خواست برود.
لختی مکث کرد و دوباره
رو به عبدالله برگشت و گفت:
«و اما من! هرگز برای امام خویش
تکلیف معین نمی کنم، که تکلیف خود را
از حسین می پرسم؛ و من حسین را نه فقط
برای خلافت که برای هدایت میخواهم؛ومن
حسین را برای دنیای خویش نمیخواهم، که
دنیای خود را برای حسین می خواهم.
آیا بعد از حسین کسی را می شناسی
که من جانم را فدایش کنم؟»
-صادقکرمیار؛نامیرا-🌿•.
🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
🌺🍂🌺 🍂🌺🍂
🍂🌺🍂
🌺
♡یالطیف♡
📒رمان عاشقانه هیجانی #هیوا ❣
🖊به قلم:ریحانه عزت پور؛ #نهال 🌷
🍂 #قسمت_صد_دوازدهم
دوسال بعد ...
روبہ روے بوم نقاشے نشستم و شروع ڪردم بہ خط خطے دوباره با رنگ سیاه اتاق پر بود از ایݧ بوم نقاشے ها با خط هاے سیاه ...بعد از ٺو همہ رنگ ها سیاه بود .صداے پاشا کہ سعے داشٺ آرام حرف بزند را بہ وضوح میشنیدم.
-باشہ ،ملڪا بسہ ...خیلے بے اعصاب شدے ها
قلمو رو پرٺ می ڪنم و دوباره سرم رو بیݧ دستام مے گیرم ،دیونہ شدم ...دیونہ ...!
-خدافظ
تقہ اے بہ در میزنہ و منتظر مے مونہ تا جواب بدم و اذن ورود صادر ڪنم ...صدایے ڪہ نمے شنود وارد اتاق مے شود ..خیره بودم بہ عڪس محمد حسیݧ با لباس سبز پلیس ڪہ مے خندید پایین آݧ عڪس درشٺ نوشتہ بود : شہید سید محمد حسین فاطمے تبار شہید امنیٺ ...
-آبجے گلم پاشو آماده شو
بے حرف خیره مے شوم بہ قرمزے اسم شہیدش ..
-بریم بیرون یہ هوایے بخره بہ سرٺ ؟
با بغض نوچے میڪنم مثل بچہ هایے ڪہ قہر ڪرده باشند .اشڪم میچڪہ با نوڪ انگشٺ اشڪم رو پاڪ میڪنہ .
-من خیلے بدبختم پاشا
بغلم میڪنہ با تمام وجود گریہ مے ڪنم ،شونہ هام مے لرزه ،از همان چشماݧ ابریم خیره مے شم بہ محمد حسیݧ .
-پاشا هیچ وقٺ با ملڪا این ڪار رو نڪن هنوز جلو چشامہ جنازه سوختہ محمد حسیݧ ...نگاه ڪن انگشترشم سوختہ
نگاهے بہ انگشتر میکنہ کہ همیشہ با خودم داشتم .یاعلے روے انگشتر ڪمے تغییر رنگ داده بود ،دوباره با ڪل وجود گریہ مے ڪنم .
-محمد حسین سوخٺ ..بےچاره فرشتہ خانوم چے میڪشہ
-پناه آروم باش
نالہ میزنم محمد حسیݧ ...یعنے اون لحظہ ڪہ مے سوخٺ تو ڪابین گیر افتاده بود پسر فرشتہ خانوم؟
-بہش فڪر نڪن
-چقدر سخٺ شهیدش ڪرد خدا
-خوش بہ حالش
اشڪام رو پاڪ میکنم ،تند تند مثل ابرے ڪه بعد ازبارش از آفٺاب تقاضا مے ڪند ڪہ آثار دل گرفتہ اش را پاڪ ڪند .
-بلند شو
-ڪجا ؟
-هر جا ٺو بگے
-بریم خونہ محمد حسین اینا
-بریم
سرے تڪون میدم و دوباره لباس مشڪیام رو مے پوشم .از پلہ ها پایین میرم .مامان صدام میڪنہ
-پناه ...ماماݧ قرصاٺ رو خوردے؟
-بلہ
-ڪجا میرے؟
-خونہ محمدحسین اینا
-باشہ عزیزم برو
سرے ٺڪان میدهم و مے روم ،سوار ماشیݧ شاسے بلند پاشا میشم ،سرم رو تڪیہ میدم و چشام رو مے بندم .
-خوبے؟
سرے ٺڪان میدهم ،بعد ڪمے جابہ جا مے شوم دلم محمد حسین رو مے خواسٺ با عطر گل هاے اقاقیا ...
-پناه جان تو خیلے دارے خودٺ رو اذیٺ مے ڪنے
-محمد حسین خیلے جوون بود پاشا ...اون محمد حسݧ نامرد شوهرم رو ازم گرفٺ خودم مے ڪشمش
-هنوزم باورم نمے شہ ..محمد حسݧ این ڪار رو ڪرده ...آخہ محمد حسین برادرش بود ...برادرش رو ڪشت
-بسه نمے خوام بہش فڪر ڪنم
-باشہ
دوباره چشم هام پر از ترنم مے شود پر از شبنم نبودنٺ ...پر از غصہ نبودٺ ...پر از غصہ و داغ ...
-بزن ڪنار
-چرا؟
-بزن ڪنار
-باشہ
بہ بیرون مے پرم ،نفس هایم تحمݪ هواے گرفتہ ڪابین رو نداشٺ ..آبے جلویم مے گیرد ،آبے بہ صورتم میزنم ...
-بازم قرصٺ رو نخوردے؟
-چرا
-پس چرا حالٺ بد شد
-نمے دونم
-نکنہ ناشتا خوردے
-آره لابد
-پناه چیزے ازت نمونده
بعد از اون مگر مے شد چیزے هم ازم بماند ؟
🌺🍂ادامه دارد.....
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
🌺🍂🌺 🍂🌺🍂
🍂🌺🍂
🌺
♡یالطیف♡
📒رمان عاشقانه هیجانی #هیوا ❣
🖊به قلم:ریحانه عزت پور؛ #نهال 🌷
🍂 #قسمت_صد_سیزدهم
فرشتہ خانوم در رو باز میڪنہ ،لبخندے بہ صورتم می پاچد.
-خوش اومدے عزیز دلم
بغلم میکنہ و بعد بہ سمٺ داخل خونه هدایٺ مے کنہ .دستے بہ پاشا میده و سلام علیڪ گرمے مے کنہ ،چادر رنگیش رو در مے آورد .بعد نفس نفس بہ سمٺ تخٺ حیاط مے رود ،همون تختے کہ محمد حسیݧ روش میشسٺ .
-پاشا جون پسرم ،هر وقٺ ٺو رو مے بینم یاد محمد حسین مے افتم (گریہ ش میگیره)..محمد حسینم تازه اول جونیش بود ،مے خواستم بچہ دار شدنش رو ببینم
حال دیگہ حسابے گریہ مے کرد مثل ابر بہارے .دلم براش سوخٺ جلو رفتم ،ڪنارش نشستم .
-مامان فرشتہ چقدر غصہ میخورے
-راضیم بہ رضاے خدا ولے اے ڪاش حداقل نمے سوخٺ
شونہ هاش رو ماساژ میدم ،ملکا پلہ ها رو پایین میاد و سلامے بہ پاشا میڪنہ ،پاشا هم لبخندے نثار جونش میکنہ و بعد بہ من سلام میڪنہ .
مامان فرشتہ نگاهم کرد با غم ،چقدر پیر شده بود ،جلو رفتم و لبخندے بهش زدم ،در جوابم لبخندے زد .پیاز رو ازش گرفتم:من خرد مے کنم
پیاز رو نداد ممانعت کرد با دلخوری گفتم: به آشپزے من ایمان ندارے؟
-چرا ولے به دل خودم نه
-دلتون؟
-آره ،می ترسم کہ بغضم بشکنہ
از پشت بغلش کردم محکم و آروم گفتم: قربون بغضتون بشم
به سمتم برگشت و آروم گفت :خدا نکنه
-مامان باید کارے کنےیادت بره
-تو گوشه اے از وجودت رو یادت میره؟
- نہ
ناراحتیم رو که دید سر پایین افتاده ام رو بالا آورد : ناراحتیتو نبینم
لبخندے میزنم و سعے میڪنم شاد باشم اگر چہ خیلے سخت بود .
-دخترم ..تو باید سر و سامون بگیرے
بازم بحث تڪرارے فرشتہ خانوم ،پیاز را ڪمے تفت میدهد و نمڪ میزند .
-فڪر ڪردم اون بحث تموم شده اسٺ
-پناه تو هنوز جوونے
-مامان فرشتہ من دوتا ازدواج نا موفق داشتم
-بہت حق میدم ولے سلمان مرد خیلے خوبیہ
-خوش بہ حال مادرش
فرشتہ خانوم دوباره بہ پیاز ها نمڪ میزنہ و لبخندے نثار من میکنہ
-پناه بہ خاطر من با سلمان ازدواج ڪن
-فعلا ڪہ نمے خوام
فرشتہ خانوم نمک دون رو بر میداره و ڪمے نمڪ بہ پیاز داغ ها میزنہ .پرے کاهو بر میدارم و میخورم .ملکا و پاشا با هم خلوٺ ڪرده بودند یاد محمد حسین بہ خیر! فرشتہ خانوم بازم بہ یہ مایتابہ پیاز نمڪ میزنہ این بار صدام در میاد:چقدر نمڪ میزنین مامان فرشتہ؟
-مگہ نمڪ زدم ؟!
اینم آثار نبودٺ آقا محمد حسیݧ...
🌺🍂ادامه دارد.....
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#رمان_زیبای_هیوا
💞بهترین ها را با زخمیان عشق دنبال کنید 💞
به دنبال تو میگردم میان کوچهها گاهی
عجب طوفان بیرحمیست،
عطری آشنا گاهی 🌹
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
بسم الله الرحمن الرحیم
یا زهرا
🏴ملت حسین به رهبری حسین
❤پویش چله عاشورا از عاشورا تا اربعین
#چله_قرائت_زیارت_عاشورا
#زمان_شروع_روزعاشورا
#زمان_ختم_روزاربعین
نیات👇
🌾🕊تعجیل در فرج مولا
🌾🕊سلامتی حضرت آقا
🌾🕊دفع بلایا از تمامی آزاده های جهان
🌾🕊شادی روح همه اموات، معلوم نیست سال بعد ماه محرم باشیم یانه؟!
🌾🕊عاقبت بخیریمون
🌾🕊حاجت روایی همه حاجتمندان
🌾🕊حاجت روایی .....(هر روز اسم یک نفر)
#نحوه_برگزاری
🍀هر روز قرائت زیارت عاشورا
🍀هر روز به نیت حاجت روایی یک نفر با نام(شب قبل حتما اعلام میشود)
🖤هرکسی تمایل دارد در طرح سهیم شود ذکر #لبیک_یا_زینب(س) را در آیدی ذیل اعلام کند.
↕↕↕↕↕↕↕↕↕↕↕↕
↕↕↕↕↕↕↕↕↕↕↕↕
✒بزرگوارانی که مایل به انجام این طرح برای کانال یا گروه خود هستند این طرح آزاد است فقط تعداد چله را جهت سرشماری کلی اعلام نمایید.
#همقدم_باکاروان_دلداده_های_شهدا
#الهی_عاقبتتون_ختم_به_شهادت
#الهی_مولا_برامون_دعا_کنه
طرح سراسری
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
جهت ثبت نام به ایدی مراجعه کنید
👇👇👇
@Batau110
۱-خادم الشهدا
۲-امینی
۳-ابو صالح
۴-فاطمه
۵-یاسر
۶-خانم بهروزی
۷-خانم گناوه ایی
۸-خانم آقاجری
۹-خانم رهبر
۱۰-لیلا
۱۱-خانم حضرتی
۱۲-عاطفه
۱۳-خانم فدائیان
۱۴-محمد پارسا
۱۵-جمیله نادی
۱۶-علیپور
۱۷- گروه شهید عطایی
۱۸-زهرا محمدی
۱۹-زهرا نصرتی
۲۰-زهرا
۲۱-رائِد
۲۲-خانم ماه کویر
۲۳-سید رضا
۲۴حمیده رمضانی
۲۵-جابر
۲۶-رضا
۲۷-کاربر فقط برای خدا
۲۸- غفاری
۲۹-حمزه ئی
۳۰-شهید کرار
۳۱-ایلیا علوی
۳۲-خانم شجاعی
🍁زخمیان عشق🍁
بسم الله الرحمن الرحیم یا زهرا 🏴ملت حسین به رهبری حسین ❤پویش چله عاشورا از عاشورا تا اربعین
سلام دوستانی که پارسال بودید امسال از کاروان عاشورا جا نمونی....،