#تلنگر
دست مريزاد به رفیقی که وسط میدان مین گناه، دست مرا گرفت و نجاتم داد رفیق خداییش خوبه
بگرديد رفيق خوب پيدا كنيد
استاد شهید مطهری: شما با هرکسی دوست شوید و با او رفاقت کنید،دین او را هم پذیرفته اید رفیق شهيد پيدا كنيد تا شهيد شويد
زنده كردن ياد شهدا كمتر از شهادت نيست
اللهم رزقنا توفيق شهادت فی سبیلک🌹
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
اتفاقی آمده بود سنگر ما؛ سرظهر، نماز خواندیم برای ناهار هم نگهش داشتیم چند قوطی تن ماهی را باز کردیم، نخورد گفت «روغنش واسه معدهم خوب نیست » میدانستم معدهش ناراحتی دارد گفت «اگه لوبیا بود، میخوردم » پا شدم کنسرو لوبیا پیدا کنم هر چه گشتم نبود سر سفره که آمدم دیدم دارد نان خشکهای توی سفره را جمع می کند و میخورد همان شد ناهارش
🌷 شهید مهدی باکری 🌷
شادی ارواح مطهر شهدا #صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
پایی که جـا ماند تا سند دلدادگی اش باشد
کاش پای ما جا نماند در این دنیا، که سند پابندی مان می شود...
#جامانده
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
هر شهیدی که دوستش داری
کوچه دلت را به نامش کن ❤
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هر چقدر هم شیرزن باشی و قوی
می شکنی وقتی بعد از سال ها
چشم انتظاری قنداقی اش کنند
و به آغوشت بدهند پسری را که
وقتی می رفت برای بوسیدنش
مجبور به ایستادن روی پنجه هایت شدی...
خدا صبرت دهد #مادر....
#سالهای_دوری
#مادر_شهید
#یک_مشت_استخوان
#کوه_صبر
#مادران_شهدا
روزتان آرام و شهدایی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
به یاد شهدای گمنام عشایر
به یاد ستارگان آسمان شهادت
پاسدار پرافتخار سپاه اسلام
#شهید_غلام_منوچهری
متولد روستای خوشینان کرمانشاه
از دلاوران گردان ضربت حضرت محمّد رسول الله صلوات الله علیه و آله
شهادت: ۱۳۶۳/۸/۱۶ کامیاران
درگیری با ضدانقلاب جنایتکار
سیّدنا و قائدنا حضرت امام خامنه ای روحی له الفداء: « عشایر ما، مردمانی صادق و بااخلاص و راستگو و شجاع و دور از نیرنگ و خدعه هستند این خصوصیات، سرمایه مهمی برای کشور محسوب می شود در ماههای اوّل جنگ تحمیلی که روزهای غربت جبههها بود مشاهده می کردم که عشایر با همان تفنگ های خودشان که خیلی هم ساده و ابتدایی بود یا با سلاحی که به آنها داده میشد، میآمدند بخش مهمی از جبهه جنگ را اینها پُر کردند و با شجاعتشان، به همه روحیه دادند در مناطق مرزی، #عشایر بومی ما مثل کوه در مقابل دشمن میایستادند و زمین و رودخانهای را که اشغالگران تصرف کرده بودند، پس می گرفتند یا مانع دستاندازی و تصرف مجدد دشمن می شدند امام عزیز که حقیقتاً قلب او در مواردی ملهم به الهامات غیبی الهی بود و گویی کلماتش متّکی به وحی است، در یک جمله فرمود: عشایر ذخایر انقلابند»
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
آب باران رفته بود زیر گونیهای برنج وقتی به آقا مهدی باکری خبر دادیم نشست و شروع کرد به گریه
میگفت:
اگه من نیروی خوبی برای نگهبانی انبار انتخاب کرده بودم
این اتفاق برای بیتالمال نمیافتاد.
الآن من مسئول این خسارت هستم و احساس گناه میکنم
🌹 #شهید_مهدی_باکری
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
آب باران رفته بود زیر گونیهای برنج وقتی به آقا مهدی باکری خبر دادیم نشست و شروع کرد به گریه میگفت:
#من_يك_بسيجى_ام
🌷ناراحتی کتف، مزاحمی دائمی برای آقا مهدی بود. جایی که قبلاً مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. روی این حساب نمی توانست بارهای سنگین بلند کند. یک روز تصمیم می گیرد برای سرکشی و اطلاع از کمبودهای انبار بازدید به عمل آورد. مسئول انبار، حاج امراله بود. پيرمردی با لباس سفید و چهره ای گشاده.
🌷وقتی آقا مهدی به آن قسمت می رسد حاج امراله و هشت بسیجی جوان در حال خالی کردن بار کامیون بودند که تازه از راه رسیده و اذوقه آورده بود. حاج امراله که مهدی را از روی قیافه نمی شناخت، وقتی می بیند ایشان در کناری ایستاده و آنها را تماشا می کند، داد می زند: جوان.... چرا همینطور کناری ایستاده ای و بِرو بِر ما را نگاه می کنی؟! تا حالا ندیده ای از کامیون بار خالی کنند؟ بیا بابا بیا این گونی ها را تا انبار ببر. آمده ای اینجا که کار کنی. یادت باشد.از حالا تا هر وقت که من بگویم باید پا به پاى این هشت نفر اين بارها را خالی کنی فهمیدی؟!!
🌷....و آقا مهدی با معصومیتی صمیمی پاسخ مى دهد: بله.... چشم. با آنكه حمل گونیهایی به آن سنگینی روی کتف مجروح بسیار مشکل بود، اقا مهدی بدون اینکه حتی ناله ای کند چابک و تند گونی ها را خالی می کند. نزدیکیهای ظهر، طیب برای دادن آمار به حاج امراله به آنجا می آيد. بعد از سلام و احوالپرسى حاج امراله می گوید: یک بسیجی پُر کار امروز به ما کمک می کند. نمی دانم از کدام قسمت است. می خواهم بروم و از پرسنلى بخواهم که او را به قسمت ما منتقل کند. طیب مى پرسد: حاج امراله کدام بسیجی؟ و حاج امراله اقا مهدی را نشان می دهد.
🌷طیب متعجب می شود و به سرعت به طرف آقا مهدی می دود و گونی را از روی شانه های او بر می دارد و بعد با ناراحتی به حاج امراله می گوید: هیچ می دانی این شخص کیست؟ این آقا مهدی است. آقا مهدی باکری، فرمانده لشکرمان. حاج امراله و هشت بسیجی دیگر با تعجبی بغض آلود جلو می آيند و آقا مهدی بدون اینکه بگذارد آنها حرفی بزنند صورتشان را می بوسد و می گوید: حاج امراله.... من یک بسیجی ام.
🌹خاطره اى به ياد سردار جاويدالاثر شهيد مهدى باكرى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#روایٺــ_عِـشق ✒️
📎فرمانده ای ڪہ خبر شھادتش را امام زمان( عج) داد
💢به او گفتم: «مادر چرا اتاق تو حال دیگری دارد؟» گفت: «چیزی نیست» خیلی اصرار کردم ولی چیزی نمیگفت، پس از کلی خواهش گفت: «به شرطی میگویم که تا زمانی که من زندهام به کسی نگویید..من قول دادمومحمدابراهیم گفت:
💢«همین الان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف آورده بود در اتاق من و با هم صحبت کردیم.
اول خوشحالم که سعادت دیدار مولایم نصیبم شد، دوم اینکه آقا مرا به عنوان سرباز اسلام بشارت دادند و سرانجام کارم را شهادت در راه خدا نوید دادند و من در جبهه و خط مقدم همچنین صحنههایی را دیدهام.»
" مسئوول طرح و عملیات لشگر ۲۵ کربلا"
#شهید_محمدابراهیم_موسیپسندی🌷
#سالروز_شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh