یوسف ناصری
♦️♦️جنگ نابرابر♦️♦️ در ابتدای عملیات طوفان الاقصی بزرگترین هک تاریخ از سرورهای بسیار مهم رژیم صهیون
برخی دوستان در خصوص این مطلب و ادعای انجام بزرگترین هک و همزمان سکوت رسانهها تشکیک کردن و مدعی شدن که توی این مطلب مبالغه شده
در جواب باید عرض کنم که آقای علیزاده در برنامه جدال یک قسمت مستقل به این اتفاق اختصاص داد و اونجا با آقای عبدی این مطلب رو با مستندات و ادعاهای گروه هکری و کارشناسان امنیت شبکه بررسی کردن
تصویر بالا، توییت آقای علیزاده در این خصوص هست
و این هم لینک اون قسمت برنامه جدال در یوتیوب
http://youtu.be/XkzDUME7o3s
کانال بنده در ایتا
@yousofnaseri
دوستانی که میتونن خیرینی رو برای کمک به بازسازی این مسجد پیدا کنن خواهشاً دریغ نکنن
از سر شکمسیری بازسازی نشده
ساختمونش خیلی قدیمی بود و خطر ریزش سقف وجود داشت
مجبور شدن تخریبش کنن
مسجد بابرکتی هم هست
غیر از تقدیم چندین شهید و جانباز، در بحث فرهنگی هم این مسجد فعالیتهای خوبی داشته
توی مسیر مدارس اونجا هم هست و نماز ظهرها پر از نوجوون های مدرسهای میشد
خودم در زمان مدرسه، از همین طریق با این مسجد آشنا شدم
بعدها یک مدت هم اونجا فعالیت فرهنگی کردم
یک خاطره جالبی هم از اونجا دارم که در ادامه توی کانال میذارم
عجالتا دست به گوشی بشید و چیزی برای بازسازی این مسجد واریز کنید و بعد اون خاطره شیرین رو بخونید
@yousofnaseri
یک سال با بچههای همین مسجد فوقالذکر، به عنوان روحانی اردو، مشهد رفتم
فکر کنم اون زمان پسرم رضا ۶ سالش بود و محمد ۴ سال
این دوتا جنی که تسخیر شدنی نبودن و از دیوار راست بالا میرفتن رو گذاشتم پیش خانمم و رفتم مشهد
توی اینچنین مواقعی که خانم رو توی اینطور شرایط سختی میذاری و میری، حداقلش اینه که باید یک سوغاتی دهنپرکن براش بگیری تا ثابت بشه کل سفر به یادش بودی
اون زمان از جهت مالی جیبم تعریفی نداشت( نه اینکه حالا خیلی تعریفیه😉) و نمیتونستم چیزی برای خانمم بگیرم که ارزش مالی زیادی داشته باشه
اما خدا بیامرزه اموات ارزش معنوی رو
باید میرفتم دنبال چیزی که ارزش معنوی داشته باشه
قریحهٔ شعری خودم رو باید به کار مینداختیم و یک شعر خوب عربی براش میگفتم و بعد میدادم به یه حکاک که روی جعبهٔ چوبی خودکار حکاکیش کنه
چرا عربی؟
بخاطر اینکه احساس میکردم زشته که یه آخوند ملبس بره یک شعر عاشقانه بده براش حکاکی کنن
مگه اینکه حکاک متوجه نشه که شعر عاشقانست
و تنها راهش این بود که شعر عربی بهش بدم
شعر عربی گفتن برای من از فارسی سختتره اما باید یه کاریش میکردم
خلاصه توی اون ۶ روز و ۵ شبی که مشهد بودم یکی از درگیریهای فکری من گفتن اون شعر بود
تا روز آخر موفق به گفتن شعر عربی نشدم
به امام رضا علیه السلام متوسل شدم
بین نماز مغرب و عشای روز آخرِ حضورمون توی مشهد، که قرار بود ساعت ۱۱ شبش حرکت کنیم طرف اهواز، یک بیت شعر عربی اومد به ذهنم
لیس المهم ان لا اجد غیرک فی البلادِ(ی)
ان المهم ان لا تجد غیرک فی فوادی
زود توی گوشی نوشتیمش و بعد از نماز عشاء دویدم سمت فلکه آب
دور تا دور فلکه رو گشتم که کسی رو پیدا کنم که مطمئن باشم هیچی از عربی نمیفهمه
آخرش رفتم سراغ یکی که قیافش چیزی بین جکیچان و خداداد عزیزی بود
گفتم میخوام برام یه شعر حکاکی کنی
گفت بنویس روی یه کاغذی
نوشتم
کاغذ رو خوند
چشاش گرد شد
گفت عجب شعر قشنگیه
مال کیه؟
گفتمش مگه فهمیدی چی نوشتم؟
گفت خدا خیرت بده
من ۱۵ سال توی اهواز با عربها کار میکردم😂😂😂
اونجا بود که دیگه فهمیدم شعر عاشقانه نوشتن برای ما آخوندها هیچ قبحی نداره
@yousofnaseri
چالش سرویس مدرسه
پیدا کردن سرویس با قیمت مناسب یکی از مهمترین دغدغههای خانوادهها در ابتدای سال تحصیلی هست
هم راننده باید مطمئن باشه و هم قیمت مناسب
به نظرم اگر خانوادهها با هم تعامل کنن، این چالش خیلی قابل حله
هر خودرو تقریبا ۵تا دانش آموز جا داره
من به عنوان پدر یکی از این دانش آموزا با ۴ خانواده دیگه که نزدیک منزل ما هستن هماهنگ میکنم که هفتهای یک روز بچههاشون رو با خودم ببرم مدرسه و یک روز هم برگردونم
هر کدوم از اون ۴ خونواده هم یک رفت و یک برگشت رو تقبل کنن
اینطوری رفت و برگشت کل هفته حل میشه
منی که کارمندم و باید سر ساعت اداره باشم چه باید بکنم؟
خب اگه مسئولم قبول کرد بخاطر این شرایط خاص، اون دو ساعت در هفته رو با اضافه کاری جبران کنم که چه بهتر
قبول نکرد هم دو ساعت در هفته مرخصی ساعتی میگیرم
برای کل ماه میشه تقریبا ۸ ساعت
یعنی یک روز
من میتونم ببرمشون اما برگشتشون رو نمیتونم.
خب من دو روز میبرمشون و یکی از خونوادهها که برای برگشت مشکل نداره اما برای بردن مشکل داره رو هماهنگ میکنم دو روز در هفته اونها رو از مدرسه برگردونه
اونوقت اگه یکی از این خانوادهها ماشین نداشت چی؟
خب اونجا هم یکی از خونواده۵ها که زمانش آزادتر هست یک رفت و یک برگشت به جاش انجام میده و هزینهای به مراتب کمتر از سرویس معمول ازش میگیره
مثلا اگر سرویس مدرسه، ۲ الی ۳ تومن در ماه میگیره، این بنده خدا با کمتر از ۱ تومن، این کار رو براش انجام میده
خیلی از راننده تاکسیها از این طریق امرار معاش میکنن و با این کار رزقشون رو میبریم
خب نظرتون چیه که کلا ماشینها رو بخوابونیم خونه و با تاکسی جابه جا بشیم تا رزق و روزی راننده تاکسیها بریده نشه؟
رزق رانندهها رو هم خدا میرسونه
هر چند که اگه راننده سرویسها منصفانهتر قیمت میدادن، دیگه نیازی به اجرای این برنامهها هم نمیبود اما گاهی میبینم برخی رانندهها، قیمتهایی میدن که واقعا دور از انصافه
من خودم همیشه اول صبح کلاس نمیگیرم که بتونم دخترم رو برسونم مدرسه
همراه دخترم ۳تا از دوستاش رو هم سوار میکنم و میرسونم مدرسه
در مقابل هم مادر یکی از همین دختر خانمها، برگشتشون رو به عهده گرفتن
خلاصه اینکه با تعامل، خیلی از این مشکلات رو میشه حل کرد و این هزینهها رو به صفر رسوند
@yousofnaseri
این حیدرعلی ماست
پسر سوم و فرزند چهارم
شاید هم بشه گفت پنجمی
چون چهارمی ۱۲ روز بعد از تولد فوت کرد
الغرض اینکه این حیدرعلی ما انقدر اسلحه و مهمات داره که نگو
از کلت و یوزی و کلاش و قناصه و RPG گرفته تا بیسیم و دستبند و سرنیزه و ...
دو دست لباس پلنگی داره و یه دست ۳۱۳ و کلی دشداشه
چند روز پیش یه چیز عجیبی ازم خواست
خودم نفهمیدم دقیق چیه
«لباس استتار»
تا اینکه رفتم توی اینترنت سرچ کردم
دیدم آره واقعا
بنده خدا برای بازی بهش نیاز داره
@yousofnaseri
یه چنین چیزی میخواد
تکتیراندازها ازش استفاده میکنن
اصلا بازی با قناصه بدون این لباس ممکن نیست
خواستم ببینم کسی تا حالا چنین چیزی برای بچش خریده ما رو راهنمایی کنه؟😂
@yousofnaseri
البته فعلا چنین لباس استتاری به صورت موقت برای خودش ساخته اما همچین استاندارد نیست و ممکنه دشمن فرضی شناساییش کنه
@yousofnaseri
لیست چیزهایی که توی تلوبیون گوشی مادرش میبینه هم اینها هستن
اصلا با ململ و خاله شادونه و این جور برنامهها حال نمیکنه😂
@yousofnaseri
حیدرعلی امسال میره پیشدبستانی
اینها هم کیف و دفتر مدرسش هستن که خودش انتخاب کرده
@yousofnaseri
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راستی نگفته بودم
چندتا نارنجک هم داره😂😂😂
@yousofnaseri
چند روز پیش به من گفت: « چا انا یمته اصیر شهید؟»( پس من کی شهید میشم؟)
«کلهم صارو شهدا بس انا ضلیت» (همه شهید شدن فقط من موندم)
خلاصه توی خونه من برای شهادتش دعا میکنم و اون برای شهادت من و مادرش هم از دست جفتمون حرص میخوره😂
@yousofnaseri
چند روز پیش هم به خانمم گفته بود: «کون اسرائیل ایطگ ایران»( اسرائیل باید ایران رو بزنه)
خانمم با تعجب بهش گفته بود: «چا لیش ولک؟» ( پس چرا)
گفتش: «خاطر احنه انحاربهم و الفلسطینیه اشویه یستراحون» (تا ما باهاشون بجنگیم و فلسطینیها یکم استراحت کنن)
@yousofnaseri