eitaa logo
زمینه سازان ظهور مهدی
67 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
25 فایل
برای زمینه سازی ظهور زندگی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
تشبيه زیبا ✨وَاعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ مَنْ کَانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ، فَإِنَّهُ يُسَارُ بِهِ وَإِنْ کَانَ وَاقِفاً، وَيَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَإِنْ کَانَ مُقِيماً وَادِعاً 💠«پسرم بدان آن کس که مرکبش شب و روز است او را مى برند و در حرکت است، هرچند خود را ساکن پندارد و پيوسته طی مسافت مى کند، گرچه ظاهراً ايستاده است  و استراحت مى کند» ✍اشاره به اينکه حرکت به سوى پايان عمر حرکتى اجبارى است نه اختيارى; دست تقدير پروردگار همه را بر مرکب زمان سوار کرده و چه بخواهند يا نخواهند با سرعت، آنها را به سوى نقطه پايان مى برد، هرچند غافلان از آن بى خبرند. ۳۱ (داستانک‌ونکات‌ناب) eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📔 مسافری خسته كه از راهي دور می‌آمد، به درختی رسيد و تصميم گرفت كه در سايه آن قدری اسـتراحت كند غافـل از اين كه آن درخت جـادویی بود، درختی كه می‌توانست آن چه كه بر دلش می‌گذرد برآورده سازد...! وقتی مسافر روی زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب می‌شد اگـر تخت خواب نـرمی در آنجا بود و او می‌تـوانست قـدری روی آن بيارامد. فـوراً تختی كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد!!! مسافر با خود گفت: چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذای لذيذی داشتم... ناگهان ميـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشيد... بعـد از سیر شدن، كمی سـرش گيج رفت و پلـك‌هايش به خاطـر خستگی و غذایی كه خورده بود سنگين شدند. خودش را روی آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق‌های شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر می‌كرد با خودش گفت: قدری می‌خوابم. ولی اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را دريد... ممکن است این داستان غیرواقعی و عجیب بنظر برسد، اما هر يك از ما در درون خود درختی جادويی داريم كه منتظر سفارش‌هایی از جانب ماست. ولی بايد حواسـمان باشد، چون اين درخت افكار منفی، گناهان، ترس‌ها و نگرانی‌ها را نيز تحقق می‌بخشد. بنابر اين مراقب آن چه كه به آن می‌انديشيد باشيد... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
«بخشیدن» ، مقابل به دل گرفتن است. وقتی که شما از کسی ناراحت میشی و از او «کینه» یا «کدورتی» به دل میگیری، در واقع شما هستی که عارضه ای رو از طرف مقابل دریافت کردی و اون رو پیش خودتون نگه داشتی. کلمه «بخشیدن» به معنی رها و آزاد شدن از آنچه که به دل گرفته اید، هست. در این فرآیند، این شما هستی که موهبتی نصیب تان می شود و به جای گیر کردن در وقایع گذشته، رو به جلو حرکت می کنی. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔰 نَفَس‌کُش 🔻رهبر انقلاب: این‌که یک پلیسی با خونسردی ، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاه‌پوست و نگه دارد و فشار بدهد تا جان بدهد، چیز جدیدی نیست؛ طبیعتِ آمریکایی این است؛ این کاری است که آمریکا با همه‌ دنیا تا حالا می‌کرد. ۹۹/۳/۱۴ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
✅ نمیدونم کی نوشته اما دمش گرم👇 یه مقایسه بسیار عجیب ۱_ چون اون آقا اهل مسجد هست و فلان اشتباه رو کرد، پس من دیگه مسجد نمیرم!😶 ۲_ چون فلان کس که نماز میخونه، فلان کار رو انجام داد، پس من دیگه نماز نمی‌خونم!😐 ۳_ چون فلان خانم که چادری هست، فلان اشتباه رو انجام داد، پس من دیگه چادر نمی پوشم!😑 *یه سوال خیلی مهم:*⁉️ ۱_ چرا هیچ کس نمیگه (چون فلانی که چلوکباب می خوره، فلان اشتباه رو کرد من دیگه چلوکباب نمیخورم؟) ۲_ چرا هیچ کس نمیگه( چون فلانی که بنز آخرین سیستم رو سوار هست، دزدی کرد ، من دیگه بنز سوار نمی شم؟) ۳_ چرا هیچ کس نمیگه( چون فلان خانم که این همه طلا و جواهر داره ، فلان اشتباه رو کرد، من دیگه از طلا و جواهر استفاده نمیکنم؟) *چرا ما سریع از دین مایه میذاریم، نه از دنیا؟!*🤫 هیچ کس به غیر از پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم ‌السلام معصوم نیستند. پس هر کسی ممکنه اشتباه کنه.(انسان ممکن الخطاست، جایز الخطا نیست!) *اگه خیلی ادعا داری، از جیبت مایه بگذار، نه از دینت!* ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🌹🌹 هدیه‌ی سیدالكریم علیه السّلام 🌹 طلبه سیّدی، پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می برد به تهران می آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می گردد. دختری معرّفی می شود و به خواستگاری می روند، مسائل مطابق سلیقه طرفین طی می شود جز اینكه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح می كند، تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود. 🌺 شرط پدر دختر تهیه این اقلام بود: یك جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پیراهن، 2 قواره چادری و 2 جفت كفش. 🌹 اگر چه درخواست خانواده عروس چندان سخت و چشمگیر نبود، لكن برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود. ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم می شود. امّا قبل از حركت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در شهرری توقّف می كند. 🌺 آن عالم بزرگوار قبل از آنكه به حرم مشرّف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می ایستد. تمام حواسش به شرطی است كه از عهده انجام آن برنیامده است. در این لحظه كاملاً متوجّه آن حضرت می شود و مشكل را با آن وجود مقدّس در میان می گذارد. در حالتی دل شكسته زار زار می گرید و برای آنكه كسی متوّجه نشود عبایش را روی صورتش می گیرد. 🌹چند لحظه بعد، كسی دست روی شانه‌اش می گذارد و آرام به گوشش می خواند: كه آقا، بسته تان را بردارید تا خدای نكرده كسی آن را نبرد! و ایشان ناراحت از اینكه او را از چنین حالی بیرون آورده اند، مكثی می كند و بعد چشم می اندازد، بسته ای جلوی پایش افتاده است! ابتدا اعتنا نمی كند، امّا، بلافاصله طنین صدایی را كه لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته كرده بود در ذهنش می نشیند. نگاه جستجو گرش كسی را نمی یابد. بسته را می گشاید. درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود: 🌺 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پیراهن، 4 عدد النگوی طلا و یك جفت گوشواره. 🌹 «اين طلبه كسی نبود، جز مرحوم آيت الله العظمی مرعشی نجفی از علماء فقيد و مراجع تقليد عظام كه پس از اين كرامت نيز «خادم افتخاری» آستان مقدّس حضرت عبدالعظيم عليه السّْلام شده و تا آخر عمر شريفشان اين مدال خادمی را به سينه داشتند.» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔴 بچه‌ام مرغدار بشه یا مهندس؟!! اگه هر روز نباشه، هر دو سه روز یه بار پیش میاد که خانواده‌ای از من می‌پرسه چی جوری با بچه‌مون صحبت کنیم یا چی بگیم که بره ریاضی فیزیک؟ بعضی موقع‌هام تجربی! منم بلا استثناء اینجوری میشم 🥴 یا اینجوری 😒 یا نهایتاً اینجوری 😐 واقعاً اون لحظه احساس می‌کنم هر کاری دارم می‌کنم سر کاریه 😬 یکی از رفقای قدیم هم بود که علامه حلّی درس می‌خوند و توی اونجا هم شاگرد اول بود. ریاضی فیزیک می‌خوند اما شدیداً به ادبیات علاقمند شده بود و توی المپیاد ادبی هم رتبه آورده بود. یه دفعه ورق برگشت و تصمیم گرفت بره انسانی و چون خیلی دغدغه‌اش زده بود بالا، شروع کرده بود به مطالعه و توجیه دیگران. یه روز رفت پیش مدیر مدرسه خودشون و فرزانگان. اونجا گفته بود چرا رشته انسانی نمیارید؟ بهش خیلی ساده گفته بودن باهاش توی کجاها میشه مدال آورد؟! 🙄 نمی‌دونم در جریان هستید یا خیر! در کشورهای پیش‌تر توسعه یافته، نخبگان‌شون رو به سمت علوم انسانی و علوم پایه سوق میدن. علت هم ساده است، موتور محرکه‌ی تمدن، علوم انسانی و علوم پایه هستند. اصلاً به همین دلیله که بیشترین میزان مهاجرت‌پذیری و اقامت‌های کاری در رشته‌های فنی مهندسی و شاخه‌های مختلف علوم تجربی هست. در کشور ما و خیلی از کشورهای در مسیر توسعه؛ دقیقاً فضا برعکسه ... اصلاح این موضوع هم یه شبه نیست. هنوز که هنوزه توی مدارس، مدیر، معلم و مشاور؛ بچه‌هایی که نمره بالاتری دارند رو سوق میدن به سمت ریاضی فیزیک و تجربی. خیلی از خانواده‌ها هنوز از ترس حرف خواهر شوهر و جاری بچه‌ها رو مجبور می‌کنن ریاضی فیزیک بخونن! چرا؟ چون بچه‌شون برچسب مهندس بخوره روی پیشونیش! (البته الان دیگه برچسب‌ها خیلی کارکردی ندارن، چون همه همدیگه رو توی خیابون و هرجایی!! دکتر و مهندس و استاد صدا میزنن 😬) حالا ساده اگه بخوایم بگیم، فرزند شما چه رشته‌ای باید بخونه یا براش بهتره چی بخونه؛ باید بگیم که از حداقل دو سال قبل تحقیقاتش باید شروع بشه. باید فرزند شما تا می‌تونه مشاغل مختلف رو مشاهده کنه و احیاناً باهاشون درگیر بشه. باید روش‌هایی برای ارزیابی علایق، سلایق و استعدادهاش پیدا کنید. خیلی هم به این دل نبندید که در شرایط فعلی نظام آموزشی بتونه کمک درستی به شما بکنه ... من هنوز یادم نمیره مادری که سال قبل با استرس تمام از روستاهای شهریار به من زنگ زد و ناراحت بود که چرا پسر ۸، ۹ ساله‌اش علاقه شدیدی به مرغداری داره و توی همون حیاط خونه جوجه‌کشی راه انداخته و انواع مرغ و خروس و بوقلمون و بلدرچین و ... رو داره پرورش میده و من چشمام برق میزد و داشتم کِیف می‌کردم. مادر نگران آینده شغلی فرزندش بود و من گفتم اگه از الان شروع کرده و در آینده این کار رو اصولی‌تر پیگیری کنه، یکی از پردرآمدترین شغل‌ها رو داره ... 👈 نمی‌دونم شما با چه خط‌کش و معیاری می‌خواید به آینده بچه‌هاتون جهت بدید؟ 👈 نمی‌دونم تا حالا با فرزندتون رفتید کارگاه مبل‌سازی، رفتید کارگاه نخ‌ریسی، رفتید ابزارفروشی‌های حسن‌آباد، رفتید پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی، رفتید رصدخانه، رفتید مکانیکی، رفتید یه شرکت بازرگانی، رفتید تولیدی کفش، رفتید حوزه علمیه، رفتید سازمان جغرافیایی، رفتید مرغداری، رفتید موزه‌ها و .... 👈 راستی خودتون چقدر رفتید مشاغل رو از نزدیک ببینید؟ خودتون سال چندم دانشگاه فهمیدید باید یه چیز دیگه می‌خوندید؟ و ... حمید_کثیری ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🛑✅ عوامل در روایات ✅🛑 1⃣ صدقه 2⃣ استغفار 3⃣ شستن دستها قبل از غذا 4⃣ خوش اخلاقی 5⃣ خوش رفتاری با همسایه و با ضعیفان 6⃣ احسان زیاد به والدین 7⃣ داشتن نیت خیر 8⃣ جارو کردن خانه و جلوی درب 9⃣ شانه کردن موها 0⃣1⃣ خط زیبا 1⃣1⃣ دست کردن انگشتر عقیق و فیروزه 2⃣1⃣ توکل به خدا 3⃣1⃣ مداومت بر وضو و طهارت 4⃣1⃣ عفت کلام 5⃣1⃣ میهمانی دادن 6⃣1⃣ حضور در مسجد قبل از اذان 7⃣1⃣ گرفتن ناخن هر جمعه ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
آیت الله کشمیری (ره) : ۷۰ مرتبه استغفار بعد از نماز عصر ، مفید است برای روشنایی دل ، چنانکه امام صادق (علیه السلام) فرمود : هفتصد گناه را خدا می آمرزد. (روح و ریحان ص۸۳) ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔻می گفت: با چند تن از دوستان در سنگر نشسته بودیم که یکی از بچه‌ها به محمدعلی( شهید محمدعلی کارگر ـ متولد ۱۳۴۲ نکا ـ شهادت ۱۳۶۷ جزیره مجنون) سیگار تعارف کرد، محمدعلی که انتظار چنین کاری رو ازش نداشت، تو چشماش خیره شد و گفت: آیا من دوست تو هستم؟ - البته! مگه چی شده؟ ـ پس چرا به من آتش تعارف می‌کنی؟ دوست ما سر رو به زیر انداخت و از محمدعلی عذرخواهی کرد، حرف اون روز محمدعلی باعث شد تا او سیگار رو ترک کنه! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
🔴 انسان چقدر می ارزد ؟! علامه محمد تقي جعفري ـ رحمت الله عليه ـ مي گفتند: برخي از جامعه شناسان برتر دنيا در دانمارك جمع شده بودند تا پيرامون موضوع مهمي به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع اين بود: « ارزش واقعي انسان به چيست»؟ ... هر كدام از جامعه شناسان، سخناني گفته و معيارهاي خاصي ارايه دادند. هنگامي كه نوبت به بنده رسيد، گفتم: اگر مي خواهيد بدانيد يك انسان چقدر ارزش دارد، ببينيد به چه چيزي علاقه دارد و به چه چيزي عشق مي ورزد. كسي كه عشقش يك آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. كسي كه عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. اما كسي كه عشقش خداي متعال است، ارزشش به اندازه خداست... من اين مطلب را گفتم و پايين آمدم. ⭕️ وقتي جامعه شناسان سخنان من را شنيدند، براي چند دقيقه روي پاي خود ايستادند و كف زدند. هنگامي كه تشويق آن ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزيزان، اين كلام از من نبود، بلكه از شخصي به نام علي ـ عليه السلام ـ است. آن حضرت در نهج البلاغه مي فرمايند: « قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُه »؛ «ارزش هر انساني به اندازه چيزي است كه دوست مي دارد». وقتي اين كلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاري كردند. ( کیهان نیوز ، 27 تیر 91 ، شماره 20258 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir