❖﷽❖
#اصحاب_امام_حسین_علیه_السلام
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#السلام_علی_اصحاب_الحسین
#زهیر_بن_قین_بجلی 2
📜[خطبة زهير بن القين]
[ثم] خرج زهير بن القين على فرس ذَنوب شاكٍ في السلاح، فقال:
يا أهلَ الكوفة! نِذارِ لكم من عذاب اللّه نَذار! إن حقّاً على المسلم نصيحةُ أخيه المسلم، ونحن حتّى الآن إخوةٌ على دين واحد وملّةٍ واحدةٍ ما لم يقع بيننا وبينكم السيف، وأنتم للنصيحة منا أهل، فإذا وقع السيف انقطعت العصمة وكنّا نحن امّة وأنتم امّة .
إنّ اللّه قد إبتلانا وإياكم بذريّة نبيّه محمّد صلّى اللّه عليه [وآله] وسلّم لينظر ما نحن وأنتم عاملون، إنّا ندعوكم إلى نصرهم وخُذلان الطاغية عبيداللّه بن زياد، فإنّكم لا تدركون منهما إلّابسوء عمر سلطانهما كلّه، ليَسملان أعينكم، ويُقطّعان أيديكم وأرجلكم، ويمثلان بكم، ويرفعانكم على جذوع النخل، ويقتلان أماثلكم وقُرّاءَكم أمثال: حُجر بن عديّ وأصحابه، وهانئ ابن عروة وأشباهه .
فسبّوه وأثنَوا على عبيداللّه بن زياد ودعوا له وقالوا: واللّه لا نبرحُ حتّى نقتلَ صاحبَك ومن معه، أو نبعثَ به وبأصحابه إلى الأمير عبيداللّه سلماً!
فقال لهم : عبادَ اللّه، إنّ ولدَ فاطمة(رضوان اللّه عليها) أحقّ بالودّ والنصر من ابن سُميّة ، فإن لم تنصروهم فاُعيذكم باللّه أن تقتلوهم، فخلّوا بين الرجل وبين ابن عمّه يزيد بن معاوية، فلعمري إنّ يزيد ليرضى من طاعتكم بدون قتل الحسين[ عليه السلام ] .
فرماه شمِر بن ذي الجوشن بسهم وقال: اسكت، أسْكَتَ اللّه نأْمَتَك أبَرمْتَنا بكثرة كلامك.
فقال له زهير: يابن البوّال على عقبيه ما إيّاك اخاطب، إنّما أنت بهيمة! واللّه ما أظنّك تُحكم من كتاب اللّه آيتين! فأبشِرْ بالخزي يومَ القيامةِ والعذابِ الأليم!
فقال له شمر: إنّ اللّه قاتلُكَ وصاحبَك عن ساعة!
قال: فبِالموتَ تخوّفني! فواللّه لَموتُ معه أحبُّ إليّ من الخُلدِْ معكم! ثم أقبل على الناس رافعاً صوته فقال:
عبادَ اللّه! لا يغرنّكم من دينكم هذا الجلفُ الجافي وأشباهُه، فواللّه لا تَنالَ شفاعةُ محمّد صلّى اللّه عليه [عليه] وآله وسلّم قوماً هراقوا دماءَ ذرّيته وأهلِ بيته، وقتلوا من نَصَرَهم وذبَّ عن حريمهم!
فناداه رجل فقال له: إنّ أبا عبداللّه يقول لك: أقْبِلْ، فلعمريِ لئن كان مؤمن آل فرعون نصح لقومه وأبلغ في الدعاء، لقد نصحتَ لهؤلاء واَبْلَغْتَ، لو نفع النصحُ والإبلاغ !
ادامه مطلب(ترجمه)👇👇
🔰خطبه زهير بن قين
[آنگاه] زهير بن قين بر اسبى كه دمى پرمو داشت سوار شد و سر تا پا مسلح، بيرون آمد و گفت: اى مردم كوفه! شما را به عذاب خدا هشدار مىدهم. وظيفه مسلمان اين است كه خير خواه برادر مسلمانش باشد. تا زمانى كه بين ما و شما شمشير حاكم نشود، با هم برادريم، دين واحد داشته، امت واحدى به حساب مىآئيم. لذا سزاوار پند و اندرز ما هستيد ولى زمانى كه شمشير به ميان آمد اين ارتباط قطع مىشود، ما امّتى و شما امّتى ديگر خواهيد شد.
خداوند ما و شما را بوسيلۀ فرزندان پيامبرش محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آزموده است، تا ببيند ما و شما با آنان چگونه معامله مىكنيم، ما شما را به يارى آنها و جدايى از اين طغيانگر [عبيد الله بن زياد] دعوت مىكنيم، شما از آن دو [عبيد الله و پدرش زياد] در تمام دوران سلطنتشان غير از بدى نديدهايد [آنها] چشمهايتان را [از كاسه] بيرون مىآوردند، دستها و پاهايتان را مىبريدند، شما را شكنجه مىكردند و بر تنه درخت خرما مىآويختند، بزرگواران و قاريان قرآنتان مثل حجر بن عدى و يارانش، هانى بن عروة و امثالش را مىكشند.
در اين هنگام [سپاهيان دشمن] وى را دشنام دادند و از عبيد الله بن زياد سپاسگزارى كرده و برايش دعا نمودند، گفتند: بخدا قسم تا زمانى كه دوست تو و همراهانش را به قتل نرسانيم يا وى را با يارانش در حال تسليم نزد عبيد الله نبريم دست بر نخواهيم داشت! [زهير] گفت: بندگان خدا! فرزند فاطمه رضوان الله عليها به دوست داشتن و كمك سزاوارتر از پسر سميّه است، اگر ياریشان نمىكنيد پناه بر خدا از اينكه آنها را به قتل برسانيد، اين مرد [حسين عليه السّلام] را با پسر عمويش يزيد بن معاويه آزاد بگذاريد،[در كار او و يزيد دخالت نكنيد] قسم بجانم اگر حسين را هم به قتل نرسانيد، يزيد از شما راضى خواهد شد، و به همين اندازه كه از او اطاعت كرديد [و دست از يارى حسين بر داشتيد و خود را براى جنگ با حسين آماده كردهايد] اكتفا خواهد نمود.[در اين هنگام] شمر بن ذى الجوشن به طرف زهير تيرى انداخت و گفت: ساكت باش، خدا صدايت را خفه كند. با كثرت كلامت ما را خسته كردهاى.
زهير [در پاسخش] گفت: اى پسر كسى كه بر پاشنههاى پايش ادرار مىكرد! من با تو سخن نمىگويم.[بىترديد] تو يك حيوانى! بخدا قسم گمان نمىكنم دو آيه از كتاب خدا را بدرستى بدانى! عذاب سخت و خوارى و خفت روز قيامت بر تو بشارت باد! شمر گفت: خداوند تو و رفيقت [منظور حسين عليه السّلام] را همين الآن به قتل خواهد رساند! [زهير] گفت: آيا مرا از مرگ مىترسانى! و الله مردن در كنار او [حسين عليه السّلام] نزد من از [حيات] جاودانه در كنار شما محبوبتر است.
آنگاه [زهير] رو به مردم كرد و با صداى بلند گفت: بندگان خدا! اين [مرد] بد اخلاق و تندخو و امثالش شما را در دينتان فريب ندهند، و الله شفاعت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلم شامل حال آنها كه خون فرزندان و خاندان پيامبر را ريختهاند و كسانى را كه به اين خاندان يارى رسانده و از حريم آنها دفاع كردند را كشتهاند، نخواهد شد.
[در اين هنگام] مردى [زهير] را صدا زد و گفت: أبا عبد الله به شما مىگويد: بيا، قسم بجانم همانگونه كه مؤمن آل فرعون قوم خويش را نصيحت كرده و به خوبى از آنان دعوت نمود، شما [هم] آنها را نصيحت كرده و بخوبى از آنان دعوت نمودهاى، اگر نصيحت و ابلاغ، نفعى برساند!
📚مقتل أبي مخنف، صفحه 154
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
19.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ:وداع حضرت زینب سلام الله علیها
مداح:حاج محمود کریمی
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
ما نگیم علی کی بگه علی ....
🟢با صدای عاشق اهلبیت
مرحوم حاج آقای کافی
❇️تقدیم به شما عاشق امیرالمؤمنین علی(ع)
کانال مقتل ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال مقتل ضامن اشک در ایتا
@zameneashk1
ضامن اشک در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ie5H2bXilyv4aTbz9OP4hI
4_5913472292104439467.opus
294.8K
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 332
#بصیرت_عاشورایی
از کجا بفهمیم مطالب روایی که در فضای مجازی منتشر میشود درست است یاخیر؟
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
4_5913391035618167021.m4a
15.01M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 333
#بصیرت_عاشورایی
✴️درشرح معنی توکل به خدا
..... وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (آل عمران/١٥٩)
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 333 #بصیرت_عاشورایی ✴️درشرح معنی توکل به خدا ..... وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأ
🔰توکل از دیدگاه قرآن مجید
(ضمیمه پست 333)
برای آگاهی از حقیقت توکل، برخی از آیاتی را که از توکل سخن می گوید، مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. یکی از نمونه های بارز توکل بر خدا، برنامه ویژه رزمندگان مسلمان است که در سنگرها با دشمنان حق و عدالت به ستیزه برخاسته و با استمداد از قدرت مطلق به جهاد خود ادامه می دهند: «إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْکمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِیهُما وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ [1]؛ به یاد آر، هنگامی را که دو طایفه از شما، تصمیم بر سستی در امر جهاد گرفتند. خداوند ولی هر دو طایفه است. و بر گروه با ایمان است که بر خدا توکل نمایند». کافی است که بدانیم خداوند به پیامبر دستور می دهد که پس از زمینه سازی و تصمیم قاطع بر کار، بر خدا توکل نمایید، چنان که می فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ [2]؛ هر موقع تصمیم گرفتی، بر خدا توکل بنما». نکته شایان توجه، این است که بدانیم «توکل» در قرآن، در کنار «صبر»- که عامل نیروبخش و قدرت آفرین است- وارد شده و در آخرین بخش این کتاب، درباره صبر و بردباری- که جز استقامت در راه هدف و مقاومت در برابر موانع نیست- به طور گسترده سخن خواهیم گفت، چنان که قرآن می فرماید:«وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَکلَ عَلَی اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلی ما آذَیتُمُونا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُتَوَکلُونَ [3]؛ چرا ما بر خدا توکل ننماییم، در حالی که ما را به راههای رستگاری خویش رهبری نموده و ما در برابر آزارهای شما (در راه هدف) مقاومت خواهیم کرد و متوکلان بر خدا توکل کنند». باز در آیه دیگری می بینیم عمل و فعالیت و صبر و توکل در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، آنجا که می فرماید: «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ [4]؛ چه خوب است پاداش گروهی [که با اسباب، چنگ می زنند] آنان بردبارانند و بر خدا توکل می ورزند». این آیه پاسخگوی گروهی است که می اندیشند که بهره گیری از عوامل طبیعی و اسباب مادی، نقطه مقابل توکل بر خداست، در صورتی که در این آیه، توجه به کار و کوشش، در کنار توکل قرار گرفته است و نکته آن، این است که هر نوع حرکت و جنبش و هر بود و نمودی از جانب خداست و هرگز نمی توان اسباب مادی را از اراده خدا جدا دانست. فرد متوکل از تمام علل مرئی و نامرئی بهره می گیرد و از خدا استمداد می جوید تا نارساییهای کار او را برطرف سازد و حتی پیامبران نیز که در مقام اعجاز از علل نامرئی مدد می گیرند، دست به دامن توکل می زنند، چنان که قرآن می فرماید:«وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیکمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ [5]؛ شأن ما نیست که معجزه ای برای شما بیاوریم، مگر به اذن خدا. گروه با ایمان بر او توکل جویند». گروه با ایمان، در مقام بازداشتن خویش از ارتکاب گناه، از توکل بر خدایی که آنان را در کشمکشهای درونی کمک کند، بی نیاز نیستند، چنان که قرآن می فرماید: «إِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ؛[6]ابلیس بر افراد با ایمانی که بر پروردگار خود توکل می کنند، تسلطی ندارد». برای آشنایی بیشتر با مفهوم این روش اخلاقی، کافی است که در مضمون آیه زیر، دقت بیشتری کنیم. در این آیه، رزمندگانی از بنی اسرائیل که مأمور حمله به برج و باروی دشمن بودند، در سایه توکل بر خدا یورش می برند، ولی گروه کسل و سست عنصری که فاقد نیروی توکل بودند، دست روی دست می گذارند و از زیر بار مسؤولیت شانه خالی می کنند؛ قرآن به سخنان هر دو گروه اشاره می نماید:«قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذِینَ یخافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمَا ادْخُلُوا عَلَیهِمُ الْبابَ فَإِذا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکمْ غالِبُونَ وَ عَلَی اللَّهِ فَتَوَکلُوا إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛[7] آن دو نفر از بنی اسرائیل که مورد نعمت خدا قرار گرفته بودند، به گروه مبارز گفتند: یورش ببرید و وارد شوید، وقتی وارد شدید، شما پیروزید و اگر فرد با ایمانی هستید، بر خدا توکل نمایید». این منطق گروه متوکلانی است که با استفاده از ابزار مادی و وسایل طبیعی، خود را با نیروی توکل مجهّز می سازند و بر دشمن یورش می برند؛ اکنون منطق دیگران را که فاقد این نیرو بودند، ملاحظه کنیم: «قالُوا یا مُوسی إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّک فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ؛[8]گروه دیگر به موسی گفتند: تا جبّاران آنجا هستند، ما وارد آنجا نمی شویم، تو و خدایت بروید و با دشمن نبرد کنید، ما در اینجا نشسته ایم».
[1] آل عمران/122
[2]آل عمران/ 159
[3] ابراهيم/12
[4] عنكبوت/ 58 و 59
[5] ابراهيم/ 11
[6] نحل/99
[7] مائده/23
[8] مائده/24
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یا_حسین ع
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
❖﷽❖
#اصحاب_امام_حسین_علیه_السلام
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#السلام_علی_اصحاب_الحسین
#زهیر_بن_قین_بجلی 3
#حلت_بفنائک
در پاسخ اتمام حجت امام حسین علیه السلام زهیر بن قین چنین گفت:
📜ثم تكلم زهير بن القين البجلي فقال: و اللّه يابن رسول اللّه لوددت أني قتلت فيك ثمّ نشرت حتى اقتل فيك ألف مرّة و أن اللّه قد دفع القتل عنك و عن هؤلاء الفتية من إخوتك و ولدك و أهل بيتك.
📝زهير بن قين همچنين گفت: به خدا قسم! دوست داشتم در راه تو كشته شوم، سپس زنده شوم تا آنكه هزار مرتبه به راهت كشته شوم و خدا به اين وسيله كشته شدن را از تو و جوانان و برادران و فرزندان و اهل بيت تو برطرف كند.
📚شرح غم حسین علیه السلام(مقتل خوارزمی)، صفحه 87
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1