eitaa logo
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
813 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
💢امام زمان شناسی💢 ✨نشانه های ظهور✨ ✉️دلنوشته مهدوی✉️ 🔷ختم صلوات🔶 💖دعای عهد💖 🔆سخنرانی استاد رائفی پور🔆 📚 داستان های امام زمان عج 📚
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 همسفر با امام ▪️ باز این چه شورش است که در خلق عالم است... این مصرع تبلور حقیقتی شیرین است: که اگر در مسیرِ امامت قدم بگذاری، او خودش با تو همسفر خواهد شد. ▫️ محتشم ثابت کرد که وقتی واژه‌ها در خدمت حق باشند، در تاریخ ماندگار خواهند شد. 📝 ؛
❌خیلی چیزها هست که به ما ربط ندارد! ⛔️اینکه همسایه مان باکی میرود و می‌آید! ⛔️اینکه رفیق مان چقدر درآمد دارد! ⛔️اینکه همکارمان مستاجر است یا خانه دار! ⛔️اینکه... 👈سرمان را از زندگی اطرافیان بیرون بکشیم! چیزی که در این دنیا به ما مربوط است این است:👇 اصلاح رفتاری خودمان نزدیک شدن به رفتار اسلامی تلاش برای تربیت فرزندمان و👇 تأمل تأمل تأمل درباره خودمان! تجسس در زندگی دیگران و صحبت درباره آن نتیجه اش می شود:👇 ❌ و... صدها گناه دیگر...❗️ 👈 همه اعمال ریز و درشت ما به امام زمانمان عرضه میشود...! ❣باشد که با ترک عادت های زشت خود لبخندی برلبان مهربانش بنشانیم 😊
- هفته ای دیگر گذشت... + و نیامد آن کسی که غم را از دل اهالی زمین بردارد! اللهم_عجل_لولیک_الفرج (عج) عج
AUD-20150102-WA0006.m4a
3.38M
فایل صوتی صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني👆 😊👌از خوندنش غافل نشیداااا 👆👆عصر جمعه حتماااا بخونید این صلوات ضراب رو. سفارش خود مولاست. و همچنین صد بار سوره قدر هدیه به مهدی فاطمه عجل الله😍 @yousefezahra
🖼 📌 سیراب... ▫️ سپاه حُر به دست امام زمانشان سیراب شدند و دیری نپایید که آب به روی امام زمانشان بستند! نکند ما هم نمک بخوریم و نمکدان بشکنیم! 🏴 چهارم ؛
‌يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند ميفرمودند پيرمرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی ساده‎ای داشت يک اتاقی هم اجاره کرده بود گاهی کارهای دستی انجام ميداد. مثلا يک چيزی خريد و فروش ميکرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران ميداد. اين پيرمرد زيلوهای حرم را جمع ميکرد و پهن ميکرد و براي نمازجماعت خيلی هم سرحال و بانشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام از خانه بيرون آمدم در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است و در کربلا غريب است اگر ميشود از ايشان عيادتی داشته باشيد و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنه‎ای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری ميکند. حاج عباسی که هر وقت ما را ميديد سلام ميکرد دست به سينه ميشد خيلي سر حال بود اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است ديگر نه ميتواند بنشيند نه ميتواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم لحظه آخر خيلی مهم است که به چه حالت بميرد عبرت بگيريم به اين واعظ گفتم که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت چشم و شروع کرد: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هنگام روضه خواندن همه با چشم خود ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست حالا ما هم داريم با تعجب نگاه ميکنيم رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان من پيرغلام چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ همين طور سلام داد تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف به آقا هم سلام داد گفت قربانتان بروم من کجا عيادت شما و از همه تشکرکرد و بعد دراز کشيد مثل اينکه صد سال است که مرده باشد نه قلبش کار ميکند نه نبضش کار ميکند و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد تشييع جنازه اش کنيم. گفت ما آمديم به منزل به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد به هيئتيها گفتيم که فردا بايد يک دسته‎ای مثل عاشورا برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد ميگفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود هيئتها مي آمدند به سروسينهاشان ميزدند چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين ميگفتند گريه ميکردند براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد. در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويه‎ای که در زمان ما بودند پيرمردی بود حدود نود سال ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند که منبر ختم اين آقا را من ميروم، همه تعجب کردند. ايشان عصازنان آمدند در پله اول منبر نشستند بعد از قرائت قرآن گفت که مردم ميدانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی که برايتان بگويم. گفت که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا امام جماعت بودم نکند من را قبول نکرده باشند من به حال خودم گريه کردم خسته شدم خوابم برد خواب ديدم حاج عباس در باغی از باغهای بهشت است خيلی سرحال و خوشحال جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد قبر من وسيع و باز شد نورانی شد ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام تشريف آوردند فرمود تو غلام من بودی من را آورد در اين باغي که ميبيني از باغهای برزخی است اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند حاج عباس همين جا باش در قيامت هم ميآيم تو را ميبرم در بهشت کنار خودم قرار ميدهم. بعد گفت آقاي سيبويه برو به مردم بگو هر چه هست در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر خبری نيست کل الخير في باب الحسين هر خيری است در خانه امام حسين عليه السلام است. ┈
‍ما نیز همانند حر، سر شرمندگی به زیرانداخته! و به سویت می آییم... توبه از غفلت های بیشمار نسبت به تو... حر به دامان امام حسین علیه السلام که بازگشت، رستگار شد! رستگاری، بازگشت به دامان امام زمان است!
💔 ڪوفـيان بـا «ظهور» حسيـن(علیه السلام) و مـا بـا «غـيبـت» تـو امـتحـان شـديــم، بـہ راستے ڪداميڪ سخـت تـر اسـٺ!!! ظهور.... يـا غيــبـٺ؟! ❤️💥امیدغریب های تنها کجایی!💥❤ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🖼 ؛ 📌 ...الْمَقامَ الْمَحْمُودَ... ▪️ کسی باور نمی‌کرد شیری که در میانهٔ میدان رجز می‌خواند، «حبیب‌بن مظاهر» باشد؛ چنان در کهنسالی شمشیر می‌زد که دشمن را متحیر کرده بود. چند نفر از مدعیان را به خاک و خون کشید و چه زیبا محاسن سیپدش، با خونش خضاب شد. ▫️ جوان بسیجی با شوخی به او گفت: پدر جان! چرا موها و محاسنت رو رنگ سیاه کردی؟ آخه جبهه جای این کاراست؟ خندید و گفت‌: نمی‌خوام فرمانده فکر کنه من پیر شدم و منو نبره عملیات. نمی‌خوام از قافلهٔ شهدا جا بمونم. #⃣ ۵ ؛
✍شب پنجم به نام حضرت عبدالله بن الحسن علیهم‌االسلام 💠قال الامام المجتبی علیه السلام : ما أنَا بِمُذِلِّ المُؤمِنينَ ولكِنّي مُعِزُّ المُؤمِنينَ ، إنّى لَمّا رَأَيتُكُم لَيسَ بِكُم عَلَيهِم قُوَّةٌ سَلَّمتُ الأمرَ لأِبقى أنا و أنتُم بَينَ أظهُرِهِم ، كَما عابَ العالِمُ السَّفينَةَ لِتَبقى لأِصحابِها و كَذلِكَ نَفسِي و أنتُم لِنَبقى بَينَهُم 🔰امام حسن مجتبی عليه‌السلام فرمودند: من نه خواركننده مؤمنان، بلكه عزّت بخش آنانم. وقتى ديدم شما در برابر دشمن قدرتى نداريد، كار را به او واگذاشتم تا من و شما در ميان آنان باشيم. همچنان كه آن فرزانه [خضر] كشتى را سوراخ كرد تا براى صاحبانش باقى بماند، و اين چنين است حكايت من و شما تا در ميان آنها باقى بمانيم. 📚ميزان الحكمه، حدیث 1051 🔰 شیخ مفید در کتاب الإرشاد (ج۲ ص۱۱۰) چنین نقل می‌کند : پس از آن که «مالک بن نسر کندی» با شمشیرش به سر مبارک امام حسین(علیه السلام) زد، امام پارچه‌ای درخواست فرمود و با آن سر مبارکش را محکم بست و عمامه‌ای بر کلاه خود بست. شمر و دیگران هم به جایگاه خود بازگشتند. زمانی گذشت تا امام بار دیگر به میدان بازگشت و آنها هم بازگشتند و آن حضرت را محاصره کردند. عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمه‌گاه با زنان به سر می‌برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، از خیمه‌گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت و در کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به او رسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد. امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می‌ورزید. او به عمه‌اش گفت: «والله لا افارق عمّی ؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی‌شوم.» 🔰 نحوه شهادت عبدالله بن الحسن(علیه السلام) : ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا می‌خواهی عمویم را بکشی؟» بَحر قصد ضربه زدن به امام را داشت.ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت. کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!» حسین(علیه السلام) او را در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود: «ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوندا تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد.» امام دست خود را به آسمان بلند کرد: «پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهره‌مند می‌سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند.» ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید. 🔰در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» و سپس بر قاتل او به نام «حرملة بن کاهل الاسدی» نفرین شده است. پا برهنه شد و به میدان زد داد میزد عمو رسیدم من دست من هست پس نبُر دیگر تیغِ زیر گلو ....رسیدم من تا بیایم غریب لب تشنه با خدا دردِ دل مُفصَّل کن با مناجات گوشه ی گودال نیزه ها را کمی معطّل کن چه قدر دیر آمدم تیغی بوسه بر دست مهربانم زد قاری خوش صدای آل الله چه کسی نیزه بر دهانت زد
▪️قاسم است و از همه شاهانِ عالَم او سر است آن‌چنان شمشیر می‌زد گوییا که حیدر است داد با یک جمله قاسم، درس عشق و انتظار: «جان، فدای یار کردن، از عسل شیرین‌تر است» » خداوندا! به یتیمان امام حسن مجتبی سلام الله علیه، سوگندت می‌دهیم با ظهور ولیّت به یتیمی ما پایان بده... 🤲 علیه السلام
📌 سپر بلای امام... ▪️ کودک است... شمشیر ندارد تا در قلب دشمن فرو کند، اما می‌رود تا نامش جزء فداییان حسین ثبت شود… می‌رود تا خودش را سپر بلای امام کند… دستش را می‌دهد، اما از امام زمان خویش دست نمی‌کشد. 📝 ؛ پنجم
سلام غریب ترین صاحب عزا ، مهدی جان وقتی روضه هایمان دم می گیرد ... وقتی سیلاب اشک برصورت هایمان جاری می گردد ... وقتی شور سینه زنان درضجه های عزاداران گره می خورد ... دست هایمان رابه آسمان می گشاییم  و زمزمه می کنیم : اللهم عجل لولیک الفرج
🖼 📌 فاصله... ▫️ «علَیَ الدُّنیا بَعْدَکَ الْعَفا؛ بعد از تو خاک بر سر این دنیا.» دنیایی که اینچنین بین عاشق ومعشوق فاصله انداخت، تا وقت ظهور... 🏴 هشتم ؛ حضرت ☑️
▪️ در شب و روز تاسوعا، این ذکر را ۱۳۳ مرتبه به نیّت تعجیل فرج بگوییم: 📖 " یٰا کٰاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبَ مُولٰانَا الْمَهْدِیِّ، بِحَقِّ اَخیٖکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام "
🖼 📌 آرزوی ما... ▫️ هرآنچه آرزوی ما در دعای عهد است، خلاصه‌شده در وجود عباس است برای امام خویش: الْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامِينَ ‌عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلىٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ… 🏴 نهم ؛ حضرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... ▪️ شبـيـه چـشم شما چـشم هاي تـر دارد كسي كه خاك حسينيه را به سر دارد ميان روضه نشستيم و عاشقي می‌گفت بخوان دعـاي فـرج را دعا اثر دارد كـسي كه داغ برادر كـشيـده می‌دانـد كه روي قــوّت زانـوي او اثـر دارد چقـدر روضۀ نا گفـته در گـلو داريم بيا به مجـلسمان روضۀ عـمـو داريم ➖➖➖➖➖ ▪️يا رب الحسين بحق الحسين ▪️إشف صدر الحسين .
السَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ وَ یَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ‏ عاشورای حسینی را محضر حضرت بقیه الله اعظم صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظرانش تسلیت عرض می‌نماییم. 🖤آجَرَکَ الله یا بَقیَّهَ الله فی مُصیبَة جَدِّکَ الحُسین علیه السلام"
🏴 عاشورا روز دعا برای ظهور ▪️فرازی از دعای امام صادق علیه السلام در روز عاشورا؛ " خدایا! پرچم حق را بالا ببر. و مردم را نجات بده. و با «رهایی» بر ما منت بگذار. و ما را به سوی ایمان هدایت کن. و به وسیله حضرت مهدی علیه السلام فرج ما را برسان. و او را تکیه گاه ما و ما را یاور او قرار ده." اللَّهُمَّ أَعْلِ الْحَقَّ وَ اسْتَنْقِذِ الْخَلْقَ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِالنَّجَاةِ وَ اهْدِنَا لِلْإِيمَانِ وَ عَجِّلْ فَرَجَنَا بِالْقَائِمِ علیه السلام وَ اجْعَلْهُ لَنَا رِدْءاً وَ اجْعَلْنَا لَهُ رِفْدا. 📚 اقبال الاعمال، ج3، ص68.