⭕️ پیام سید حسن نصرالله به بن سلمان:
♦️او از مکه قیام می کند
هنگامی که مهدی قیام کند، هیچ امیر مستبدی باقی نخواهد ماند؛
نه تو می توانی، نه اجدادت و نه فرزندانت چیزی از این تقدیر الهی را تغییر دهد
این روز خواهد آمد.
📚 @dastanak_ir
#قدرت_رسانه می تونه کاری کنه که بعد از امضای برجام بدون خوندن یک خط از اون بریزی تو خیابون و برقصی...
همون رسانه کاری میکنه بعد از امضای سند ۲۵ ساله با چین بدون مطالعه یک خط بگی ایران رو فروختن!!!
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✨﷽✨
*جستجو*
یک انگلیسی تصمیم گرفت که برای کشف معدن الماس به آفریقا برود. تمام دارایی خود را فروخت و رفت.
زمینی خرید که کلبه ای در آن بود و فقط به جستجوی الماس پرداخت. درنهایت نتوانست چیزی پیدا کند، پس زمین و کلبه خود را برای فروش گذاشت.
شخصی براي خرید آن ها آمد. اسم او کیمبرلی بود.
آن ها بر روی سنگی در حیاط خانه نشستند و قرارداد را امضا کردند و صاحب قبلی رفت.
وقتی او رفت، کیمبرلی کاملا اتفاقی آن سنگ را تکان داد و زیرش الماسی دید؛ و این گونه بود که معادن الماس کیمبرلی کشف شدند.
الماس ها همان جایی بودند که آن مرد قبلی زندگی می کرد. او دنبال الماس همه جا را گشت به غیراز خانه خودش را !
#اقتصاد_مقاومتی
#تحریم
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
راضی نشو چراغ شوی آفتاب شو!
قانع نشو که آب بمانی گلاب شو!
یکبار هم برو به نمایشگَهِ کمال
نه اینکه انتخاب کنی! انتخاب شو!
نگذار حبه حبه به خوردن تلف شوی
از خوشه خوشه جان بچکان و شراب شو!
حتی اگر که سوزن کم ارزشی شدی
در کاهدان بیفت و کمی دیریاب شو
شاید که پیش پای کسی روشنی شدی
در آینه خلاصه نشو بازتاب شو
ای شعر! ای ورق ورق ات دست بادها
خود را به دست من برسان و کتاب شو
بر پشت اسبِ آه بتاز ای دعای من
یکبار هم به عرش برس! مستجاب شو
بی نام ونشان
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
داور فقط خداست
هرگز از حرفهايی كه مردم
درباره تو می گويند نگران نشو.
هيچگاه كوچكترين توجهی به آن نشان نده.
هميشه فقط به يك چيز فكر كن:
« داور خداست. آيا من در برابر او روسفيدم؟
بگذار اين معيار قضاوت زندگی تو باشد
تا بي راهه نروی...
تو بايد روی پای خودت بایستی
و تنها ملاحظه ات اين باشد كه :
«هر کاری انجام می دهم بايد مطابق
نظر داور باشد.»
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
چه زمانی رو به آسمان میکنیم؟
روزي ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰند. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نميشود.
ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، يک اسکناس ۱۰ هزار تومانی به پايين مياندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ ۱۰ هزار تومانی ﺭا ﺑﺮميدارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ ميگذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش ميشود.
ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ۵۰ هزار تومانی ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جيبش ميگذارد.
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا مياندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد ميکند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ ميکند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ ميکند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او ميگويد.
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ميفرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان ميافتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ.
بنابراين هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.
#ماه_رمضان مبارک
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
*🔴بزرگترین تجاوز جنسی تاریخ بشریت!*
♦️بزرگترین تجاوز جنسی تاریخ بشریت در سال۱۹۴۴ میلادی،زمانیکه ارتشنازیآلمان از نیروهای متفقین شکست خورد، روی داد... به مدت ۴ سال به بیش از دو میلیون زن و دختر آلمانی توسط نیروهای آمریکایی، شوروی، انگلیسی و فرانسوی تجاوز شد.
نیروهای متفقین به دختران هشت ساله تا زنان هشتاد ساله رحم نکرده وتجاوز کردند.
در بعضی موارد بیش از هفتاد مرتبه به یک زن تجاوز شده بود بطوریکه ۲۴۰ هزار زن آلمانی بر اثر تعدّد تجاوزات کشته شدند.
فقط در شهر برلین بیش از ۱۰۰ هزار تجاوز گزارش شده است.
آمار تجاوز گروهی حتی به دختران ۱۰ تا ۱۳ ساله و تعداد کودکان نامشروع به دنیا آمده، وحشتناک است.
بسیاری از مادران، دختران خردسال خود را بیش از دو سال در زیرزمین به دور از نور و هوای آزاد نگهداری میکردند تا از تجاوز در امان باشند!
.( سایتهای گوناگون این مطلب را با منبع ذکر کرده اند مراجعه کنید)
.
♦️امّا...
فردای روزی کهدشمنبعثی خرمشهرراگرفت، جسد بی جان و عریان دختر خرمشهری را به تیرک بلندی بستند و اونطرف کارون مقابل چشم های رزمنده های ایرانی گذاشتند.
تکاورهای نیروی زمینی ارتش، سه تا شهید میدهند تا بالاخره جسد آن دختر رو پایین میآورند و بخاک میسپارند.
.
.
.
بله درست خوندین، سه شهید برای جسد یک دختر مسلمان ایرانی. و حالا بعد از گذر ایام آن عدهای که از صدقه سری همین شهداء بر صندلی های نرم حاکمیت همین جمهوری اسلامی تکیه زدهاند بر طبل بی غیرتی میکوبند....
اینحرف یعنی اینکهاگر خدایناکرده دشمن یکبار دیگه جسد بی جان و عریان یک دختر ایرانی را به تیرک ببنده ما باید به خودمون بگیم: اصلاً مشکلات جامعه ما اینها نیست!
درسته که امروز به لطف امنیتی که شهدا برای ما به ارمغان آوردهاند، بیگانگان اجازه دست درازی به ناموس ما را ندارند اما از صدقه سری بعضی از مسئولین، هر روز، دشمنان فرهنگ ما، با پوشاندن لباس هایی زننده، ناموس ما را در برابر چشم های کل دنیا عریان می کنند...
.
.
#داناب (داستانکونکاتناب)
eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
.
♻️ این پنج اصطلاح معمولا در جای غلطی به کار میرود:
۱. خدا بد نده!
وقتی کسی دچار بیماری شده یا گرفتار است و دچار مشکل شده، نباید به او بگویید "خدا بد نده!" این کلام اهانت به پروردگار است. مگر خدای مهربان و خالق هستی، بدی کسی را میخواهد! خدای تعالی در قرآن فرموده: هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (در حقیقت این نتیجه اعمال و رفتار هر یک از ماست که به خودمان بازمیگردد.)
۲. جوان ناکام!
این اصطلاح عامیانه معمولا برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند بکار برده میشود. درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست و استفاده درست و صحیح از عمر و فرصتی است که خدا به او در دنیا فانی داده تا در زندگی ابدی بهره ببرد.
۳. عیسی به دین خود، موسی به دین خود!
این جمله را معمولا کسانی به کار میبرند که درباره رفتار غلط یا کار ناپسندشان مورد تذکر قرار گرفتهاند. گوینده با این ضرب المثل فارسی، تلاش میکند خود را تبرئه کند و اعمال انسانها را مثل دو دین متفاوت، با حکم متفاوت بداند. خصوصا که بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها وظیفه و مسیر یکسانی از طرف پروردگار عالم نسبت به هدایت بندگان خدا داشتهاند.
۴. ولش کردی به امان خدا !
این سخن میتواند تعبیری غلط و یا درست باشد. بستگی دارد از چه زاویهای دیده شود. اینکه ما سر رشته امور را ول و رها کنیم تا هر چه شد، شد. قطعا غلط است. اما اینکه سر رشته امور را بر اساس اصول الهی و قواعد بنا نهاده شده در دنیا دنبال کنیم اما برای نتیجه به خدا توکل کنیم و کار را به او بسپاریم، قطعا درست است. اتفاقا اکثر مواقع مشکل اینجاست که ما بر اساس قواعد غلط دنیا اقدام میکنیم و ادعای سپردن کار را به دست پرودگار داریم! در حقیقت بسیاری از مواقع ولش میکنیم به حال خودش نه به امان خدا !
۵. انسان جایز الخطاست!
این هم حرف غلطی است. زیرا انسان برای خطا کردن آزاد و مجاز نیست. پیامبران الهی و اولیای خدا و آخرین دین به عنوان کاملترین دین که اهل بیت عصمت و طهارت نگهبان آن هستند، جملکی برای نشان دادن راه درست از خطا به انسان مبعوث و معین شدهاند. با این همه چطور من به راحتی در برابر خطاها و گناههانی که انجام دادهام، نفس خود را با جایزالخطا بدانم! بله انسان معصوم نیست و ممکن الخطاست ولی پیامبران الهی برای همین مبعوث شدهاند تا در این امکان و عدم امکان گناه، ما تبعیت از دستورات الهی را انتخاب کنیم.
💬حمید رسایی
#داناب (داستانکونکاتناب)
eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✨﷽✨ #بیبی_شطیطه یک خانم نیشابوری است که امروز مزارش پناهگاه بسیاری از مردم این شهر و زائران امام رضا علیه السلام است. داستان این بانوی بزرگ خواندنی است؛
اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات شان که شامل سکه های طلا می شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد.
حضرت نگاه به سکه ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم.
امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی.
مقداری می ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می آییم، و من بر تو نماز می خوانم.
این فرد می گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و «واقفی» شده بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد.
وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد.
من روزشماری می کردم ببینم این زن کی فوت می کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می خواند.
علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم.
این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی پذیرد اما کلاف آن زن را می پذیرد و شما می خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی اسم و بی شهرت و بی عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. منبع 📚: المناقب: 4/ 291
#داناب (داستانکونکاتناب)
eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✨﷽✨
بوی عطر
در زمان حکومت فرعون هر کس به حضرت موسی (علیه السلام) ایمان می آورد، حکم اعدامش صادر می شد، آن هم با سخت ترین شکنجه ها و زجرها.
یکی از زنان مستضعف که همسر خزبیل بود در پنهانی به حضرت موسی (علیه السلام) ایمان آورد و از ترس جانش ایمان خود را مخفی می کرد.
از قضای روزگار او در حرمسرا فرعون به عنوان مشاطگی (آرایشگری) دختر فرعون رفت و آمد می کرد، روزی به هنگام آرایش کردن موی دختر فرعون، شانه از دستش افتاد، از آنجا که زبانش به ذکر خدای بزرگ عادت کرده بود، ناگهان گفت:« به نام خدا» بلافاصله دختر فرعون از او پرسید: آیا منظورت از خدا پدرم فرعون است؟ گفت:نه، بلکه من کسی را می پرستم که پدر تو را آفریده و او را از بین خواهد برد! دختر فرعون همان لحظه نزد پدرش رفت و جریان را خبر داد، فرعون ناراحت شد و او را احضار کرد، و با خشونت به او گفت: تو مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ زن در جواب گفت: هرگز من خدای حقیقی را رها نمی کنم تا تو را بپرستم.
فرعون از این سخن قاطع به قدری عصبانی شد و بی درنگ دستور داد تنوری را که از مس ساخته بود، بیفروزند و او و بچه هایش را در آتش بیندازند.
همسر خزبیل همچنان «احد، احد» می گفت و تسلیم زور و ستمگری فرعون نمی شد، جلادان فرزندانش را یکی یکی در آتش افکندند تا نوبت به طفل شیر خوارش رسید. طبیعی است که مادر به بچه شیر خوارش علاقه خاصی دارد، در اینجا صبر و قرار زن تمام شد، با عاطفه سوزناک شروع به اعتراض و گریه کرد، به مادر کودک گفتند اگر از آیین موسی بیزاری بجویی، بچه ات را به آتش نمی افکنیم، ناگهان فرزندش به قدرت خدا، فریاد زد:« مادر جان! شکیبا باش، تو بر حق هستی.» مادر صبر کرد، آن بچه را نیز در آتش انداختند و سوزاندند، سپس خودش را نیز در آتش افکندند و این زن صابر همچنان فریاد می کرد:«احد، احد»
در دم آخر، همسر خزبیل وصیتی کرد و گفت: « خاکستر من و فرزاندنم را در یک مکان دفن کنید!»
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: در شب معراج در فضا در محلی بوی بسیار خوشی به مشامم رسید، از جبرئیل (علیه السلام) پرسیدم:« این بوی خوش بی نظیر چیست؟»
جبرئیل گفت:« یا رسول الله، بوی عطر همسر خزبیل و فرزندان اوست که همه جا را در برگرفته است. »
منبع 📚: زنان مرد آفرین تاریخ، ص53
#داناب (داستانکونکاتناب)
eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از داناب (داستانک+نکاتناب)
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای یک مادر مسیحی که نام فرزندش را زینالعابدین گذاشت🌺
#میلاد_امام_سجاد (ع) مبارک باد🌺
📚 @dastanak_ir
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبری در راه است...
📚 @dastanak_ir