#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
اگرچه بر سر دارم، ،میا به کوفه حسین
هنوز زمزمه دارم، میا به کوفه حسین
سلام من به تو ای آفتاب هستیبخش
چراغ محفل تارم، میا به کوفه حسین
نوشتهام که بیایی، ولی به صفحهی خاک
به اشک خود بنگارم، میا به کوفه حسین
میان کوفه غریبانه میزنم فریاد
امید و صبر و قرارم، میا به کوفه حسین
به سنگساری مهمان به کوفه میکوشند
امام آینهدارم، میا به کوفه حسین
دراین دیار، به سرنیزه لاله میچینند
گل همیشه بهارم، میا به کوفه حسین
برای آن که نگردی تو بی علی اکبر
دمادم است شعارم، میا به کوفه حسین
نشسته حرمله درانتظار اصغر تو
ببین که واهمه دارم، میا به کوفه حسین
پیام آخر مسلم برای تو این است
گذشته کار زکارم، میا به کوفه حسین
به گریه گفت «وفایی» زمسلم بن عقیل
به درد و غصه دچارم، میا به کوفه حسین
✍ #سیدهاشم_وفایی
هدایت شده از هیئت عاشقان ثارالله زاهدان
#اطلاعیه
مراسم دهه اول محرم الحرام
هیئت عاشقان ثارالله زاهدان
سخنران:
حجت الاسلام والمسلمین رمضانی
مداحان :
حاج یوسف ارجونی
حاج محمدجواد جامعی
حاج براتعلی صالحی
کربلایی مصطفی میری
کربلایی علی نوروزپور
کربلایی هادی براهویی
کربلایی علی کریمی پور
کربلایی مهدی اربابی
کربلایی مجتبی کرامتی مقدم
کربلایی حمیدرضا رضایی
کربلایی سجاد نهبندانی
کربلایی سید علی خوشرو
کربلایی عباس نوروزی
زمان :
ازشنبه ۱۶ تیرماه لغایت ۱۴۰۳/۰۴/۲۶ساعت ۲۰ الی ۲۲
نشانی :
زاهدان بلوار شهید مطهری حسینیه عاشقان ثارالله
🏴 حسینیه عاشقان ثارالله زاهدان
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
لینک عضویت در کانال 👇👇👇
https://eitaa.com/hayatasheghansarallahzahedan
#معارف_حسینی
#ورودیه
🩸نسل به نسل، هر سال عدّهای میآیند که عزای «حُسَیْنَت» را برپا میکنند …
در روایت آمده است:
🥀 هنگامی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را از شهادت فرزندش حسین «صلواتاللهعلیه» و آن مصائبی که دچار آن حضرت خواهد شد آگاه نمود، آن بانوی مکرمه، گریه شدیدی کرد و فرمود: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ میدهد؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: در آن زمان که من و تو و علی «علیهمالسلام» در دنیا نیستیم! گریه حضرت زهرا سلاماللهعلیها شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین «صلواتاللهعلیه» گریه خواهد کرد و چه کسی عزای او را بر پا میکند؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
📋 یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَی نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَی رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ
▪️ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهلبیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید میکنند.
🥀 هنگامی که روز قیامت فرا رسد، تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد.
📋 وَ کُلُّ مَنْ بَکَی مِنْهُمْ عَلَی مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ
▪️ هر یک از ایشان که در مصیبت امام حسین «صلواتاللهعلیه» گریه کند، ما اهلبیت دست او را میگیریم و وارد بهشتش میکنیم.
🥀 ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین علیهالسّلام گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمتهای بهشت به وی داده خواهد شد.
📚 بحارالانوار،ج۴۴ ص۲۹۳
✍این مجمع عشق است نه بازیچه دستست
هر مبحثی از مبحث آن بحث اَلَستست
اینجا سخن از ساقی و میخانه و مَستست
ما بوسه بگیرانِ مِیِ دست حسینیم
ما شیفتگان در دو جهان مَست حسینیم
هر دل که شود پاره ز غم دوختنی نیست
اسرار جنون، جان من! آموختنی نیست
این دل بهجز از عشق حسین سوختنی نیست
ما یک دلِگان خاک کف پای حسینیم
ما نسل به نسل عاشق و شیدای حسینیم
.
سلام علیکم و رحمةالله
🏴 با توجه به فرارسیدن ماه محرم، لازم است چند نکته مهم را خدمت اعضای محترم کانال عرض کنم:
🩸مقاتل و مصائب مرتبط با هر یک از شبهای دهه اول، ظهر روز قبل در کانال قرار داده میشود. (مثلا مصائب شب سوم - حضرت رقیه سلاماللهعلیها - ،ظهر روز اول ماه محرم در کانال قرار داده میشود) تا عزیزان منبری و روضهخوان، یک روز قبل، به کانال مراجعه نموده و از مقاتل و مصائبی که در کانال قرار داده شده، در جلسات خود استفاده لازم را ببرند.
🩸مصائب و مقاتلی را که سال های گذشته در کانال قرار دادهایم، دیگر مجدّدًا در کانال قرار نمیدهیم. بلکه مصائب و مقاتلی را که اخیرا تحقیق نموده، تایپ و ویراستاری کردهایم، در کانال قرار میدهیم. 👈 اما در انتهاء، فهرست لینکدار تمام مصائب و مقاتل (چه مطالب امسال و چه مطالب سالهای گذشته) را در کانال قرار میدهیم تا عزیزان به راحتی به همه مطالب مرتبط، دسترسی لازم را داشته باشند.
🩸عزیزانی که میخواهند یکباره به فهرست لینکدار تمام مقاتل و مصائب محرم و صفر دسترسی داشته باشند، به کانال «فهرست مقاتل» مراجعه بفرمایند.
🩸انشاءالله بنا داریم در پایان تمام مصائب و مقاتل محرم و صفر، شعر مناسب و مرتبط با آن مصیبت را، قرار بدهیم.
🩸ما در دهه اول، صرفاً مصائب مرتبط با هر شب را میگذاریم؛ 👈 اما بزرگوارانی که میخواهند به معارف حسینی (فضائل،کرامات،عجائب و غرائب و عظمت سیدالشهداء علیهالسلام در تمام عوالم و ...) دسترسی داشته باشند و در منبر و مجلس خود از آن دسته مطالب استفاده کنند، میتوانند هشتگ #معارف_حسینی را در کانال جستجو بفرمایند تا به نزدیک دویست مطلب ناب و مستند در این رابطه دسترسی پیدا کنند.
🩸اگر دوستان احساس میکنند، مطالب کانال برای برخی از دوستان و آشنایانشان مفید فایده است، کانال «معارف و مفاتل آل الله» را به ایشان نیز معرفی بفرمایند.(خصوصا اهل منبر و روضه)
🩸در آخر از همه عزیزان، درخواست دارم که بنده حقیر را از دعای خیر خود محروم نفرمایند ... باشد که حضرت مولانا اباعبدالله الحسین «صلواتاللهعلیه» توفیق نوکری خالصانه را در این دو ماه پیش رو به همه ما و شما عنایت بفرماید.
#معارف_حسینی #مدینه_تا_کربلا
🩸به فدای آن آقایی که با دست خود حتی به اسبهای لشگر دشمن هم آب داد؛ همان اسبهایی که چند روز دیگر ...
در نقلها آمده است:
🥀 در منزل «ذو حَسْم» بود که لشکر هزار نفری حرّ ، از راه رسید و جلوی قافله سیدالشهداء علیهالسلام قرار گرفت؛ إمام علیهالسلام تا مشاهده نمود آنان تازه از راه رسیدند و تشنه هستند، رو به اصحاب خود نمود و فرمود:
📋 اُسْقُوا الْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ رَشِّفُوا الْخَیْلَ تَرْشِیفاً
▪️اين لشگر را آب دهيد و سيرابشان كنيد و دهان اسبانشان را نيز تَر كنيد.
🥀 پس چنان كردند، و پيش آمده كاسهها و جامها را از آب پر كرده نزديك دهان اسبها مىبردند و همين كه سه دهن يا چهار يا پنج دهن مىخوردند، از دهان آن اسب دور مىكردند و اسب ديگرى را آب مىدادند تا همه را به اين كيفيت آب دادند.
🔖 على بن طعان محاربى گويد:
🥀 من آن روز در لشكر حرّ بودم و آخرين نفرى بودم كه دنبال لشكر بدان جا رسيدم. چون امام حسين عليهالسّلام تشنگى من و اسبم را ديد، فرمود: «بياشام!»
🥀 من هرچه مىخواستم بياشامم، آب از دهانه مشك فرو مىريخت. آن حضرت تا دید من نتوانستم آب بنوشم، فرمود:«سرِ مشك را بپيچان! » من ندانستم چه بكنم.
📋 فَقَامَ فَخَنَثَهُ فَشَرِبْتُ وَ سَقَیْتُ فَرَسِی.
▪️پس خود آن حضرت از جای خود برخاست و آمد دهانه مشک را پيچاند. پس آشاميدم و اسبم را نيز سيراب كردم.
📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۳۷۵
✍ بر روی جسمش رَدِی مانده ز پای اسبها
کو نجابت؟ کو ملاحت؟ کو وفای اسبها
نعل های تازه غوغا میکند بر جسمِ شاه
ناله هایش گم شده در زیرِ پای اسبها
بر سرش دستی نهاد و ناله زد کاش ایخدا
خواهرش سدّی شود در لابلای اسبها
کی فراموشم شود با خاک و خون در همشدن
منزجر هستم حسین جان از جفای اسبها
سینهات بُرده مرا پشتِ در آتش زده...
شکلِ مادر گشتهای از این بلای اسبها
کاش میمُردم نمیدیدم چنین تصویرِ بد
بر تنت مانده رَدی از ضربه های اسبها