🌹خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی از دوران انقلاب(1)
✅عاشورای محرم سال ۵۵ در هتل کسری از پنجره خیابان را نگاه میکردم.
💎دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیادهرو در حال حرکت بود، یک پاسبان شهرداری به او جسارتی کرد. این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفتهام کرد.
❇️به سرعت با دوستم از پلههای هتل پایین آمدم. با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینیهایش فوران زد.
🔰 با سرعت به ساختمان هتل پناه بردم، زیر یکی از تختها دراز کشیدم.
🔶تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند قریب دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند.
🌹زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود حالا دیگر از چیزی نمیترسیدم.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
یک توصیه از شهید #حاج_قاسمسلیمانی؛
« شهدا محور عزت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه؛ اینها به دریای واسطه خداوند سبحان اتصال یافته اند. فرزندانتان را با نام و تصاویر آنها آشنا کنید.»
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
کوفیان مدرن
شهید آوینی :زمانهٔ عجیبی است. امام گذشته را عاشقند اما امام حاضر را نه! میدانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند اما امام زمان را باید اطاعت کنند و فرمان ببرند.
📚 کتاب روایت فتح
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#شهید_حسن_باقری_افشردی:
▫️بی تعارف بگویم؛ آن نیرویی که نماز را اول وقت نمیخواند، خوب هم نمیتواند بجنگد.
پ.ن: اکنون میدان جهاد ما کجاست؟!
نفس ...
خانواده ...
فرزند آوری ...
تحصیل علم ...
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍁 یارب!
این شاخه گل
از شش جهتش دار نگاه
این دعا کردم و
از شش جهت آمین آمد...
#شهریار
#حضرت_ماه
#سایه_تان_مستدام
#آقا_جان
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
📺 پخش سریالی دربارهی بانوی مبارز انقلابی در دههی فجر
🔻 سریال «خداحافظ مادر» به کارگردانی «پرویز شیخطادی» و تهیهکنندگی «سید حامد حسینی» در ایام دههی فجر هر شب ساعت ۲۳ روی آنتن شبکهی پنج سیما میرود. این سریال انقلابی در ۲۰ قسمت ۴۵ دقیقهای به سفارش گروه فیلم و سریال شبکهی پنج تهیه و تولید شده است. «خداحافظ مادر» بخشهایی از زندگی «طاهره دباغ» (مرضیه حدیدچی) را به تصویر میکشد و به نقش تاثیرگذار وی در اوایل انقلاب اسلامی و مبارزات سیاسی ایشان پرداخته میشود.
🔻 «طاهره دباغ» از جمله بانوان مبارز انقلاب اسلامی است که فعالیتها و حرکتهای سیاسی خود را از سال ۱۳۴۶ آغاز کرد و این مبارزات را تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. یکی از فعالیتهای جالب توجهی «دباغ» در عرصهی سیاست به ویژه سیاست خارجی، سفر او برای رساندن پیام تاریخی امام خمینی (رضواناللهتعالیعلیه) به گورباچف در سال ۱۳۶۷ بود.
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
اولین سخنرانی حاج قاسم
روزی که امام بعد از 15 سال دوری از وطن به میهن بازگشت، من و حاج قاسم در روستای قنات ملک بودیم. یک رادیو پیدا کردیم و آن را کنار پنجره یکی از کلاسهای مدرسه گذاشتیم.
رادیو داشت لحظه به لحظه ورود امام را گزارش میکرد. کمکم مردم جمع شدند. خبر نشستن هواپیما که پخش شد، حاج قاسم به سجده افتاد و مردم هم پشت سرش سجده شکر بهجا آوردند.
آن روز حاج قاسم در باره نهضت و انقلاب اسلامی برای مردم صحبت کرد. این اولین سخنرانی او بود.
راوی: علیجان سلیمانی
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
Ejraye Goroohi - Booye Gole Soosano Yasaman [128].mp3
5.95M
بوی گل سوسن و یاسمن آید
عطر بهاران کنون از وطن آید
جان ز تن رفتگان سوی تن آمد
رهبر محبوب خلق از سفر آمد
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر
بار دگر روزگار چون شکر آید
بگذرد این روزگار تلخ تر از تلخ
بار دگر روزگار چون شکر آید
هر چه مجاهد ز بند و حبس در آید
مهر فساد و ستم دگر به سر آید
چشم یزید زمان ز حلقه در آید
رهبر محبوب خلق از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذرد این روزگاره تلخ تر از زهر
بار دگر روزگار چون شکر آید
بگذرد این روزگار تلخ تر از تلخ
بار دگر روزگار چون شکر آید
🌴❄️🇮🇷❄️🌴
سلام عرض ادب و احترام شب بخیر دوستان از همه شما خوبان التماس دعا دارم برای شفای داداش حسن دعا کنید هر کی میتونه هر تعداد برای سلامتی شون سوره مبارک حمد بخونه ممنون همه شما رفقا خانواده محترم شهدا هستم
🌼🍃🌼
📚 #عشقی_به_پاکی_گل_نرگس 🌼🍃
🌼
📝 نویسنده: #فاطمه_اکبری
🔻 #قسمت_دویست_دهم
به ساعت نگاه کردم حدود دوازده شده این دختر کجا مونده اخه؟ نکنه اتفا.. نهههه. خدا نکنه. خدایا به خودت سپردمش، خدایا صحیح و سالم میخوام ازت،هم امانته مردمه، هم قراره دل من...
رحم کن بهش..
مادر داشت گریه می کرد ودوباره شماره می گرفت:
الوو هالین، دخترم کجایی دخترم؟؟
هالین.. حالت خوبه دخترم؟
هالین.... مهتاب....
مامان دیگه طاقت نیاورد.. گوشی رو گذاشت وبلند بلند گریه میکرد. بلندشدم و دست مامان رو گرفتم و گفتم: عزیز دلم اروم باش مادر من.
به صحنه روبه رومنگاه میکردم،انگارخونواده ما همه دوستش دارن ،همه بی تاب شدن..
گوشیم وبرداشتم.شمارش وگرفتم، بوق اول.. وبوق دوم... گوشی روبرداشت، فوراگفتم؛
+ سلام. هالین خانوم.
+الو....هالین خانوم...صدامودارین؟
فقط صدای نفس هاش میومد،ینی اتفاقی افتاده که نمی تونه حرف بزنه،بانگرانی گفتم:
+ لطفاجواب بدین همگی نگران شدیم. صدای ضعیفی توی گوشم پیچید:
هالین: سلاام
جواب سلامم وکه داد،انگاردنیا روبهم دادن
+سلام.حالتون خوبه؟
+فقط بگین کجایین همین!
یک کلمه جواب داد:
هالین: امامزاده..
با شنیدن کلمه امامزاده، نفهمیدم چجوری سویچ رو برداشتم و راه افتادم. همزمان به مامان گفتم. امامزاده ست میرم دنبالش..
مامان اشکشو پاک کرد و از ذوق گفت:
مامان:برو پسرم تو روخدا دخترمو نیاوردی نیای خونه..
چشمی گفتم و به سرعت سوار ماشین شدم..
هالین*
امیرعلی:پس،منم همینجا می مونم،خونه قول دادم با شما برمی گردم، نیاین که من وخونه راه نمیدن.
پوکر نگاهش کردم، این باز زده تو فاز لجبازی...
دقیق نمیدونستم چیکار میکنم برای فرار از این صحنه به اتاق پناه بردم، برای پرت کردن حواسم، شروع کردم تند تند جمع کردن چادر نماز و .. کوله مو بستم گذاشتم کنارم..
کنار دیوار نشستم،هندزفریمو دراوردم و گذاشتم تو گوشم و زانوهامو بغل کردم وسعی کردم گوشم وبسپرم به مداحی ارام بخش
(مناجات،حاج حسن خلج)
لب ما وقصه ی زلف تو
چه توهمی چه حکایتی
...
زد اگر کسی در خانه ات آقاااا
دل ماست کرده بهانه ات
که به جستجوی نشانه ات
ز سحرشنیده اشارتی..
توحال خودم بودم که لیلاباجعبه دستمال کاغذی اومدکنارم نشست، جعبه رو سمتم گرفت و اروم گفت:
لیلا:مگه نگفتی اومدن دنبالت؟
&ادامه دارد....
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh