eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من سقای بچه‌های بسیجی‌ام! 📣 به مناسبت سالروز شهادت نابغه جنگ، شهيد شهید غلامحسین افشردی @yousof_e_moghavemat
🌸 🌺عن الامام الحسین علیه السلام: (۲۸رجب، روز خروج امام حسین علیه السلام از مدینه) 《...إنّى لَم اَخْرج أشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسداً و لا ظالماً وَ إنّما خرجْتُ لِطلب الإصلاح فى اُمّة جدّى اُریدُ أنْ آمُرَ بالمعروف و أنْهى عن المنکر و اسیرَ بِسیرة جدّى و سیرةِ أبى علىّ بن أبى طالب 》 ...به درستی که من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، قیام نکردم؛ بلکه برای اصلاح امّت جدّم قیام نمودم. می‌خواهم امر به معروف ونهی از منکر نمایم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب علیهما السلام رفتار کنم🌺 بحارالانوار، ج ۴۴ ص ۳۲۹ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚪️ وقتی شهید مهدی چگینی عضو تیم زوبازی شد .... ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ‌ 🔹خاطره ای از زو بازی در جبهه 👇👇👇 هنگامه عملیات کربلای 5 بود. آخرین روزهای دی 1365. گردان های دیگر لشکر 27 محمد رسول الله (ص) وارد عمل شده بودند. گردان حمزه سیدالشهدا، دو سه روزی بود که از خط پدافندی در منطقه قلاویزان مهران برگشته بود تا خودش را به عملیات برساند. در اردوگاه کارون، نزدیک منطقه عملیاتی، بچه ها که منتظر شرکت در عملیات بودند، حوصله شان سر رفته بود. هواپیماهای دشمن، هر روز و ساعت آسمان آبی را خدشه دار کرده و منطقه را بمباران می کردند. احمد بوجاریان گیر داد برای رفع بی حوصلگی بچه ها، یک بازی دسته جمعی ترتیب بدهیم. تا گفت: "می گم بیا دو تیم بشیم و زو بازی کنیم!" هم جا خوردم، هم خوشم آمد. بقیه بچه ها هم همین طور. اول با آفتابه، دورتادور زمین بازی را آب ریختیم و خط کشی کردیم. دو تا تیم شدیم و شروع کردیم به بازی. حاج آقا کریمی که اصلیتش کُرد و از اهالی ایلام بود، به تیم ما افتاد. هیکلش درشت بود و با آن قیافه گرفته و سفت و سخت، منتظر می ماند تا آن که زو می کشد به وسط زمین بیاید. یک دفعه جلو می رفت، یقه طرف را می گرفت و از زمین بلندش می کرد. آن قدر او را بالای زمین نگه می داشت تا نفسش بند می آمد. چند روز بعد، اولین روزهای بهمن 1365، عملیات کربلای 5 در شلمچه از دو تا تیم بازی زو، اینها پر کشیدند: شهید "سیدمحمد هاتف" متولد: پنج‌شنبه 26 آذر 1349 شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاک‌سپاری: یک‌شنبه یک‌شنبه 17 تیر 1375 مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی 29 ردیف 65 شماره‌ی 8 شهید "احمد بوجاریان" متولد: دوشنبه 11 اسفند 1348 شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاک‌سپاری: یک‌شنبه 17 تیر 1375 مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی: 28 ردیف 43 مکرر شماره‌ی 20 شهید "داوود اعتمادپور" متولد: چهارشنبه 10 خرداد 1346 شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 مزار: شهرستان رباط کریم، گل‌زار شهدای منجیل‌آباد 🌷شهید "مهدی چگینی" متولد: یک‌شنبه 22 بهمن 1346 🕊🕊شهادت: پنج‌شنبه 9 بهمن 1365 مزار: تهران، شمیرانات، گل‌زار شهدای امام‌زاده علی‌اکبر (ع) چیذر @yousof_e_moghavemat
📄 این متن دستخط شهید باقری است. ✍️ راه حل برون رفت از مشکلات از دیدگاه نابغه جنگ، حسن باقری @yousof_e_moghavemat
🌷آن روزها هر کدام از بچه ها به نوبت یک شبانه روز شهردار می‌شدند، وظیفه شهرداری عبارت بود از غذا گرفتن، سفره پهن کردن، غذا دادن، ظرف شستن، جارو کردن و از اینگونه کارها.... 🌷روزی بچه های سپاه بهبهان به شوش آمده بودند. در مورد کم و کیف اعزام نیرو با مجید جلسه ای داشتند. یکی از دوستان در همان موقع آمد و او را صدا زد و گفت: برادر مجید امروز نوبت شهرداری شماست، ظرفها مانده است. وی در جواب گفت الان می‌آیم. ما تا حدودی از حرکت دوستان ناراحت شدیم. 🌷اما او خواست این نکته را گوشزد کند که در اینجا، حتی فرمانده هم در نوبت شهرداری است و در امور ریز و درشت، پا به پای دیگران کار می‌کند. او به خدمتگزاری به نیروهای خویش عشق می‌ورزید و آن روز مجید خیلی زود جلسه را جمع و جور کرد و به انجام امور به اصطلاح شهرداری پرداخت. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار دکتر مجید بقایی @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌹✨شهید فتح الله حیدری✨ 🌱متولد آمل: ۱۳۴۳ 🕊🕊 شهادت: ۱۰ بهمن ۱۳۶۵ 📝زندگینامه: 🍃شهید فتح‌الله حیدری در ۴ مهر ۱۳۴۳ در خانواده‌ای مذهبی در روستای «سرخکلا» در منطقه‌ «دشت‌سر» در شهرستان «آمل» چشم به جهان هستی گشود. 🍃 به تحصیل بسیار علاقه‌مند بود فتح‌الله همانند سایر بچه‌های روستا از‌‌ همان سنین کودکی در کار کشاورزی به خانواده کمک می‌کرد و گاهی در کوره‌پزخانه در خشت زدن به یاری پدر می‌رفت. 🍃بعد از اتمام دوران راهنمایی و شروع جنگ تحمیلی، فعالیت‌های خود را معطوف به امور فرهنگی و سیاسی کرد. درنتیجه، به‌خاطر فعالیت‌های گسترده از ادامه تحصیل بازماند. 🍃در ۱۴ آذر ۱۳۶۰ برای گذراندن آموزش نظامی به‌همراه بسیجیان دیگر به پادگان آموزشی منجیل اعزام شد. پس از اتمام دوره آموزش یک ماهه، در ۱۵ دی‌ماه به جبهه‌های غرب کشور اعزام گردید و تا ۲۵ اسفندماه ۱۳۶۰ به‌عنوان تک‌تیرانداز در مریوان خدمت کرد. 🍃پس از اولین تجربه‌ها در جبهه‌های جنگ، به زادگاهش بازگشت. اما چند ماهی نگذشته بود که در ۱۱ خرداد ۱۳۶۱ به منطقه جنگی جنوب رفت و با لشکر ۲۵ کربلا در عملیات رمضان (۲۲ مرداد ۱۳۶۱ش) شرکت کرد. 🍃 در دهم آبان ۱۳۶۱ برای گذراندن آموزش امدادگری به هلال احمر رفت و بعد از یک دوره آموزش یک ماهه در ۱۱ آذر ۱۳۶۱ از سوی هلال احمر به‌عنوان امدادگر به جبهه اعزام شد. 🍃فتح‌الله در ۲۲ آذر ۱۳۶۲ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. درسال۱۳۶۳ به پادگان امام حسین (علیه السلام) تهران برای آموزش فرماندهی اعزام گردید. چند ماهی مشغول فراگیری آموزش تخصصی فرماندهی بود و بعد از اتمام دوره آموزشی، در پادگان شهید «بیگلو» اهواز به‌عنوان مسئول آموزش نظامی منصوب شد. مدتی هم جانشینی فرمانده گروهان یگان دریایی لشکر ۲۵ کربلا را به عهده داشت. 🍃 فتح‌الله بعد از بیست و یک ماه حضور مستمر در جبهه‌های جنگ در ۲۲ مرداد ۱۳۶۴به سپاه آمل منتقل گردید و مدتی مسئولیت ستاد ناحیه ۶ خیبر و مسئول دفتر حفاظت سپاه را در آمل به عهده داشت. 🍃 فتح‌الله به پدر و مادرش احترام بسیاری می‌گذاشت و می‌کوشید خواسته‌هایشان را در حد مقدورات بر آورده کند. در فعالیت‌های اجتماعی و مراسم مذهبی فعالانه شرکت می‌جست، از جمله در سازمان‌دهی بسیج محله نقش به‌سزایی داشت. همه را ترغیب به حضور در جبهه می‌کرد در کنار حضور جبهه، در کلاس‌های ایثارگری شرکت جست و تحصیلات خود را ادامه داد. اهل مسجد و نماز شب بود. 🍃 فتح‌الله بعد از سیزده ماه خدمت در سپاه آمل، در ۱۳ شهریور ۱۳۶۵ به جبهه اعزام شد و در یگان دریایی لشکر ۲۵ کربلا مشغول به کار گردید. بعد از مدتی به‌عنوان فرمانده گردان علی ابن ابی‌طالب (یگان دریایی) منصوب شد و در عملیات کربلای ۲ شرکت کرد و به‌خاطر شایستگی‌هایی که از خود نشان داد، توسط مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در طراحی عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ شرکت داده شد. 📕عروج: سرانجام فتح‌الله حیدری در عملیات کربلای ۵ شرکت جست و در ساعت ۹ صبح روز جمعه دهم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۵ به‌هنگام عزیمت برای شناسایی خطوط دشمن در عمق ۱۵۰۰ متری داخل خاک عراق مورد اصابت گلوله مستقیم تانک قرار گرفت و به شهادت رسید. ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 📄 وصیت‌نامه شهید: یا أیتها النَفسُ المطمئنة ارجعی إلی رَبِّك راضیة مَرضیه فَادخُلُنی فِی عبادی وَادخُلُی جنَّتی. ✍️ چند كلام هدیه به پیشگاه با عظمت آخرین ستاره درخشان و فروزان امامت و تقدیم به حضور رهبر بزرگوار، حضرت امام و امت شهید داده و سلام و درود بر شهیدان گلگون كفن و خانواده معظم‌شان. و سلام بر پدر و مادرم و تمامی برادران و خواهرانم و همسرم و فرزندم. اینك كه جمهوری اسلامی ایران می‌رود تا رفته رفته شاخ و برگ‌اش و ریشه و میوه‌اش را اولاً به كشورهای مسلمان‌نشین و سپس به سایر كشورها پهن و گسترده كند، می‌رود تا محرومین و مظلومین جهان را از زیر شكنجه و اسارت جباران و ستمگران نجات بخشد و وعده حق تعالی را كه فرموده است و تحقق بخشید و وعده عدل اسلامی را در جهان بر قلمرو و به جای ظلم و جور و قتل و غارت و هزاران بی‌گناه دیگر، معیار قرآن و قوانین و احكام اسلام و انقلاب را جایگزین آن كند تا در سراسر جهان امتی واحد تشكیل داده و زمینه را برای ظهور حضرت مهدی بقیة‌الله (عج) آماده و مهیا كند. پس چه بهتر كه با نثار جان خویش از این انقلاب و اسلام حمایت كنیم و كشته شدن در این راه را افتخاری بزرگ برای خود بدانید. @yousof_e_moghavemat
📆 اردیبهشت1361- عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس (آزادسازی خرمشهر) 💠 جلسه اضطراری حسن باقری، متوسلیان و همت در قرارگاه نصر @yousof_e_moghavemat
🌸 🌺عن الامام السجاد علیه السلام: 《 اَلْقَوْلُ الْحَسَنُ يُثْرِى الْمالَ يُنْمِى الرِّزْقَ وَ يُنْسِئُ فِى الاَْجَلِ وَ يُحَبِّبُ اِلَى الاَْهْلِ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ 》 زیبا سخن گفتن ثروت انسان را زياد می‌کند. روزى فراوان نصیب انسان می‌کند. مرگ را به تأخير مى‏‌اندازد. انسان را محبوب خانواده مى‌‏كند. باعث ورود انسان به بهشت می‌شود🌺 خصال ، ج۱ ، ص۳۱۷ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌓 امام در چنین شبی در فرانسه - قبل از ترک این کشور 🎥 | تصاویر کمتر دیده شده از عزیمت امام خمینی(ره) از فرودگاه پاریس به تهران 🎞 گزارش خبرنگاران آسوشیتدپرس (AP) ⏳ ۱۱ بهمن ماه ۱۳۵۷ @yousof_e_moghavemat
پسرک فلافل فروش🥖🍃 (مدافع حرم طلبه شهید محمد هادی ذوالفقاری)🌸 پسرک فلافل فروش، نام کتابی است که و خاطرات یک ی بسیجیِ مدافع حرم را از ابتدای تولد بازگو می کند...🌱🌱 👈 حکایت این کتاب به جوانی اختصاص دارد که علاقه ی عجیبی به شهید داشت...❤️ همیشه سعی می کرد مانند ابراهیم باشد، تصویری از شهید هادی را جلوی موتورش و در اتاق خودش زده بود که بسیار بزرگ بود...🌿 با اینکه بعد از جنگ به دنیا آمده بود و چیزی از آن دوران را ندیده بود، ولی شهدا را خوب می شناخت...🕊🫀 ✍🏻نویسنده:گروه فرهنگی شهید هادی ▫️ناشر:شهید هادی ▫️قالب کتاب:زندگینامه 💳قیمت ۴۵هزارتومان 🌼 ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78 @yousof_e_moghavemat