eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به شهید بلباسی اشک در چشم وغم به جان دارم درهوای شهید بلباسی از بَدِ بخت خویش گریانم نه برای شهید بلباسی خوش به حال کبوتران بهشت عاشقان بزرگ پاک سرشت وه صفای بهشت می بینم در صفای شهید بلباسی ما که در برزخ زمین ماندیم نوحه خواندیم واشک افشاندیم به ندای حسین(ع) پاسخ داد بانگ نای شهید بلباسی اوکه شست از جهان فانی دست رفت و با آسمانیان پیوست نیست هرگز غریب چون عشق است آشنای شهیدبلباسی مثل عباس شد در این مکتب جان فدا کرد در ره زینب حضرت عشق خوب راضی شد از وفای شهید بلباسی در ره عشق با لیاقت شد مزد این عاشقی شهادت شد غزل عاشقانه باید گفت در رثای شهید بلباسی مَرد ماندن به پای پیمان شد کشته ی راه عشق وایمان شد غربت خاک خان طومان شد کربلای شهید بلباسی وقت دیدار یار آمده است وه چه با افتخار آمده است پدر آمد ز راه بشْتابید بچه های شهید بلباسی کاش این سینه با وفا بشود خوب با عشق آشنا بشود کاش قسمت شود که پا بنهیم جای پای شهید بلباسی احمدرفیعی وردنجانی 🥀🌱🥀🌱🕊🌱🥀🌱🥀
وقتے زمین سفره حیاتش را گستراند تو زیرکانہ رزق شهادت برگرفتے ماسرگرم زرق وبرق هایش تو بہ حیاتِ ابدے رسیدے و رزق خوارِ عند رب در جنت وما با حیاتِ موقتش دل مشغولیم نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حیات حقیقی ✅ شهید با اهدای جان خود به جاودانگی می‌رسد و زندگی خویش را از سطح ظاهری بالا می‌برد. خداوند کریم می‌فرماید هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مردگانند بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شود. 🌷در ذیل آیه ۱۵۴ سوره بقره تحت عنوان«و تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لٰکن لا تشعرون» به زنده بودن شهیدان اشاره کرده علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مرقوم داشتند مراد حیات در آیه شریفه حیات حقیقی است حیاتی سعیده است. نه صرف حیاتی است که خداوند تنها مومنین را به آن احیا می‌کند. 🕊در نهایت معنای آیه می‌شود به کسانی که در راه خدا کشته شدن مرده نگویید و آنان را فانی و باطل نپندارید که آن معنایی که از دو کلمه مرگ و حیات در ذهن شماست بر مرگ آنان صادق نیست چون مرگ آنان تو که حسن ظاهربین شما درک می‌کند به معنای بطلان نیست بلکه مرگ آنان نوعی زندگی است ولی حواس شما آن را درک نمی‌کند. 📝 زهرا روزبهانی نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
گزارش تصویری اختصاصی 💠مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم خانطومان "ذکریا شیری" با رعایت پروتکل های بهداشتی و صرفا حضور خانواده شهید ، در معراج شهدای تهران برگزار گردید نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
📸پایان فراق مادر شهید مدافع حرم ذکریا نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
آه از این فاصله ها فاصله ها می دانند دلتنگ و تو باران من اینجا چه کنم شاعر یاس خادم الشهدا رمضانی نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
نازنین_حلماهنوز تو جو اونجایی؟ 😂 حلما_چطور😐 نازنین_اخه سرو شکلت اینطور میگن 😂معلومه حسابی جو گیرشدی زینب_این چه حرفیه عزیزم جو گیرشدن تعبیرقشنگی نیست حلما ارادش قویه که تونسته یهو انقدر تغییر کنه کاره هر کسی نیست😉😉 حسابی حرفش ناراحتم کرد کلی غصم گرفت حرف زینب ارومم کرد دلمم خنک شد یکم😬😁 بعد این که زینب جوابشو داد یه لبخند مصنوعی زد رفت نشست پیش مامانش . . مادر جونم تا حرف میشد شروع میکرد به تعریف از من 😂☺️ مامان اینام کلی کیف میکردن . . بعد شام کنار زینب نشستم گرم صحبت شدیم حلما_راستی رفتیم تو اتاقم یادم بنداز تسبیحتو بدم😍😍تو کل سفر همراهم بود زینب_وای عاشقتم که مرسی که به یادم بودی😍 مامان_ حلما جان نازنین تنها نشسته صداکن بیاد پیش شما دخترا بااین که حرفاش اذیتم میکنه ولی مهمونن نمیشه تنهاش گذاشت به مامان باشه ی گفتم و رفتم سمت نازنین که پیش زن عمو نشسته بود _نازنین جون اینجا حوصلت سر میره بیا بریم پیش ما 😍 نازنین_نه گلم اتفاقا بیام پیش شما حوصلم سر میره من همینجا راحتم😊 حلما_باشه هر طور راحتی دیگه صبر نکردم حرفی بزنه واییی خدا اخه من چی بگم به این دختر من هی میخوام باهاش خوب باشم خودش قیافه میگیره تااخره مهمونی دیگه برخودی نداشتم باهاش. . . تفریبا همه رفته بودن پدر جون و مادر جون مونده بودن که قراره حسین برسونتشون با خانواده زینب اینا حسین باعلی آقا یکم کار داشت بخاطر همین صبر کرده بودن _زینب حالا که خلوت شد بیا بریم امانتیتو بدم☺️ زینب_بح بح بریم بريم 😍 انگشتریم که گرفته بودم تو کیف دستیم بود اونم برداشتم _بفرماا اینم امانتی شما بانوو تسبیحو از دستم گرفت حلما_اینم هست جعبه انگشترو گرفتم سمش زینب_ وایی این چه کاری بود حلما همین تسبیح برای من یه دنیا ارزش داره😍 حلما_قابل تو رو نداره عزیزم خوشم اومد یکی برای تو گرفتم یکی برای خودم 😁😘 راستی اینارم تبرک کردم بغلم کردو بازکلی تشکر کرد یه نیم ساعتی بودن و بعد رفتن حسین هم پدر جون مادرجون رو برد برسونه . . . ادامه دارد... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 نویسنده: نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
. . . مامان با دیدنم لبخند رضایت بخشی زد معلومه تیپ جدیدمو میپسنده و خیلی خوشحاله با خانم موسوی گرم احوال پرسی کردم زینب محکم بغلم کردم فکر نمی‌کردم انقدر دلم براش تنگ بشه اومدم به آقای موسوی سلام کنم که متوجه نگاه علی شدم داشت زیرچشمی نگام میکرد همین که مچشو گرفتم هول کرد و سرشو انداخت پایین برای این که از اون حال و هوا دربیاد گفتم : سلام علی اقا خیلی خوش اومدید ☺️☺️ علی_سلام از ماست زیارت قبول😅 _ ممنون بفرمائید بنشیند علی که رفت از پشت سر نگاش کردم تایمی که باهاش حرف میزدم منم مثل خودش پایین رو نگاه میکردم چرا تا حالا دقت نکرده خیلی خوش پوش و شیک لباس پوشیده بود ساده اما شیک با صدای مامان به خودم اومدم وقت پذیرایی بود خدا امشبو بخیر کنه با این همه مهمونی که داریم کم کم همه مهمون ها اومدن خونه حسابی شلوغ شده بود اکثرا با تعجب نگام میکردن خاله ها که مدام قربون صدقم میرفتن که چقدر حجاب بهم میاد و خانم شدم دیگه داشتن خجالت زدم میکردن از بین همه نگاه ها فقط نگاه نازنین اذیتم کرد یه جور با حالت تمسخر بهم نگاه میکرد یه نگاه به سر تا پام کرد و نیشخند زد نازنین دختر عمومه خیلی قبلا باهم جور بودیم البته به ظاهر پشت سرم همیشه میشنیدم که به همه میگفت ازمن خوشش نمیاد اصلا سعی کردم بهش بی توجه باشم بالاخره مهمون خونه ما بودن و احترام مهمون واجبه به حسین هم علاقه ی خاصی داره😂 البته داداش گله من اصلا بهش نگاهم نمیکنه دلش جای دیگه یی گیره😁😁 خوش سلیقم هست خب زینب خیلی خانم و همه چی تمومه😍😍مثل داداشش😁☺️ . تو آشپزخونه مشغول بودم زینب اومد داخل زینب_دختر زیباااا کمک نمیخوای حلما_چرااا😁😁زیبا رو با من بودی الان؟ 😅❤️ زینب_بعلهههه اخه نمیدونی که بااین پوشش چقدر دلبرتر شدی اصلا شدی یه حلمای دیگه😍😍 حلما_واییی قربون تو برم مرسی که♥️بعدشم به تو که نمیرسم من اخه☺️ نازنین هم اومد پیشمون نازنین_معرفی نمیکنی حلما حلما_😄چراعزیزم زینب دوست صمیمی من و دختر آقای موسوی دوست خانوادگیمون😍 دستشو با کلی افاده سمت زینب دراز کرد نازنین_ خوشبختم زینب با یه لبخند ناز جوابشو داد _منم همینطور عزیزم ☺️ . . . ادامه دارد... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 نویسنده: معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
. • ° 🌙🌿 . • ° ~ بسم‌اللـہ‌الرحمـن‌الرحیــم ~ " إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ " هر‌شب‌بہ‌نیابٺ‌ازیڪ‌شـ‌هیدعزیـز '🌱 • .نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
حالا رسید ؛ بعد هزاران هزار روز یک مشت استخوان که نشان از بدن نداشت ..... پایان فراق مـادر با پیڪر فرزند شهیدش پس از ۵ سال در معراج الشهداء شبتون شهدایی نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#جانم_حسن 🍃کرامت از سراپایش هویداست اگرچه عالمی هست ریزه خوارش ولی مظلومترین فرزند زهراست ❤پویش قرا
🌱خود را چو پرنده، ساده دیدم آقا ▪️بر خاک تو سر نهاده دیدم آقا 🌱سوی حرمت بال گشایم زیرا ▪️خوان کرمت، گشاده دیدم آقا ⭕️ همسنگران بزرگوار پویش 🍃🌼سوره حدید و ۱۱۸ صلوات🍃🌼 در انجام میشود. ✳️الحمدالله تا الان ❣۲۳۲ نفر ❣ثبت نام کردند.... مهلت ثبت نام تا ۱۲شب چهارشنبه...
{بسم الله الرحمن الرحیم...
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
«يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ» در آن روز که آن (اندوخته ها) را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند. (و به آنها مى گویند:) این همان چیزى است که براى خود اندوختید و گنج ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید! (سوره مبارکه توبه/ آیه ۳۵) نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
را از پنجـره‌ے چشـمانت تمـاشا می‌ڪنم چہ باشڪوه صبـحی‌سـت... خندهٔ تـو ڪہ با خورشیـد دم‌خـور می‌شـود.. 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
📱استوری همسر بعد از دیدار ۴ ساله.... بگو تو خسته تری یا من.....😞
↑-🌹-↑ 👇  فرزند رجب ۳۰ شهریور سال۱۳۵۰ در شهرستان کردکوی دیده به جهان گشود.وی دارای دو فرزند به نامهای علی و ارمیا است. ایشان نیروی بازنشسته تیپ یکم نینوا سپاه استان گلستان بود و از تکاوران یگان صابرین، تیپ مردم پایه نینوا گلستان و از مربیان پاراگلایدر و چتربازی بودند. این شهید بزرگوار پس از سالهای متمادی خدمت صادقانه در سپاه چند سال پیش بازنشسته شدند.او همیشه دل نگران جا ماندن ازقافله ی شهادت بود .این شهید عزیز از ۱۳ سالگی درجبهه های حق علیه باطل شرکت داشتند.سالها هم درمناطق غرب کشور مشغول دفاع از حریم کشور بودن.اسماعیل در اوایل جوانی با دختر یکی از اقوام به صورت سنتی ازدواج میکند .در چندسال اخیرگویا گمشده ای داشت گمشده اش شهادت بود بخاطر دوری ازفرهنگ شهیدوشهادت غمگین بود.به همین خاطرمراسم یادواره شهدارا ازدست نمیداد.او به مدت یک ماه به صورت داوطلب در سوریه به مبارزه با تکفیری های داعشی ملعون مشغول بود که در ۱۱ آبان ماه ۹۴ مصادف با *عاشورای حسینی* بدست مزدوران سعودی وداعش در شهر حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.سردار ملک در خصوص نحوه شهادت شهید زاهدپور گفت: شهید زاهدپور و همرزمانش در شهر حلب سوریه با تکفیریهای داعش درگیر شدند و تعدادی زخمی و شهید می شوند.این تعداد از رزمندگان سمت دشمن می مانند که رزمندگان اسلام و مدافع حرم شب بعد عملیات برای آزادسازی زخمی ها و شهدا انجام می شود که پیکر مطهر شهید اسماعیل زاهدپور و تعداد دیگری از زخمی ها و شهدا از داعش بازپس گرفته می شود. 🌹💠💠💠🌹 👇 خاطرات و گزارشاتیکی ازدوستان اومیگوید:حاج اسماعیل عاشق شهید و شهادت بود و هرجا یادواره شهدا برگزار میشدباذوق وشوق درآن مراسم شرکت میکرد و معتقد بود هرچه که درآن مراسم میل میشود تبرک است وشفا…یکی از رفقامیگوید او دراین ماههای اخربسیار بی تاب بود و دائما به سپاه رفت وآمد داشت وپیگیراعزام به سوریه بود.به اوگفتم:اگربه سوریه بروی وشهید شوی بچه ها،ارمیا چه میشود؟تو که از وابستگی ارمیا به خودت با خبری!حاج اسماعیل درجواب گفت:آرزوی ماانسانها تمامی نداردنگران فرزندانم هستم اما انها را به خدا و حضرت زینب(سلام الله علیها)میسپارم.علی زاهدپورفرزندبزرگ شهیدتعریف میکندازخوابی که شب قبل ازعملیات کربلا دیده بود میگفت:خواب دیدم پدرم وچندنفرازهمرزمانش درمحاصره قرارگرفتند ونیروهای بی دین ووحشی داعش به آنها حمله میکنندوپدرم شهیدمیشود.فردای آن روزحاج اسماعیل باخانواده تماس میگیردتابچه هااز راه دور به  بی بی زینب (سلام الله علیها) سلام بدهند و او نیز با آنها خداحافظی کرد.علی خوابش راتعریف میکندوازپدرمیخواهدکه به این عملیات نرود اسماعیل میخنددومیگوید نگران نباش پسرم من هیچیم نمیشه وجام خیلی خوبه. علی هم پدر رابه حضرت زینب (سلام الله علیها)میسپارد.*روزشهادت حضرت معصومه (س)خدام،پرچم حرم رابه منزل شهیداوردندوخانواده شهیدزاهدپورمیزبان خادمان حضرت معصومه شدند.یکی ازخدام بنام آقای قلی ازهمرزمان شهیدزاهدپوربود.او درآن مراسم روحانی ازویژگیهای بارزشهیدیادکردازخنده و شوخ طبعیهایش ،ازنمازشب هاورازونیازش، ازمهارت وتخصصش!از اینکه فرمانده گردان صحن شدو ازهمه غم انگیزتر صدای درخواست کمک شهیدزاهدپور در بیسیم  بود که هنوز در گوش همرزمش طنین انداز است.علی زاهد پور فرزند ارشد شهید:پدرم طی آخرین تماس تلفنی از سوریه از من خواست برای شهید شدنش دعا کنم. لحظه لحظه ی زندگی ام با پدر خاطره ای فراموش نشدنی است، اما یک موضوع بیشتر در ذهنم مرور می شود و آن اینکه، پدرم طی آخرین تماس تلفنی خود از من خواست برای شهید شدنش دعا کنم و آرزو داشت که فرزندان وی نیز ادامه دهنده راهش باشند. پدرم شیفته دین خدا، عاشق اهل بیت (ع) و جهاد در راه خدا بود، او همیشه آرزوی شهادت در سر داشت و به آرزوی خود نیز رسید. به نظر من او در تمام طول زندگی‌اش یک پاسدار ساخته شده بود، ایمان کامل، فهم درست از اسلام و اصول انقلاب و حرکت در خط امام (ره) و ولایت از جمله شاخصه‌های اخلاقی و معرفتی او بود. فرزند ارشد شهید اسماعیل زاهدپور در خاتمه، مهمترین دغدغه‌ پدرش را پیروی و حمایت از مقام معظم رهبری (مدظله العالی) عنوان کرد و گفت: وظیفه ما جوانان این است که همانطور که شهدای ما خواستند، پیرو خط رهبری بوده، محور را ولایت فقیه و رهبری قرار دهیم هر جایی که رهبرمان از ما خواست در صحنه باشیم باید حضور پیدا کنیم. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
👇معرفی شهید🌹 نام و نام خانوادگی : اسماعیل زاهد پور نام پدر: رجب محل تولد: کردکوی، گلستان تاریخ تولد : ۵۰/۶/۳۰ تاریخ شهادت: ۹۴/۸/۱۳ محل شهادت: حلب، سوریه محل دفن: کردکوی، گلستان وصعبت تاهل: متاهل تعداد فرزندان : ۲ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh