eitaa logo
زاغ سیاه🇵🇸🇮🇷
29.9هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
60.6هزار ویدیو
56 فایل
کانال دوم ما در ایتا @zaghsefid ✔️کپی از کانال با ذکر صلوات آزاد 🌱 🧑‍💻 پذیرش تبلیغات @mahsf313 کانال دوم ما در تلگرام 👇 🌐https://t.me/zaghsiah1/2215
مشاهده در ایتا
دانلود
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️از شهرک آمریکایی‌ها در اصفهان چه می‌دانید؟ 👆حتما ببینید تا باور کنید 📌👇 🎙@zaghsiah
🚨 شنیده‌شدن صدای انفجار در آسمان سوریه 🔹 منابع محلی بامداد چهارشنبه از وقوع انفجارهایی در استان حمص در مرکز سوریه خبر دادند. 🔹 همچنین گفته می‌شود که پدافند هوایی ارتش سوریه در حال مقابله با اهداف متخاصم در آسمان حمص است. 📌👇 🎙@zaghsiah
🔴 آسمان استان حمص سوریه دقایقی پیش 📌👇 🎙@zaghsiah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سامانه پدافند هوایی سوریه علیه اهداف متخاصم فعال شد 🔹بر اساس گزارش‌ها این حمله رژیم صهیونیستی در منطقه حمص در مرکز سوریه است. 📌👇 🎙@zaghsiah
.حاج آقای ‍ قرائتی ازشخص دیگری نقل میکند: پدرم در چهل سالگی از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم عجل لولیک الفرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدف قرار گرفتن یک ساختمان در حمص توسط صهیونیست‌ها 📌👇 🎙@zaghsiah
🚨صدای انفجار دوباره در حمص به گوش میرسه تا الان منابع محلی از شهادت یک بانوی غیرنظامی سوری به نام نبيلة رسلان و مجروحیت 7 نفر دیگه بر اثر اصابت ترکش خبر دادن. 📌👇 🎙@zaghsiah
دو شهید یک کودک و یک زن بر اثر تجاوزات به حمص به شهادت رسیدند. 📌👇 🎙@zaghsiah