پروردگارا بگذار ؛
از سیم خاردار نفس عبور کنیم
تا به نردبان شهادت برسیم ...
#تخریب_چی
#التماس_دعای_شهادت
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🦋🌈🍄☔️
🌈🦋
🍄
☔️
🦋🌈عاشقانه ای شور انگیز را بخوانید #رمان_روژان 🦋
باقلم شیوای بانو فاطمی🍄🌈
🦋⚡️ رمانی متفاوت با آنچه که تا به حال خوانده اید.❣
روایتی عاشقانه❣مذهبی ، از دختری بد حجاب که بعد از شناخت #امام_زمانش دلبسته استاد راهش می شود.🌟
💖عشقی پاک که او را از فرش به عرش برساند.🍄🌈
🌟💕بعد از ازدواج عاشقانه ی #روژان و کیان ادامه ماجرای زیبا و خواندنی را به زودی در #فصل_دوم دنبال میکنیم😍💕
😍 #فصل_دوم رمان زیبای
#روژان را در کانال زیبای
زخمیان عشق دنبال کنید
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝به قلم #زهرا_فاطمی☔️
📂 #فصل_دوم
🖇 #قسمت_صد_سوم
بعد از صرف شام و جمع کردن سفره با اولین فرصت سراغ روهام رفتم
_روهام جان یک لحظه میشه بیای،کارت دارم
با هم به حیاط رفتیم.
دست در جیب هایش کرده بود وبه روبه رویش چشم دوخت.
با چونه ای لرزان و صدایی که از بغض میلرزید صدایش کردم
_داداشی ببخشید اشتباه کردم
چشم از روبه رو کند و به من دوخت
_چیو ببخشم؟
با انگشتان دستم بازی کردم
_بخاطر حرفی که سر سفره زدم،بخاطر اینکه ناراحتت کردم
اشک که روی گونه ام چکید مرا به آغوش کشید
_شاید چندان به حرف تو ارتباطی نداشت ولی حرف تو باعث شد یادم بیاد من چه آدمی بودم
صدای بغض دارش به قلبم چنگ می انداخت
_من حق ندارم علاقه به دختری پیدا کنم که مثل فرشته ها پاکه دختری که تا حالا نامحرم یک تار موی اون رو ندیده ولی من به اندازه موهای سرم با نامحرم دوست بودم ،گفتم و خندیدم.
من حتی لیاقت اینو ندارم بهم بگه داداش.زهرا یه آرزوی محاله.عشق و عاشقی که دست آدم نیست .به خودم که اومدم گرفتار صورت قاب گرفته اش با چادر شدم. روژان....
با چشمانی اشکی به برادرم که عاشق شده بود و عذاب میکشید،نگاه کردم
_جانم
اولین قطره اشک که روی گونه اش سر خورد،سرش را به زیر انداخت.با صدایی مرتعش و پر از غم نالید
_کاش قبلا از اینکه خودم رو غرق این همه کثافت کاری کنم ،می دیدمش.کاش انقدر بد نبودم.
میخواستم انکار کنم،میخواستم آرامش کنم ولی دستش را روی لبش گذاشت
_لطفا هیچی نگو .روژان جان ببخشید من حالم خوب نیست باید کمی قدم بزنم .باید عشقش رو از دلم....
انگار بغض راه نفسش را بست که حرفش را ادامه نداد و فقط از حیاط بیرون زد.
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝به قلم #زهرا_فاطمی☔️
📂 #فصل_دوم
🖇 #قسمت_صد_چهارم
دلم میخواست ساعتها همان جا بنشینم و به حال تنها برادرم زار بزنم ولی وجود مهمانانم مانع میشد.
چشم دوختم به آسمان
_خداجونم مثل همیشه هستی مگه نه؟
حواست به داداشم هست.دلش سریده خدا ،دلش رو آروم کنم .
میدونم که حواست به هممون هست.خداجونم داداشم به خودت میسپارم.
انگار حرف زدن با خدا خیالم را راحتتر کرده بود.
دستی زیر چشمانم کشیدم و نم اشکم را گرفتم.
لبخندی به لب نشاندم و وارد خانه شدم.
اول از همه نگاه کیان روی من نشست .انگار هرچقدر هم تلاش کنم که بقیه به حالم پی نبرند ،برای کیان تاثیری ندارد.با نگاه اول پی به حالات روحی ام می برد.
متعجب مرا نگاه کرد
_روهام کجاست؟
کمیل با خنده گفت
_ای وای زنداداش چه بلایی سر دوستم آوردی به جان خودم یه باج کوچیک ارزش نداشت بلایی سر دوستم بیاری.
صداز خنده جمع بلند شد .به زور لبخندی زدم
_یه کار مهمی واسش پیش اومد سریع رفت .
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
شهادت
بال نمی خواهد حال میخواهد..نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کربلاء...🌼 ' !
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
@nasimintezar نسیم انتظار - حنیف طاهری.mp3
5.49M
°〖 اَمَّنیُّجیبُالمُضطَرَّ به
ایندعامحتاجم 〗•
roze 2 (1).mp3
9.19M
°〖 سلام آقا؛
بسه دوری از حرم؛بزار بیام آقا 〗•
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#بسمخالقالثریٰ
مولا علی(ع)فرمود: «وَعِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِکْرِهِ»
دلرابا یادخداآبادکن.آباد،مقابلِ ویرانیست.
دل ویران شده، دلی که در آن زلزلهٔ بم آمده!
دلی همچون خسارات سونامیهای ژاپن،دلی
کهمانندماهیانِسواحلِجاسکخودکشیکرده؛
تنها با یاد خدا آباد میشود، زنده میشود....
«دل به یاد او آباد کن» وقتی عملی شود،
موج که هیچ، اقیانوس همبه ساحلتبزند
تو آباد خواهی ماند...
یعنی«کسی به شدت تو به صخرهام کوبید
و من فرو رفتم به قعردریاها که قعردریاها
پر از مزار شود» شدنی نیست.
.
دل لطیـف است. دل بـرگ گل است و؛
« آباد کردن »ش یعنی گلدان منـاسب
برای گل برگزیدن!وقتیگلیرااز گلدان
کوچکبهگلدانیبزرگترانتقالمیدهی،
شایدآن گل«أَبْطَأَ عَنِّى عَتَبْتُ بِجَهْلِى»
از روی ناآگاهی گِله کند! ولی نمیداند
«وَعَسَىأَنْتَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌلَكُمْ»
چه بسا چیزهاییکهازآنکراهتداشته
باشند ولی برایشان بهترین است...
.
گاهیهمآنگُل،چندروزاول،کمیضعیفو
رنجورنشانمیدهدودیگرانگمانمیکنند
کهآخ؛.مُرد!امابعد، دوبارهگلجانمیگیرد.
داستان، داستان آباد شدن است...
قصه، قصهٔ صبر است...
.
هزاران رحمت بر دستانی که معجزهوار آمدند
وگلدان وجود ما را عوض کردند،هزاران رحمت
بردستان مولایم امیرالمؤمنین کهابوتراب است.
ای پدر خاک! خاک سرزمین دلمان را عوضکن،
بیآنکه آخ بگوییم،که اگر گفتیم اطلاعداشتیم
از «چون نام عشق بردی آماده شو بلا را»
اصلا «سرخُم مِی سلامت شکند اگر سبویی»...
#ضیافتشبدوازدهم
#انیاحبهرچهکهداردهوایتو 🌱✨•Γ
🌻➰🌻➰🌻➰🌻➰🌻
~ بِسْمِاللّٰـہِالرَّحمٰـنِالرَّحیــمِ ~
" إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ "
[ #دعای_فرج ] 🌾
[ #التماس_دعا ] 🌾
نماز روزه همه شما دوستان قبول درگاه حق..! 🖤🌼