eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
891 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ 📜١٤٣١-١٠ - و عنه، قال: أخبرنا أحمد بن عبدون، عن عليّ‌ بن محمّد بن الزّبير، عن عليّ‌ بن فضّال، عن العبّاس بن عامر، عن أبي عمارة عن معاذ بن مسلم، قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول: وجد بالحسين بن عليّ‌ عليه السّلام نيّف و سبعون ضربة بالسّيف. 📝معاذ بن مسلم مى‌گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‌فرمود: 💔 بر پيكر حسين بن على عليه السّلام هفتاد و اندى ضربۀ شمشير مشاهده شد. 📗امالی شیخ طوسی -جلد 2، صفحه 661 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
620.7K
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم استاداینیکه میشنویم حضرت زینب شب یازدهم نمازشونونشسته خوندن درسته؟ اگردرسته منبع بفرماییدلطفا. اجرتون باسیدالشهدا آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "باب الحسین(ع) در تلگرام" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در ایتا" https://eitaa.com/zameneashk1
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤تا حالا با روضه انگلیسی گریه کردین 😭😢 🔹️ حالا گریه کنین ....! 🤲 بفرستید برای حسینی ها 🌐 کانال خبری تحلیلی خواص السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh https://t.me/Babolhusein14 کانال باب الحسین ع در تلگرام به زبان انگلیسی👆👆
429.6K
توضیح درباره ی کانال باب الحسین ع به زبان انگلیسی و کمک از دوستان https://t.me/Babolhusein14
https://t.me/Babolhusein14 لینک باب الحسین به زبان انگلیسی تلگرام
حضور ام حبیبه خادمه حضرت زینب س در کوفه و لما ساروا بالسبايا الي الکوفة، و صلوها ليلا، و قد سدوا أبواب سور المدينة، فباتوا خلف السور ينتظرون الصباح، و کان هناک الکوفة محلة فيها عدة بيوت، و کان في واحد من تلک البيوت امرأة مؤمنة عابدة، و کانت حينئذ في سجادتها تصلي لربها، و لم تکن تسمع بقصة کربلاء، و لا بشهادة الامام الحسين عليه‏السلام الي ذلک الوقت، فلما وصل الأسري الي ذلک المکان، اذا بهذه المرأة المومنة تسمع ضوضاءا عاليا و لغطا کثيرا، مما دعاها للتطلع الي ما يجري حولها، فارتدت حجابها، و لبست عباءتها، و صارت علي سطح دارها لتري ما الخبر، ففاجأها منظر رهيب، و موقف عجيب، أفواج من العساکر و الجيوش، بيد کل فوج رمح طويل عليه رأس منير، يتوسطهم فوج من النياق الهزل، عليها هوادج مکشوفة، و محامل غير مستورة، فيها نساء و أطفال قد علاهم الذعر و أصابهم الضر، و قد نکسوا رؤوسهم خجلا مما هم فيه، و حياءا من أفواج الرجال الذين أحاطوا بهم من کل جانب، و من بين النساء سيدة موقرة عليها آثار الجلال و الکمال، و بين يديها طفلة تئن و تبکي، و کأنها تطالب تلک المرأة شيئا تعجز تلک المرأة عن تقديم ما تريده الطفلة، و هي تحاول اقناعها و اسکاتها بشتي الوسائل، و الطفلة تصر علي طلبها و تواصل بکاءها، فتأثرت تلک المرأة المؤمنة من هذا المنظر المؤلم غاية التأثر، و توجهت الي تلک السيدة المجللة قائلة: أيتها السيدة الجليلة! من أي الأساري أنتن؟ فرفعت السيدة الجليلة رأسها، و التفتت الي السائلة لتجيبها بقولها: «نحن أساري آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم و ذريته»، فلما سمعت تلک المرأة المؤمنة هذا الجواب من هذه السيدة لطمت وجهها و صرخت قائلة: أيتها السيدة الجليلة! لو تفضلتي باخباري عن اسمک الکريم، فاني أراک لا تخلين من الشبه بسيدتي عقيلة بني‏هاشم زينب بنت أميرالمؤمنين عليه‏السلام؟ و کذا لو أخبرتيني عن هذا الرأس الشريف الذي يتقدم الرؤوس و الذي هو أکثرهم نورا، و أشدهم توهجا و عظمة؟ فرفعت السيدة زينب عليهاالسلام رأسها و قالت لها: «اعلمي أيتها المومنة بأني زينب، و هذا الرأس الشريف هو رأس أخي الامام الحسين عليه‏السلام»، و عندها صرخت تلک المرأة المؤمنة و بکت، و نزلت الي صحن دارها و دخلت غرفتها، و جمعت ما کان عندها من ثياب و خمار و جلباب، و قدمتها اليهم و هي تلعن ابن‏زياد و تندد بيزيد. / ام حبیبه تمام ترجمه# از پاره‏اي اخبار چنان مستفاد مي‏شود که روز بعد از عاشورا پسر سعد کشتگان خود را دفن کرد و بعد از عصر آن روز و به روايتي روز ديگر به جانب کوفه رهسپار شدند و شامگاه در خارج شهر کوفه فرود شدند. در کتاب بحر المصائب از جلد سيم ابواب الجنان و سيد بن طاوس روايت کند که در بيرون شهر کوفه محله‏اي بود و در آن محله زني مستوره در خانه خويش بر سجاده نشسته بود و در حضرت پروردگار بي‏نياز راز و نياز مي‏کرد و از قضيه‏ي هايله کربلا و شهادت حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه آگاهي نداشت. ناگاه غوغايي عظيم و آشوبي بزرگ برخاست. آن عفيفه در چادر عصمت بيرون تاخت و بر فراز بام سراي نگران گشت. سپاهي فوج از پس فوج و سرهايي چون تابنده ماه و فروزنده خورشيد بر فراز نيزه‏ها بديد و گروهي را اسيروار سوار نگريست که بي‏چادر و معجر از خجالت نظاره سر به زير افکنده‏اند و در مقدم آنان زني بلند بالا بديد که دختري چهارساله در آغوش آورده با حالتي پريشان بر آن طفل نگران و گريان بود. در آن حال طفل از آن زن آب همي‏خواست و چهره‏ي شريفش از بي‏آبي زرد مي‏نمود و ناگاه از کثرت عطش در کنار آن اسير بيهوش بيفتاد. آن زن از مشاهده‏ي اين حال در ملال گرديد و به خداي بناليد. آن زن عفيفه سخت بي‏تاب و آرام شد و گفت: «شما از کدام جماعت اسيرانيد؟ »فرمود: ما اسيران از آل محمديم و اولاد آن حضرتيم.» آن زن چون اين سخن بشنيد، بر چهره طپانچه زد و گفت: «اي زن خميده قامت! بفرماي چه نام داري؟ همانا با دختر شاه ولايت بسيار شباهت داري و همانند زينب خاتون باشي! مگر از خويشاوندان اويي؟ بازگوي سردار اين سرها کيست و نامش چيست؟»و از اتفاق روزگار آن زن بلند قامت، حضرت صديقه صغري زينب خاتون سلام الله عليها بود. سر مبارک را بلند کرد و به آن زن نگريست و فرمود: «اي زن! از حال ما چه مي‏پرسي؟ همانا نام من زينب است و سرور و سردار شهدا، حسين حجازي برادر من است.» آن زن چون اين سخن بشنيد، از نهايت حسرت و ضجرت سيلي بر روي و طپانچه بر سر بزد و گفت: «نام پدر و مادرت چيست؟ تو کدام زينبي؟ »آن مظلومه فرمود: «پدرم علي و مادرم فاطمه است. » چون آن زن ايشان را بشناخت، هر چه سريع‏تر از بام به زير آمد و آنچه داشت، از چادر و مقنعه با ديده‏ي گريان و دل سوزان به حضرت اسيران آورد و به حضرت زينب سلام الله عليها تسليم کرد. سپهر، ناسخ التواريخ حضرت زينب کبري عليهاالسلام، 322 - 319/1. ایتا @zameneashk1 باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein @m_h_tabemanesh
4_5980864215924088808.mp3
6.97M
شبهه درباره آب گرفتن حضرت رقیه س ضربه ی جاهل عاشق به روضه امام حسین ع السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
کلاس مجازی (آنلاین) مباحثه مقتل امام حسین ع در گروه متضمن البکاء برای دیدن جلسات مقتل لطفا هشتک زیر را بزنید👇👇👇 (جلسه سوم) گروه متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 کانال ضامن اشک مخصوص پاسخگویی به سوالات https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
دلایل نورانی وجود مقدس حضرت رقیه س في تأليف بعض معاصرينا، قال: قال الشعراني في الباب العاشر من كتاب المنن: وأخبرني بعض الخواص أن رقية بنت الحسين عليه السلام في المشهد القريب من جامع دار الخليفة أمير المؤمنين يزيد ومعها جماعة من أهل البيت وهو معروف الآن بجامع شجرة الدر، وهذا الجامع على يسار الطالب للسيدة نفيسة، والمكان الذي فيه السيدة رقية عن يمينه، ومكتوب على الحجر الذي ببابه: هذا البيت بقعة شرفت بآل النبي صلى الله عليه و آله وببنت الحسين الشهيد رقية. هذا، وقد أخبرني بعض الصلحاء أن للسيدة رقية بنت الحسين عليه السلام ضريحا بدمشق الشام، وإن جدران قبرها قد تعيبت، فأرادوا إخراجها منه لتجديده، فلم يتجاسر أحد أن ينزله من الهيبة، فحضر شخص من أهل البيت يدعى السيد ابن مرتضى، فنزل في قبرها، ووضع عليها ثوبا لفها فيه، وأخرجها، فإذا هي بنت صغيرة دون البلوغ، وكان متنها مجروحا من كثرة الضرب، وقد ذكرت ذلك لبعض الأفاضل، فحدثني به ناقلا له عن بعض أشياخه. 📚المازندراني، معالي السبطين، 2/ 170- 171 کانال مقتل ضامن اشک https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1