bazrpashiok[1].pdf
2.95M
📚 #کتاب_فصل_بذرپاشی
بیانات رهبر معظم انقلاب #امام_خامنه_ای
درباره #تربیت_کودک
با مقدمه #حاج_حسین_یکتا
لطفا در نشر حداکثری، یاری رسان باشید.
#دراین_طوفان_تبلیغات_در_آخرالزمان
#که_دشمنان_همه_سعی_خودرامیکنند
#اعتقادات_فرزندانمان_را_بگیرند
#باید_برای
#تربیت_فرزندان_برنامه_ریزی_کنی
🔹حضرت #آیت_الله_حائری_شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 برای تربیت بچه هایتان، برنامه ریزی داشته باشید🔸
#ائمه ما هم فرمودند برای اطفالتان برنامه ریزی کنید «قَبلَ أَن تَسبِقَكُم إِلَيهِمُ المُرجِئَةِ»
قبل از این که این منحرفین پیش دستی کنند و آنها را بگیرند، شما سعی کنید اینها را داشته باشید. تربیتشان بکنید. آگاهشان بکنید. آنها را بسازید. وقتی آنها را ساختید، هر منحرفی بخواهد بیاید نزدیک آنها، خودشان می فهمند که این منحرف است.
سالروز وفات آیت الله حائری شیرازی
تسلیت باد
#فاتحه
🔴 #راه_جالب_برای_جذب_رزق
💠 رزق و روزی، مثل ظرف آب مرغداری است. کمی بالاتر از لبه ظرف آب خوری جوجهها را #سوراخ کرده و آن را پر از آب میکنند و روی یک ظرف بشقاب مانند، بر میگردانند و آب، داخل بشقاب زیرین جمع میشود. آب بشقاب وقتی مقابل سوراخ ظرف رسید #متوقف میشود و جوجهها از آبها میخورند. یعنی وقتی آب مصرف شود #تولید میشود نه این که آب تولید میشود تا مصرف شود. اگر ده جوجه آب بخورند آب بیشتری بیرون میآید و اگر پنج جوجه بخورند، آب کمتری بیرون میآید.
💠 #روزی انسان این چنین است. اگر کسی هزینه چند خانواده را تامین کند، مصرف آنها، موجب زیاد شدن #درآمد میشود زیرا هرکس روزی خودش را میخورد و نمیتواند روزی شخص دیگری را بخورد.
💠 اگر انسان این معنی را بداند، وقتی کسی از او #کمک بخواهد؛ خوشحال میشود و میفهمد که بناست خداوند به او روزی بیشتری بدهد. اما اگر سفرهاش را بست و جلوی مصرف دیگران را گرفت، #روزی هم بند میآید.
🔴 #آیتالله_حائری_شیرازی(ره)
🔴آقای ظریف اگه ناراحت نمیشید و استعفا نمیدید باید بپرسیم شما میدونستید تو روزی که داشتید رو برگهای پاییزی قدم میزدید وضعیت مردم تو خوزستان اینجوریه!؟
به نظرتون اگه این پیرزن عکس آقای ظریف و عراقچی رو ببینه با خودش چی میگه!؟
🌿🌿خاطره امام خامنه ای در مورد نداشتن شام و بی پولی🍃🍃
🍀
♦️امام خامنه ای:
🍀
من شبهایی را از کودکی
🍀
بیاد می آورم که در منزل
🍀
شام نداشتیم و مادر
🍀
با پول خوردی که
🍀
بعضی از وقتها مادربزرگم
🍀
به من یا یکی از برادران
🍀
و خواهرم می داد
🍀
قدری کشمش یا شیر می خرید
🍀
تا با نان بخوریم.
🍀
بارها اتفاق می افتاد
🍀
که وقتی برگشته بودیم خانه،
🍀
مادرم پول های مارا گرفته بود
🍀
و کشمش خریده بود
🍀
و شب نان و کشمش میخوردیم
🍀
یا گاهی آن پول هارا می گرفت
🍀
و شیر می خرید،
🍀
نان و شیر می خوردیم.
🍀
خیلی وقت ها اتفاق می افتاد
🍀
که ما شام شب نداشتیم.
🍀
📚کتاب شرح اسم صفحه۴۶
🍀
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃