eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر شبيه هم‌ديگريد؛ قاتل عمويتان حسن(علیه السلام) كوچه هاى مدينه بود... و قاتل شما كوچه هاى شام..... 🖤
••✾🌻🍂🌻✾•• نه رواقی، نه گنبدی، حتی سنگ قبری سرمزار تو نیست😢 غیر مشتی کبوتر خسته 🕊 خادمی، زائری، کنار تو نیست💔😔 🏴 شهادت امام سجاد عليه السلام تسليت باد 🥀 صبحتون حسینی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#اربعین 💐خاطرات اربعینی شهدا 1️⃣ 💠پیش بینی شهید ابراهیم هادی درباره کاروان های اربعین اوایل جنگ بود و مرزها دست عراق بود. در ارتفاعات گیلان غرب بودیم. با حسرت به ابراهیم گفتم : یعنی میشه مردم ما راحت از این جاده عبور و به شهر خودشون برن؟ ابراهیم هادی گفت : چی میگی! روزی میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به کربلا سفر می کنند...! #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🔰سید میلاد یکی از رفقای بسیار خوب بنده بود، ما بیست روز با هم خادم پارکینگ شلمچه بودیم، هر دومون داخل یک سنگر بودیم تو این بیست روز با پای برهنه بود. 🔰 وقتی می‌گفتم سید پاهات تاول می زنه می‌گفت: باشه اینجوری ثوابش بیشتره. شبها توی سنگر که می‌خوابیدیم هر بیست روز را من می‌دیدم ، با عین حالی که ما دیر می‌خوابیدیم سید یک ساعت قبل از اذان صبح بلند می‌شد و نماز شب می‌خوند. 🔰 بعد تنها سنگری که نماز جماعت صبح توش برقرار بود سنگر ما بود، چون سید میلاد همه بچه ها را صدا می‌زد برای نماز صبح بیرون سنگر هم می‌اومد داد می‌زد نماز جماعت که بقیه هم می اومدن سنگر ما واسه نماز جماعت. #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
‌ تمثیل غم عشق تو با قلب ظریفم یک باغ انار است و یکی کاسه‌ی چینی لبخند تو با اخم تو زیباست که چون سیب شیرینی و با ترشی دل‌خواه عجینی #علیرضا_بدیع ✍ #شهید_ابوذر_کردخوری ❤️ #شهدای_امنیت 🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#شهید_مجتبی_کرمی ❤️ متولد: ۱۳۶۵/۹/۲۰ شهادت: ۱۳۹۵/۷/۲۳ محل شهادت: شهرحلب سوریه در دفاع از حرم حضرت زینب(س) آرزویی که شهید مدافع حرم برای دختر سه‌ساله‌اش داشت شهید مدافع حرم «مجتبی کرمی» در وصیت‌نامه خود نوشته است: به دختر سه ساله‌ام ریحانه جان بگویید که دوستش داشته و دارم ولی دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دردانه سه ساله امام حسین (ع) واجب بود. خیلی دوست داشتم که دخترم ریحانه حافظ قرآن شود. اگر امکان داشت برایش محیا کنید. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh.
با "خاطراتت" ، تمام "شهر" را دوره کردم ، شهر تمام شد ! خاطراتت نه .. #محسن_صفری ✍ #شهید_محسن_حاجی_حسنی_کارگر ❤️ #شهید_منا 🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
در سال های ۹۰ و ۹۲ در حین ماموریت های محوله بشدت مجروح می شود که حتی در یک مرحله شدت جراحت به حدی بوده که همرزمانش تصور می کنند مجتبی شهید شده است اما خداوند متعال بقای عمر او را رقم می زند. در نهایت در مهر ماه ۱۳۹۴ به امر ولی امر مسلمین جهان لباس رزم می پوشد و برای دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) و مردم ستم دیده و مظلوم سوریه عازم جبهه های نبرد می شود و پس از ۱۲ روز حضور در جبهه های مقاومت درتاریخ ۲۵ مهر ماه ۹۴ برابر با سوم محرم الحرام ۱۴۳۷ هجری قمری در عملیات آزاد سازی حومه حلب، توسط تک تیر اندازان تروریستی داعش بر اثر اصابت گلوله غناصه به سرش به فیض عظمای شهادت نائل می شود. پیکر مطهرش پس از سه روز به وطن باز می گردد و پس از تشییع بی نظیر امت شهید پرور همدان در باغ بهشت همدان قطعه شهداء به خاک سپرده می شود . ❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh.
رهبر انقلاب: امام سجاد (ع) فرزند و پیام‌آور عاشورا و مبارز در مقابل کاخ ستم یزید است. ✨شهادت امام سجاد(ع)تسلیت✨ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
! 🌷من خیلی به امام رضا (ع) ارادت دارم. زیارت هر امامی که بروم زیارت نامه امام رضا را هم مى خوانم. در صحن حضرت ابالفضل (ع) نشسته بودم، دلم یاد امام رضا کرد، شروع به خواندن این زیارت کردم. چند دقیقه بعد دیدم یکی از خدام حرم آمد کنارم، شنید زیارت امام رضا مى خوانم. نشست پشت سرم و شروع کرد با من زیارت را تکرار کردن و اشك مى ريخت. 🌷بعد از اتمام زیارت رو کرد به من و گفت: زیارت امام رضا را در کنار ضریح حضرت عباس مى خوانى؟ گفتم: اشکالی داره؟ گفت: نه، من خودم آزاد شده امام رضا هستم. پرسیدم: چطور؟ گفت: زمان جنگ من اعتقاد داشتم امام رضا در دست ایرانی ها اسیر شده و باید حرمش را آزاد کنیم. لذا به مادرم که عاشق امام رضا بود قول دادم که بروم به جنگ ایرانی ها برای آزاد سازی حرم امام رضا. 🌷....به همین خاطر داوطلبانه به جیش الشعبی پیوستم و مرتب برای مادرم نامه مى نوشتم که مثلاً من الان در شلمچه هستم، جایی که امام (ع) از آنجا وارد ایران شد.... تا اینکه یک روز بلندگوی گردان مرا صدا زد و گفتند تلفن با تو کار داره. رفتم. مادرم بود پای تلفن گریه مى كرد، گفت: تو مطمئنی راه درستی انتخاب کرده اى؟ گفتم: چطور‌؟ گفت: دیشب خواب دیدم.... 🌷....گفت: ديشب خواب ديدم در یک صحرای بزرگ، امام رضا (ع) دستهایش را باز كرده و زائرانش را به آغوش مى گيرد، هم اینکه تو نزدیکش شدی دستهایش را بست و به تو گفت: تو با ما نیستی. تو گفتی: من برای آزاد کردن شما و حرمتان آمدم. امام فرمود: تو سپاه را اشتباه آمده ای جبهه من این طرف [است.] تو طرف دشمنان منی. 🌷مادر که این رو گفت چند روز فکر مى كردم. دیدم رفتار نیروهای ما شبیه یاران امام رضا نیست. تصمیم گرفتم به طرف ایرانی ها بیام. حرکت کردم به سمت خاکریز ایرانی ها و فریاد مى زدم: آمدم تسلیم بشم. آمدم بیام پیش امام رضا. از خاکریز ایرانی ها تیراندازی کردند دو تا تیر به پاهام خورد ولی یکی از سربازهای ایرانی که عرب خوزستان بود فهمید چی مى گم به کمکم آمد و من را نجات داد. تو آمبولانس گذاشتنم چیزی نفهمیدم.... 🌷چشمام رو که باز کردم تو یک بیمارستان بودم. گفتم: من کجام؟ گفتند: اینجا بیمارستانی در مشهد امام رضا است. از پنجره به بیرون نگاه کردم، گنبد امام رضا را دیدم، گفتم: آقا، آزاد شده توام. این زخم گلوله ها نشان محبت و عشق منه. بعد از اون به لشگر بدر ملحق شدم و در جبهه بر علیه حزب بعث و صدام جنگیدم. استخبارات صدام، پدر و مادر و دو برادرم را اعدام و شهید کرد، به همین خاطر وقتی زیارت امام رضا (ع) را خواندى کنارت نشستم و با تو همراه شدم، من آزاد شده امام رضایم. راوى: سيد جواد هاشمى
arzi-shahadate-emam-sajad-01.mp3
3.87M
#شهادت_امام_سجاد (ع)⚫️▪️ 🔳من یادگار عشقم 🔲آئینه دار عشقم 🎤 #حاج_منصور_ارضی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#روایٺــ_عِـشق ✒️ 🔹همیشه میگفت:« به این امید به جنگ آمده ایم تا شهادت نصیب ما شود. و این میّسر نمیشود، مگر این که خود راخالص کنیم.» 🔸به خواندن زیارت عاشورا بسیار تأکید مى کرد. میگفت: «اگرنمیتوانید هر صبح زیارت عاشورا را بخوانید، بعد از نماز رو به قبله بایستید و به امام حسین(ع) سلام دهید.» 🔹در مقرّ تاکتیکى خود، همیشه پابرهنه بود. میگفت: چون این جا نزدیک به کربلا است، مجاز نیست که با کفش باشم. پوشیدن کفش در این جا بی احترامى به کربلاست. 🔸در جبهه دوبار مجروح شد. یکبار تیرکالیبر 50 به گوشش اصابت کرد و یک تکّه از گوشش را کند، و یک بار هم تیربه دستش اصابت کرده بود. 🔹زمانى که شهید آراسته مجروح شده بود، مجروحى دیگر را بر پشت گرفته و آن را با خود به پشت خطّ می آورد. 🔸زمانى که براى ملاقات او به بیمارستان رفتم، به وی گفتم: شما جایى در بدن ندارید که سالم باشد. گفت: حاضرم صدپاره گردد پیکرم، سایه ى رهبر بماند برسرم. ✍ به روایت همرزم شهید 📎فرمانده‌ای از نسل بنی هاشم #شهید_سیدهاشم_آراسته🌷 #سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
5c339285e75059713f84417c_-6844976541518871125.mp3
3.37M
🔊 🎼 پادڪست بســیار زیـبا 🎤حجت الاسـلام دانشــمند ✅ #احـترام_به_بزرگـــترها ⏱ ۳ دقـــیقه و ۳۱ ثانـــیه 🌺 #نشـرپـیام‌صـدقه‌جـاریه‌است 👇👇 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
✍ #ڪلام_شھید مـردم ... مـا خلـق شدیم تا روح را به پـرواز درآوریم این پـرواز و عـروج بدون ویرانی جسم امکان ندارد سنگین شدن و تن پروری بال پـرواز انسان را می شکند. #شهید_محمد_بلباسی🌷 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
پای روضه های #محرم قد کشیدند و آن ها چه‌ خوب شنیده بودند صدای ... #هل_من_ناصر حسین را😔 از شام بلا آمده ای و بیرق #امام_حسین (ع) را در محرم برافراشتی تا شهر عطر #کربلا به خود بگیرد #محرم_الحرام #شهید_سیدسجاد_خلیلی #اصحاب_آخرالزمانی_سیدالشهدا نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
حضور امام جمعه بخش زیدون و جمعی از پرسنل آموزش و پرورش منطقه زیدون و تعدادی از دانش آموزان مدارس بر سر مزار شهدا به مناسبت هفته دفاع مقدس در گلزار شهدای شهر سردشت زیدون
زندگی نامه و خاطرات #شهید_مرتضی_ابوعلی_‌ #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
زندگی نامه و خاطرات #شهید_مرتضی_ابوعلی_‌ #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_esh
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣ ✍ به روایت همسر شهید 🌻چهارتا از بچه‌های فاطمیون که در دست داعش اسیر بودند آزاد شده بودند. با مرتضی رفتیم دیدن‌شان. یکی‌شان بعد از تعریف شکنجه‌ها و آزار و اذیت‌های داعشی‌ها گفت: «ابوعلی! دیگه نرو سوریه. داعشی‌ها یه روز سررسید تیپ فاطمیون رو آوردن و از ما خواستن تو رو توی عکس به‌شون نشون بدیم. اونا می‌شناسنت!» 🌻آوازه مرتضی و رشادت‌هایش به گوش داعشی‌ها هم رسیده بود. او را خوب می‌شناختند. عکسی که آن آزاده می‌گفت، مربوط به اعزام اول مرتضی بود. گردانی که مرتضی مسئول آموزش‌شان بود همه جمع شده بودند با لباس نظامیِ مرتب و سربند و کلاه، یک عکس دسته‌جمعی گرفته بودند. آن عکس روی سررسید تیپ فاطمیون چاپ شده بود. رزمنده‌هایی که توی عکس بودند همه شهید شده بودند الا مرتضی که او هم خودش را به کاروان رساند. 🌻خواب دیدم یک عده رزمنده غرق خون، روی زمین کنار هم افتاده‌اند. از دیدن‌شان بند دلم پاره شد. یک آن یاد مرتضی افتادم. اشک توی کاسه چشمانم جوشید و بی‌قرار شدم. توی خواب شنیدم یکی گفت: «یه نفر بین این‌ها زنده‌ا‌س. اونو برگردونین.» آن یک نفر مرتضی بود. تیر خورده بود به پهلویش، اما از معرکه آتش و گلوله جان سالم به در برده بود. 🌻می‌گفت: «مریم، تیرها رو می‌دیدم که با سرعت از کنارم رد می‌شدن ولی به من نمی‌خوردن. خانوم چی می‌گی به امام رضا؟!» گفتم: «تو که می‌دونی، چرا می‌پرسی؟» 🌻مرتضی خبر داشت که در نبودنش چه حال و روزی دارم.هربار که می‌رفت، چله می‌گرفتم. چهل روز می‌رفتم حرم امام رضا، نماز ظهر و عصرم را آن‌جا می‌خواندم. توی حرم اشک می‌ریختم و می‌گفتم: «امام رضا! مرتضی رو برام سالم نگه‌دار. کاری کن برگرده و دیگه نره سوریه.» 🌻مرتضی که نبود، لبم از ذکر نمی‌افتاد. هر دعایی را که به نظرم مجرب می‌آمد، چهل روز می‌خواندم. می‌خواندم و به خدا التماس می‌کردم مرتضی سالم برگردد. هرچند همیشه حس می‌کردم ماندنی نیست و باید از او دست بکشم ولی دلم راضی نمی‌شد. با سرسختی، دوباره ادامه می‌دادم. 🌻هر کدام از بچه‌هایش شهید می‌شدند یک نکته از زندگی‌شان می‌شد سرلوحه کارهای مرتضی. مثلا شهید نجفی که توی عملیات تل‌القرین شهید شد، سفارشش شده بود برنامه هر روزه مرتضی. شهید نجفی گفته بود حتی اگر شده روزی چند دقیقه واسه خودتان روضه امام حسین بخوانید. نجفی اولین دوست شهید مرتضی بود. شهادتش بدجور مرتضی را به هم ریخت. 🌻وقتی بود، با هم زیاد مسافرت می‌رفتیم. دور و بری‌ها همیشه می‌گفتند این مسافرت‌های شما تمام نشد؟ سفرهای زیارتی را جفت‌مان دوست داشتیم. با خودش قرار گذاشته بود هر پولی را که یک‌شنبه‌ها دربیاورد، بگذارد برای سفرهای زیارتی. تا دل‌مان هوای کربلا می‌کرد، باروبندیل می‌بستیم و راه می‌افتادیم. آزاد می‌رفتیم. رفت‌مان با خودمان بود و برگشت‌مان با دل‌مان. اربعین و نیمه شعبان را مرتضی حتما می‌رفت کربلا. رفتنش هم برنامه داشت. هر بار که قصد رفتن می‌کرد، سه روز قبل از رفتنش روزه می‌گرفت و چله زیارت عاشورا می‌گرفت. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
اسیر است ! ولی شادب است و آرامش دارد گویی تازه آزاد شده است! می‌داند اینجا قانون خدا حاکم است ... #نحن_ابناء_الحیدر #اسرای_عراقی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بدن‌هامان اسیر و روح‌مان آزاد بود ؛ مردی و آزادگی را از خمینی داشتیم ... #اسرای_کربلای_ایران نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
شجاعت‌‌ زنان ایران ، دوست و دشمن را متحیّر کرد ... #زنان #دفاع_مقدس نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
او که در شش ماهگی باب الحوائج میشود گر رسد سن عمو حتما قیامت میکند #یا_حضرت_علی_اصغر نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#دفاع_مقدس مگر میشود هم شمع بود ... هم پروانہ ...! #سردار این چنین بود.. از او آموختم باید #بسوزمـ برای #پروانہ شدن نہ پروانہ اے براے سوختن... #سردار_شهید_احمد_کاظمی🌷 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهدا #زیارت_عاشــوراےهمیشگے عــملیات کربــلای ۴ بود. اتش دشمن سنگین بود.زیر یک پــل جمع شده بودیم.جای پنـــج نفر بود, اما ده نفر به زحمت خود را جا داده بودیم و پا ها از زیر پل بیرون زده بود.دیدم رضا چراغ قوه اش را بــیرون اورد و نورش را انداخت روی کتاب کوچک دعایش و شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. گفتم رضا تو این شــرایط چه وقت زیارت خوندنه!!! خندید و گفــت مــن از اول انقلاب تا حالا یه روز هم زیارت عاشورام ترک نشده, حــتی زمانی که در سینــما کار می کــردم!.... و *شاید بــا همـین زیــارت عاشــوراها برات شهــادتش را گرفــت* 😞 #شهید_عبدالرضا_مصلی_نژاد🌷 #شهدای_فارس #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#رمان #قبله_ی_من_ دو چشم تو مناجات است و بغض من اذان صبح و باران محبت را درون چشم تو دیدم #یاس_خادم_الشهدا_رمضانی_ نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh