🏴
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
#عزاداریم_نذر_ظهور_مهدیست
خودتون هم نمی دونید چه کار کردید
پناهتون...
درمون دردهاتون...
یاور گرفتاری هاتون...
روشنی راهتونو
کشتید!
▪️يا رب الحسين بحق الحسين
▪️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
#برداشت_آزاد
#خطبه_حضرت_زینب_کوفه
اَلسّلامُ عَلَیکَ یَا اَباعَبدِالله 🏴🏴🏴
آجَرکَ اللهُ یا بَقِیّةَ الله 🏴🏴🏴
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است...».
┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄
امان از دل زینب
❅بخش اوّل ماجرا❅
کاروان را با کوهی از غم و اندوه، از کربلا حرکت دادند.
بازماندگان کاروان، از یادشان نمیرود زمانی که از مدینه حرکت کردند، عمو عباس داشتند، داداش علیّ اکبر داشتند، داداش علیّ اصغر داشتند؛ از همه مهمتر مولا و سَرورشان، امام حسین علیهالسلام، پناه همۀ کاروان؛ اما اکنون، سرهای نازنینشان بالای نیزه، هرگاه نگاهشان به سرها میافتاد، چشمانشان پر از اشک میشد و ... .
پنجاه نفر از مأموران ابن زیاد مأموریت دارند تا سرها به شام برسانند و جوایزشان را دریافت کنند. ای لعنت بر آنان و جوایزشان.
در میانۀ راه رسیدند به دیر نصرانی. در حالی که سرها بالای نیزهها بودند، آنها را به دیوار دیر تکیه دادند. مأموران به کناری نشسته، مشغول لهو و لعب شدند. ناگهان چشمشان به دیوار خورد که دستی ظاهر شد و با قلم فولادی نوشت: آیا امتی که حسین را کشتند، روز قیامت، امید دارند به شفاعت جدش برسند؟
از جا پریدند تا آن دست را بگیرند، ولی ناپدید شد. به جای خود برگشتند. پس از لحظهای دیدند که همان دست ظاهر شد و با قلم فولادی بر دیوار نوشت: نه به خدا سوگند، هرگز شفاعتکنندهای نخواهند داشت، روزی که خلائق برای حساب برانگیخته میشوند.
دوباره از جا پریدند تا آن دست را بگیرند، ولی ناپدید شد. به جای خود برگشتند. دوباره پس از لحظه ای همان دست ظاهر شد و با قلم فولادی نوشت: و به تحقیق حسین را با حکم ظالمانه کشتند و این درحالی است که حکمشان با حکم قرآن مخالف بود.
شب شد و نوری از بیرون دیر توجه نصرانی را جلب کرد. به بیرون دیر نگاهی انداخت. دید سری نورانی بر بالای نیزه درخششی عجیب دارد. از دیر پایین آمد و به سراغ مأموران رفت و پرسید بزرگ شما کیست؟ ابن سعد را نشان دادند. به او گفت: دو کیسۀ طلا از پدرم به من به ارث رسیده است، آنها را به تو میدهم، در عوض یک شب، این سر را به من بده، فردا آن را به تو برمیگردانم.
برای ادامهٔ ماجرا در پست بعدی با ما همراه باشید.
┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄
«اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیّکَ الفَرَج»🤲
#همراه_با_محرم
#یاد_محبوب
🏴
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
#منتقم_می_آید_به_لبش_یازهرا
اگه آسمون به زمین نیومده...
اگه زمین شکافته نشده...
فکر نکنید خدا کاری باهاتون نداره!
وقتش که برسه
با همتون #تسویه حساب می کنه!
#دنیا_اینجوری_نمیمونه
▪️يا رب الحسين بحق الحسين
▪️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
#برداشت_آزاد
#خطبه_حضرت_زینب_کوفه
#تسویه_حساب
سوگند خداوند متعال و وعده به فرشتگان:
بوسیله «قائم»❤️ از دشمنان و قاتلان امام حسین (ع) انتقام میگیرم
❤️ امام باقر علیه السلام:
زمانی که جدم حسین❤️ که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زاری به درگاه خداوند عزّ و جلّ نالیدند و گفتند:
پروردگارا! آیا از آنانکه برگزیده و فرزند برگزیده (۱) تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، در میگذری؟!
خداوند به آنان وحی فرمود:
فرشتگان من! آرام گیرید. سوگند به عزّت و جلالم که از آنان انتقام میگیرم، اگرچه بعد از گذشت زمانی طولانی باشد.
سپس فرزندان از نسل حسین علیه السّلام را که پس از او به امامت میرسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند.
در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود. فرمود:
به وسیله آن ایستاده [قائم] از دشمنان و قاتلان حسین علیه السّلام انتقام میگیرم.
ینابیع الموده ۳: ۲۴۲؛ اثبات الهداه ۳: ۴۵۵؛ بحار الأنوار ۵۲: ۳۱۳.؛ از غروب عاشورای حسینی تا طلوع ظهور مهدی (علیه السلام)، ص: ۵۲
(۱). فرزند امام علی علیه السّلام.
🏷 #امام_حسین علیه السلام
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
🖤✨
سلام آقا دوباره جمعه و
بی تو چه سخت است جمعه هامان
جمعه بی تو ندارد حس و حالی
فقط بايد بگوییم دائما جاي توخالی
#غروب_جمعه_دلتنگی_ها
سلام حضرت باران ، مهدی جان
بسان کویر در هرم تابستان ، بسان درخت در عطشناکی مرداد ، بسان باغ در خشکسالترین فصل رویش ... قلبم بیقرار شماست .
.. دلواپس و تنها و چشم براه ...
و می دانم که در همین نزدیکی ، به همین زودی ، با طراوت بهاری و زلالِ ظهورتان ، سیرابمان می کنید ...
📌 هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است...
▫️ دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
دو دیدهام شده دریا در انتظار فرج
▪️ هنوز میرسد از کوچههای شهر حجاز
صدای گریۀ زهرا در انتظار فرج
▫️ هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست
علیست بیکس و تنها در انتظار فرج
▪️ هنوز میرسد از چاههای کوفه به گوش
صدای نالۀ مولا در انتظار فرج
▫️ هنوز ناله کشد از جگر امام حسن
گشوده دست دعا را در انتظار فرج
▪️ هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است
گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج
▫️ هنوز میرسد آوای دلربای حسین
ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج
▪️ هنوز تشنهلبان اشکشان بود جاری
کنار کشتۀ سقا در انتظار فرج
▫️ هنوز خون شهیدان کربلا جاریست
ز چشم زینب کبری در انتظار فرج
▪️ هنوز نالهٔ «میثم» رسد به گوش که هست
چو چشم فاطمه، دنیا در انتظار فرج
✍️ استاد غلامرضا سازگار
📖 #اشعار_مهدوی ؛ #محرم
#سلام_امام_زمانم
#دلنوشته_مهدوی
#سلام_امام_مهربانم
مهربــان پـدرم،
این روزها انگار دعاهایم به سقف گناهانم
می خورد و به عرش نمی رسد.😔
امام خوبم،
من نوازشِ پدرانه تان را با هیچ چیز عوض نمی کنم،
ایمان دارم دعاهایتان مسیرِ پیشِ رویم را روشن می کند، من دلم گرمِ مهربانے هایِ شماست ...
اما چون همیشه، ،به نگاهتان بیشتر از همیشه محتاجم ...🥹
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
✨♥️ السلامعلیکیابقیةالله ♥️✨
⚪️ باز آی بعد ازاین همه #چشمانتظاریم
⚪️ تا کی درانتظار گذاری به زاریم
🔷 دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
🔷 جانسوز بود شرح سیه روزگاریم
⚪️ شرمم کشد که #بیتو نفس میکشم هنوز
⚪️ تا زنده ام بس است همین شرمساریم
🩵الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🩵
یکی از فرق های انسان با خدا این است که انسان تمام خوبیها را با یک بدی فراموش میکند
ولی خدا تمام بدیها را با یک خوبی فراموش میکند💚🙏
سلام مولای من ، مهدی جان
بی تو عطشناک تر از بیابانم در مرداد ...
بی تو بغض آلودتر از آسمانم در پاییز ...
بی تو تنهاتر از باغم در زمستان ...
بی تو سرگردان تر از پژواکم در کوه ...
بی تو غریبم ... بی بهانه ام ... یتیمم ...
بی تو بی سامانم ... بیقرارم ...
بی تو هیچم ...
#اللهمعجللولیکالفرج
#سلام_امام_زمانم
#سـلام_مـولاجـانم
سلام آقا
سلام ای چشمه جوشان عصمت
سلام ای معنی عرفان و رحمت
سلام ای منجی دلسوز عالم
سلام ای آخرین پيمان هستی
سلام ای تک سوار جاده عشق
سلام ای ساحل دریای دانش
بیا
بیا که چشم به راهت مانده ایم ما
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج