نوسروده‌ای به پیشگاه امیرالمؤمنین شب وصال چنان می‌رمد غم از دو طرف که گرم دوست شود چشم پر نم از دو طرف نه راه پیش و نه پس دارم از دو ابرویش به قصد کشتنم آورده آدم از دو طرف به اوست بسته حیاتم که نسبتِ نَفَسش رسیده‌است به عیسی بن مریم از دو طرف عرق نشسته بر آن رخ در آفتاب تموز به گُل نشسته تو گویی که شبنم از دو طرف نگو شکاف و ترک، کعبه آن مطافِ ملک به حرمت پدر خاک، شد خم از دو طرف میان ما و ولایش، مباهله‌ست و غدیر شده‌ست رشتۀ پیوند، محکم از دو طرف مسیحیان جهان «ایلیا» به او گفتند یکی‌ست خوانی اگر، نقش پرچم از دو طرف به شرق و غرب نماند پناهگاهی راست اگر برآورد آن تیغ خم، دم از دو طرف علی‌ست آینه ذات حق و نفس نبی خدا گذاشته آئینه، آنهم از دو طرف بهشت اوست، مرو راهِ آن دو دیگر را جهنّم است برادر! جهنّم از دو طرف میان ما و رسیدن به آن مقام، دری‌ست دری که بسته خداوندِ عالم از دو طرف مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

[صفحات مسعود یوسف‌پور در ایتا] 💠 رســانــه رواج: https://eitaa.com/ravaaj 💠 مَدرَس ۸: https://eitaa.com/madras8 💠 قفـسـ‍‌ــه: https://eitaa.com/ghafasehh 💠 اشعار: https://eitaa.com/yosefpoor_ir

💠 #غدیریه ✍️شعــر و اجـــرا: مسعــود یوســف پور 🎞️ تدوین: تصویر هشت؛ رضا رحمانی • خوانده شده در دومین نشست سالانه #به_امید_دیدار https://eitaa.com/yosefpoor_ir

هنوز هم که هنوز است آن امیر غریب است به پیشواز محرم مرو، غدیر غریب است مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

💠 محفل شعر غدیر در ایام دهه ولایت • اجرا: سید رضا یعقوبی آل • با حضور شاعران آیینی آقایان محسن کاویانی، مسعود یوسف پور، هادی جانفدا و محمّدرضا طهماسبی 💠 حرم مطهر رضوی/صحن پیامبر اعظم بر دست نبی کسی دهد دست کو بر سر شانه‌اش نهد پا ✍️ مسعود یوسف پور @yosefpoor_ir

ما رای می‌دهیم، به آبادی دیار از هشت تیر می‌دمد امسال، نوبهار پیوند خورده با دل صندوق های رای امنیتی که هست در این خانه برقرار خشتی‌ست از بنای وطن، رای ما و من هرگز نگو که رای من آید کجا به کار بر دشمنی که داشت امید نیامدن این سیل جمعیت زده سیلی آبدار می‌خواست محومان کند این سنگ کینه توز آیینه من و تو ندارد کنون غبار من رای می‌دهم به نیابت از آن عزیز مردی که بود ترجمۀ لفظ اقتدار در قلب ما هماره همان داغ تازه است داغی که یافت از دل بغداد انتشار حالا کنار آنهمه عاشق که نیستند عکسی گرفته ایم...بماند به یادگار مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

❌ انتشار محتوای کانال مدرس۸ ❌ • دوستان عزیز سلام! بیش از یک سال است که در کنار شما هستیم. در این مسیر سعی کردیم به جای هزینه تبلیغات (که البته لازم بود) کاری کنیم که محتوای کانال و مطالب و تحقیقات خودش راهش را پیدا کند. هرچند من شخصا به بعضی عزیزان که کانال های خوبی داشتند رو زدم. عزیزی بود که این حقیر در مجموعه‌اش رایگان تدریس کردم و حاضر نشد کوچک‌ترین تبلیغی بکند! عزیزی دیگر هنرجوی خود ما بود و گفت نه! یا بسیاری دوستان دیگر که البته این بین هم خیلی از عزیزان به ما لطف داشته و دارند. امّا! متوجه شدم بعضی از بزرگواران دارند محتوای (بعضا تحقیقات شخصی) حقیر را به نام «خودشان» در کانالشان می‌گذارند بدون اینکه از منبع یادی کنند. این اتفاق بارها تکرار شده. محتوای کتاب «تنباکوی هندی»، محتوای پژوهش‌ها، محتوای دروس و دوره‌ها. حکایت این دوستان، با آن عزیزی که اشعار من را بدون اجازه چاپ کرده (یکی از مداحان مشهد) فرقی نمی‌کند‌! 🔻 احتراما، انتشار مطالب این کانال بدون نقل قول شرعا جایز نیست. • مسعود یوسف پور ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کارگاه شعر ✧═┅

📣 حضور شاعر آیینی، مسعود یوسف پور در شعبه هنرمندان 🔰ما رای می دهیم به آبادی دیار از ۸ تیر می دمد امسال نوبهار پیوند خورده با دل صندوق های رای امنیتی که هست در این خانه برقرار 📌صندوق‌ أخذ رأی مجتمع فرهنگی هنری امام رضا علیه السلام مشهد مقدس

#امیرالمومنین_ع_مدح #مباهله نظر به گفته‌ی "جرداق"، هم نظیرش نیست دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟ علی مسیح زمانه‌ست، آن مسیحی که چهارمین فلک اندازه‌ی حصیرش نیست دو جا به دست نبی دست او گره خورده‌ست علی مباهله‌اش کمتر از غدیرش نیست فدای انفُسَنایی که در کلام خدا به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست هوای حضرت عیسادمی‌ست سلمان را نَمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست ✍ #مسعود_یوسف_پور 📝 #اشعار_آیینی_حسینیه‌ | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e

در عرش معلی شده کانون توجّه پیراهن خونین تو، دامت برکاته... مسعود یوسف پور #صدای_پای_محرم https://eitaa.com/yosefpoor_ir

گریه کن گریه، که احیای همه احکام است التیام جگر سوخته‌ی اسلام است گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین گریه‌ی زینب، در حال عبور از شام است ای که باران به دعای تو می آمد...حالا سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است نیستی تا که ببینی دم دروازه شام دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است چوب میزد به دهانت پسر مرجانه چوب در دستی و در دست دگر یک جام است دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند چه بگویم...همه روضه همان الشام است ✍ #مسعود_یوسف_پور 📝#مسعود_یوسف_پور | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/2836922396Ccd3c5025fd

سوخت مرا آه، خط به خطِ مقاتل چشم تر آورده ام، دو شاهدِ عادل! شام اسارت کجا و شمسۀ عصمت شاه عوالم کجا و بند سلاسل روضۀ پوشیده را مخواه کنم باز ناقۀ عریان و منزل از پی منزل پس چه شد آن دست‌ها که طفل سه ساله با مدد او نشسته بود به محمل ناقۀ زینب به دست کیست مهارش؟ لال شوی ای زبان و خون شوی ای دل! پای همان نیزه‌ای که رأس حسین است ذبح کنیدم که خواند آیۀ بسمل سرزده‌است از تنور خانۀ خولی «یار من و شمع جمع و شاه قبایل» ریخت بر آن سر یزیدِ مست، شرابی بشکند آن دست‌های نامتعادل آه از آن بازه‌ای که زادۀ نیرنگ صفحۀ شطرنج را گذاشت مقابل جام تهی بود کاش ساغرِ جسمم از چه نمردیم ما ز بزم اراذل از چه نمردیم ما که پیش ابالفضل حرف کنیزی زدند، ای دل غافل! سر زند از شام تیره صبح سپیدی منتقمِ قوم بسته است حمایل تا نشده دیرتر بخواه فرج را پیک اجل چون رسد چه جای وعجّل مسعود یوسف پور محرم الحرام ۱۴۰۲ https://eitaa.com/yosefpoor_ir