eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_حبیب_جنت_مکان نام پدر: حاج خلف محل تولد: حصیرآباد. اهواز تاریخ تولد: ۱۳۴۰ #زندگینامه شهید حاج حبیب جنت مکان ۱/۱/۱۳۴۰ درمنطقه چنیبه سفلی اهواز در خانواده ی مذهبی به دنیا آمد. پدرش حاج خلف جنت مکان کشاورزی زحمتکش و اهل خمس و زکات بود #نحوه_شهادت منطقه بیجی استان صلاح الدین عراق در حین انجام ماموریت در روز پنجشنبه ۲۷ فروردین سال ۹۴ با بمب و تله های انفجاری کنترل از راه دور گروهک داعش به شهادت رسید #سالروز_شهـادت
#معرفی_شهدا ▫️نام:سیدمحسن ▫️نام خانوادگی:قریشی ▫️تاریخ ولادت:۱۳۶۳ ▫️محل‌ولادت:شهرستان‌خمین‌(زادگاه‌امام‌عزیزمان) #نحوه_شهادت از بین‌رفقایش‌اولین‌کسی‌بود‌که‌در‌سنگ های آذرین‌شمالغرب‌ودرمقابله‌باگروهک‌ضدانقلاب‌درسال۱۳۸۹به‌ #شهادت‌رسید #کلام_شهید من‌دوست‌ندارم‌بمیرم‌دوست‌دارم‌شهید‌شوم (که‌این‌متن‌روی‌مزار‌شهید‌بزرگوارحک‌شده‌است‌) مزار شهید: گلزار‌شهدای‌اراک #نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
نام :هادی نام خانوادگی :باغبانی نام پدر :محمود تاریخ تولد : ۱۳۶۲/۰۶/۱۵ محل تولد :بابلسر سن :۳۰سال وضعیت تاهل :متاهل شـغل :کارگردان و مستندساز دسته اعزامی :گروه مستندسازی تحصیلات :فارغ التحصیل رشتهٔ ارتباطات اجتماعی از دانشگاه بوعلی سینا  : شهید باغبانی که از آغاز جنگ‌های سوریه به همراه گروه مستندسازان برای تصویربرداری از حوادث و وقایع جنگ وارد این کشور شد و در درگیری‌های مناطق جنوب حلب و در غرب روستای عسان توسط گروهک لواء الداوود به شهادت رسید. گروهک لواء الداوود بعداً به داعش پیوست. پدر شهید: گفت: «او به نماز اول وقت بسیار اهمیت می‌داد. بسیار به انجام فرائض دینی اهمیت می‌داد. درعین‌حال به کار خود بسیار علاقمند بود و مدام در حال تلاش و فعالیت می‌بود. او یک مسلمان بکر و ناب بود.» مادر شهید: «رعایت حجاب، تشویق به دینداری و تقویت ایمان یکی از سفارش‌های فرزندم بوده است. نماز و روزه و احترام به پدر و مادر از سوی فرزند شهیدم به عنوان یک الگو برای جوانان و به خصوص نزدیکانش مثال زدنی بود.خوش‌قلبی یکی از خصوصیات بارز پسرم بود و همیشه به اطرافیانش عشق می‌ورزید.»  ❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
چند خط از #زندگینامه #شهید_نادر_مهدوی شهید نادر مهدوی در خرداد ماه سال 42 در شهرستان دشتی بوشهر به
در عصر روز پنجشنبه‌ مورّخه ۱۳۶۶/۰۷/۱۶سردار شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش نظیر سردار شهید غلامحسین توسلی، سردار شهید بیژن گرد، سردار شهید نصرالله شفیعی، سردار شهید آبسالانی، سردار شهید محمّدیها، سردار شهید مجید مبارکی و عده ای دیگر، جهت انجام گشت زنی، با استفاده از دو فروند قایق بعثت و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیره فارسی حرکت می کنند. پای نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته می‌شود ولی او کماکان روحیه خود را تسلیم دشمن نمی‌کند و همچنان مقاومت می‌ نماید. هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار نیز می ترسید. نادر بر عرشه ناو جنگی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجه‌ های وحشیانه دشمن قرار می‌ گیرد و سینه‌ اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می‌ شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می‌ رسد.😭 بالأخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطان‌نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید. جنازه مطهر شهید با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانه جاسوسی آمریکا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
˙·‌•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙ #شهید_محمد_علی_مختار_آبادی ▪️نام : محمدعلی مختارآبادی ▪️نام پدر : مختار ▪
🌹🕊 🌷محمدعلی در سن ۲۹ سالگی ودر حالی که به عنوان آر پی جی زن لشکر۴۱ ثاراللّه در عملیات والفجر ۸شرکت نموده بود، روز هشتم اسفندماه سال ۱۳۶۴ در پاتک شدید دشمن در منطقه فاو، بعد از منهدم نمودن تانک های متعدد دشمن ، مورد اصابت گلوله سمینوف قرار گرفت و آبهای دریاچه نمک به خون فرق مطهرش لاله گون شد وروح منورش به اعلا علین وبه جوار دیگر همرزمانش پر کشید.🌹🕊 از محمدعلی ۴ فرزند به یادگار مانده است... که آقا مرتضی فرزند آخر در روز هفتم پدرش ب دنیا آمد و هرگز طعم محبت و بوسه های پدر را نچشید😔 همه کسانیکه صحبت مرا می شنوند این حقیقت را بدانند که حقیر آگاهانه و با چشمی باز و عاشقانه در این طریق حق ، قدم نهادم و در این راه مقدس همه چیز را باید فداکرد . من فروشنده هستم و خدا خریدار است. این یک وظیفه است. وظیفه تمام آنانی است که واقعاً به خدا ایمان دارند. معلم بزرگ ما سید الشهداء است که با هجرت وبا ایثار خون عزیزش و با تحمل شهادت همه عزیزانش و با دانستن اسیر شدن اهل بیتش تمام این درسها را به ماآموخته است . پیام من به همه شما این است که راه امام حسین را ادامه دهید تا مسلمین عزت یابند و انشاءا... پرچم اسلام را بر کاخهای ستم کِرِملین وسفید (سیاه ) به اهتزار در آورید . 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
امشب الحق آسمان آباد کردی خانه ام را حال دیگر داد ماهت کلبۀ ویرانه ام را #مهدی_اخوان_ثالث ✍ #شهید_
ساعت یک بعد از ظهر شهید محمد حسین بشیری به همراه دوستانش برای پاکسازی منطقه به یک روستا رفتند که در ابتدا یکی از دوستان شهید بشیری به علت انفجار مین هوشمند به شهادت رسید، شهید بشیری به دنبال او می‌رود و همراه دوستش در حال خنثی‌سازی مین بودند که با انفجار مین هر دو به شهادت رسیدند. شهید بشیری در ابتدا مجروح شده بود و دقایقی بعد در حالی که زیارت عاشورا را زیر لب زمزمه می‌کرد به شهادت رسید. خدای بزرگ را برای شهادت همسرم شاکرم و از او می‌خواهم همه ما در مسیر شهدا ثابت‌قدم نگاه دارد. ❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
به روایت از محافظ شهید 🔰صبح از منزل بیرون آمدیم. وارد اتوبان ارتش شدیم. همسرشان هم در ماشین بود. حدود 4، 5 دقیقه‌ای از منزل فاصله رفتیم. موتورسواری🏍 بمب را به آن سمت که آقای دکتر نشسته بود چسباند. 🔰چند ثانیه نشد که نگه داشتم و صدا زدم که پیاده شوید. دکتر یک پایان‌نامه📝 را مطالعه می‌کرد. فکر کنم همان روز جلسه دفاع داشت. 🔰کاملاً در فضای پایان‌نامه بود. زمانی که گفتم پیاده شوید، حاج خانم در را باز کرد و پیاده شد. دکتر سرگرم مطالعه بو دو عکس‌العملی نشان نداد. حاج خانم که زود پیاده شده بود، خواست در را باز کند که با انفجار مجروح شد. 🔰 ایشان ضربه شدیدی خورده بود؛ از پا و سرش خون می‌رفت. تمام بدنش مجروح شده بود. آمبولانس🚑 آمد و ایشان را به بیمارستان فرستادیم. آقای دکتر در جا شهید شده بود.🕊🌷 🌷راننده و محافظ شهید🌷 @zakhmiyan_eshgh
#نحوه_شهادت #شهیده_فهیمه_سیاری 🌹 در 6 آذر سال 1359 کوله‌بار سفرش را بست و به‌همراه یکی از یارانش، راهی شهر بانه شد تا بلکه بتواند با آموزش‌های صحیح دینی در راستای آگاهی‌بخشی به فرزندان مظلوم آن سرزمین، گام‌هایی را بردارد.❣ خانم سیاری به همراه سه بانوی دیگر که قصد سفر به شهر سقز را داشتند موقع عبور از منطقه دیواندره در تاریخ 12 آذر ماشین حامل آنان مورد حمله قرار گرفت و ایشون به درجه شهادت نایل آمد. #نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
باور کن لبخندت می تواند پلی بشود که امروزم را به دیگر روز های هفته متصل کند... ❤️ انفجار مهیب تانک که چیزی از پیکر مطهر باقی نماند... @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
از دور تو را دوست دارم از دور؛ بی آنکه عطر تو را حس کنم بی آنکه در کنارت باشم بی آنکه دستانت را لمس
سردار شهید «مهدی زین الدین» فرمانده لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع) در دوران دفاع مقدس، روز ۲۷ آبان سال ۱۳۶۳ در حالی که به همراه برادرش مجید، مسئول اطلاعات و عملیات تیپ دو لشکر ۱۷ ، برای شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت در حرکت بودند، در سه راه بوالحسن بر اثر کمین ضد انقلاب به شهادت می رسند. تیم ضد انقلاب که باعث شهادت این دو برادر فرمانده شده بود، از گروه تروریستی خبات بود . گروهک خبات بر عکس دیگر گروه های مسلح در اون زمان ؛ تفکرات تند مذهبی داشت که اگر بخواهیم مقایسه کنیم ساختاری شبیه داعش رو پیاده کرده بود. قاتل این دو برادر شهید این طور روایت میکنه که ؛ دقیقا زمانی که میخاستیم از سه راه بوالحسن رد بشویم ، یک خودروی سپاه رو دیدیم که در مقابل ما ظاهر شد و ما به سمت اون شلیک کردیم. مجید در لحظه ی اول به شهادت می رسد ولی مهدی از خودرو پیاده میشود تا تیراندازی کند که با توجه به حجم آتیش این عزیز هم در کنار برادر شهیدش، آسمانی میشود. سر تیم ترور کننده این دو برادر شخصی بود به نام عبدالله اهل شهرستان بانه که بعد از اینکه متوجه می شود که فرمانده لشگر ایرانی رو شهید کرده به داخل عراق برمیگردد. نحوه دستگیری عبدالله هم جالب و عجیب هست ؛ یک تیم ویژه از قرارگاه رمضان سپاه پاسداران در عراق بعد از اتمام ماموریت شون در هنگام برگشت در داخل خاک عراق و نزدیک مرز ایران، یک دسته مردم رو میبینن که در بین ش یک پیشمرگ حضور داره ( اون زمان هر گروهک کردی ، لباس خاص با رنگ خاص رو به عنوان لباس سازمانی استفاده می کردند) عزیزان در تیم ویژه قرارگاه رمضان، اول فکر می کنند که این شخص در بین مردم از نیروهای مزدور عراقی در لباس کردی گروهک خبات هست و از ریسک دستگیری و گیر افتادن دو دل می شوند برای دستگیری این شخص ، در این حین یکی از بچه های تیم ویژه استخاره می کند و استخاره برای دستگیری این شخص خوب می آید و اون شخص کسی نبوده جز عبدالله قاتل سرداران شهیدان مهدی و مجید زین الدین. البته بهانه دستگیری بدین صورت بوده که این تیم ویژه که بیش از حد مسلط به زبان کردی و عربی بودند ؛ در بین جمعیت ادعا می کنند که از سازمان اطلاعات عراق هستند و این شخص ( عبدالله ) مزدور نیروهای ایرانی در لباس کردی هست و باید برای توضیحات بیشتر به استخبارات عراق برده شود. عبدالله که فکر میکرده در دست نیروهای عراقی هست ، برای اینکه از رشادت هایش برای نیروهای استخبارات عراق در به شهادت رساندن پاسداران بگوید با حالتی طلبکارانه میگوید که چطور من مزدور ایرانی هستم و ۳ روز قبل فرمانده لشگر سپاه ایران رو کشته ام و الان هم برای اینکه دستگیر نشوم به عراق برگشته ام. بچه های تیم ویژه که متوجه میشوند منظور ایشان فرمانده لشگر ایرانی مهدی زین_الدین هست عبدالله را با دقت و سرعت به ایران می آورند. عبدالله در ایران تحویل حفاظت سپاه ایران میشود و این ملعون به سزای اعمالش میرسد. ❤️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
❤️ یکشنبه بود ۲۹ آذر ۹۴ بین منطقه خالدیه و خان_طومان درگیری ما با النصره شدید شد بود تک تیراندازشون مشرف بود بهمون گرامون هم گرفته بودن داشتن با خمپاره میزدنمون. هرکی یه گوشه پناه گرفته بود. سجاد عین خیالش نبود خیلی شجاع بود داش مشتی و بامرام.....قبل از تیر خوردنش میگفت حاجی دعا کن شهید شم ، میگه برگشتم بهش گفتم اگه قسمتمون باشه شهید میشیم ، به چند دقیقه هم نرسید که تیر بهش اصابت کرد ، بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون که دیگه خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت ، بلندم کن رو زانوهام بشينم ، میگه برگشتم بهش گفتم واسه چی خون زیادی ازت رفته ، که آقا سجاد گفت اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم. @zakhmiyan_eshgh
🕊🌺 ☝️ شهید به بحث حجاب خیلی اهمیت می دادن، به خانواده همیشه میگفتن که سیاهی چادر به اندازه ی سرخی_خون شهیدان ارزش دارد،✅ اگرروزی خون شهیدی ریخته شده به خاطراین است که چادری برسرزن مسلمان استوار باشه،👌 شهیدخیلی شوخ طبع بوده وبه گفته ی فرمانده خود همیشه باچهره ی شاد در سرکار حاضر میشدند و تاحالاازشهید دیده نشده که کسی ازش ناراحت بشه، از غیبت کردن هم خیلی بدش میدمدو همیشه به کسی که غیبت میکرد تذکر میداد، ☝️ ودرمورد امربه معروف ونهی ازمنکر تمام خانواده ودوستان راسفارش به کارخوب میکرد مخصوصا کمک به نیازمندان، شاهدم که به دفاع ازحرم ۳ساله امام حسین از دختر خودش گذشت وحتی شب رفتن باهاش خداحافظی هم نکرد 😔تاشاید یک لحظه هم از هدفش دورنشه وحتی منتظر نشد تا پسرش به دنیا بیاد واونو ببینه،😢 برادرمن توخواب دوستش اومدو وقت مراسم یاد بودش رومشخص کرد.😊 بردارمن شهید شدنش هم مثل خودش گمنام شد چون پیکرش گفتن دیگه که نمیاد😔 🕊🌺 در تاریخ ۴ آذرماه ۹۴ در حلب ، تیر به پاش برخورد کرده وافتاده روتله انفجاری و بعد انفجار آوار ریخته روش طوری که فقط پاهاش بیرون بوده ودیده میشده،💔 ...😔 @zakhmiyan_eshgh
🕊🌺 ...😔 ۹۴/۹/۴ 🕊🌺 شهید بسیار بود ،با بچه ها و دوستان اگه ی جایی جمع میشدیم حتما همه منتظر بودیم الیاس شروع کنه چیزی بگه ٬شوخیای شیرینش شروع بشه ،ی خصوصیتی داشت که ی کاری میکرد همه از خنده میمردیم ولی الیاس اصلا نمیخندید و جدی بود که این کارش بازم باعث خنده بچه ها میشد😃 . بسیار مهربان ٬کاری ٬ سربزیر همیشه تو کارای تدارکاتی پیش قدم بود ، همین کارش باعث شده بود که چنتا بیشتر عکس به یادگار نمونه☝️ تو ۱۸ سال خدمت مخلصانش تو سپاه، فردی بود که ب اهمیت میداد ، وقتی خانواده دور هم جمع میشدند همه منتظر الیاس میموندن چشم به در که الیاس بیاد ، چون ب قول برادر شهید چاشنی و شیرینی مجالس هفتگی تو خونه مادر الیاس بود😊 ، بسیار کاری بود و کارشو دور از چشم دیگران انجام میداد.👌 🕊🌺 عملیات از طرف العیس ب سمت خضرا داشتیم که تو عملیات قرار شد ی تیربارچی جلوتر بره و آتش بریزه تا بچه بتونن پیشروی کنن الیاس تیربارچی بود و داوطلب شد ✅، و اولین نفر گردان شد ،ک ی انفجار مهیب ک احتمالا تله انفجاری بود زیر پای الیاس عمل کرد و کسی دیگ ایشون رو ندید...💔 @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود کاین گوشه نیست درخورِ خیل خیال تو... #حافظ ✍ #شهید_محسن_فانوسی ❤️
شهید تخریبچی بودن در تاریخ ۹ آبان ۹۴ در روستاهای اطراف حلب درحین خنثی سازی تله انفجاری بودن که با قناصه تک تیرانداز به شهادت میرسند. اصلا کسی خبر نداشت میرن سوریه بعد از شهادت از پاسپورتش مشخص شد چهارمین ماموریت برون مرزی اش بوده شهید خیلی تاکید بر نماز اول وقت داشتند هر هفته تو میرفتیم فوتسال ساعتی که ما بازی میکردیم همزمان با اذان مغرب بود به محض اینکه اذان و میدادن کنار زمین شروع میکرد به نماز خواندن با همون لباس ورزشی. ❤️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
محمد علی جهان آرا در ۹ شهریور ۱۳۳۳ در خرمشهر متولد شد. جهان آرا در سال ۴۸ به رهبری امام خمینی (ره) همراه تعدادی از دوستانش گروه الله اکبر را ایجاد کردند و به مبارزه علیه دولت محمدرضا پهلوی پرداختند. در اواخر سال ۴۹ همراه برادرش به عضویت گروه مخفی سازمان حزب الله خرمشهر درآمد. به دنبال آن توسط اعضای گروه ساواک شناسایی و زندانی شدند. در جریان این دستگیری بود که جهان آرا به دلیل سن کمی که داشت تنها به یکسال زندان محکوم و سپس به زندان اهواز منتقل شد. وی پس از قبولی در کنکور، در سال ۵۴ به مدرسه عالی بازرگانی تبریز رفت. یک سال بعد جهان آرا عضو گروه منصورون شد و به مبارزات مسلحانه روی آورد. جهان آرا در ۱۷ شهریور ۵۷، به دلیل کشتار مردم تهران در میدان ژاله از رفتن به سوریه و اردوگاه‌های مقاومت فلسطین باز ماند به دنبال بازپس‌گیری آبادان از نیروهای ارتش عراق، در تاریخ ۷ مهر ۶۰ محمد علی جهان آرا و تعدادی از فرماندهان، جهت گزارش عملکرد نیروهای ایرانی به امام خمینی (ره) راهی تهران شدند اما در میانه راه بر اثر سقوط هواپیمای حامل آنها در پرواز هرکولس سی -۱۳۰ نیروی هوایی ارتش، تمامی سرنشینان کشته شدند. عده‌ای معتقدند دلیل سقوط هواپیما نقص فنی بوده در حالی که عده‌ای دیگر این حادثه را حاصل شلیک موشک دشمن می‌دانند.
خمپاره‌ها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید، اما نارحتی بچه‌ها دیگر تأثیری نداشت؛ او کار خودش را می‌کرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود؛ ناگهان بچه‌ها متوجه شدند که بهنام گوشه‌ای افتاده است و از سر و سینه‌اش خون می‌جوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود. چند روز قبل از سقوط خرمشهر، شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸/مهر/۱۳۵۹ پر کشید و امروز آشیانه بهنام، این کبوتر خونین بال، در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان شهر آبا و اجدادش مدفون است. شهید🕊🌹 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh