eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
7.7هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر ایتا @zameneashk1 باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات مقتل و دریافت کتاب شیعتی و مذبوح فرات @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
[Forwarded from محمد حسین تابع منش] بسم الله الرحمن الحرحیم مقتل عبد الله بن الحسن ع به روایت سید بن طاوس فخرج عبدالله بن الحسن بن علي عليه‏السلام - و هو غلام لم يراهق - من عند النساء، يشتد حتي وقف الي جنب الحسين عليه‏السلام و اطراف امام حسين ع را گرفتند. عبدالله بن حسن بن علي که بچه‏اي نابالغ بود، از خيمه‏ي زنان بيرون آمد و مي‏دويد تا در کنار حسين ايستاد. فلحقته زينب بنت علي عليه‏السلام، ليحبسه فأبي، و امتنع امتناعا شديدا، فقال: لا و الله، لا أفارق عمي زينب، دختر علي خود را به او رساند تا از آمدن بازش بدارد؛ ولي او حاضر نشد و سخت خودداري کرد و گفت: «نه به خدا از عمويم جدا نشوم.» فأهوي بحر بن کعب، و قيل حرملة بن کاهل الي الحسين عليه‏السلام، فقال له الغلام: ويلک يا ابن‏الخبيثة، أتقتل عمي؟ بحر بن کعب (و بعضي گفته‏اند حرمله بن کاهل بود) نزديک شد که شمشير بر حضرت بزند. پسر بچه گفت: «واي بر تو اي فرزند زن ناپاک!! عموي مرا مي‏کشي؟» فضربه بالسيف، فاتقاها، الغلام بيده، فأطنها الي الجلد، فاذا هي معلقة، او شمشير را فرود آورد. پسرک دست خود را جلوي شمشير داد. دست او را تا پوست بريد و از پوست آويزان شد. فنادي الغلام: يا أماه فأخذه الحسين عليه‏السلام، و ضمه اليه، پسرک صدا زد: «مادر!» حسين عليه‏السلام پسر را بگرفت و به سينه چسباند و قال: يا ابن أخي، اصبر علي ما نزل بک، و احتسب في ذلک الخير، فان الله يلحقک بآبائک الصالحين. و فرمود: «فرزند برادر! بر آن چه به تو رسيد، صبر کن و در اين سختي از خداوند طلب خير بکن که خداوند تو را به نزد پدران شايسته‏ات خواهد برد.» قال: فرماه حرملة بن کاهل بسهم، فذبحه، و هو في حجر عمه الحسين عليه‏السلام راوي گفت: حرملة بن کاهل تيري انداخت و گلوي پسر را که در آغوش عمويش بود، گوش تا گوش دريد. ابن‏طاووس، اللهوف، / 123 - 122 مساوي عنه: المجلسي، البحار، 54 - 53 / 45؛ البحراني، العوالم، 297 - 296 / 17؛ مثله الدربندي، أسرار الشهادة، / 424 – 423 گریز مقتل از کسانیکه در شب عاشورا گفتند والله لا افارق ..به مقتل عبد الله ع یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
[Forwarded from محمد حسین تابع منش] بسم الله الرحمن الرحیم مقتل عبدالله بن الحسن ع به روایت ارشاد شیخ مفید فخرج اليهم عبدالله بن الحسن بن علي عليهماالسلام، و هو غلام لم يراهق، من عند النساء، فشد حتي وقف الي جنب عمه الحسين عليه‏السلام، فلحقته زينب بنت علي عليه‏السلام، لتحبسه. فقال لها الحسين عليه‏السلام: احبسيه يا أختي . فأبي ، و امتنع عليها امتناعا شديدا، و قال: و الله لا أفارق عمي و أهوي أبجر بن کعب الي الحسين عليه‏السلام بالسيف، فقال له الغلام: ويلک يا ابن‏الخبيثة أتقتل عمي؟ فضربه أبجر بالسيف، فاتقاها الغلام بيده، و أطنها الي الجلدة ، فاذا يده معلقة ، و نادي الغلام: يا أماه . فأخذه الحسين عليه‏السلام فضمه اليه، و قال: يا ابن أخي! اصبر علي ما نزل بک و احتسب في ذلک الخير، فان الله يلحقک بآبائک الصالحين . ثم رفع الحسين عليه‏السلام يده، و قال: اللهم ان متعتهم الي حين، ففرقهم فرقا، و اجعلهم طرائق قددا، و لا ترض الولاة منهم أبدا، فانهم دعونا لينصرونا، ثم عدوا علينا، فقتلونا در اين ميان، عبدالله بن حسن بن علي عليهماالسلام که کودکي نابالغ بود، از پيش زنان بيرون آمد و لشگر را شکافت و خود را به کنار عمويش رسانيد. پس زينب، دختر علي عليه‏السلام خود را به آن کودک رسانيد که از رفتنش جلوگيري کند. حسين عليه‏السلام فرمود: «خواهرم! اين کودک را نگهدار.» کودک از بازگشتن (به همراه عمه) خودداري کرد و با سرسختي از رفتن سرپيچي کرد و گفت: «به خدا از عمويم جدا نخواهم شد.» در اين هنگام ابجر بن کعب شمشيرش را براي حسين عليه‏السلام بلند کرد. آن کودک گفت: «اي پسر زن ناپاک! آيا عمويم را مي‏کشي؟» پس ابجر آن کودک را با شمشير بزد. کودک دست خويش سپر کرد و آن شمشير دست او را جدا و به پوست آويزان کرد. کودک فرياد زد: «مادر جان!» پس حسين عليه‏السلام آن کودک را دربر گرفت و به سينه چسبانيد و فرمود: «فرزند برادر! بر اين مصيبتي که بر تو رسيده [است]، شکيبايي کن و آن را به نيکي به شمار گير»!، زيرا همانا خداوند تو را به پدران شايسته‏ات مي‏رساند.» سپس حسين عليه‏السلام دست به سوي آسمان بلند کرد و گفت: «بار خدايا! اگر اين مردم را تا زماني بهره‏ي زندگي داده‏اي، پس ايشان را به سختي پراکنده ساز! و گروههايي پراکنده دل ساز! و هيچ فرمانروايي را هرگز از ايشان خوشنود منما! زيرا که اينان، ما را خواندند که ياريمان کنند. سپس به دشمني ما برخاستند، ما را کشتند؟» المفيد، الارشاد، 115 - 114 / 2 = عنه: البهبهاني، الدمعة الساکبة، 354 / 4؛ القمي، نفس المهموم، / 359؛ الجواهري، مثير الأحزان، / 89 - 88؛ مثله الطبرسي، اعلام الوري، / 249؛ المحمودي، العبرات ، 2 / 111 یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
بسم الله الرحمن الرحیم مقتل حر ره به روایت لهوف فأذن له، فجعل يقاتل أحسن قتال حتي قتل جماعة من شجعان و أبطال، ثم استشهد، فحمل الي الحسين عليه‏السلام، فجعل يمسح التراب عن وجهه، و يقول: أنت الحر کما سمتک أمک حرا في الدنيا و الآخرة . باري، حسين عليه‏السلام به حر اجازه فرمود، حر جنگ نماياني کرد تا آن که عده‏اي از دلاوران و قهرمانان دشمن را کشت. سپس شربت شهادت نوشيد. پيکرش را نزد حسين عليه‏السلام آوردند. حسين عليه‏السلام با دست خود گرد و غبار از صورت حر پاک مي‏کرد و مي‏فرمود: «همچنان که مادرت تو را ناميد، واقعا تو آزادمردي. آزاد در دنيا و آخرت.» ابن‏طاووس، اللهوف، /104 یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
بسم الله الرحمن الرحیم حر بن يزيد رياحي شهيد والاقدر عاشورا.حر از خاندانهاي معروف عراق و از رؤساي کوفيان بود.به ‏درخواست ابن زياد، براي مبارزه با حسين‏ «ع‏» فراخوانده شد و به سرکردگي هزار سوار برگزيده گشت.گفته‏اند وقتي از دار الاماره کوفه، با ماموريت بستن راه بر امام حسين‏ «ع‏»بيرون آمد، ندايي شنيد که: اي حر!مژده باد تو را بهشت... [1] در منزل‏ «قصر بني مقاتل‏» يا «شراف‏»، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوي کوفه شد. کاروان ‏حسيني را همراهي کرد تا به کربلا رسيدند و امام در آنجا فرود آمد.حر وقتي فهميد کارجنگ با حسين بن علي‏ «ع‏» جدي است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خويش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسين‏ «ع‏» و جبهه حق پيوست. توبه کنان کنار خيمه‏هاي امام آمد و اظهار پشيماني کرد، سپس اذن ميدان طلبيد.اين انتخاب شگفت و برگزيدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهره‏اي دوست داشتني و قهرمان ساخت.حر با اذن‏امام به ميدان رفت و در خطابه‏اي مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگيدن با حسين‏ «ع‏» توبيخ‏ کرد. چيزي نمانده بود که سخنان او، گروهي از سربازان عمر سعد را تحت تاثير قرار داده‏ از جنگ با سيد الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تيرها قرار داد. نزد امام‏ بازگشت و پس از لحظاتي دوباره به ميدان رفت و با رجز خواني، به مبارزه پرداخت و پس‏از نبردي دليرانه به شهادت رسيد.رجز او چنين بود: اني انا الحر و ماوي الضيف اضرب في اعناقکم بالسيف عن خير من حل بارض الخيف اضربکم و لا اري من حيف[2] . که حاکي از شجاعت او در شمشير زني در دفاع از سيد الشهدا و حق دانستن اين راه‏ بود. حسين بن علي‏ «ع‏» بر بالين حر حضور يافت و خطاب به آن شهيد، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزاده‏اي، آزاد در دنيا و سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک امک، و انت الحر في الدنيا و انت الحر في الآخرة‏» و دست بر چهره‏اش کشيد. [3] امام حسين‏ «ع‏» با دستمالي سر حر را بست.پس از عاشورا بني‏تميم او را در فاصله يک ميلي از امام حسين‏ «ع‏» دفن کردند، همانجا که قبر کنوني اوست، بيرون کربلا در جايي که در قديم به آن‏ «نواويس‏» مي‏گفته‏اند.[4] نقل است‏ شاه اسماعيل‏ صفوي قبر حر را گشود و پيکرش را سالم يافت، چون خواست پارچه‏اي را که بر سرش‏بسته بود باز کند، خون جاري شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبه‏اي ساختند.[5] . سرگذشتهاي مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستين بر خوردش با کاروان‏ سيد الشهدا، سپس توبه‏اش و پيوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهيدان، درهمه مقتلها و کتابهاي تاريخ عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخص‏ترين بخش‏نوراني زندگي اوست. فرهنگ عاشورا / جواد محدثي [1] قاموس الرجال، ج 3، ص 103، امالي صدوق، ص 131. [2] بحار الانوار، ج 45، ص 14. [3] همان. [4] الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 97. [5] سفينة البحار، ج 1، ص 242 به نقل از انوار نعمانيه، سيد نعمت الله جزايري. یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
بسم الله الرحمن الرحیم مقتل حر به روایت حبیب السیر و روايتي آنکه آن جوانمرد با اعدا چندان نبرد کرد که چهل سوار و پياده را بر خاک هلاک انداخت و عاقبت زخمي گران يافته از پاي درآمد و هنوز رمقي از حيات باقي داشت که او را نزد امام حسين رضي الله عنه آوردند و آن سرور دست مبارک به روي او فرود آورده فرمود که: «تو حري چنانچه تو را مادر تو نام نهاده (و أنت الحر في الدنيا و الآخرة).» و به روايتي که در روضة الشهداء مسطور است، بعد از حر، برادرش مصعب و پسرش علي و غلامش غره که ايشان نيز در آن روز از اهل شقاوت جدا شده، به موکب هدايت انتساب ملحق گشته بودند، متعاقب يکديگر به ميدان رفتند و هر يک جمعي از دشمنان را به تيغ بيدريغ گذرانيده، بالاخره شهيد شدند. خواند امير، حبيب السير، 53 - 52/2 یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
بسم الله الرحمن الرحیم مقتل حر به روایت مجلسی پس حر گفت: «يابن رسول الله! چون اول من بر سر راه تو آمده‏ام، مي‏خواهم دستوري دهي که اول من در راه تو کشته شوم.» چون رخصت يافت، به معرکه قتال شتافت. رجز مي‏خواند و شجاعان معرکه‏ي نبرد را بر خاک هلاک مي‏افکند تا آن که چهل نفر از ايشان را به جهنم فرستاد. و به روايت امام زين العابدين عليه‏السلام: هيجده نفر از آن اشقيا را به درک جهنم فرستاد، و چون اسبش را پي کردند، پياده جنگ مي‏کرد تا او را از پا درآوردند و اصحاب حضرت، او را از معرکه در آورده و به خدمت آن حضرت آوردند. هنوز رمقي از حيات در او باقي بود و خون از رگهاي او مي‏ريخت. امام حسين عليه‏السلام دست مبارک بر روي او کشيد و فرمود: «چنانچه مادر تو، تو را حر نام کرده است، در دنيا و عقبي آزادي.» و گويند که: «ايوب بن سرح او را شهيد کرد.» مجلسي، جلاء العيون، /663 یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
بسم الله الرحمن الرحیم مقتل حر به روایت ناسخ التواریخ و ديگر باره حمله افکند و چون برق خاطف و ريح عاصف، تني چند را به خاک درانداخت و روي برتافت و باز شتافت و از غايت غيرت و شدت ضجرت به هاي هاي بگريست و اين رجز گفت: أضرب في أعراضکم بالسيف ضرب غلام لم يخف من حيف‏ أنصر من حل بأرض الخيف نسل علي الطهر مقري الضيف‏ و در اين کرت دل بر مرگ نهاد و حمله‏ي گران افکند و هشتاد و اند (اند، بر وزن و معني چند: شماره‏ي مجهول از سه تا نه.) کس را به ضرب سيف و سنان عرضه‏ي هلاک و دمار ساخت. کار بر کوفيان صعب افتاد و ابن‏سعد ندا در داد که: «هان اي لشکر! جلدي کنيد و او را به تير باران بگيريد.» پس کمانداران فراهم آمدند و کمانها به زه کردند و تير از پس تير روان داشتند. چند که جوشن حر چون جلد قنفذي (قنفذ: خارپشت.) گشت و اسبش را نيز عقر (عقر: پي کردن، دست و پا بريدن.) کردند. لختي پياده رزم داد و از پاي درافتاد. اصحاب حسين بتاختند و جسد او را حمل داده به نزد آن حضرت نهادند. هنوز حشاشه‏اي از جان در تن داشت، امام عليه‏السلام چهره‏ي خون آلود او را مسح نمود: و يقول: والله ما أخطأت أمک حيث سمتک حرا والله انک حر في الدنيا و الآخرة. يعني: «سوگند با خداي، تو را مادر به غلط حر نام نگذاشت، والله تو در دنيا و آخرت حري و آزادي.» آن گاه بگريست و از بهر او استغفار فرمود. گويند: «امام عليه‏السلام او را رثا (رثا: نوحه سرايي.) گفت و اگر نه علي بن الحسين عليهماالسلام فرمود: فنعم الحر حر بني رياح صبور عند مشتبک الرماح (نيکو آزادمردي است حر بني رياح و هنگام به هم ريختن نيزه‏ها (شدت جنگ) بربار است.) و نعم الحر في رهج المنايا اذا الأبطال تخطر بالصفاح (آفرين بر حر! ميان گرد و غبار مرگها، هنگامي که دلاوران با سينه‏ي شمشيرها به خود ارزش مي‏دهند.) و نعم الحر اذ واسي حسينا و فاز بالهداية و الفلاح (آفرين بر حر! که حسين را ياري کرد و به هدايت و رستگاري نائل شد.) و نعم الحر اذ نادي حسينا فجاد بنفسه عند الصياح (آفرين بر حر! که چون (هنگام توبه) حسين را خواند، جانبازي نمود.) أضفه في جنان و زوجه مع الحور الملاح (پروردگارا! او را در بهشت پناه ده و با زيباچشمان نمکين همسر گردان.) حر را غلامي بود که عروه نام داشت و در جيش ابن‏سعد بود. چون مولاي خود حر را و پسر او علي را و برادر او مصعب را کشته ديد، از هوش بيگانه شد و چون ديو ديوانه خود را بر سپاه ابن‏سعد زد و چند تن از يمين و شمال بکشت، آن گاه به حضرت حسين عليه‏السلام شتاب گرفت و عرض کرد: «يا ابن رسول الله! مرا معفو دار که بي‏اجازت تو آغاز مبارزت کردم. همانا از قتل اين احرار و اقتحام اندوه و محن بي‏خويشتن بودم. اکنون رخصت فرماي تا بر اين معاندين مقاتلت افکنم و از سعادت شهادت بهره‏اي به دست کنم.» حسين عليه‏السلام او را دعاي خير گفت. پس اسب به ميدان تاخت و گروهي را از اسب درانداخت تا خويشتن را به مولاي خود ملحق ساخت. سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهداء عليه‏السلام، 266 - 264/2 یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش @m_h_tabemanesh لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk لینک گروه مباحثه مقتل متضمن البکاء: https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
[Forwarded from ♦️انتظـــار♦️] 🔷وحشت غرب از شیرخوارگان حسینی دبیر مجمع جهانی علی اصغر(ع): 🔹روزنامه «هاآرتص» با تیتر «بمب‌های خطرناک» به همایش شیرخوارگان حسینی پرداخت. 🔹این روزنامه نوشت: ایران در حالِ سربازگیری برای خود است. 🔹اخیرا نیز لایحه‌ای در پارلمان انگلستان برای منع برگزاری مراسم شیرخوارگان حسینی در بریتانیا، با این بهانه که برگزاری این مراسم سبب ترویج خشونت در جوامع می‌شود تصویب شد. 🔹۱۱۴ فیلم کوتاه علیه این همایش ساخته‌اند. 🔸همایش شیرخوارگان حسینی به طور همزمان در اولین جمعه ماه محرم، 16 مهر، ساعت 9 صبح در سراسر جهان برگزار می‌شود.
3.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠ماملت گریۀ سیاسی هستیم/با همین اشکهاسدهای مقابل اسلام راخرد می‎کنیم. امام سیدروح الله موسوی خمینی (ره) گروه تخصصی پرسش وپاسخ درباره امام حسین(ع)
هدایت شده از محمد حسین تابع منش
زمان: حجم: 1.22M
۲۱ ببخشید تا اونجایی ک ما خوندیم وتوکتابها مطالعه کردیم واساتیدمیگن میگن عروسی حضرت قاسم درکربلاصحت نداره پس چرا متاسفانه تو این دهه محرم بعضیا خونچه وعروسی حضرت قاسم رو همراه پخش حنا رو تو روضه ش برپا میکنن و بعضی ازمداحان تو این جلسه روصه میخونن و مخالفتی نمیکنن؟؟؟ در راستی هر عملی خوف ریا است جز گریه برای تو که تضمین شده باشد لینک کانال و گروه مقتل ویژه پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1 لینک گروه متضمن البکاء در ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2