eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
481 دنبال‌کننده
939 عکس
944 ویدیو
23 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
یه بار یکی بهم گفت: فردا منتظر تماس بنده باشید! انقدر این جمله با کلاس بود که پس فرداشم منتظرش موندم 😂😂😂😂 🌺امیرالمؤمنین على عليه‌السلام : لا تَعتَمِد عَلى مَوَدَّةِ مَن لا يوفِى بِعَهدِهِ؛ به دوستى كه به عهد خود وفا نمى كند ، اعتماد نكن !! تصنیف غررالحکم ودررالکلم ص418 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عمر خود را همه با ياد تو سَر خواهم کرد شب غم را به خيال تو سحر خواهم کرد وصف خال لب زيبای تو مجنونم کرد از پی ِ ليلی ِ حُسن تو سفر خواهم کرد بر در ميکده ی عشق تو آيم شب و روز لب خود را ز مِی ناب تو تَر خواهم کرد دوری وصل و فراق تو کُند محزونم غم هجران تو را اشک بصر خواهم کرد گر چه هر دَم بزند دشمن تو طعنه ولی دلخوشم زانکه نگه بر تو قمر خواهم کرد گردش چشم سياهت دلم از کف برده عاقبت بر رُخ ماه تو نظر خواهم کرد هر طرف مينگرم جلوه ی روی مَه توست چشم کوته نظر از پرده به درخواهم کرد گر بيايی و قدم بر رخ من بگذاری ديده را فرش رهت وقت گذر خواهم کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم *منطق قرآن کریم در هدایت وتربیت جامعه انسانی به دین ودینداری* *نفی اکراه واجباردرمنطق الهی* منطق قرآن كريم در هدایت و تربیت انسان بر نفی اکراه و احبار ، و زور و فشار استوار است ؛ و این امری فطری و عقلایی است که تجربۀ بشری گواه صدق آن است . خداى متعال از زبان حضرت نوح (ع) چنين مى‌آموزد: *أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ* آيا ما شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟ *دردین خدا اجبارنیست* نوح (ع) خطاب به قوم خود مى‌فرمايد كه من حق ندارم شما را به آيين حق مجبور كنم، زيرا در دين خدا اجبار نيست. به بیان مرحوم علّامۀ طباطبایی اين آيه از جمله آياتى است كه اجبار و اكراه در دين را نفى مى‌كنند و بر اين حقيقت دلالت مى‌نمايد كه نفى اجبار و اكراه در دين، يكى از احكام دينى است كه در قديمى‌ترين شريعتها يعنى شريعت نوح (ع) وجود داشته است و تا به امروز بى‌آنكه نسخى در آن راه يافته باشد به قوّت خود باقى است. *عدم تجبّر و تسلّط در تربيت* راه تربيت انسان از خود او مى‌گذرد و نمى‌توان كسى را با اجبار و اكراه به سوى كمال برد و در منطق دين هيچ‌گونه تجبّر و تسلّط در تربيت راه ندارد. خداى متعال خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين فرموده تا راه تربيت در منطق دين كاملاً روشن باشد: *فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ* پس تذكّر ده كه تو تنها تذكّر دهنده‌اى و بر آنان تسلّطى ندارى. *وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ* و تو به زور وادارنده آنان نيستى. *همراه كردن و همگام كردن مردمان* در منطق دين، جايى براى قيموميت در تربيت و هدايت و راه بردن مردمان وجود ندارد و هنر تربيت همراه كردن و همگام كردن مردمان با ميل و خواست خودشان است و در غير اين صورت سخت‌ترين مانع فردى در تربيت ظهور مى‌نمايد و باب تربيت فطرى بسته مى‌شود. خداى متعال در اين باره خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين رهنمود داده است : *وَ مَا جَعَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ* و ما تو را بر ايشان نگهبان نكرده‌ايم، و تو وكيل آنان نيستى. سوره انعام آیه ۱۰۷ سوره ق آیه ۴۵ سوره عاشیه آیه ۲۲-۲۱ المیزان فی تفسیر القرآن ، ج ۱۰ ، ص ۲۰۷-۲۰ سوره هود آیه ۲۸
یارو داشت گریه میکرد میگن چته؟ میگه پشیمونم کاش به حرفاى پدرم گوش کرده بودم 😔😒 میگن مگه چى میگفت؟ میگه نمیدونم، گوش نمیکردم که 😂😂😂 🌺امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام میفرماید: بِرُّ الوالِدَینِ أكبَرُ فَریضَةٍ. بزرگترین و مهمترین تكلیف الهی، نیكی به پدر و مادر است. [📚میزان‌الحكمة،ج10،ص709🌿] اطاعت از والدین تا بدانجا واجب است که حتی می توانند مستحب را برای فرزند واجب یا مکروه را حرام کنند. تنها جایی که باید از امر والدین سرپیچی کرد جایی است که از واجب خدا نهی یا به حرام خدا امر کنند و در بقیه موارد اطاعت از والدین واجب است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
🕌حرم مطهر رضوی ۱۴۰۲/۱۱/۱۰
دمی با آه خلوت کن، بگیر ای دل جلا اینجا بیا سبقت بگیر از خلق، با رنگ خدا اینجا به نفس خویش غالب باش تا صاحب‌نفس باشی خدایی می‌شوی با نفس خالی از هوا اینجا گواهم آیت «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله» است به استقبالِ استغفار می‌آید، رجا اینجا من آداب زیارت را مفاتیح‌الجنان دیدم شنیدم «فَادْخُلُوها خالِدِین» را بارها اینجا ریاض الجنة است این‌جا نیازی بر ریاضت نیست رضایت‌نامه‌ای کافی‌ست با مهر رضا اینجا به اشکی باز گردان آبروی رفته را برگرد بجو از چشمۀ خیر کثیر آب بقا اینجا.. گناهانی‌ست مخفی از همه «بینی و بین الله» که مشروط است عفو آن به امضای رضا اینجا رضای او «رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ» است اگر مشتاق رِضوانٌ مِنَ اللهی بیا اینجا خدا با دستخط او خطای خلق می‌بخشد به دست راست آید نامهٔ اعمال ما اینجا.. صدای زنگ ساعت می‌برد زنگ دل ما را که در دل می‌دمد هر ثانیه حمد و ثنا اینجا مقرب باش با یارب لبالب باش از لبیک «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاع» است لبیک دعا اینجا کنار خود امامی مهربان‌تر از پدر داریم که حاصل می‌برند از فضل او خلق خدا اینجا به امر «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا» تلاوت کن بخوان وصف مقام انبیا و اولیا اینجا قرائت کن «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْض» بیا با آیت‌الکرسی به عرش کبریا اینجا تضرع کن در این مضجع بخوان «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَع» بگیر اذن شفاعت از عزیز مرتضی اینجا عیان بین دو کوه طوس، طور زادۀ موساست به چشم دل تماشا کن تجلای خدا اینجا تجلی می‌کند دائم صفات کبریا اینجا همه اسمای او حُسناست «فَادْعُوهُ بِها» اینجا «مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر» را در این حرم دیدم که با «أینَ لِیَ الخَیر» آشنایم سال‌ها اینجا سحرهای دعا را با دعاهای سحر دریاب بیا لب بر دعا وا کن که می‌یابی بها اینجا شب و روز دلم با روضه و روزه هماهنگ است که دارد آه من آهنگ تسبیح خدا اینجا خوشا سی روزۀ ختم کتاب از باء بسم الله خوشا حمدی که باشد افتتاحش با ثنا اینجا به هر ختمی نثار روح خود رحمت فرستادیم به ذکر فاتحه وا شد گره از کار ما اینجا حریمش باب حاجات و کلید آن مناجات است دعا کن هرچه می‌خواهی که می‌بخشد خدا اینجا ملائک هر شبش را با سلامی قدر می‌دانند همه تا مطلع الفجر فرج گرم دعا اینجا یکی تسبیح‌خوانِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى»ست یکی با آیه‌های سجده دارد اعتلا اینجا یکی با سجدۀ «والنَّجم» در نجوای معراج است یکی گرم مناجات است با «شمس» و «ضحی» اینجا تمنا کن حقایق را، بدان قدر دقایق را به قرآن «لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‌» اینجا طواف زائر او آیتی از «سعی مشکور» است که مشهود است «أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى» اینجا خوش آن سائل که ذکر دائمش «اَوفِ لَنَا الکَیل» است خوش آن زائر که بیند «ثُمَّ یجْزَاهُ الْجَزَا» اینجا به هر خیری که نازل می‌شود آری فقیرم من عجب سرمایه‌ای دارم به امید خدا اینجا دو دست خالی آوردم پر از عطر دعا اینجا عجب جمع نقیضینی‌ست این فقر و غنا اینجا به «إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَحِیم» امّیدوارم من که دیدم در زیارت «رحمةالموصوله» را اینجا «الهی لا تُؤَدِبنِی»، «الهی لا تُعَذِّبنِی» مرا تأدیب کن با رأفت و لطف و عطا اینجا «الهی لا تعاقبنی» اجابت شد، یقین دارم اگر لطفت نبود امشب نمی‌خواندی مرا اینجا من آن عبد گریزانم پناهم داده سلطانم وگرنه بوده جای مجرمی چون من کجا اینجا؟! از این درگاه هرگز دست خالی برنمی گردم که نگذاری بماند بنده محروم از عطا اینجا وفا آیینه‌ای دارد که می‌گیرد صفا اینجا عطا گنجینه‌ای دارد که می‌یابد بها اینجا هجوم سائلان دور ضریح او مجابم کرد همه دیدند ازاو خیر و کسی نشنیده لا اینجا عنایاتش عیان باشد، چه حاجت بر بیان باشد کراماتش نمی‌گنجد به ظرف لفظ ما اینجا حرم هرگاه مهمانم، امین الله می‌خوانم نمی‌بینم کسی غیر از علیّ مرتضی اینجا به «اللهم فَاجعَل نَفسی» آری مطمئن هستم که صادر می‌شود امر قَدَر، حکم قضا اینجا «وَ اِلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْاَبْهَج» دلیل ماست به بهجت می‌رسد قلب محبان رضا اینجا زیارت، جامه‌ای خواهد که از تقواست تشریفش شهادت، نامه‌ای خواهد به تصدیق وفا اینجا «فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ» فدای آن‌که در این ره سر تسلیم دارد پای پیمان رضا اینجا گروهی منتظر عمری دعای عهد می‌خوانند گروهی ندبه‌ها دارند هر صبح و مسا اینجا.. بخوان با آدم و نوح از مقام آل ابراهیم ببین در آل عمران، آیتی از مصطفی اینجا حسین این آیه را وقت وداع اکبرش خوانده‌ست بخوان تا کربلایی‌تر شود دل‌های ما اینجا به رسم دعبل ای دل دم بزن از آه اهل‌البیت مصیبت‌خوان شده «قبرٌ بطوس یالها» اینجا ✍ سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انقلاب اسلامی ایران سبب‌ افتخار و آرزوی دیرینه شیعیان بوده است، برای اثبات این ادعا لازم است از هدف آفرینش انسان شروع کنیم. خداوند متعال تمام موجودات هستی را برای رسیدن به کمال آفرید ولی کمال هر موجودی، متفاوت از دیگری است. برای نمونه، کمال درخت سیب، در سیب دادن و کمال گاو در شیر دادن است. در این میان، انسان نیز به عنوان یکی از آفریده‌ها برای رسیدن به سعادت و کمال حقیقی آفریده شده که همان قرب الهی است. انسان‌ها برای رسیدن به این هدف، نیازمند برنامه و نقشه راه هستند. سوگمندانه باید اعتراف کرد که ابزار معرفتی انسانها یعنی حس و عقل برای شناخت برنامه سعادت، هر چند لازم است ولی کافی نیست. شاهد این ادعا آن است که انسان هنوز حتی نتوانسته برای سعادت دنیای خود، برنامه‌ای جامع و بدون نقص ارائه کند و هر روز قوانین خود ساخته را مورد بازبینی قرار می‌دهد. در اینجاست که خداوند متعال باید برنامۀ سعادت را از طریق وحی به انسان برساند. آن برنامه همان دین است. دینی که خدا می‌فرستد، چون برای سعادت انسان است پس نمی‌تواند محدود به برنامه‌های فردی باشد. بلکه چون اغلب فعالیت‌های انسان در حوزۀ جامعه است باید برای آن فعالیت‌ها و به طور کلی ادارۀ جامعۀ انسانی نیز برنامه ارائه کند؛ چرا که قرار است انسان در این جامعه، به سعادت برسد. حکومت دینی، جامعه دینی خداوند متعال، نعمت را بر بندگان تمام کرد و دین را به وسیله پیامبران فرستاد تا هم الگوی عملی آنها باشند و هم مبیّن دین و هم مجری دین در جامعه. اگر دین برای ادارۀ جامعۀ انسانی، برنامه دارد پس خواست خدا آن است که این برنامه در جامعه اجرا شود. بالاترین و مهم‌ترین کار یک پیامبر آن است که بتواند دین خدا را در جامعه اجرا کند و به جای هدایت‌های فردی، جامعه را به سوی کمال و سعادت پیش برد. اجرای دین در جامعه، آنگاه ممکن است که قدرت و حکومت در دست او باشد. برای این منظور، باید حکومت دینی تشکیل دهد یعنی حکومتی که متعهد به اجرای دین باشد. زیستن در حکومت دینی، باید آرزوی هر دینداری باشد چرا که دینداری در سایۀ حکومت دینی راحت‌تر از حکومت غیردینی است. حکومت غیردینی، قوانینش دینی نیست. تعهدی نسبت به اجرای دین و بسترسازی برای رسیدن انسان‌ها به کمال حقیقی ندارد، حتی ممکن است قوانینی را وضع و اجرا کند که آدمی را از رسیدن به کمال حقیقی دور سازد. حال آنکه حکومت دینی، قوانینش دینی است. افزون بر تأمین رفاه مادی، بسترسازی جهت رشد معنوی انسان‌ها نیز در رأس وظایف اوست. از این رو است که برای نمونه، امروزه مسجدسازی و حسینیه سازی رونق گرفته یا در هر جایگاه سوختی، نمازخانه وجود دارد یا در اداره جات، معمولاً نماز جماعت برگزار می‌شود. برنامه‌های اعتکاف و زیارت اربعین و... به آسانی انجام می‌شود، مراکز فساد و فحشا برچیده می‌شود و... روشن است که این امور در رشد معنوی انسان جهت رسیدن به کمال و سعادت حقیقی تأثیرگذار است. حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه هر کسی نمی‌تواند عهده‌دار حکومت دینی باشد و هر کسی حق تشکیل حکومت دینی را ندارد. آنکه از سوی خدا اجازۀ حکومت داشته باشد، می‌تواند حکومت دینی تشکیل دهد چرا که نظام هستی ملک خداوند است و او فقط خود حق دارد در ملکش حکومت کند یا آنکه به کسانی اجازۀ این کار را دهد. برای این منظور خداوند متعال، پیامبران را جانشین خود برای ادارۀ ملکش قرار داده است. پس از آخرین پیامبر، خداوند متعال امامانی را برای این منظور معرفی کرد، اولین آنها علی(ع) و آخرین آنها مهدی(عج). آخرین امام نیز همچنان که در جلد 2 کتاب کمال الدین و تمام النعمة آمده با بیان ویژگی‌هایی مانند عدالت، فقاهت و توانایی در ادارۀ جامعه جانشینان خود را به شیعیان شناساند. این ویژگی‌ها، همان ویژگی‌های ولی فقیه هستند. بنابراین، تنها حکومتی دینی ای حق است که در رأس آن ولی فقیه حضور داشته باشد. امامان علیهم‌السلام غیر از امام علی و امام حسن(ع) نتوانستند عهده‌دار حکومت و اجرای دین در جامعه باشند و این حسرت بر دل شیعیان برای داشتن حکومتی که حاکمش از سوی خدا اذن حکومت داشته باشد، ماند. در طول تاریخ پس از غیبت کبرای امام زمان(عج) در مقاطعی کوتاه از تاریخ، حکومت‌های شیعی وجود داشته‌اند که شاید بهترین آنها حکومت آل بویه و صفویه بوده باشد. این حکومت‌ها هر چند خدماتی به اسلام و تشیع کرده‌اند، ولی هیچ یک از آنها را نمی‌توان حکومت‌های حق به شمار آورد؛ چراکه در رأس آنها ولی فقیه نبوده است. انقلاب اسلامی ایران سرآغاز حکومتی دینی با حضور ولی فقیه بود. حکومتی که هم مشروعیت داشت و هم مقبولیت. حکومتی که برای اجرای عدالت و زمینه‌سازی برای حکومت جهانی امام زمان(عج) بود. اینها آرزوی هر شیعه‌ای است. از این رو است که می‌گوییم انقلاب اسلامی آرزوی تاریخی شیعیان بوده است که به وسیلۀ خمینی کبیر و همراهی مردمانی بزرگ از سرزمین ایران تحقق یافت.
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
#دهه_فجر انقلاب اسلامی ایران سبب‌ افتخار و آرزوی دیرینه شیعیان بوده است، برای اثبات این ادعا لازم
بی‌گمان، این انقلاب، معجزه‌ای فاخر به شمار می‌رود؛ چرا که سرنگونی حکومتی که سر تا پا مسلح بود و حمایت استعمارگران را با خود داشت، از سوی خمینی کبیر(ره) در حالی که هیچ سلاح نظامی نداشت و هیچ توصیه‌ای هم به استفاده از سلاح نکرد، در هیچ منطق دنیایی نمی‌گنجد.
🩸به فدای آن امامی که تاوانِ گناهِ شیعیان را به جان خرید ... در روایتی حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمودند: 📋 إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِی ▪️خداوند عزوجل بر شيعیان غضب كرد، پس مرا مخير ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم، ايشان را حفظ كردم. 📚الكافی،ج‏۱ ص۶۴۶ 🥀 به همین جهت است که «تاریخ» وضعیت آن حضرت را اینگونه شرح می‌دهد: 📋 لا یَزالُ یُنتَقَلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجنٍ ▪️آن حضرت همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد. 📚المناقب، ج۴، ص۴۳۲ ✍ شکر، آن ربّی که نعمت داد بر ما اینچنین با دعای مادر و لطف امیرالمومنین شد تمام دلخوشی مردم ایران زمین سفره موسی بن جعفر، سفره امّ‌البنین بارها دیدیم ‌وقتی کار غم بالا گرفت دست ما را روضه‌ی باب الحوائج ها گرفت حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد باز هم زنجیر با هارون تبانی می‌کند بی قرارت کینه ی سندی ِ جانی می‌کند لال گردد ؛ باز دارد بد دهانی می‌کند یاس را سیلی دوباره ارغوانی می‌کند بی هوا زد ، بی هوا زد ، بی هوا زد بی هوا دم گرفتی زیر لب ، یا فاطمه ، یا مجتبی بعد تو اینجا سر پیراهنت دعوا که نیست جسم تو بر جسر بغداد است زیر پا که نیست ساق مرضوضِ تو کارِ نعل مرکب‌ها که نیست حرفی از آوارگیِ طفل بی بابا که نیست بعد تو سیلی جوابِ دیده‌ی گریان نبود گوش شیطان کر، زنی بر ناقه‌ی عریان نبود
اینجا نوشته ( خیلی آیه ی تکان دهنده ای است) { آیه ی 85 سوره ی مبارکه ی نساء}: مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً : شَفَاعَةً یه معناش یعنی ایجادِ بستر کردن... کسی که ایجادِ بستر کند، بستری فراهم کند برای حَسَنه ای، برای کارِ خوبی... يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا : {اون هم سهمی خواهد داشت}... از اون طرف: وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً : کسی که بسترسازی کنه برای کارزشتی، بدی، پلیدی... يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا : باز اون هم سهمی خواهد داشت... این یعنی چه؟! یعنی اگر یه حرف خوب توی شبکه های اجتماعی دیدی، برا دیگری فرستادی، دیگری برای دیگران، دیگران برای دیگران، هزاران نفر دیدند و خواندند و استفاده کردند و ثوابی بُردند؛ قبل از اینکه به پای تک تک اونها ثوابی نوشته بشه، اوّل به پای شما نوشته میشه... چرا؟! چون شما این بستر رو فراهم کردی... و به عکس... اگر یک حرف نامربوطی، یک عکس مُستهجنی، یک حرف زشتی برا فلانی فرستادی، اونم برا فلانی، اونم برا فلانی ها؛ دست به دست چرخید و چرخید و چرخید و همه آلوده شدند؛ قبل از اینکه به پای اونها بنویسند، به پای شما مینویسند... پس یه وقت نگو من یه گناه کردم، چرا باید این همه در آخرت گرفتار باشم آره یه گناه کردی، امّا از دل اون گناه، هزاران نفر آلوده به گناه شدند. کیفر همه ی اونها رو شما باید بچشی... /سوره نساء/صفحه 92