الهی اسرائیل نابود شی 👊!
سال بعد ما اینهمه راهو با زبون روزه نکوبیم بریم بیایم
#خونت_خراب
💔
شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم.
از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند. تعجب کردم.😳
شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند.
از محل برگزاری احیا بیرون رفتم.
پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت.
به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند.
چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند.
بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
#شهید_رضا_صادقی_یونسی
#شب_قدر
#ماه_رمضان
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
رفتند دنبال شهادت
همرزم شهید نقل میکند:
وقتی که شهید بختیاری و شهید برسنجی به گشتزنی میرفتند، موقعی که میخواستند سوار ماشینشان شوند، شهید بختیاری با خنده داد زد و گفت:«ما که رفتیم دنبال شهادت! خداحافظ...»
🥀به شوخی گفتم چی میگی! برید زود بیاید که کلّی کار داریم! چند دقیقه نگذشته بود که بهِمان خبر دادند بچهها زمینگیر شدهاند؛ اولش فکر کردیم شوخی میکنند ولی...
🔹شهیدان مدافعحرم مهدی بختیاری و مجتبی برسنجی، ۲۵اسفند۱۳۹۹ در منطقهی المیادین سوریه براثر انفجار مین که لحظاتی قبل از انفجار، تروریستهای داعش در مسیر عبور خودروی آنها کار گذاشته بودند، به شهادت رسیدند.
دسته گلی از صلوات به نیابت از این دو شهید، هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
📸این عکس دقایقی قبل از شهادت آنها گرفته شده است!
🌹شهید مدافعحرم #شهید_مهدی_بختیاری
🌹شهید مدافعحرم #شهید_مجتبی_برسنجی
#ماه_رمضان
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
❤️✨کانال زیبای زخمیان عشق
🌸✨رمان عاشقانه و مذهبی : #نگاه_خدا
🧡به قلم فاطمه باقری
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌱🌸🌱
🌸🌱
📚رمان عاشقــ❣ــانه مذهبی :#نگاه_خدا
📙 به قلم: فاطمه باقری
🌱 #قسمت_نوزدهم
با شکوفه های صورتی و نباتی و مروارید محشرش کرده بود افتاد
رفتم از فروشنده خواستم سایزمو بده ببینم توتنم چه جوره
واقعن قشنگ بود ،یه شال شیری رنگ با یه شلوار سفیدم خریدم ،گوشیم زنگ خورد دیدم بابا رضاست
- سلام بابا جون خوبی؟
بابا رضا: سلام بابا ،کجایی؟
- اومدم بازار واسه عقد عاطی لباس بخرم چیزی شده؟
بابا رضا: آخه دیر کردی ،نگران شدم
- مگه ساعت چند؟
بابا رضا: ) خندید( حتمن خوش گذشته که امار زمانو نداری بابا
) نگاه به ساعتم کردم ساعت ۹شب بود (
- واییی بابا جون ببخشید اصلا حواسم به ساعت نبود ،الان میام خریدامو کردم
بابا رضا: سارا جان آروم تر بیا نمیخواد عجله کنی
- چشم بابا جون ،فعلا
بابا رضا: یاعلی
تن تن رفتم پارکینک سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه
رسیدم خونه، ماشین و گذاشتم پارکینگ
رفتم تو خونه
-سلام باباجون
بابا رضا: سلام سارا جان بیا اشپز خونه
- دارین چیکار میکنین
بابا رضا : دارم غذا درست میکنم
بشین ببین چی درست کردم انگشتاتو باهاش میخوری
)نشستم نگاه کردم دیدم املته (39
بابا رضا : چیه بابا؟ از گرسنگی که بهتره
- اره بابا جون راست میگین
شاممو خوردم رفتم تو اتاقم لباسامو درآوردم گذاشتم داخل کمد
اینقدر خسته بودم که سه سوته رفتم اون دنیا
نزدیکای ظهر بود که با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم
) یعنی عجبم رییس جمهور اینقدر اندازه من زنگ خور نداره (
شماره ناشناس بود
- بله بفرمایید
& یعنی من عاشق همین لفظ قلم صحبت کردناتم
)یاسری بود ،یعنی من ازدست این بشر به کجا پناه ببرم(
- امرتون؟
یاسری: میخواستم به خاطر ،کار احمقانه ای که مرجان انجام داده عذر خواهی کنم
- خوب عذر خواهی تونو کردین خدا نگهدار
یاسری: نه نه قطع نکن سارا.......خانم
- مگه حرف دیگه ای هم مونده؟
یاسری : میخوام ببینمت .! باهات کار دارم
- من هیچ حرفی با شما ندارم
تماس و قطع کردم و شمارشو گذاشتم داخل لیست سیاه که دیگه نتونه تماس بگیره
بلند شدم که برم حمام دوباره گوشیم زنگ خورد
بازم شماره ناشناس بود ای بابا چه سیریشیه این
&ادامه✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh