#امام_مهدی_عج_و_عاشوراء ❤️بیعت با امام حسین ع در شب عاشورا 💚تعداد بیعت کنندگان شب عاشورا ۷۱ نفر با حسین ع ❤️بیعت کنندگان با امام حسین ع به روایت امام باقرع ۱۴۵ نفر بودند 💚راوی بیعت در شب عاشورا، حضرت سکینه س بود ❤️برداشتن بیعت از همه یاران بعلت اینکه کوفیان بیعت را شکسته بودند 💚امام فرمود شما با علم اینکه کوفه با من بیعت کرده بیعت کردید اما کار برعکس شد و من بیعت را برداشتم ❤️ادامه توضیح بیعت امام حسین ع در شب عاشورا #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh "باب الحسین ع" https://t.me/Babolhusein گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0

#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات #عفاف_و_حجاب_در_قرآن سلام استاد خسته نباشید. خانمی در همسایگی ما هست که درباره حجاب می گوید لا اکراه فی الدین خدا گفته اجباری نیست. چی جواب بدم. . ممنون سلام علیکم با صلوات بر وجود مقدس امیرالمومنین ع یکی از تحریفاتی که دشمن و نا اشنایی دوست نسبت به قرآن و مقتل انجام می گیرد تسلط نداشتن به قرآن و مقتل است. ما باید تمام آیه و مقتل را در نظر بگیریم. حیله دشمن این است که یک قسمت از ایه را می گیرد و مابقی را رها می کند در صورتیکه آیه ادامه دارد .به آیه دقت کنیم. لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ / البقره ٢٥٦) ﺩﻳﻦ‌ﺩﺍﺭی ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ‌ﺯﻭﺭ ﺩﻳﻦ‌ﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩ؛ ﭼﻮﻥ‌ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﭼﺎﻩ ﻛﺎﻣﻠﺎً ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻫﺮﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺩﻭﺭی ﻛﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﺗﻜﻴﻪ‌ﮔﺎﻩ ﻣﻄﻤﺌﻨﻲ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ‌ﺑَﺮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺗﺰﻟﺰﻟﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍی ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ. آیه می فرماید دین مانند خورشید اظهر الشمس است. همانطور که کسی نمی تواند خورشید را منکر شود و در اثبات خورشید زور و اجباری نیست چون خورشید بر همه ثابت است. دین با دلایل متقن و آشکار بر اهل علم واضح است و در فهماندن دین زور واجباری نیست نه اینکه دلت خواست انجام بده دلت نخواست انجام نده.) اگر این حرف درست باشد که اعمال حرام و واجب دل بخواهی باشد مخالف آیات امر و نهی خداست. مثلا دزد بگوید اجباری نیست و دزدی کند و درقیامت بگوید خدایا خودت گفتی دلت خواست دزدی کن نخواستی دزدی نکن. تمام احکام از جمله حجاب این گونه است. قیامت خانم به خدا بگوید خودت گفتی و زوری نیست که با حجاب باشم یا بی حجاب و به بهشت برود در صورتیکه در آیات سوره نور و احزاب 11 آیه بر وجوب حجاب آمده است. حجاب امر خداست که ما باید باحجاب باشیم. بسیار مهم: با این منطق دل بخواهی در این صورت قرآن تضاد پیدا می کند از طرفی خدا می گوید اجباری نیست و دین داری دل بخواهی است و از طرفی ظالمین را وارد جهنم کند همه در قیامت بگویند درجواب خدا لا اکراه فی الدین. افراد جاهل و افرادی که اصلا با معنی قران کاری ندارند این مطالب را می گویند. در فلسفه ی حجاب،بی حجابی بزرگترین ظلم است. ظلم به جوانان در حال بلوغ که آنها را به خود ارضایی و تخریب روحیه و فکر و ضعف جسمانی جوان سوق دهد. هر بی حجاب شریک در تخریب و انحراف جوانان حتی افراد دارای خانواده است. بی حجاب و بی حیاء و بی عفت در قیامت جوانانی را که به واسطه او راه ملکوت بر آنها بسته شد را به او نشان می دهند یا مردانی که بواسطه ی او با تحریک شدن خانواد خود را رها کردند. بی حجابی و شهوت ایمان را از بین می برد چنانکه نمک عسل را از بین می برد.. شهوت و بی عفتی و بد حجابی در روایات مساوی با سرد شدن ایمان در قلب است.) اگر دین ازجمله حجاب اختیاری یبود جهنم باید تعطیل شود. مهم : در ادامه آیه می فرماید قبول اجباری نیست ( نه عمل به احکام ) چون بهشت (رشد) و جهنم (غی) بوضوح بیان شده است. اگر به طاغوت که شرک و گناه و حرام و آنچه خدا نهی کرده است کافر شوید و دوری کنید به عروه ی وثقی که امیر المومنین ع است چنگ زده اید و وارد بهشت می شوید. ما باید به شدت برای مبارزه با تمدن فاسد غرب که الان عده ای همان حرفی را می زنند که غرب و شیطان دیکته می کند با قرآن و مقتل امام حسین ع نزدیک و آین دو را درک کنیم. نتیجه: در فهم دین و قبول دین اجباری نیست . چون اگر دین زوری باشد اصلا فرد ایمان نیاورده و مشرک است و دین او مورد قبول خدا نیست. ایمان و اعتقاد به خدا باید با شناخت و عقل باشد. حکم اجرای احکام به آیه ربط ندارد و هرجا دستور خداست باید انجام داد از جمله حجاب که امر خداست یا امیر المومنین ع برای نشر معارف قرآنی حتما منتشر کنید و در ثواب آن شریک شوید. ❤️ مبلغ امام حسین ع باشیم ❤️ آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل تلگرام @m_h_tabemanesh2 ایتا @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1

#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات #حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها #غصب_فدک #استقامت_فاطمی_س فدک چيست؟ قسمت اول فدک، روستاي آباد و حاصل‏خيزي است که در سرزمين حجاز واقع شده و بين اين قريه تا مدينه‏ي منوره دو يا سه روز فاصله است. [1] بعضي آن مسافت را 140 کيلومتر نوشته‏اند. اين روستا داراي چشمه‏هاي جوشان و درختان فراواني بوده و بعد از خيبر، بالاترين تکيه‏گاه اقتصادي يهوديان حجاز به حساب مي‏آمده است. مشهور بين مورخان اين است که در سال هفتم هجرت، بعد از فتح خيبر و قلعه‏هاي يهودي‏نشين، وحشت و ترسي در دل اهل فدک به وجود آمد. رسول خدا صلي الله عليه و آله محيصة بن مسعود را جهت مذاکره با اهل فدک فرستاد، اهل فدک با محيصه به مذاکره پرداختند و گفته‏هاي وي را جهت مصالحه پذيرفتند، آن گاه نون بن يوشع و چند تن ديگر از رؤساي قبايل را، همراه محيصه، خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله فرستادند و قرارداد صلح را بر اساس واگذار نمودن نيمي از فدک به آن حضرت، امضا کردند. رسول خدا صلي الله عليه و آله قرارداد را امضا نمود و بدين ترتيب، فدک بدون درگيري و خونريزي فتح گرديد و يهوديان اهل فدک تسليم شدند و أمان گرفتند. [2] . خداوند منان، آيات ذيل را بر رسول خدا صلي الله عليه و آله نازل کرد: «و ما افاء الله علي رسوله منهم فما اوجفتم عليه من خيل و لا رکاب ولکن الله يسلط رسله علي من يشاء و الله علي کل شي قدير، ما افاء الله علي رسوله من اهل القري فلله و للرسول و لذي القربي... [3] ؛ و آنچه را که خداوند از آنان (يهود) به رسولش بازگرداند (و بخشيد)، چيزي است که شما براي به دست آوردن آن‏ها زحمتي نکشيده‏ايد، نه اسبي تاختيد و نه شتري، ولي خداوند پيامبران خود را بر هر کس بخواهد مسلط مي‏نمايد و خداوند بر هر چيزي تواناست. آنچه را خداوند از اهل اين آبادي‏ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان او مي‏باشد.» و بدين سان فدک ملک خالص رسول خدا صلي الله عليه و آله گرديد، زيرا بدون هيچ گونه درگيري و جنگ به دست مسلمانان افتاد و چنين چيزي بنابر تصريح آيات گذشته به اتفاق همه‏ي مسلمانان، ملک مطلق پيامبر گرامي اسلام است و در اکثر کتب تفسيري و تاريخي ذيل آيات فوق، آن را نوشته‏اند. [1] معجم معالم الحجاز، ج 7، ص 23. [2] واقدي، مغازي، ص 706؛ ابن‏هشام، سيرة النبويه ج 3، ص 352؛ ابن‏اثير، الکامل في التاريخ، ج 2، ص 224، ابن‏اثير به جاي نون بن يوشع، يوشع بن نون يهودي را رئيس أهالي فدک معرفي کرده است. [3] حشر (59) آيه‏ي 7 - 6. ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1

#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات #حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها #غصب_فدک #استقامت_فاطمی_س قسمت دوم چگونه ملک فدک به حضرت زهراء س رسید؟ واگذاري فدک به فاطمه س توسط رسول اکرم ص بسياري از اهل لغت، همانند ابن‏منظور [1] و علامه طريحي [2] و... و نيز مورخان نوشته‏اند که رسول خدا صلي الله عليه و آله در حيات خويش فدک را به دخترش فاطمه‏ي زهرا عليهاالسلام بخشيد و تا آخر عمر مبارکش در اختيار آن بانوي بزرگوار اسلام بود. مفسران در ذيل آيه‏ي شريفه‏ي «و آت ذاالقربي حقه» [3] نوشته‏اند: به مجرد نزول اين آيه، رسول خدا صلي الله عليه و آله فدک را به فاطمه‏ي اطهر عليهاالسلام بخشيد. جلال‏الدين سيوطي از علماي بزرگ اهل سنت چنين نگاشته که ابوسعيد خدري مي‏نويسد: آن‏گاه که آيه‏ي «و آت ذالقربي حقه» نازل شد، پيامبر صلي الله عليه و آله دخترش فاطمه را طلبيد و روستاي فدک را به وي بخشيد. [4] . و باز احمد بن حنبل از قول ابوسعيد خدري نقل کرده: پيامبر صلي الله عليه و آله پس از نزول آيه‏ي شريفه‏ي «و آت ذالقربي حقه» رو به خترش فاطمه نمود و فرمود: «يا فاطمة لک فدک [5] ؛ اي فاطمه، فدک از آن تو باشد.» و نيز مفسران شيعه، همچون طبرسي اين حديث را با سلسله سند کامل، از عطيه‏ي عوفي و ابوسعيد خدري نقل کرده است که گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله پس از نزول آيه‏ي «و آت ذالقربي حقه» فدک را به دخترش فاطمه عليهاالسلام بخشيد. [6] . و برتر از همه، شهادت و گواهي مولي الموحدين علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام همراه ام‏ايمن همسر گرامي رسول خدا صلي الله عليه و آله بود که در حضور خليفه‏ي اول و ديگران هر يک گفتند: «اشهد ان الله - عزوجل - أوحي الي رسول الله صلي الله عليه و آله «و آت ذالقربي حقه.» فجعل فدکا لها طعمة بأمر الله [7] ؛ شهادت مي‏دهم که خداوند - عزوجل - آن گاه که آيه‏ي شريفه «و آت ذالقربي حقه» را بر رسول خود فرستاد، آن حضرت با فرمان پروردگارش فدک را از آن دخترش فاطمة ساخت.» همچنين علي عليه‏السلام جهت فراموش نشدن اين حقيقت تاريخي در نامه‏ي خود به عثمانبن حنيف نوشت: «بلي کانت في أيدينا فدک من کل ما أظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرين، و نعم الحکم الله [8] ؛ آري از آنچه آسمان بر آن سايه افکنده، تنها فدک در دست ما بود که گروهي بر آن نيز بخل ورزيدند، در حالي که گروهي ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند و بهترين قاضي و داور خداوند است.» پس فدک، ملک فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله بود که بعد از شهادت پدر بزرگوارش، به ناحق از او گرفتند. بديهي است اگر فدک در دست فاطمه باقي مي‏ماند، در جهاتي که مصلحت امت اسلامي و مورد نيازمندي امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام بود، مصرف مي‏شد. در هر حال نمي‏توان حکم به موقوفه بودن آن کرد و يا از اموال مسلمانان شمرد؛ اگر کسي غير از اين بگويد، نمي‏تواند نامه‏ي علي، اميرالمؤمنين عليه‏السلام به عثمان بن حنيف انصاري (فرماندار منصوب علي عليه‏السلام در بصره) را توجيه کند. اين نامه اشاره دارد به آن حرکت غير منطقي خليفه اول و دوم و... که مي‏خواستند علي بن أبي‏طالب و أهل‏بيت عليهم‏السلام را در مضيقه‏ي مالي قرار دهند و نگذارند آنان به حيات سياسي مستقل خود ادامه دهند و به درماندگان و بيچارگان و مبغوضين حکومت وقت کمک نمايند. بحث در مورد فدک، نيازمند فرصت گسترده‏تري است و از آن جا که بزرگان اهل قلم در زندگي دختر گرامي رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را به صورت مشروح آورده‏اند، که بايد از آن‏ها تشکر نمود. در اين جا در راستاي مطلب فوق (اين که حکام بني‏اميه و بني‏العباس سعي داشتند از فدک به عنوان ابزار اقتصادي و سياسي، جهت تسليم ائمة اهل بيت عليهم‏السلام استفاده کنند) تحولات مربوط به فدک را به طور فشرده مي‏آوريم: [1] لسان العرب، ج 10، ص 473. [2] مجمع البحرين، ج 5، ص 283. [3] اسراء (17) آيه‏ي 26. [4] دعا رسول الله صلي الله عليه و آله فاطمة فأعطاها فدک «جلال الدين السيوطي، الدر المنثور، ج 4، ص 177؛ ذهبي، ميزان الاعتدال، ج 3، ص 135». [5] کنزالعمال، ج 3، ص 767، ش 8696. [6] مجمع البيان، ج 6 - 5، ص 411. [7] احتجاج، ج 1، ص 123 - 119. [8] نهج‏البلاغه، شرح و ترجمه‏ي فيض الاسلام، نامه 45. ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1

#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات #حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها #غصب_فدک #استقامت_فاطمی_س قسمت سوم چرا و به چه دلیل فدک غصب شد و چه اهدافی را غاصبین فدک دنبال می کردند و بعدا سرنوشت فدک چه شد؟ فدک در طول تاريخ بودن فدک در دست علي بن ابي‏طالب و خاندان اهل‏بيت عليهم‏السلام مي‏توانست پشتوانه‏اي اقتصادي باشد تا آنان با توان سياسي و امکانات مالي بتوانند در گسترش ولايت گام بردارند، همچنان که در آغاز حرکت توفنده‏ي انقلاب اسلامي اموال خديجه بزرگ‏ترين پشتوانه، براي جذب مردم و رفع گرفتاري‏هاي آنان توسط رسول خدا صلي الله عليه و آله بود. از اين رو خلفاء غاصب بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله پس از تصرف کرسي خلافت سعي کردند فدک را که روستاي حاصل‏خيز و پردرآمدي بود، با هر حيله‏اي از دسترس فاطمه‏ي أطهر عليهاالسلام و علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام درآورند و آنان را از حق مسلم خود و ارث پدر محروم نمايند و از آن به عنوان ابزار سياسي استفاده کنند. مراحل غصب فدک و برگرداندن آن در دوره‏هاي مختلف به شرح زير است: الف) ابوبکر پس از نشستن بر کرسي خلافت، اين آبادي را تصرف و جزء اموال عمومي و ثروت ملي اعلان کرد و مأموران وي افراد منصوب شده از سوي فاطمه را از فدک بيرون راندند و تلاش‏هاي دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله جهت برگرداندن فدک به جايي نرسيد. [1] . ب) خليفه دوم، پس از قرار گرفتن بر مسند خلافت، فدک را به ورثه‏ي رسول خدا صلي الله عليه و آله، نه اولاد فاطمه و علي عليهماالسلام [2] بازگرداند تا برايش کسب آبرويي شود و اعمال گذشته‏شان در مورد فدک و... به بوته فراموشي سپرده شود. پ) عثمان مجددا آن را گرفت و در اختيار مروان بن حکم به صورت قطيعه (زمين‏هايي که از آن ماليات و جزيه دريافت مي‏شود) قرار داد. ت) علي عليه‏السلام در زمان حاکميت خود نسبت به فدک بي‏اعتنا بود و در نامه‏ي خود به عثمان بن حنيف نوشت: «و ما أصنع بفدک و غير فدک و النفس مظانها في غد جدث [3] ؛ مرا با فدک و غير فدک چه کار؟ در حالي که فردا بدنمان به خاک سپرده خواهد شد.» حضرت با اين سخنان، نشان داد که فدک به عنوان يک هدف و منبع اقتصادي براي آنان مطرح نبوده است، بلکه طرح مسأله‏ي فدک براي اثبات ولايت و خلافت بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله بود تا از انحرافي که در مسأله‏ي جانشيني رسول خدا صلي الله عليه و آله به وجود آورده‏اند، جلوگيري شود. در دوران خلافت و حکومت علي عليه‏السلام وقتي در نزد آن حضرت، سخن از بازگرداندن فدک به ميان آمد، با بزرگواري تمام فرمود: «اني لاستحيي من الله أن أرد شيئا منع منه أبوبکر و أمضاه عمر [4] ؛ من از خدا شرم دارم، چيزي را که ابوبکر آن را بازداشت و عمر تأييدش نمود به صاحبان اصلي‏اش باز گردانم.» گويا علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام در اين سخن خود مي‏خواهد مانعان و غاصبان اصلي اين حق را معرفي کند و چنانچه فدک در تصور ديگران به عنوان منبع اقتصادي است، او نسبت به فدک بي‏اعتنا باشد و ديگر اين که رسيدن وي به حکومت را رسيدن به آمال و آرزوهاي شخصي تصور نکنند تا اسباب ماجراجويي براي طرفداران غصب فدک به وجود نيايد. ث) جريان فدک تا زمان عمر بن عبدالعزيز همچنان ادامه داشت. اما از آن جا که او نسبت به اهل‏بيت عليهم‏السلام برخورد ملايم و مناسب در پيش گرفته بود، به فرماندار خود در مدينه «عمرو بن حزم» دستور داد تا فدک را به فرزندان فاطمه عليهاالسلام بازگرداند و او چنين کرد. ج) يزيد بن عبدالملک از خلفاي بني‏اميه پس از چندي مجددا آن را غصب نمود. چ) پس از انقراض بني‏اميه، ابوالعباس سفاح، خليفه‏ي معروف عباسي فدک را به عبدالله بن حسن بن حسن بن علي عليه‏السلام باز پس داد، چون وي را نماينده‏ي بني‏فاطمه مي‏دانستند

ح) پس از مدتي کوتاه، ابوجعفر عباسي فدک را از بني‏الحسن گرفت، چون آنان قيامي را عليه بني‏عباس انجام دادند. خ) مهدي عباسي فرزند ابوجعفر عباسي بار ديگر آن را به بني‏فاطمه بازگرداند. د) موسي بن الهادي، خليفه ديگر عباسي باز فدک را غصب کرد و بعد از آن هارون الرشيد راه و رسم او را در اين امر ادامه داد. ذ) مأمون فرزند هارون براي چندمين بار، پس از استقرار بر کرسي خلافت (در سال 210 ه. ق.)، فدک را با احترامي خاص به بني‏فاطمه پس داد. او در اين زمينه نامه‏اي به فرماندار مدينه «قثم بن جعر» نوشت؛ از آن جا که نامه از اهميت ويژه‏اي برخوردار است و در آن، اقرار مأمون بر صدق و درستي ادعاي فاطمه اطهر عليهاالسلام است، متن آن را مي‏آوريم: «انه کان رسول الله صلي الله عليه و آله أعطي ابنته فاطمة عليهاالسلام فدک و تصدق عليها بها، و أن ذلک کان أمرا ظاهرا معروفا عند آله عليه الصلاة و السلام ثم لم تزل فاطمة تدعي منه بما هي أولي من صدق عليه، و أنه قد رأي ردها الي ورثتها و تسليمها الي محمد بن يحيي بن الحسين بن زيد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي‏طالب و محمد بن عبدالله بن الحسين بن علي بن الحسين بن علي بن أبي‏طالب - رضي الله عنهم - ليقوموا بها لأهلها [5] ؛ همانا رسول خدا صلي الله عليه و آله فدک را به دخترش «فاطمه» عليهاالسلام بخشيد که اين مطلبي آشکار و روشن نزد أهل بيت رسول خداست. بعد همچنان فاطمه مدعي آن بود که فرمايش آن بانو سزاوارتر به تصديق و قبول است، پس مصلحت در اين است که فدک به ورثه‏ي فاطمه باز گردانده شود و به محمد بن يحيي و محمد بن عبدالله نوه‏هاي علي بن الحسين واگذار کنيد تا آن‏ها به اهلش برسانند.» اقرار و اعتراف به درستي ادعاي فاطمه‏ي زهرا عليهاالسلام در مورد مالکيت فدک موضوعي است که نه تنها مأمون بدان اعتراف کرد، بلکه دانشمندان منصفي از اهل سنت نيز آن را صحيح دانسته‏اند و اعتراف بر درستي سخنان دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله در نوشته‏هاي آنان منعکس گرديده. «ابن‏ابي‏الحديد معتزلي» در شرح «نهج‏البلاغه» مي‏نويسد: من از (استادم) «علي بن عيسي فارقي» معلم مدرسه غربيه در بغداد پرسيدم: آيا فاطمة س در ادعاي مالکيت فدک صادق بود؟ جواب داد: آري. گفتم: پس چرا خليفه‏ي اول فدک را به او نداد، در حالي که فاطمه عليهاالسلام در ادعاي خود راستگو بود. او خنده‏اي بر لب آورد و سپس با کلام لطيف و زيبا و طنزگونه‏اي در حالي که کم‏تر عادت به شوخي داشت چنين گفت: «لو أعطاها اليوم فدک بمجرد دعواها لجاءت اليه غدا و ادعت لزوجها الخلافة، و زحزحته عن مقامه و لم يکن يمکنه الاعتذار و المدافعة بشي‏ء لأنه يکون قد أسجل علي نفسه أنها صادقة فيها تدعي کائنا ما کان من غير حاجة الي بينة و شهود؛ و هذا کلام صحيح و ان أخرجه مخرج الدعابة و الهزل [6] ؛ اگر ابي‏بکر آن روز «فدک» را به مجرد ادعاي فاطمه عليهاالسلام به او مي‏داد، فردا به سراغش مي‏آمد و ادعاي خلافت براي همسرش مي‏کرد و وي را از مقامش کنار مي‏زد و او هيچ گونه عذري و دفاعي از خود نداشت، زيرا با دادن «فدک» پذيرفته بود که فاطمه عليهاالسلام هرچه را ادعا کند راست مي‏گويد و نيازي به دليل و شاهد ندارد، سپس «ابن‏ابي‏الحديد» اضافه مي‏کند: اين يک حقيقت است، گرچه استادم آن را به عنوان مزاح مطرح کرد.» ر) متوکل عباسي فدک را در خلافت خود بار ديگر غصب کرد. ز) منتصر عباسي دستور داد آن را در سال 248 ه. ق. مجددا به فرزندان امام حسن و امام حسين عليهاالسلام بازگردانند. [7] . و بدين ترتيب فدک هر روز در دست گروهي قرار گرفت و ابزاري جهت اعمال سياست‏هاي حکام بني‏اميه و بني‏عباس شد که هرگاه مي‏خواستند دست بر روي آن مي‏گذاشتند و يا رهايش مي‏کردند که سرانجام ويران گرديد و درختانش خشک شد. و اين بود مختصري از مطالب پيرامون فدک و وقوفات و صدقاتي که در اختيار حسن بن علي عليه‏السلام گذارده شد و آن بزرگوار اداره‏ي امور آن‏ها را در دست داشت و در زمان حکومت پدر و بعد از ايشان به نحو شايسته از آن‏ها براي اسلام و مسلمانان استفاده نمود و با ضوابط دقيق به مصارف شرعي رساند. [1] براي آگاهي از مشروح گفتگوهاي بانوي بزرگ اسلام با خليفه اول و دوم و ايراد خطبه و استدلال‏هاي علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام و... ر ک: احمد رحماني همداني، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفي، ج 2، ص 439 - 389. و نيز ر ک: عوالم (سيدة النساء فاطمة الزهراء)، ص 441 - 418. [2] معجم معالم الحجاز، ج 7، ص 23. [3] نهج‏البلاغه، نامه 45. [4] شرح نهج‏البلاغه، ابن‏ابي‏الحديد، ج 16، ص 252. [5] معجم معالم الحجاز، ج 7، ص 27 - 26. [6] نهج‏البلاغه ابن‏ابي‏الحديد، ج 16، ص 284. [7] شرح نهج‏البلاغه، ابن‏ابي‏الحديد، ج 16، ص 216؛ الکامل في التاريخ، ج 2، ص 225 - 224. [8] حقایق پنهان [ صفحه 147] ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1

من پیرو زینبم ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1

#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء #بابی_انت_و_امی #بیعت ❤️آیا فقط کسانیکه مادر و پدرشان در قید حیات هستند می توانند بأبي أنت و أمي را بگویند ☘آیا می شود جنس بی ارزش یا مرده ای را تقدیم به پادشاهی عظیم کرد؟ ❤️جواب اجمالی: در زیارت عاشورا زائر و عاشق امام حسين ع پدر و مادری را می گوید که به مقام محیای محیا محمد و آل محمد رسیده است و او هرگز ممات ندارد ☘اگر کسی عاشق حسین ع باشد و پدر و مادرش منکر ولایت و زنده باشد آیا می تواند بگوید پدر و مادر منکر فدای تو باشد زنده و مرده چنین پدر و مادری ارزشی ندارد 🌺بأبي أنت و أمي پدر و مادرانی هستند که در زمان حیاتشان عاشق حسین ع بودند و نسل عاشورایی تربیت کردند 💚بأبي أنت و أمي اولاد عاشورایی پدر و مادر عاشورایی را یاد می کند و این یاد متصل به حضرت مهدی عج می شود 🌺فرزندانمان را عاشورایی تربیت کنید تا در ذریه مان همیشه ما را یاد کنند و در زیارت عاشورا باشیم 💚حتما گوش کنید و نشر دهید #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0