eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
481 دنبال‌کننده
939 عکس
944 ویدیو
23 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸حضرت امّ البنین سلام‌الله‌علیها، آن‌قدر بر سيدالشهداء علیه‌السلام گریه کرد تا بینایی‌اش را از دست داد... در روایتی امام صادق عليه السلام فرمودند: 📋 بُكِيَ الحُسَينُ عليه‌السلام خَمسَ حِجَجٍ. وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليه‌السلام و تَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها ▪️بر امام حسين "عليه‌السلام" پنج سال (در مدینه) گريسته شد. اُمّ جعفر كِلابى (امّ البنین"علیهاالسلام")، براى امام حسین عليه‌السلام مرثيه‌ثرایی می‌کرد و مى‌گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد. 📋 فَكانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ، فَيَسمَعُ بُكاءَها و نَدبَها ▪️مروان، حاكم مدينه، به صورت ناشناس مى‌آمد و به گريه و مرثيه سرايى او گوش مى داد. 📚الأمالي الخمیسیة،شجري، ج۱ ص۲۳۰. ✍ عمری به پای چشم تر خود گریستم هر شب ز داغ یک پسر خود گریستم بر خاکهای گرم بقیع روضه خوان شدم تنها ، ز شام تا سحر خود گریستم از فرط گریه خون چکد از پلک های من بر حال زار این جگر خود گریستم تا دوختم نگاه سوی ماه آسمان با یاد چهره‌ی قمر خود گریستم با مشک آب پیش سکینه نشستم و شرمنده مثل گل پسر خود گریستم گفتند : زینبین شب غارت حرم معجر نداشتند سر خود ، گریستم
🩸بانویی که در شب عروسی‌اش تا صبح، مشغول پرستاری از امام‌حسن و امام‌حسین‌ علیهماالسلام شد... در نقلی آمده است: شب عروسی حضرت ام‌البنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین علیه‌السـلام شد؛ در همان شب نیز امام حسن و امام حسین علیهماالسلام مقداری کسالت داشتند. 🥀 آن بانوی مکرمه در آن شب تا سحر از حسنین علیهماالسلام پرستاری نمود و مشغول خدمتگذاری به ایشان شد و خطاب به امیرالمومنین علی علیه‌السـلام فرمود: 📋 إنّي لَن أَشعَرَ بِفَرحَةِ الزّواجِ إلّا بعدَ شِفاءِ أبنيَّ الحسنِ والحسين عليهمالسلام ▪️من خوشحالی و فرَح ازدواج را احساس نمی‌کنم مگر بعد از بهبودی و شفای دو فرزندم حسن و حسین علیهماالسلام. 📚العباس علیه‌السلام رجل العقيدة والجهاد،ص۳۴ 📚المجالس الشجیة،تاج الدین،ص۱۴۲ ✍ مادرِ عباسم و، عشقم حسینِ فاطمه است خوش به حالم، نامِ من امُّ البنینِ خادمه است قطره‌ای بودم ولیکن وصلِ دریا گشته‌ام زوجه‌ی شاه و کنیزِ بیتِ زهرا گشته‌ام هرگز از دامانِ او دستم نمیگردد رها ذرّه‌ای از خاک باشم در حریمِ این سرا سر نَهَم بر آستانش با کمالِ افتخار کز حسن دارد صفا وُ از حسینش اعتبار هر دو َسعدِ اکبرند و بر خلایق برترند سیّدِ عالی مقام و هر دو عالَم سرورند شکرِ حق گویم که هستم از محبّانِ بتول تا طوافِ جان کنم بر گردِ طفلانِ بتول!
🩸خواهش دارم که مرا «فاطمه» صدا نزنید ... در نقلی آمده است: وقتی که حضرت ام البنین علیهاالسلام به خانه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام آمد، مشاهده نمود که فرزندان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تعلق خاطر زیادی به مادرشان دارند. 🥀 هرگاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ام‌البنین علیهاالسلام را به نام "فاطمه" صدا می‌زدند، حضرت ام البنین مشاهده می‌نمود که حسنین و زینبین "علیهم‌السلام" به یاد مادرشان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها می‌افتند. 🥀 به همین جهت، روزی حضرت ام‌البنین علیهاالسلام به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه داشتند: خواهشی به محضر شما دارم؟ مولا علی علیه‌السلام فرمودند: حاجتت چیست؟ ام‌البنین علیهاالسلام عرضه داشت: 📋 حَاجَتی أَنْ لَا تُسَمّنی فَاطِمَةَ! ▪️خواهش من این است که مرا به نام "فاطمه" صدا نزنید. 🥀 امیرالمومنین علیه‌السلام سرّ این مطلب را فهمید و تبسّمی بر روی لب مبارکش نشست و فرمود: برای چه این درخواست را داری؟ ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت: وقتی که مرا به اسم "فاطمه" صدا می‌زنید، آثار حزن و تأثّر را در روی حسنین و زینبین علیهم‌السلام میبینم و این برای من سخت است. 🥀 مولا علی علیه السلام فرمودند: چه اسمی را دوست داری؟ ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت: "ام البنین". و از آن به بعد همه او را به این اسم صدا می زدند. 📚 المجالس الشجیة، ص ۱۴۵ ✍ من گردِ راه حضرت زهرا نمی‌شوم هرگز به جای ام ابیها نمی‌شوم او دختر پیمبر و همتای حیدر است من جز کنیز دختر زهرا نمی‌شوم او روح امتحان شده‌ی قبل خلقت است بی امتحان عشق، که حورا نمی‌شوم ضربه نخورده‌ام که کنم سینه را سپر دیوار و در ندیده مهیّا نمی‌شوم هر خدمتی کنم به یتیمان فاطمه مادر برای زینب کبری نمی‌شوم چون بوسه می‌زنم به قدم های زینبین بی اذن زینب از قدمش پا نمی‌شوم آقا بیا و نام مرا فاطمه مخوان با اسم گل شبیه مسمّا نمی‌شوم عباس من غلام عزیزان فاطمه ست بی دست او که حامی طاها نمی شوم