (ع)
ميشناسيم همه جود و عطا را به حسن
كرم و بخشش و احسان و سخا را به حسن
بگذاريد بگويند گدائيم گدا
غم نداريم سپردند گدا را به حسن
تا نخواهد حسن، از شاخه نيفتد برگي
كرده تفويض خدا امر قضا را به حسن
در شب قدر به جاي همه داديم قسم
در برآوردن حاجات خدا را به حسن
جگر شيرخدا داشته در جنگيدن
بسپاريد فقط عايشه ها را به حسن
تا حسن هست كسي عاشق يوسف نشود
مي شناسند خلايق، همه ما را به حسن
چارقل نذر حسن كن كه خداوند حسن
داده يك جا نمك آل عبا را به حسن
گر چه دور حرمش پنجره فولادي نيست
زير دينم سفر كرببلا را به حسن…
محسن صرامی
شعر مدح و مناجات امام حسن (ع)
هرکه دیدست تو را گفته که ماشاالله
قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه
نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت
بانگ “لا حول و لا قوة الا باالله”
حافظ از روی توگفته است جهانگیر شود
هر که شد حُسن جمالش به ملاحت همراه
مادرت خیرِ نسا و پدرت خیرِ بشر
خیر در خیر کثیری , کرمت هست گواه
زور بازوی علی داری و شاهد دارم
برده ای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه
تو کریمی ؟ نه ..کرامت شده نازل از تو
دست از دامن لطف تو نگردد کوتاه
ما گداییم و به یک لقمه ی نان محتاجیم
از همان لقمه که دادی به سگانت ای شاه
صلح تو راز بزرگیست نفهمید کسی
از قیام تو نشد غیر برادر آگاه
زهر در سینه ی تو کار خودش را میکرد
و تو در فکر لب خشک ابا عبدالله
قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند
این غزل نذر غریبی تو ان شاالله
سید حسن رستگار