eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
351 دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
11.5هزار ویدیو
144 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
📄بخشی از وصیت شهید مدافع حرم "علیرضا قلی پور "به دختر شش ساله: فاطمه جان سلام بابا جان! خیلی دوست دارم، درسهایت را مرتب بخوان و به حرف مادرت گوش کن. نماز و حجاب یادت نره، یادت نره که وقتی چادر به سر میکردی خوشکل و ناز میشدی، همیشه به یادت هستم، تو هم به یاد من باش باباجونی. 🕊ششم آذر ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم " علیرضا قلی پور " گرامی باد نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
مارادونای ایران چگونه شد؟ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
14.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وداع همسر و پدر شهید مدافع وطن با پیکر شهید 🔹 شهید یوسفی از کارکنان پلیس شهرکرد پنجم آذرماه ۹۹ در درگیری با اشرار مسلح به درجه رفیع شهادت نائل شد نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
يجْعلُ اللَّه الهُموم مُقدّماتٍ لنعمٍ مخْبوءة! خدا غم هارو مقدمه ی نعمت های پنهانش قرار داده...
🍁زخمیان عشق🍁
خاطرات و زندگی نامه شهید #شهید_محمد_ابراهیم_همت #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣ ✍ به روایت همسر شهید ☀️صدای ابراهیم را می شنیدم می ترسیدم. خودش هم بعدها گفت :همین حس را داشته وقتی مرا میدیده، یا صدام را می شنیده. حس من فقط این نبود. ☀️من ازش بدم می آمد. نه به خاطر این که به من گفت : مگر یاسین توی گوشم می خوانده. این هم خب البته هست. ولی چیز دیگری هم هست. که بعد از آن همه دعوا واسطه بفرستد برای خواستگاری. ☀️باید خودش حدس میزد که بهش می گویم، نه. باید می فهمید که خواستگاری از من توهین است. که یعنی من هم حق دارم مثل خیلی های دیگر برای شهید شدن آمده باشم آن جا، آمده باشم پاوه. ☀️ازش بدم آمد که همه اش سر راهم قرار می گرفت، همه اش می آمد خواستگاری ام، همه اش مجبور می شدم آرام و عصبی و گاهی با صدای بلند بگویم : " نه " ☀️یا نه، اگر بهش گفتم آره، باز سر عقد ازش بدم بیاید، که چرا باید همه چیز را برای خودش بخواهد. حتی مرا، حتی شهید شدن خودش را. ☀️باورتان می شود آن لحظه که بی سر دیدمش بیشتر از همیشه ازش بدم آمد؟ خودش نبود ببیند یا بشنود چطور می گویمش بی معرفت، یا هر چیز دیگر، تا معرفت به خرج بدهد، بیاید مرا هم با خودش ببرد. قرارمان این را می گفت. که اگر هم رفتیم با هم برویم. ☀️تا آن روز که آتش به جانم زد، گفت : " دلم خیلی برات تنگ می شود، ژیلا، اگر بروم، اگر تنها بروم." می گفت :" می رود، مطمئن است، زودتر از من "، تا صبوری را کنار بگذارم، بگویم : " تو شهید نمی شوی، ابراهیم.... تو پدر منی، مادر منی، همه کس منی. خدا چطور دلش می آید تو را از من جدا کند؟ ابراهیم مرا؟ابراهیم مهدی را؟ابراهیم مصطفی را؟نه، نگو. خدای من خیلی رحمان است، خیلی رحیم است. نمی گذارد تو...." ادامه دارد...✒️ 🍃جهت .تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: "أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ" گفت حآجی ؛ مآ بدجور کآرمون گیر خدآست ؛ پس اگه خدآ هواتُ داره هوا وَرِت نداره ...
●•| |•● ما ڪ رفتیم! مادر پیرے دارم و یڪ زن و سھ بچہ‌قد و نیم قد! از دار دنیا چیزے ندارم جز یڪ پیام : « قیامت یقہ‌تان را مےگیرم اگر ولےفقیہ را تنها بگذارید.» بخشے از ♥️ °نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
جهان رو با تو میگردم ♥️🌿✨ ♥️ (پسر) ♥️ (پدر) 🇦🇫 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺤﺪﺛﻪ... ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺍﺵ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﻡ، ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ... ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ گفت؛ ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻭ دختر و پدر ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻥد.... ♥️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh