هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
هیاهوی این روزها
دارد دیوانه ام می کند...
کاش کمی آرامش
از جنس آغوشت
برایم گوشه ای کنار بگذاری ...
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
#شبتـــــون_آرام_بایاد_شھـــــدا🌹
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
زمیــن ؛
هـمچون قفـس می ماند ،
برای عدہ ای
بعضی هــا آفریـدہ می شونـد ،
برای پــرواز . . .🕊
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
حوالی شما
دلتنگی چگونه است؟
" اینجا که باران میزند "
بزن باران
هوا ، هوای خاطرات اوست ...
چترمیخواهم چکار ؟ خاطرات که خیس نمیشوند...
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
📎سلام ، صبحتون شھـــــدایی🌺
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#یاد_یاران
ظرف غذایش که دستنخورده میماند، وحشت میکردیم. مطمئن میشدیم حتماً گروهانی در یک گوشهی خطِ لشکر غذا نخورده.
اینطوری اعتراض میکرد به کارمان.
تا آن گروهان را پیدا نمیکردیم و غذا نمیدادیم بهشان، لب به غذایش نمیزد.
گاهی چهلوهشت ساعت غذا نمیخورد تا یقین کند همه غذا خوردهاند.
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
صبحتون شهدایی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
قاسم مجروح شده بود، برای درمان او را به مشهد فرستاده بودند، چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینهاش تا پایین را باز کرده بودند و وضع بدی داشت، ۴۶-۴۵ روز کسی نمیدانست قاسم زنده است یا شهید شده، در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است، پزشک حاج قاسم از منافقین بود و میخواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس کرمانی و ناسیونالیستیاش قاسم را شب دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردندو قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا میگفتند برو دکتر میترسید، تا میگفتند برو بیمارستان در میرفت، فضای ما در جنگ این بود من از هویت ملی و اعتماد به نفسی صحبت میکنم که جنگ با خودش آورد و این ملت را آبدیده کرد.
✍به روایت سردارشهیداحمدکاظمی
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
نشر معارف شهدا در ایتا