eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂در ایـن کوچه های بُن بست⛔️ نَفْس #پرواز ممکن نیست 🍂باید چگونه زیستن بیآموزیم👌 از آنان که #گمنام رفتند..! #شهدا_شرمنده_ایم😔 صبحتون شهدایی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
نگاه توست وقتی که چشمانت برمن می کند این من نیستم که با تابش نگاهت می شوم داشتنت است که بر می خیزد برای از نو سرودن نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
نشرمعارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#پروفایل #عید‌_غدیر نشرمعارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💠 هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که: 💠 هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است ...♡ معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh نشر
°•|🍃🌸 °•{ســـــردار والامقام #شهید_فتـــــح‌الله_نظـــــری🕊🌹}•° #فرازےازوصیتنـــــامہ ◽️ #شهيـــــد نمى‌ميرد، #شهيـــــد زنده و جاويد است و در بالاترين و والاترين درجه در جايى كه چشم ما آن را نمى‌بيند و در جايى كه ما فكر آن هم نمى‌كنيم به زندگى خود ادامه مى‌دهد. ◽️خداوند هر كس را كه خالص شده باشد و آنگونه باشد كه خدا مى‌خواهد بهترين كارى براى او مى تواند انجام دهد اين است كه او را #شهيد كند، يعنى شاهد بر تمامى جهان قرار دهد. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
یوسف‌های گم‌گشته به کرمان بازآمدند و مردم چه زیبا و باشکوه به استقبال رفتند... مادر امیر شهید «جانعلی قربانعلی‌پور»: گرچه برایش آرزوها داشتم، اما خوشحالم که پس از 33 سال مرا به آرزویم رساند و به انتظارم خاتمه داد و با آمدنش دلم را شاد کرد. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
یوسف‌های گم‌گشته به کرمان بازآمدند و مردم چه زیبا و باشکوه به استقبال رفتند... مادر امیر شهید «حمدالله قربانعلی‌پور»: 33 سال چشمم به در بود که حمدالله بیاید.... امروز آمد و چه زیبا با خلعت شهادت آمد... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🔶اینک بار دیگر انصار و عشاق حسینی (ع) میروند تا عاشورایی دیگر برپا کنند تا باشد که خفتگان بیدار شده و حسین زمان خود را دریابند و به فراز «هل من ناصر ینصرونیاش» لبیک گویند.ای ملت مسلمان ایران هوشیار باشید که دشمنان اسلام در کمین شما هستند و میخواهند شما را با اسلام بیگانه کنند. 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#معرفی_شهید #شهید_محمد_رضا_اخگری 🔹نـام پـدر : قربان علی 🔹تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۶/۰۴/۰۵ 🔹مـحل تـولـد : نيشابور 🔹تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۵/۱۶ محمدرضا اخگری در نیشابور در خانواده مذهبی بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در همان شهر گذراند  و در سال ۱۳۶۱ به باقرشهر عزیمت نمودند. ایشان در بسیج فعالیت زیادی داشت و تا نیمه شب خدمت می نمود چند ماه جلوتر از وقت قانونی دفترچه می گیرد و عازم جبهه می شود و در منطقه شرهانی در تاریخ  ۱۳۶۶/۰۵/۱۶  به درجه رفیع شهادت نائل می گردد. #نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
#پدر_شهید: 🌷این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنید که پدر شده باز هم لحظه‌ای در حضورش در #سوریه و منطقه عملیاتی شک نکرد. 🌷این بار آخری که اعزام می‌شد همسرش #باردار بود. وقت اعزامِ مرتضی هنوز جنسیت بچه مشخص نشده بود، بعد گفتند که بچه دختر است اما مرتضی در سوریه که بود یک بار که رفته بود حرم حضرت #زینب(س) برای زیارت، #قرآن را باز کرده بود و به ما گفت : 🌷من آیه‌ای را دیدم که اول و آخر آیه اسم #علی بود و بقیه کلمه ها مقابلم محو می‌شدند. همانجا به او الهام شد😇 که خداوند یک #پسر به او داده و اسمش هم علی است. در سونوگرافی مجدد دکتر گفت که بچه پسر است😍 🔻همسرشهید #مرتضی_حسین_پور: علی من بایدلباس جهاد بپوشه، اسلحه به دست بگیره؛ رجز #أنامحب_الزهرا درکوچه های مدینه سر بده✊ #علی کوچولو تنها فرزند شهید مرتضی حسین پور چهارماه بعد از #شهادت پدر به دنیا آمد. #شهید_مرتضی_حسین_پور🌷 #فرمانده_شهید_حججی #سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#پدر_شهید: 🌷این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنی
🌷 💠سقای تشنه 🔰مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی😪 برای او دوره بود‌.در عملیات آبی خاکی شمال کشور🇮🇷 در هوای به شدت گرم♨️ ناگزیر می شود چند بار یک را تکرار کنند. 🔰وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب💧 له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش که بهمن ۹۲ درحوالی حرم🕌 (س) به رسید🌷 سقا شده،وخود بدون نوشیدن ای آب به پادگان باز می گردند. 🔰مرتضی درجریان نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی👤 برای شناسایی موقعیت های تکفیری👹 خطر می کرد و باز می گشت. 🔰یک شب زمستانی☃ وقتی از شناسایی بازگشت به شدت بود پرسید غذاهست⁉️ گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان🍞 مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد ازآن را خورد وخدا شکر کرد🙂 و خوابید. 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حاج‌حسین_آقا_یکتا ما جبهه‌ای‌ها ؛ از لقاءالله جاموندیم دهه شصتی‌ها هفتادی‌ها هشتادی‌ها از بَقِیَّهُ اللَّهِ جانمونید ... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادر_شهید ... مادر همیشه بیشترین درد را می کشد... تیر و ترکش برای فرزند ... قلب پر درد برای مادر .... #بر_دامن_پاک_‌مادران_شهدا_صلوات . #خداحافظ_رفیق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#لالہ_های_آسمونے وقتی روز #اعزام معلوم شد، دو هفته 📆بعد (از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها) رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا #تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش👥 است یواشکی گفت: #چشم آماده می‌شم، گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپی‌اش شدم گفت: فردا صبح #اعزامه. احساس کردم روی زمین🌏 نیستم، پاهایم دیگر #جان نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد،🏘 گفت: باید اول به پدرم بگم اما #مادرم نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم😔 و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس🖼 پروفایل #تلگرامم را عوض کردم: من به چشم👀 خویشتن دیدم که #جانم میرود ... ‌ ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید #شهید_محسن_حججی🌷 #سالروز_اسارت @zakhmiyan_eshgh
❗️ 🍃شهید احمدعلی یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود ؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد ، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است! ☘مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: " . ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟" در بخشی از کتاب نوشته شده است: آیت الله حق شناس ، در مجلس ختم این شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود ، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!" 🍀سپس در همان شب در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد ، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم ، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. ! بلکه حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت ام به کسی حرفی نزنید ❤نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#نوکـری_ائمـــه 📝چند روزی بود که شهید حجت برای کلاس درس📚 حاضر نمی شد🚷 خیلی برام عجیب بود دلمو زدم به دریا و بهش گفتم #آقاحجت چرا سر کلاس نمیای⁉️ پاسخ داد: که یه کم سرم شلوغه، بعد گفتم بهر حال سر #کلاس بیایین، گفت نوکری اهل بیت💖 رو دارم برام #کافیه گفتم خوشبحالت برای ما هم دعا کن. 📝برام عجیب بود😟 چرا این حرفو می زنه با خودم گفتم ایام #محرمه شاید تو حال و هوای محرمه🏴 این حرفو می زنه. دوباره گفتم: این روزا هر جا برید #سرکار باید مدرک📃 داشته باشد بسیجی باید زرنگ باشه بعد گفت زرنگ هستم در کنار #نوکریم، درسمم می خونم. همین نوکری رو ادامه می دم و به همه جا می رسم🕊 📝این مطلب خیلی ذهنمو💬 درگیر کرده بود تا روزی که #شهید_شد فهمیدم که حجت مدرکو از مدرسه امام حسین(ع) گرفت😔 و مدرک نوکریش به همه جا رسوندش #بالاترین و با عزت ترین مدرک رو با مهر قبولی #اهل_بیت را گرفت و چه زیبا نوکراش رو پذیرفتن. #شهید_حجت_الله_رحیمی🌷 #خادم_الشهدا نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
در رگهای زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای شیرین تر.... ونگو شیرین تر.... بگو بسیار بسیار شیرین تر.....♡ {شهیددهنویان} نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
راوی مادربزرگوار شهید دو روز بعد از رفتنش زنگ زد 📞، پرسیدم مامان کجایی؟ گفت حرمم ؛ تعجب کردم. پرسیدم حرم؟ مگر تو تهران نبودی؟ کی رفتی مشهد؟ گفت نه حرم امام رضا(ع) نیستم، حرم حضرت زینب (س) هستم. گفتم پس چرا به من نگفتی می خواهی بروی سوریه. گفت می ترسیدم تو ناراحت بشوی طاقت نیاوری.😞 گفتم حالا که فهمیدم چطور طاقت بیاورم؟😭 گفت قرآن بخوان مادر...هروقت دلت تنگ شد قرآن بخوان.😭💐 #شهید_محمد_تاج_بخش تاریخ تولد : ۱۳۶۸/۰۴/۱۶ محل تولد : شهرستان گتوند استان خوزستان تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۵/۱۶ مزار شهید : گلزارشهدای شهرستان گتوند #روحمان_بایادش_شاد #سالروز_شهادت
🌾دارد #اسارت تو به زینب اشارتی 🍂از اشتیاق کیست که چشمت کشیده راه⁉️ 🌾ازدوردست می‌رسد آیاکدام پیک💌 🍂ای #مسلم_شرف به کجا می‌کنی نگاه❗️ #شهید_محسن_حججی #سالروز_اسارت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالها پیش در فتح خرمشهر در بین مدافعین به جا مانده نیروی دریایی اتفاق عجیبی افتاد. بی سیم چی ناخداصمدی فرمانده مدافعین خرمشهر بر اثر انفجار دست راستش رو از دست میده. سریعا با بند پوتین دستش رو میبنده و دست قطع شده رو میزاره داخل کوله پشتی و به ماموریت ادامه میده. ناخدا صمدی وقتی متوجه میشه ازش میپرسه چرا دست ات رو گذاشتی توی کوله و اون بیسیم چی قهرمان جناب قالندی میگه نمی زارم حتی دست عراقی ها به اون قطعه قطع شده دستم برسه. بعد از سالها ناخدا صمدی و اون بی سیم چی نترس و قهرمان در اردبیل دیدار می کنند . تماشا کنید و خضوع و خشوع دو جنگجوی قهرمان رو مقابل هم ببینید نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
🌾دارد #اسارت تو به زینب اشارتی 🍂از اشتیاق کیست که چشمت کشیده راه⁉️ 🌾ازدوردست می‌رسد آیاکدام پ
🌷 🔰در استان حسینیه‌ای وجود دارد که ۴۰ شب روضه🏴 برگزار می‌کرد، شهید حججی به مدت دو سال جزو این حسینیه🕌 بود. او از حدود ۵۰ کیلومتر را طی می‌کرد تا به اینجا بیاید 🔰وقتی برای آمد دو نکته گفت: یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم❌ و دوم هر چه کار در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم. بعضی از شب‌ها🌙 آنقدر خسته می‌شد که وقتی عذرخواهی می‌کردیم، می‌گفت برای امام حسین باید فقط داد. 🔰دو هفته بعد📆 از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها؛ رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا تلفن📳 محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش است یواشکی گفت: آماده می‌شم. 🔰گفتم: کی بود⁉️ میخواست از زیرش در برود پاپی‌اش شدم گفت: فردا صبح . احساس کردم روی زمین نیستم، پاهایم دیگر نداشت😞 سریع برگشتیم نجف آباد. 🔰گفت: باید اول به بگم اما نباید هیچ بویی ببره🚫 ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم و بدون گریه😢 بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس پروفایل را عوض کردم: من به چشم خویشتن دیدم که ♥️ میرود🕊 ‌ به روایت: همسر بزرگوار شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh