فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکسی ماند به خورشید سلامم ببرد
ما که مردیم و ندیدیم به خود گرما را
#شیخرضا_جعفری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_مولانا_یا_صاحبالزمان
💔
حسین جان تو کیستی؟!
که از غم از دست دادنت
مردانمان شبیه به زنان گریه می کنند
صلواتی بفرستیم از جانب آنکه امنیت این طریق را مدیون جانفشانی اوییم، هدیه به محضر اباعبدالله
#شهید_قاسم_سلیمانی
#اربعین
سردار کشور #امام_زمان
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
تمام آرزویشان، تحقق روزگار ظهور بود
در وصیتنامهاش نوشته بود:
امیدوارم خداوند متعال، اسلام را یاری کند و امام زمان(عج) هرچه سریعتر ظهور کند و پرچم را از نائب بر حقّش، امام خامنهای(مُدَّ ظِلّهُ العالی) که بزرگپرچمدار اسلام است، تحویل بگیرد انشاءالله!
از پدر و مادرم به خاطر زحمات زیادی که برای من کشیدهاند، تشکر میکنم و همیشه برای من دعا کنند که همان دعای آنها بود که راهم را به خوبی انتخاب کردم.
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
فرازی از وصیتنامه #شهید_سیدعلی_اصغر_شنایی
فدایی عمه جان #امام_زمان
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
همسرم...
بہ دخترم، زینب بگو ڪه پدر ،
هر شب جمعہ با جمیع شهداء بہ
دیدار حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
خواهد رفت...
و اگر می خواهد در فضای نورانی و
پر از معنویت ، من هم در نزد
اباعبدالله بنشینیم و فخر ڪنم،
باید زینب باشد...
فرازی از وصیتنامه #شهید_غلامرضا_ادبی_مهذب
#امام_حسین
#حجاب
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
تمام آرزویشان، تحقق روزگار ظهور بود
در وصیتنامهاش نوشته بود:
امیدوارم خداوند متعال، اسلام را یاری کند و امام زمان(عج) هرچه سریعتر ظهور کند و پرچم را از نائب بر حقّش، امام خامنهای(مُدَّ ظِلّهُ العالی) که بزرگپرچمدار اسلام است، تحویل بگیرد انشاءالله!
از پدر و مادرم به خاطر زحمات زیادی که برای من کشیدهاند، تشکر میکنم و همیشه برای من دعا کنند که همان دعای آنها بود که راهم را به خوبی انتخاب کردم.
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
فرازی از وصیتنامه #شهید_سیدعلی_اصغر_شنایی
فدایی عمه جان #امام_زمان
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
رمان زیبای
#سو_من_سو
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
سلام دوستان:
#سو_من_سه
#قسمت_سی_دوم
بالاخره آرشام لب باز می کند:
- مهدوی میگه دنیا رو ببین! ببین مردم چه با لذت بهش نگاه می کنند، تو هم نگاه کن، لذت ببر. خائنه هر کی میگه لذت نبر. خائنتر اونیه که آدرس لذت رو اشتباهی میده. لذت رو اینقدر کم برات تعریف می کنه. اینقدر زودگذر، تموم شدنی. حالِ دل خراب کن. اتفاقا باید لذت ببری، اما عمیق. لذت بیرون وجودت نیست. از درونت باید بفهمی که حال کردی یا نه؟
من الان نه حال خودم را می فهمم نه حال آرشام را. تازه سردرگم شده ام. تمام آرزوها و خیال ها و برنامه هایم یکجا رفته زیر سؤال. حس می کنم یک عالمه آدم رذل نشسته بودند از قبل برای منِ هیچ نفهم طوری زندگی نوشته اند که تهش برسم به هیچ. عشق من و بچه ها رفتن بود. از ایران باید می رفتیم یک جای بهتر. زندگی آمریکایی آرزویمان بود. هست یعنی، هنوزم هست. هست یعنی؟ هنوزم هست؟ تا می خواهم حرف های ذهنم را به آرشام بگویم، می پرسد:
- تو معنی این حرفا رو می فهمی وحید؟
نگاهش را داده به سنگ مقابلش. چه شد که همۀ اینها برای ما سراب شد.
- من چندبار اومدم اینجا تنهایی. فکر کردم. اینا رو دیدم و فکر کردم. دیدم اینا خیلی کیف می کنند. دیدی دخترا و پسرا والیبال می کردند؟
- ندیده بودم. کجا بودند؟
- هر روز میان چند تا دختر، چند تا پسر. بازی می کنن و می رن. زیر فواره ها خیس می شن و میرن. اسکیت می کنن و می رن.
باز هم سکوت می کند. مجبورم بگویم:
- خب بمونن؟ نرن؟
دستانش را بغل می کند و نفس عمیق می کشد. اما حرف نمی زند. بلند می شوم و مقابلش می ایستم. سر بالا نمی آورد. به هم ریخته ام، این سکوت ها بیشتر عصبی ام می کند. می گویم:
- خب خب خب.
- هیچی... میرن دیگه. تموم میشه. مهدوی می گفت یه جوری حال کن که تموم هم که شد، انرژیِ حالش، حالت رو خوب کنه، انرژیش تموم نشه. هروقت یادش می افتی حس خوبی که گرفتی
اشک شوق به چشمت بیاره. لذتش اینقدر زیاد باشه که نتونی با صدای بلند برای بقیه هم تعریف کنی. این بقیه هم حسرت
بخورن از لذتی که بردی. بگن خوش به حالت، وقتی هم از تو جدا میشن برای بقیه بگن.
پشتم را به آرشام می کنم و چند قدم دور می شوم. مهدوی حرف زده مثلا!
صدای آرشام را از پشت سرم می شنوم:
- من و تو خودمون می دونیم الان که داریم اینطور می چرخیم تو دنیا، سی سال دیگه رومون نمیشه تعریف کنیم. می ترسیم زن و بچه مون بفهمن.
حرف ندارم بزنم. اما فکرم دور می زند که اطرافیانم خیلی از کارهایی که کرده ام را بفهمند. بفهمند که من ... می کنم و حواسم را جمع می کنم که باید خیلی چیزها را انکار کنم.
- من حرف های مهدوی رو نمی فهمم، ولی خب اون خیلی حرفای قشنگی داره که می زنه. من فقط شنیدم. دوست داشتم.
از درخت بالای سرمان، نه، از شاخۀ درخت بالا سرمان چند تا برگ زرد زمین نمی افتد. زمستان است خب. برگی نمانده تا بریزد و کمی حال را عوض کند. همه جا سرد است و یخ. آدم را یاد مرگ فرید می اندازد. سوز سرد همه را دارد فراری می دهد و یک خلوتی نامیزان سایه می اندازد روی سکوت بعد از غروب پارک. حس وحشتناک مرگ دهان انسان را سرویس می کند. بالاخره مرگ
خوب است یا بد؟ مسئله این است. ابدیت اگر نباشد که آمدن و رفتن به کشک هم نمی ارزد. اگر هم باشد... دلهرۀخوب و بد بودن زندگی آن دنیا و آبرویی که می رود و دوری و نزدیکی از خدا، آدم را بیچاره می کند. آن دنیا اگر قرار است که باشد، دیگر باید کلا توی بغل خدا باشد که شر و شیطان و نفس خبیث و گل و گیس نمالند همۀ دارایی
را به هم. الانش هم باید یا خالق نباشد یا باید تنگ آغوشش باشی که این همه حسرت و بدبختی و دل نگرانی پشتش نباشد. وسط این فکرهایم که آرشام دهان باز می کند و از دنیایم بیرونم می کشد:
- من که نه، اما جواد داره خودشو زیر و رو می کنه. فرق پارسال و امسالش اینه که اگه پارسال می پرسیدی تو کی هستی نمی تونست دو کلمه از خودش بگه. اما الان دقیقا می دونه چه قدر لجبازه، چقدر بداخلاقه، جواد امسال هر شب خودشو مرور می کنه، کجا حرف مفت زده، کی چشم درونده، کجا لمبونده.
تلخندی می زنم و رویم را برمی گردانم و می گویم:
- حتما بعدشم یاد گرفته که "هواشو" دائم تو پلاستیک کنه که نفس خبیثش حال نیاد.
هان! خوب است. مرد شده جواد. تا حالا ولمعطل بود، حالا...
#نرجس_شكوريان_فرد
#سو_من_سه
.
٭٭٭٭٭--💌 #ادامه_دارد ✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
آه حسرت شهید از زیارت عاشورا
نوید صفری در یکی از یادداشتهایش نوشته: «آه که حسرت من این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست؟
بر شما باد به خواندن عاشورا. بر شما باد به خواندن زیارت عاشورا که این توصیه حضرت ولیعصر(عج) است.
هرکس 40 روز زیارت عاشورا بخواند و ثواب آن را برایم هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم! اگر نه در آخرت برای او جبران میکنم. انشاءالله شرمنده شما نباشم.
#شهید_نوید_صفری
شهید روز #اربعین
فدایی حرم عمه جان #امام_زمان
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
enc_16940757317616371565367.mp3
4.04M
👌نماهنگ ماشاءالله اباعبدالله
حاج محمدرضا طاهری . مناجات با امام حسین (ع)
۱۶ شهریور ۱۴۰۲ . استودیویی
enc_16939976801787356381596 (2).mp3
2.55M
نماهنگ هفتاد و دو ملت
امیر کرمانشاهی . مشایه اربعین
۱۶ شهریور ۱۴۰۲ . استودیویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
سرداری که کفش را واکس می زد...
خیلی حرف است سردار سپاه باشی و مثل آدمای عادی رفتار کنی و یا بهتر بگویم کاری کنی که آدمهای عادی هم کمتر انجام می دهند.
اربعین ۹۳ برای پیاده روی اربعین به کربلا رفت.
در بین راه ساعت ها و روزها در گوشه ای مینشست و واکس در دست کفشهای زوار امام حسین علیه السلام رو واکس می زد.
فیلم حاضر متعلق به سردار شهید مدافع حرم، حاج هادی کجباف در حال واکس زدن کفش زوار حسینی است.
#شهید_هادی_کجباف
#اربعین
#کربلا
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
دعایی که در هنگام شهادت در جیب شهید ابومهدی المهندس بود:
یامَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَیَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُوعَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم
📌اى خداوندى كه عمل اندک را مىپذیرى و ازگناه بسیار مىگذرى، عمل نیک اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستی...
#شهید_ابومهدی_المهندس
فدایی عمه جان #امام_زمان
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💔
چند ماه قبل از اینکه به سوریه اعزام شود، در پیامکی از من خواست مامان و بابا را راضی کنم. پیام داد که:
"فاطمه! من میخواهم به سوریه بروم. میترسم مامان و بابا راضی نباشند یا سخت راضی شوند. کمکم کن."
البته بعداً حضوری به من گفت: آبجی برو با مامان درباره حضرت زینب (س) حرف بزن! با مامان حرف بزن که اگر الان اصغر به سوریه نروند، آن دنیا جواب حضرت زینب (س) را چه میخواهی بدهی!
به خاطر همین شبها خواب میدیدم، اصغر در تابوت دراز کشیده و من بالای سرش دارم با او حرف میزنم.
دیگر خسته شده بودم. به برادرم گفت: دیگر این حرفها را نزن. چند ماه هست که درست نتوانستهام بخوابم.
شب آخر که برای خداحافظی آمد، گفت: فاطمه! بلند شو فیلم بگیر. از همه اعضای خانواده خداحافظی کرد. بعد سمت من آمد و محکم بغلم کرد. دوست نداشتم از آغوش برادرم جدا شوم. تنها کسی که برادرم پیش او گریه کرد، من بودم.
چند وصیت به من داشت؛ اینکه مانند حضرت زینب (س) صبور باشم و چادر حضرت زهرا (س) را روی سرم بگذارم. بعد با او خداحافظی کردم...
#شهید_علی_اصغر_الیاسی
سالروز شهادت
فدایی عمه جان #امام_زمان
#حجاب
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🔴درباره شهیده نو عروس ۱۷شهریور چه میدانید؟
محبوبه اول شهید شد،بعد همسر شهید و بعددختر شهید شد.شهادت در دودمان آشتیانی با محبوبه شروع شد.
🔹شهیده محبوبه دانش آشتیانی متولد۱۳۴۰/۱۱/۲ در تهران بود که با آغاز حرکتهای انقلابی علیه حکومت پهلوی به جمع انقلابیون پیوست. ودر روز 17 شهریورماه سال1357 در میدان شهدادر17 سالگی به شهادت رسید
🔹مردها به محبوبه گفته بودند:«شما برو اینجا نمان.» محبوبه به آنها جواب داده بود:«اگر کار درستی است که زن و مرد ندارد. اگر کار غلطی است که شما هم نباید بروید.»
جملههای بالا بخشی از آخرین لحظههای زندگی محبوبه است.
همچنین نکته قابل توجه در خصوص شهید دانشآشتیانی این است که چند سال بعد نیز نامزد او (شهید حسن اجارهدار) و پدر بزرگوارش (شهید غلام رضا دانش) در حادثه هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند .
🔹درباره ویژگیهای اخلاقی محبوبه در کنار مبارزه و انقلابیگری، فعالیت علمی ممتازش، تسلط به معارف اسلامی، قرآن، نهجالبلاغه، صحیفهسجادیه و تفاسیربود.نظم،مهربانی، صداقت، وفای به عهد، وقتشناسی، استقلال فکری و پیگیری مستمرکارها و ذهن خلاق از جمله ویژگیهای او بود.
⏪درباره ماجرای ۱۷ شهریور آنچه که از روایت تاریح پنهان مانده فعالیت چشمگیر زنان در تظاهرات علیه شاه بوده است به طوریکه حتی بانوان زودتر از مردان به تظاهرات آمده و آنها را تشویق به مشارکت در راهپیمایی میکردند.
منابع:
۱_ماهنامه شاهد یاران، شماره 27
۲_کافه تاریخ
۳_خبرگزاری مهر
✍عالیه سادات
شهیده#محبوبه_دانش_آشتیانی🕊🌹
🥀 خطبهی عقد خوانده میشد اما داماد نبود!
🥀 لحظهی جاریشدن خطبهی عقدمان مقارن با اذان ظهر شده بود. عاقد، خواندن خطبهی عقد را آغاز کرده بود ولی داماد نبود! بعد از مدتی آمد.
🥀 هر که پرسید کجا بودی، توضیح خاصی نداد. از غیبتش کمی ناراحت بودم. بهآرامی گفت: «میدانی که #نماز_اول_وقت برایم مهم است. نمیخواستم شروع مهمترین فراز زندگیام با نافرمانی خداوند باشد.» به مسجد رفته و نماز اول وقتش را خوانده بود.
👤 راوی: همسر #شهید_سعید_حسینی
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🥀 در این انــقلاب آنقدر کـار هست،
که میتوان انجام داد. بیآنکه
هیــچ پست، سمت، حکم و ابلاغی
درکار باشد..
#شهید_بهشتی
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
رمان زیبای
#سو_من_سو
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
#سو_من_سه
#قسمت_سی_سوم
- می دونی وقتی به من و تو و همه نگاه می کنه، عاشقانه نگاه می کنه. دیدی پدر و مادر یه بچۀ شیرین و قشنگ دارن. بچه راه میره نگاش می کنن و می خندن، هی عکس و فیلم می گیرن و قربون صدقه میرن.حالا فکر کن یکی خالق همین ماها باشه. پدر و مادر که خالق نیستن، حال می کنن! خدا که خالقه چه قدر ماها رو طلب می کنه... چقدر عاشقانه نگاهمون می کنه... بابا و مامانه، انواع و اقسام وسایل رو قبل از به دنیا
اومدن بچه می خرن. هی لباس می خرن، ذوقزده نگاه می کنن و به بقیه هم نشون میدن. بعد تن بچه شون می کنن و ضعف میرن. خدا خالقه، قبل از اومدن ما، زمین و آسمون رو برامون آفریده، چیده، رنگارنگ، انواع و اقسام. هزار مدل گل... هزار مدل میوه... هزارجور محبت؛ محبت مامان بابا یه جور، دوست و رفیق یه جور... ملائکه یه جور... عمه و عمو و دایی و خاله یه جور. ستاره و ماه و خورشید...یعنی عشقی داره به ما بی نظیر.هوامونو داره از شیر مادر تا هرچی که هست. زودتر آماده می کنه که چی؟
که داریم میایم این دنیا. بعد هم خودش میشه اولین تربیت کننده... رب العالمین. خسته میشی؛ شب رو میاره، بخواب گلم. "وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً". زمین باید بچرخه اما برای تو مثل گهواره است. "أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً". روز رو دوست داری سر و صداشو، حالش رو... خورشید میآره و سایه. گرما و خنکی. نسیم و آب و... گرسنگی و تشنگی. خلاصه پیش پیش.
هی آماده می کنه و میگه ای جان...
این وسط دیدی پدر و مادر، بچه رو چه جوری به حرف میارن. چند ماهه است میگن بگو: آقون، آقون. بچه دست و پا می زنه می خنده چون می خوان توانایی کلام بچه شون رو بالا ببرن، توانمندی یه اصل مهم تو زندگیه. رشد کردن با کمک وسیله ها. اینا دوست دارند صداشو بشنوند. با...با. بگو با...با.
خدا دوست داره صدا بشنوه از ما. کسی هست به پدر و مادر بگه چرا میگی بچه ت برات حرف بزنه. یا بچه ای اینقدر بی ادب باشه بگه من دلم نمی خواد براتون حرف بزنم. فلسفۀ نماز و قرآن خوندن همینه. خدا دلش می خواد ما باهاش اختصاصی حرف بزنیم. می خواد رشد کنیم. کنار خودش رشد کنیم. کوتوله نمونیم. می خواد کلاس خصوصی بذاره برای قبولیمون تو کنکورای سخت.
کتاب و مدرسه رو قبول داریم، اما معلمی و کتاب و درس و قوانینشو
برای قبولی تو آزمون بزرگ خدا و قوت گرفتن و بزرگ شدن رو قبول نداریم!
عشق بین عاشق و معشوق دیدی. کله هاشون تو همه، چند ساعت با هم حرف می زنند. زنه مطمئنه مرده دوستش داره، برعکس هم همین طور. ساعت ها دست تو دست هم، هم صحبت با هم... خدا مطمئنه دوسِت داره و اثبات کرده. من و توییم که فرار می کنیم. چون نمی شناسیم. چون بهش فکر نمی کنیم. چون نمی خواهیم بشناسیم. چون نمی بینیم. چون... عجیب نیست لذت بودن با کسی که اصل وجود منه، پایۀ لذت منه، اصلا لذت رو خدا خودش خلق کرده، برای من و تو هم خلق کرده. یه لذت همیشگی، عمیق، تکرار نشدنی.یه محبوب قوی، زیبا پسند، دوست داشتنی، خالق زیبایی. خدا؛ خالق لذت هاست. امکان نداره مخالف لذت بردن باشه وحیدجان. حالا خودت یه قلم بردار، یه دفتر. با همین نگاه خدا برو جلو.
کنار مهدوی آرام شده ام انگار کلامش هم...
باید برای علیرضا هم کاری بکنم. علیرضا این روزها آرام نیست. موسیقی هم گوش نمی دهد. گوشی اش هم شکسته است. سیدی هایش خرد شده اند. اینها را برای جواد و آرشام می گویم. می گویم هم که همه اش زیر سر آن سه جوبنشین است. قرار می شود که زیاد دور علیرضا را بگیریم. مصطفی اما در سکوت و بدون اطلاع آن دو ارتباط مجازی گرفته است با علیرضا. بحث می کند، نقد می کند، رفاقت و محبت می کند، مرام گذاشته است وسط برای علیرضا.
خیلی به من نمی گوید که چه می خواند و چه می نویسد، اما فکر کنم که علیرضا را وابستۀ خودش کرده است.
ما همه کنکور داریم، اما غصۀ مهم تر از کنکور هوارمان شده.
#نرجس_شكوريان_فرد
#سو_من_سه
.
٭٭٭٭٭--💌 #ادامه_دارد 💌 --٭٭٭٭٭
✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh