#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸زخمی که بر بدن مبارک سیدالشهداء علیهالسلام مانده و هیچگاه خوب نمیشود…
در نقلها آمده است:
🥀 مشهور است که یکی از علماء شبی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را در خواب دید با بدن پاره پاره و زخمی فزون از شماره.
🥀 شب دیگر نیز همان خواب را دید و به خدمت حضرت رسید اما آن حضرت را مشاهده نمود با بدن صحیح مگر دو زخم که یکی بر سر سینه و یکی بر طرف پهلوی آن پشت و پناه عالمیان باقی مانده بود.
🥀 عرض کرد: آن چه بود و این چیست؟ سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: شیعیان مجلسی آراستند و بر من گریستند و اشک چشم ایشان مرهم زخم های من شد.
🥀 عرض کرد: پس این دو زخم چرا باقیست؟ حضرت فرمودند: این داغ فرزندم علی اکبر و برادرم عباس است که هیچگاه خوب نمیشود.
📚حزن المومنین فی مصائب آل طه و یس،نجفی کاظمی، مجلس قبل از ولادت امام حسین -علیه السلام
✍ مجلس ختم حسین است! علی محتضر است!
داغ جان دادن اولاد به قلب پدر است
این علی نیست فقط؛ احمد و حیدر هم هست
روضهاش بین محرم، رمضان و صفر است
یا پسر مرده شده یا که برادر مرده...
هرکجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است!
سر زخمش سر مولاست کهرفته به سجود
پهلویش پهلوی زهراست که در پشت در است
یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیزه زیاد
یکطرف کمشده و یکطرفش بیشتر است
صحبت معجر زینب شد و پا شد آقا
چه کند؟ زینب کبرای حرم در خطر است
ای جوانان بنی هاشمی آماده شوید
که دگر موقع تشییع تن دو نفر است
#حضرت_عباس_علیه_السلام
🩸ایبرادرجان! خواهش دارم که مرا به خیمهها نبرید! من به دخترتان قول آب دادهام …
در نقلها آمده است:
🥀 سیدالشهداء صلواتاللهعلیه خم شد تا بدن مبارک ابالفضل العباس علیهالسلام را بردارد و به خیمهها ببرد؛ قمر بنیهاشم علیهالسلام چشمانش را اندکی باز کرد و عرضه داشت: ای برادرم! کجا میخواهید مرا ببرید؟
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: به خیمهها! ابالفضل العباس علیهالسلام عرضه داشت: شما را به حق جدّتان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مرا در همینجا بگذارید! سیدالشهداء فرمود: چرا ای برادرم؟ ابالفضل العباس علیهالسلام عرضه داشت:
📋 لِأنّي مُستَحٍ مِن اِبنتِكَ سكينة، و قَد وَعَدتُها بِالمٰاء، و لَم آتِها بِه؛
▪️من از دخترت سکینه سلاماللهعلیها خجالت میکشم؛ من به او وعده آب دادم ولی برایش نیاوردم.
📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۵
📚معالي السبطین، ج۱ ص۴۴۹
📚مقتل الحسين عليهالسّلام، بحرالعلوم، ص۳۱۸
✍این آب ها که ریخت، فدای سرت که ریخت
اصلا فدای امّ بنین مادرت، که ریخت
گفته خدا دو بال برایت بیاورند
در آسمان علقمه، بال و پرت که ریخت
اثبات شد به من که تو سقای عالمی
بر خاک، قطره قطره ی چشم ترت که ریخت
طفلان از این که مشک به دست تو داده اند
شرمنده اند، بازوی آب آورت که ریخت
گفتم خدا به خیر کند قامت تو را
این قوم غیض کرده به روی سرت که ریخت
وقت نزول این بدن نا مرتّبت
مانند آب ریخت دلم؛ پیکرت که ریخت
معلوم شد عمود شتابش زیاد بود
بر روی شانه های بلندت سرت که ریخت
اما هنوز دست تو را بوسه می زنم
این آب ها که ریخت فدای سرت که ریخت
#حضرت_عباس_علیه_السلام
🩸عَلَمی که همه جایش جای شمشیر و نیزه و تیر بود مگر جای دست علمدار …
در نقلی آمده است:
🥀 وقتى كه یزید ملعون دستور داد تا اموال غارتشده را برگردانند، عَلَمى را كه در دستان مبارك حضرت اباالفضل العبّاس عليهالسلام بود، همراه اموال غارت شده آوردند.
🥀 وقتى چشم يزيد در ميان غنائم ، به آن پرچم افتاد ، نگاهى عميق به عَلَم كرد و مدت زيادى به فكر فرو رفت و سه مرتبه از روى حيرت و تعجب از جاى خود بر خواسته و به طرف علم میرفت نگاهى عميق به آن میكرد و دوباره برگشته و مىنشست.
🥀 اطرافيان و مشاوران يزيد لعین از او پرسيدند: چه شده است که اين گونه شگفت زده شدهای؟ يزيد گفت: اين پرچم در كربلاء به دست چه كسى بود؟ جواب دادند : اين علم به دست علمدار سپاه حسين بن علی عليهالسلام، جناب ابالفضل العباس علیهالسلام بوده است! يزيد لعین گفت:
📋 أيّها الناس، اُنظُروا إلىٰ هذا العَلَم كيفَ عَمِلَت بِه الأسنّةُ والسّيوفُ و الرّماحُ والسّهامُ حتّى لَم يَسلم مِنه إلا مَقبَض يَدِه!
▪️ای مردم! خوب به اين پرچم نگاه كنيد! مىبينيد كه تمام اجزاء و قسمت هاى آن از پارچه گرفته تا چوبش بر اثر اصابت تيرها و نيزه ها وشمشيرها زخمی و مجروح است، غير از جای دست آن كه كاملاً سالم مانده است.
📚الوقايع و الحوادث، ج۳ ص۳۸
📚بحرالمصآیب، ج۹ ص۱۹۵
✍ عاقبت لشگری از تیر گرفتارش کرد
به زمین خوردن در علقمه وادارش کرد
اولین مرتبه اش بود نشد برخیزد
تن بی دست خجالت زده از یارش کرد
دستش افتاد و نیفتاد علم از دستش
رَحِمَ الله به شیری که علمدارش کرد
تَرَک خشک لبش رو نمی انداخت به آب
غمِ چندین لبِ تاول زده ناچارش کرد
آبرو در خطر و مشک به دندانش بود
تیرِ نامرد به یک طفل بدهکارش کرد
گر چه خم شد کمر کوه ولی فایده داشت
سجده بر همت دریایی ایثارش کرد
سرِ درهم شده اش را سرِ نیزه بستند
زخمش انگشت نمای سرِ بازارش کرد
#حضرت_عباس_علیه_السلام
🩸بٰانَ الإنكسارُ في وَجهِ الحُسين عليهالسّلام …
در نقلها آمده است:
📋 لَمّا قُتِلَ العبّاسُ علیهالسلام ... بٰانَ الإنكسارُ في وَجهِ الحُسين عليهالسّلام،
▪️وقتی که ابالفضل العباس علیهالسلام به شهادت رسید، آثار شکستگی در صورت مبارک سیدالشهداء صلواتاللهعلیه نمایان شد.
📚 مقتل أبي مخنف، ص۶۵
✍ تو زمین خوردی و خوردند زمین اهل حرم
شانه خالی مکن از بار سفر ، همسفرم
انقدر تیر به تو خورده که پاشیده شدی
شده اعضای تو پاشیده شبیه جگرم
حال من مثل غریبی ست برادر مرده
مثل فرق تو شکسته ست برادر ، کمرم
بخداوند که غارت زده ام بعد از تو
سرم آماده ی ذبح است ، فتاده سپرم
آسمان بر سرم آوار شده میبینی ؟
تکه تکه به زمین ریخته ای ، ای قمرم
دوش تو جای رقیه ست پر از تیر شده
رحم بر چشم تر او کن و بر چشم ترم
با جوانان بنی هاشم علی را بردم
دستْتنها تن پاک تو چگونه ببرم
سفت کردند خواتین گره معجر را
همه دلشوره گرفتند ز طرز خبرم